عکاسی دیجیتال در گفت و گو با مریم زندی
نام نویسنده: شبنم کهن چی
ما تاریکخانهها را فراموش کردیم. ساعتهای تاریکی که پشت تشتهای دارو به انتظار نقش بستن آهسته تصویر روی کاغذ میایستادیم، ساعتهای تمام شده هستند. انتظار، مفهوم خود را در دنیای عکاسی از دست داده. آگراندیسمانها را امروز در موزهها میبینیم و زمانسنجهای آگراندیسور از کار افتادهاند. حالا آنچه مهم است داروی ثبوت نیست، کابل رابط دوربین و رایانه است، کارت حافظه و صفحه نمایش دوربین. عکاسی آنالوگ به تاریخ پیوسته و عکاسی دیجیتالی به سرعت پیشرفت میکند. تنها چیزی که برای عکاسهای قدیمی که دوران گذار از عکاسی آنالوگ و دیجیتال را پشت سر گذاشتهاند باقی مانده، خاطره است. آنها که در تاریکخانهها جوانیشان سپری شد، حالا خود را با دنیای دیجیتال وفق دادهاند. مریم زندی، یکی از عکاسان قدیمی است که از سال 1351 عکاسی را آغاز کرده است. سالها عکاسی آنالوگ میکرده و امروز عکاس دیجیتال است. او میگوید: ” عکسهای من، حرفهای من هستند.”
***
خانم زندی اولین دوربین دیجیتالی که خریدید چه دوربینی بود و حالا چه دوربینی دارید؟
اولین دوربین دیجیتالی که خریدم یک نیکون 70 D بود. در حال حاضر هم یک هاسلبلاد و یک نیکون D3 دارم.
از چه سالی عکاسی آنالوگ را شروع کردید؟ و کی عکاسی دیجیتال را جایگزین عکاسی آنالوگ کردید؟
من عکاسی را از 26 سالگی، یعنی حدود سال 1350 یا 51، شروع کردم و فکر میکنم حدود سال 85 بود که سراغ دوربینهای دیجیتالی رفتم.
به نظر شما که هر دو نوع عکاسی را تجربه کردهاید، تفاوت عکاسی دیجیتال با عکاسی آنالوگ چیست؟
در حقیقت آنچه تغییر کرده امکانات و شرایط استفاده از دوربین و پروسه ایجاد تصویر است. فرآیند عکاسی دیجیتال، فرآیند سریعتر و ارزانتری نسبت به عکاسی آنالوگ است. من فکر میکنم یکبار با اختراع و به بازار آمدن دوربینهای کامپکت، عکاسی همهگیر شد و بار دوم با ورود دوربینهای دیجیتال.عکاسی آنالوگ نمیتواند در مقابل عکاسی دیجیتال مقاومت کند. در حال حاضر هم عکاسی آنالوگ کاملا محدود شده. شاید اوایل ورود دوربینهای دیجیتال، کیفیت دوربینهای آنالوگ برتر از کیفیت دوربینهای دیجیتال بود. چون هنوز برخی مسایل مثل عمق میدان در دوربینهای دیجیتال حل نشده بود. اما امروز با پیشرفتی که دوربینهای دیجیتال کردهاند این مشکلات برطرف شده و دیگر نمیشود به طرف آنالوگ برگشت مگر به دلایل خاصی.
شما بعد از یک دوره طولانی، عکاسی آنالوگ را ترک و عکاسی دییتالی را جایگزین آن کردید. اوایل چه حسی داشتید؟
اوایل کمی غمگین بودم و مقاومت کردم. شاید به دلیل تغییری که به وجود آمده و موجب شده بود عاداتم را ترک کنم. مثلا پروسه ظهور فیلم و چاپ عکس که برایم بسیار جذاب بود، حذف شد. هر وقت در تاریکخانه کار میکردم به اندازهای برایم جذاب بود که متوجه گذشت زمان نمیشدم. ولی دیجیتال در شروع حسهای خوب هم داشت. خوب به خاطر دارم که عکاسی از حشراتی که روی گلها مینشستند را دوست داشتم. اما گرفتن این عکسها با دوربین آنالوگ خیلی سخت بود. به سختی میشد یک عکس واضح و درست گرفت. اولین باری که دوربین دیجیتال را به دست گرفتم شاید بیشت از صد عکس از زنبورها و پروانهها و سایر حشرات روی گلها گرفتم و همه با شارپنس خوب.
امروز تمایل دارید به عکاسی آنالوگ برگردید؟
حقیقت این است که خیر. دیگر حتی امکاناتش را هم ندارم؛ وسایل و داروهای ظهور،آگراندیسمان، تاریکخانه و غیره. هر چند عکاسی آنالوگ فرآیند هیجانانگیزی داشت و باعث میشد عکاس با دقت بیشتری کار کند؛ انتظار کشیدن برای دیدن عکسها هم خوب بود ولی امروز دیگر به این سرعت و شاید راحتی عادت کردیم و سخت است برگردیم به دوران عکاسی آنالوگ. امروز ما بلافاصله بعد از عکس گرفتن، آن را روی کامپیوتر میریزیم و میبینیم و در واقع تصویر را داریم و دیگر انتظاری در کار نیست.
آیا این فرآیند سریع و آسان تغییری در دقت و سلیقه عکاسان به وجود آورده؟
بله حتما. دوربینهای دیجیتال با سرعت و امکاناتی که در اختیار عکاسان میگذارند، تغییرات زیادی در دنیای عکاسی پدید آوردهاند. امروز به وسیله دوربینهای دیجیتالی ما با حجم انبوه عکس روبهرو هستیم که روی شبکههای اجتماعی، سایتها و فتوبلاگها قرار میگیرند. حتی اگر کسی شش ماه دوربین دیجیتال داشته باشد میتواند حجم زیادی عکس تولید کند. عکاسی آنالوگ اینطور نبود. چون دارای فرآیند کند و گرانی در ظهور فیلم و چاپ عکس بود، حجم عکس کمتر بود و عمل عکاسی با دقت بیشتر، کندتر و با حساب و کتابتر انجام میشد. این مساله، یعنی دسترسی همه به یک فرآیند ساده و سریع، در ارزش عکس هم البته تفاوت و تحولی ایجاد کرده است.
منظورتان از تحول ارزش عکس چیست ؟
امروز ما در عکاسی دیجیتالی با یک فرآیند ساده و سریع و در نتیجه جذاب روبهرو هستیم. میشود به راحتی عکس گرفت، به سرعت آن را ارزیابی ، پاک و عکس دیگری را جایگزین آن کرد.در واقع میشود، گفت امروز فرآیند عکاسی یک حالت مصرفی پیدا کرده است. خیلی راحت عکس گرفته مصرف و دور ریخته میشود. ضمن اینکه وجود رایانه، فرآیند ساخت و پرداخت عکس را آسان و سریع کرده است.
منظور شما این است که رایاه هم دنیای عکاسی را متحول کرده است؟
حتما. ببینید بسیاری از کارهایی که پیش از این در تاریکخانه به سختی و در زمان طولانی انجام میشد و حتی کارهایی که نمیشد انجام داد، امروز در رایانه به راحتی و در زمان کوتاهی انجام میشود. همین مساله تغییر اساسی و سوالهایی در مفهوم عکس و عکاسی به وجود میآورد. این سوال پیش میآید که عکس چیست؟ آیا با توجه به کارهایی که با رایانه انجام میشود و عکسها تغییرات بسیار اساسی میکنند، باز هم به نتیجه کار میتوان گفت عکاسی؟ یا این عکاسی نیست، فرآیند دیگری است؟ و یا این حجم انبوه عکس سرعت ما را در دیدن تصویر بالا برده. ما مثل گذشت عکس نگاه نمیکنیم و بسیاری چیزهای دیگر در نگاه و انتظار ما از تصویر دخیل شده است.
خود شما چقدر از نرمافزارهای رایانهای برای پرداخت عکسهایتان استفاده میکنید؟
من خیلی کم از نرمافزارها استفاده میکنم. به اندازهای استفاده میکنم که انگار در تاریکخانه هستم؛ در حد نور و رنگ و روتوشهای ساده. البته بعضی کارها هم هستند که نیاز به روتوشهای بیشتری دارند که انجام میدهم. ولی کلا کارهایی که برایم جدیتر هستند، کار رایانهای اساسی روی آنها انجام نمیدهم. اما همیشه دوست دارم تغییراتی را که در تاریکخانه میشد روی عکس اعمال کرد در رایانه اعمال کنم. شاید هم این موضوع به عادتهای پیشینم نوستالژی تاریکخانه و عکاسی آنالوگ برمیگردد.
خانم زندی به غیر از رایانه از چه دستگاههای دیگری استفاده میکنید؟
لپ تاپ دارم. و به تازگی آیپد 2 خریدم که برای دیدن عکسها و به همراه داشتن آنها خیلی خوب است. یک آیپاد هم دارم که برای گوش دادن به موسیقی از آن استفاده میکنم.
شما از اینترنت چه استفادههایی میکنید؟
از اینترنت در حد خواندن ایمیلهای دریافتی و یا ارسال ایمیل استفاده میکنم. به ندرت فتوبلاگها را میبینم. در حقیقت فرصت وبگردی ندارم و عضو هیچ شبکه اجتماعی نیز نیستم.
یعنی برای پیگیری اخبار یا مقالات تخصصی عکاسی هم از اینترنت استفاده نمیکنید؟
اخبار را که از طریق تلویزیون پیگیری میکنم. شاید گاهی برای خواندن مقالهای یا دسترسی به موضوع خاصی از اینترنت استفاده کنم اما عمده مقالات را در مجلههای تخصصی میخوانم.
به نظرم امروز تعداد جوانان و تازهکارهایی که از اینترنت استفاده میکنند، سایت دارند و کارهایشان را آپلود میکنند بیشتر از عکاسان قدیمی است. این به معنای بی اطلاعی قدیمیها نیست؛ جوانان در این شرایط بزرگ شدهاند و به این مساله خو گرفتهاند و بیشتر احساس نیاز میکنند. اما قدیمیترها کمتر احساس نیاز میکنند. البته من منکر مفید بودن و حتی لزوم این ارتباطات نمیشوم.
خانم زندی، شما سایت شخصی هم دارید؟
سایت ندارم. البته باید سایت را راهاندازی کنم. حدود پنج سال پیش تصمیم به راهاندازی سایت گرفتم و تا مراحل نهایی نیز پیش رفت. اما بنا به دلایلی موفق نشدم از آن استفاده کنم. البته دامنه مریم زندی را دارم اما هنوز سایتی راهاندازی نکردهام چون فرصت کافی برای پرداختن به این موضوع را ندارم. راهاندازی سایتی که بتواند در برگیرنده تمام کارهای عکاسی، کتب، نمایشگاهها و تقویمهایی که منتشر شده باشد و فعال و پویا نیز باشد، کار وقتگیری است. ولی امیدوارم به زودی سایت را راهاندازی نم.
منبع : فناوران