گفتگو با حسین غروی مدیرعامل شرکت انفورماتیک گستر
نام نویسنده: بابک نقاش- سپیده نیکخواه
در یک روز نمناک بهاری به سراغ حسین غروی رفتیم تا پس از دو سال، این بار درجایگاه مدیریت انفورماتیکگستر با او گفتگو کنیم. همه کسانی که اخبار دو سال گذشته سازمان نظام صنفی رایانهای را تاکنون دنبال کردهاند، به خوبی میدانند که حسین غروی، جوانترین راهبر کمیسیون سختافزار در طی سالهای اخیر، با ابهامات پرسش برانگیزی از کرسی ریاست این کمیسیون جدا شد؛ جدایی که دقیقا مقارن با آغاز کنارهگیریاش از فضای رسانهای بود.
او که همچنان به روال سالهای گذشته در پاسخهایش به نرمی جانب فراست را نگه داشته، در خلال این گفتوگو ابتدا از داستان همکاریاش با بایواستار و چالشهایش میگوید و توجه ویژه غروی به بیان ناکامیهایش در تاریخچه رمهای آمریکایی، آغازگرصحبتهای تازهای درخصوص همکاری انفورماتیکگستر با ADATA است. پایان بخش این مصاحبه هم جوابهای چراغ خاموش و مردد وی به تحولات اخیر سازمان نظام صنفی رایانهای است. پیشنهاد میکنیم در شکستن سکوت رسانهای این مدیر جوان با ما همراه باشید.
تقریبا سه سال پیش هدفگذاری گستردهای روی برند بایواستار در بازار داشتید. فکر میکنید به آن اهداف رسیدید؟
خیر. به خیلی از آن هدفها نرسیدیم. ما بسیار علاقهمند بودیم که روی بایواستار به سهم بازار خوبی برسیم اما متاسفانه این اتفاق نیافتاد. این موضوع چند دلیل عمده داشت؛ از جمله اینکه کمپانی مادر به هیچ عنوان از ما به عنوان نماینده انحصاری بایواستار در ایران، حمایتهای لازم در تبلیغات را به عمل نیاورد. در حقیقت سیاستهایی که آنها در این زمینه وضع میکنند، برنامههایی جامع و عمومیبرای کل نمایندگیها در کشورهای مختلف است که اغلب برای بازار رو به رشدی مانند ایران، قابلیت اجرایی ندارد. تصور میکنم آنها برای پیشبرد اهداف خود باید به سمت تعیین سیاستهای منطقهای روی بیاورند. متاسفانه این موضوع در استراتژی بایواستار تعریف نشده است.
منظورتان از قوانین عمومیچیست؟
ببینید بایواستار در شرایطی وارد بازار ایران شد که برندهایی همچون اسوس و گیگابایت یا بهصورت مستقیم اینجا دفتر مرکزی دارند یا یک نماینده قوی به عنوان حافظ منافع آن برند و کمپانی، حضور فعال دارد؛ طبیعی است که در این شرایط، بزرگکردن سهم بازار برندی مانند بایواستار دشوار خواهد بود. تنها کاری که ما توانستیم انجام دهیم این بود که سهم بازارمان را حفظ کردیم. علیرغم این موضوع موفق شدیم قیمتهایمان را هم منطقی کنیم. در حقیقت بر خلاف گذشته، روی مدلهای مختلف بایواستار با برندهایی مثل الایتگروپ یا ازراک، جنگ قیمت نداریم. توانستیم با تکیه بر کیفیت مناسب محصولاتمان، قیمتها را در مقایسه با این برندها به یک پله بالاتر افزایش دهیم. علاوه بر این، باید به این نکته هم توجه کرد که سهم بازار کلی قطعات در حال انقباض است. همینکه ما توانستیم بازارمان را در این بخش حفظ کنیم به نظرم رشد داشتیم.
البته به نظر میرسد انفورماتیکگستر در شهرستانها هم چابکی لازم را نداشت.
منظورتان افزایش حجم فروش در شهرستانها است یا تعداد آنها؟
از بابت حجم فروش. . .
ببینید انفوراتیکگستر اساسا شرکت محافظهکاری است؛ از همینرو ایجاد نمایندگی و کارکردن با افراد جدید، کمی برای ما سخت است. ما تلاش میکنیم که این نمایندگیها را با وسواس بیشتری انتخاب کنیم. البته شبکه فروش ما طی این سالها گستردهتر شده و برای بازارهایی که مشتری کمتری داشته، تبلیغات و بازاریابی بیشتری انجام دادیم. میخواهم بگویم برای ما راحت نیست که با هر مشتری یا نمایندگی شروع به کار کنیم. بخش مالی ما سختگیری زیادی برای اتصال به نمایندگی دارد و این فرایند در حقیقت طولانی است. البته شاید این موضوع ضعف عمده ما محسوب شود اما تلاش کردیم به این واسطه در بازار ایمنی بیتری داشته باشیم.
در بازار دولتیها چطور؟ از گذشته تمرکز بالایی روی بخش فروش دولتی داشتید.
ببینید در بخش دولتی، شرکتهایی حضور دارند که کالای ما را به دولتیها میفروشند و با ما تعامل دارند. اما شرکتهایی هم هستند که ما خودمان بهصورت مستقیم با آنها در تماس هستیم و از طریق قطعاتی که وارد میکنیم به آنها سیستم میفروشیم. عمده تمرکز ما تنها روی چند شرکت دولتی است. بخش بازاریابی دولتی ما مدلی محدود به این چند شرکت دارد. همچنین شرکتهایی که کار تعمیرات و نگهداری انجام میدهند نیز بخشی از مشتریان ما را تشکیل میدهند. میتوانم بگویم در بخش دولتی فروش ما خوب است. برای این بخش غیر از کیفیت کالا و قیمت، مسایلی مثل شفافیت شرکت هم ضروی است، ارایه خدمات کامل هم برای دولتیها اهمیت زیادی دارد و تصور میکنم این شرایط را داریم. با این حال ما چندان روی این بخش از بازار متمرکز نیستیم و اینطور نیست که یک دپارتمان فروش برای بخش دولتی داشته باشیم.
درتنوع سبد کالای شما روی برندهای کارت گرافیک، بی نظمیزیادی وجود دارد؛ شما مدتی روی برند گالکسی فعالیت میکنید؛ مدتی روی برند خودتان یعنی لیدیبرد متمرکز هستید و ناگهان HIS را به این سبد اضافه میکنید. چرا این اتفاق در بخش کارت گرافیک انفورماتیکگستر روی داده است؟
اتفاق من تصور میکنم نقطه قوت شرکت ما در همین موضوع نهفته است. از همان ابتدا تا امروز که روی کارت گرافیک فعال بودیم، تلاش کردیم که مطابق با تحولات و نیاز بازار پیش رویم؛ به گونهای که ما در کارت گرافیک هر دو ساختار انویدیا و ATI را داریم. در بخش انویدیا ما روی گالکسی و لیدیبرد (Ladybird) و در بخش ATI هم روی برند HIS کار میکنیم. مدتی روی سافایر هم فعال بودیم. تصور میکنم سهم بازار خوبی از کارت گرافیک بهدست آوردیم. شاید روی بازار مادربورد تاثیرگذار نبودیم اما در بخش کارت گرافیک، سهم بازار ما تاثیرگذار است. درحقیقت مدلها و قیمتهایی که ما در بخش کارت گرافیک وارد بازار میکنیم سمت و سوی بخشی از این بازار را تعیین میکند. البته مدلهای فروش ما روی این سه برند متفاوت است. به عنوان مثال لیدی برد و HIS را خودمان بهصورت مستقیم میفروشیم و گالکسی را از طریق یک شرکت دیگرمان به فروش میرسانیم اما از طریق انفورماتیکگستر خدمات میدهیم. همیشه سعی کردیم مدلهای پیشرفته را در بازار حفظ کنیم و این کار به ویژه روی ATI کار دشواری است به این دلیل که فروش و سهم بازار این نوع کارتها افزایش داشته یافته است. با این تفاسیر معتقدم سیاست گذاری ما روی کارت گرافیک بد نبوده است.
وقتی کارتهای لیدیبرد را وارد بازار کردید انتظار این بود که فقط روی آن ترکز کنید اما پس از آن HIS برای انفورماتیکگستر جدیتر شد. برند خودتان مهم نبود؟
ما همان فرایندی که روی HIS دنبال کردیم را روی لیدیبرد هم ادامه دادیم. البته گفته شما درست است؛ مدل کاری شرکت ما در قیاس با سایر شرکتها کمیمتفاوت است. شاید اگر ما فقط میخواستیم لیدیبرد یا ممونکس بفروشیم، نیروهایمان را روی لیدیبرد متمرکز میکردیم. اما احساس ما بر این است که بازار کارت گرافیک بهشدت در حال کوچک شدن است بنابراین منطقی نیست که ما نیروهایمان را معطوف به بازاری کنیم که در حال انقباض است. هدف ما این بود که با تزریق لیدیبرد به سبد محصولمان، بازار داخلی و خارجی کرت گرافیک را کنترل کنیم.
منظورتان توسعه عرضی است؟
بله. دقیقا. در امارات دست ما باز است که از کمپانیهای مختلف خرید کنیم و این موضوع قدرت چانهزنی ما را روی لیدیبرد تا حدود زیادی بالا برده؛ به همین دلیل میتوانیم از شرکتهای دیگر هم با قیمت مناسبتری خرید کنیم. علاوه براین، در سطوح پیشرفته مدلهای کارت گرافیک، شما میتوانید برندی عرضه کنید که با سایر برندها متفاوت باشد. اگر شرکتها درست کار کنند در سطح متوسط کارتها، مدلها بسیار شبیه یکدیگرند و شما نمیتوانید با تکیه بر یک برند جایگاهش را در بازار گسترش دهید. در حقیقت با این برندها، بازارمان را به دو بخش تقسیم کردیم؛ در بخشی لیدی برد و در بخشی دیگر گالکسی میفروشیم. موفقیت این دو بخش هم در استقلال آنهاست.
چرا طی این سالها تنها روی بخش متوسط و پایین بازار کارت گرافیک تمرکز داشتید؟
چون بازار هدف ما این بخش از بازار بود. ما روی لیدی برد و گالکسی این انشقاق دوگانه را رعایت کردیم اما روی برندی مانند HIS ما تنها روی مدلهای پیشرفته تمرکز کردیم. البته جاانداختن HIS در این سطح برای بازار ایران کار سختی بود و بازار هم در ابتدا نسبت به آن مقاومت داشت اما بهخاطر قیمت و کیفیتی که محصولات این برند نشان داد تصمیم گرفتیم، تنها در بخش کارتهای حرفهای، روی HIS فعال باشیم. بازار هم پس از مدتی این برند و تفاوتهایش را پذیرفت تاجاییکه حتی میتوانم بگویم کارتهای گرافیک HIS را به اسوس ترجیح دادند. این در حالی است که رویکرد جهانی HIS هم رو به گسترش است.
پس با این تفاسیر میخواهید تصویر لیدیبرد را در بلند مدت ایجاد کنید؟
ببینید من فکر میکنم لیدیبرد روی کارت گرافیک کاملا جاافتاده است. در واقع به دلیل همخوانی عرضه و تقاضا برای محصولات ما در بازار، لیدیبرد را روی کارت گرافیک کاملا باور کردند. شاید به دلیل محدودیت ما در خرید لیدیبرد بوده که فروشش را در بازار کنترل کردیم. اگر بخواهیم این برند را در بازار بزرگ کنیم تصور نمیکنم کارت گرافیک بستر خوبی برای آن باشد.
ADATA قبلا در بازار تجربه خوشایندی نداشت و حداقل بستر مناسبی برای آن موجود نبود. چه شد که تصمیم گرفتید روی آن کار کنید؟
اتفاقی که باعث شد ما به سمت ایدیتا برویم این بود که سالها بهصورت تخصصی روی رم فعال بودیم. شاید خیلیها در بازار با تکیه بر ثمره فعالیت ما در این بخش، روی حافظهها فعالیت دارند. پس از اینکه ما رمهای OCZ را به دلیل تحریم از دست دادیم جای داخلی یک برند رم در سبد کالای ما وجود داشت؛ نمیخواستیم مشتریهایمان را از دست بدهیم. از همینرو برای انتخاب یک برند مناسب در بازار جستجو کردیم. پیشنهاداتی از سمت Corsair و پتریوت به ما شد اما ترجیح دادیم به دلیل آمریکایی بودن برند و مسائل تحریم این پیشنهادها را نپذیریم. تنها گزینه ما در بازار ایران چه در گذشته و چه حال، ایدیتا بود. ما ناچار بودیم به دلیل حفظ وجهه و جایگاهی که در بازار رم داشتیم برند با کیفیتی را انتخاب کنیم. ایدیتا پس از کینگستون در جهان بزرگترین تولیدکننده رم است.
اما بپذیرید که ایدیتا هم مانند برندهای آمریکایی به پشتیبانی از نمایندگان ایرانی خود، معروف نبود…
بله، با گفته شما درخصوص تجارب ناخوشایند ایدیتا در بازار ایران موافقم. شاید این موضوع به این دلیل بود که ایدیتا آن زمان استراتژی درستی در خصوص بازار ایران نداشت و شاید نمایندگانی انتخاب کرده بود که به صورت تخصصی روی رم تجربه نداشتند. مااز ابتدا هم روی رمهای اورکلاکینگ ایدیتا شروع به کار کردیم. چراکه کالایی است که هرکسی از پس فروش آن در بازار بر نمیآید و نیاز به اطلاعات فنی دارد. پس از آن احساس کردیم که SSDهای ایدیتا هم پتانسیل خوبی برای جایگیری در بازار دارد. بههمین دلیل روی رمهای اورکلاکینگ و SSDها با ایدیتا قرارداد منعقد کردیم. البته شرکت آونگ هم روی فلشها و هارد درایوهای ایدیتا قرارداد امضا کرد. به این ترتیب پس از مدتی، رم استاندارد ایدیتا هم به سبد ما اضافه شد.
این موضوع را بپذیرید که بازار رم در همه دنیا، بازار پیچیدهای است؛ اما در بازار ایران بسیار پیچیدهتر است؛ چراکه اخیرا درگیر مشاجرات و دعواهای برخی فعالان این بازار شده است، بهطوریکه شرایط کار از تجارت به مسائل احساسی بدل شده است.
منظورتان از این تبدیل اصول تجاری به احساسات چیست؟
یعنی شکست دادن رقیب مهمتر از فروش کالا شده است. ببینید متاسفانه برخی از فعالان بازار هستند که به دلیل مشاجرات خود قیمتها را تا حد زیادی پایین میآورند؛ این موضوع هم در بازار آنها و هم در بازار ما تاثیرات منفی گذاشته است.
چرا تصمیم نگرفتید به صورت انحصاری و بدون شریک تجاری رو تمام طیف محصولات ایدیتا کار کنید؟
بحث انحصار آنقدر اهمیت نداشت . . .
تصور نمیکنید انشقاق فعالیت شما و آونگ روی ایدیتا ،در نهایت جایگاه انفورماتیکگستر را روی این برند تضعیف میکند؟
نه. اتفاقا من تصور میکنم آونگ طی این مدت خیلی خوب روی فلش و هارددرایوهای ایدیتا فعالیت کرده است. ما هیچ نگرانی نسبت به این قضیه نداریم چراکه حوزه کاری ما از آونگ مجزاست. فلش و هارددرایوها اساسا ماهیت جداگانهای در خرید و بازاریابی از رمها و SSDها دارند. کلا آنها دو طیف مختلف بازاریابی دارند و به هیچ عنوان مشکلی در این زمنیه نداریم. ضمن اینکه ما آن زمان روی فلش دریوهای ممونکس فعال بودیم و نمیتوانستیم روی فلشهای ایدیتا هم کار کنیم.
الان هم درسبد کالای شما، جای کالاهایی که آونگ دارد خالی است. . .
همانطور که گفتم ماهیت جداگانهای دارند. درست است که ما هم این محصولات را نداریم. . . .
یعنی دیگر روی ممونکس هم کار نمیکنید ؟
نه. اتفاقا فلشهای ممونکس هم از سبد کالای ما خارج شدند. ببینید ما اگر بخواهیم میتوانیم روی این طیف از کالاهای ایدیتا هم کار کنیم و شاید در سبد کالای آونگ هم از بابت رمهای اورکلاکینگ کمبود وجود داشته باشد اما این تعامل و توافقی است که از روز اول میان ما صورت گرفته است.
این توافق از طر ایدیتا بود یا شما؟
ما از طرف خودمان این توافق را انجام دادیم و در نهایت به ایدیتا اعلام کردیم.
دلایلی که نمایندگان پیشین ایدیتا در ایران عامل انصراف از همکاری با این کمپانی مطرح کردند بالابودن حجم خرابی کالا و موضوع عدم تعهد و پشتیبانی ایدیتا از این نمایندگان بوده است. همچنان همان روابط میان ایدیتا و انفورماتیکگستر وجود دارد؟
ببینید من دقیقا نمیدانم که چنین اظهارنظرهایی از سوی چه کسانی مطرح شده اما باید این موضوع را پذیرفت که اخذ نمایندگی از یک کمپانی باید در موقعیت مقتضی صورت گیرد. شاید در یک موقعیت، یک شرکت استراتژی خاصی برای حمایت از نمایندگانش نداشته باشد یا اساسا بازار ایران در یک برهه زمانی، برای آن کمپانی اهمیت نداشته باشد. طبیعی است اگر در چنین موقعیتی بدون درنظر گرفتن جوانب کار شما بخواهید نمایندگی یک کالا را بگیرید ممکن است موفق نشوید؛ چراکه آنها هیچ هزینهای بابت تبلیغات یا خدمات به شما نمیدهند.
اما زمانیکه با یک برنامه و استراتژی خاص از سوی آن کمپانی روبهرو هستید و خودتان هم در شرکت برای بازار برنامه مشخصی دارید طبیعی است که همکاری ثمربخش خواهد بود.
میخواهید بگویید سیاست ایدیتا در برخورد با نمایندگان ایرانی متمایز شده است؟
بله. دقیقا همینطور است. آنها ایران را بازار بسیار مهمی به حساب میآورند و سهم بازار خوبی هم دارند. ما هم به همراه آونگ کلیه محصولات آنها را در ایران عرضه میکنیم.
اما گویا سال گذشته در خصوص هزینه تبلیغات با ایدیتا مشکل داشتید؟
نه. اتفاقا سال 2010 ما درخصوص تبلیغات هیچ مشکلی با ایدیتا نداشتیم. البته امسال برای دریافت هزینه تبلیغات کمی با آنها به مشکل برخورد کردیم و آنها با یکی از برنامههای تبلیغاتی ما موافقت نکردند. من منتظرم در خلال نمایشگاه کامپیوتکس این موضوع را با آنها مطرح کنم.
اما روی دریافت هزینههای مربوط به خدمات و کلا بحث RMA اصلا با این گفته شما موافق نیستم. ما دو سال است ه محصولات ایدیتا را عرضه میکنیم و درصد برگشتیهای آن بسیار کم بوده حتی میتوانم بگویم از میزان بازگشتیهای کینگستون و ocz هم پایینتر بوده است.
درخصوص برند ممونکس چطور؟همین روال حاکم است؟
در حال حاضر تنها روی پاورهای ممونکس کار میکنیم و از این موضوع هم کاملا راضی هستیم. زیرا بازار خوبی برای آن ساختیم و یکی از جدیترین محصولات ما به شمار میرود. خودمان هم انتظار نداشتیم که بتوانیم تا این حد روی ممونکس موفق شویم. ما به خوبی این موضوع را میدانیم که در بازار ما نمیتوان روی برندهای خیلی حرفهای کالایی مانند پاور سرمایهگذاری کرد.
چرا دیگر رو فلش دیسکهای ممونکس کار نمیکنید؟
مهمترین دلیلش این است حافظههای فلش کلا درصد خرابی بالایی دارد. تنوع کالای ممونکس در مقایسه با سایر برندهای بازار هم کم بود. علاوه براین، شکل بازار فلش به گونهای است که قیمتهای بازار پایین است و به همین دلیل حاشیه سود آن به شدت افت میکند. ما هم نمیتوانیم به دلیل بالا بودن هزینههای شرکت، کالای بدون سود بفروشیم.
در جریان افزایش زمان گارانتی مادربوردهای بازار که سال گذشته اتفاق افتاد انفورماتیکگستر همچنان بر خدمات 750 روزه خود پایدار ماند. فکر میکنید افزایش مدت زمان گارانتی برای کالایی مانند مادربورد منطقی نیست؟
ما در حال حاضر هم همان 750 روز گارانتی را برای مادربوردهایمان درنظر گرفتیم و تصور میکنم بیشتر از این برای محصولاتی که ما میفروشیم، معقول نیست. در تجارت همه میهمان جیب خود هستند. اگر خیلی خوشبین باشیم باید هزینه خدماتی که به مشتری عرضه میکنیم را دریافت کنیم. شاید برخی شرکتها بخواهند برای ایجاد ارزش افزوده خدمات بیشتری ارایه دهند و عقل در تجارت حکم میکند که هزینه این خدمات ویژه از مشتری دریافت شود. شاید روی برخی محصولات، خدمات بیشتر از این سطح اصلا معنا نداشته باشد.
منظورتان موضوع پایان یافتن عمر قطعات یک مادربورد است؟
این یکی از دلایل ست. صرفنظر از این موضوع اگر ما هم بایواستار را به قیمت سایر برندهای بزرگ بازار مانند گیگابایت، اسوس و MSI میفروختیم شاید افزایش این خدمات برای ما منطقی بود. ضمن اینکه تفاوت بازار جهانی بایواستار از این برندها چندان زیاد نیست و این فاصله در ایران وجود دارد. دلیل این فاصله هم خدمات و تبلیغاتی است که نمایندگان ایرانی این برندها در ایران ارایه میکنند. فکر میکنم همین مدت زمان برای گارانتی بایواستار با توجه به قیمت بهینهای که دارد، کافی است. ما روی مادربورد تا سه ماه تعویض با محصول نو داریم و تا 750 روز خدمات را بهصورت تعویض داریم. روی کارتهای گرافیک هم این خمات طی 6 ماه پس از خرید عرضه میشود و تا 750 روز هم گارانتی تعویض برای آن وجود دارد.
آیا خدمات شما در انفورماتیکگستر تنها به برندهای خودتان اختصاص دارد یا اینکه برای سایر شرکتها نیز در قالب برونسپاری خدمات میدهید؟
ما به هیچ عنوان برای این موضوع بازاریابی خاصی نداریم. اما پیش آمده که برای برخی شرکتهایی که محصولات خود را میفروشند اما توانایی ارایه خدمات ندارند، در ازا دریافت هزینهای سرویس میدهیم. اما هیچگاه به این موضوع در قالب تجارت نگاه نکردیم. بیشتر این نوع خدمات برای پاورها و مادربوردها رایج است.
گویا مدتی روی برند پرولینک فعال بودید. فکر نمیکنید این برند چندان با سبد کالای شما همخوانی ندارد؟
نه. ما سالهاست با شرکت پرولینک مایکروسیستمز و برندشان موسوم به پیکسلویو (Pixelview) همکاری داشتیم. این کمپانی به عنوان یکی از برترین نمایندگان انویدیا روی کارت گرافیک کار میکرد اما پس از مدتی این بازار را ترک کرد و روی تیویتیونرها فعال شدند که ما همچنان روی این تیویتیونرها مشغول هستیم. اما به دلیل اینکه سطح قیمت این محصول کمیبالاست ما در حجم محدود روی آن کار میکنیم.
پس از USRobotics دیگر به سمت تجهیزات شبکه نرفتید؟
نه. دیگر روی تجهیزات شبکه کار نمیکنیم.
آیا در کنار نمایندگی شما روی بایواستار، شرکت دیگری مانند صباراهبر هم روی این مادربوردها کار میکند؟
نه. ما نماینده انحصاری بایواستار در ایران هستیم. علاوه بر این، من فکر نمیکنم صباراهبر دیگر در بازار IT فعال باشد. تاجایی که میدانم حوزه کاری شان را تغییر دادند که البته تصمیم عاقلانهای بود؛ چرا که فکر میکنم دیگر همه به انتهای بازار IT رسیدهاند.
انگار شما هم بیعلاقه نیستید!
ما هم اگر بتوانیم حتما این کار را انجام خواهیم داد!
اخیرا به عضویت کمیسیون سامان دهی و نظمبخشی بازار IT در سازمان نظام صنفی رایانهای درآمدهاید؛ چطور شد که وارد این کمیسیون شدید؟
من هنوز عضو این کمیسیون نشدم.
اما نام شما در فهرست اعضا این کمیسیون آمده است. . .
به من در قالب یک دستور گفته شد که عضو این کمیسیون شوم.
تهیه مبانی قیمت و تعرفه خدمات یکی از برنامههای این کمیسیون است؛ فکر میکنید این موضوع امکانپذیر است؟
من فکر میکنم در این کشور همه چیز امکانپذیر است.
پس از وقایع مربوط به کنارهگیری یا جدایی شما از ریاست کمیسیون سختافزار، خبر دارید که جلسات این کمیسیون تا چه اندازه تشکیل شد؟
تا جاییکه اطلاع دارم جلسات کمی برگزار شده است. به این دلیل که پس از جدایی من از ریاست کمیسیون علیرغم اینکه تصور میکردیم آقای بحری پتانسیل زیادی برای هدایت این کمیسیون دارد اما عملا هیچ انگیزهای برای مدیریت و یا ادامه فعالیت کمیسیون از خود نشان ندادند. اگر ایشان انگیزه داشتند داستان متفاوت میشد.
در همان برههای که از کمیسیون جدا شدم مجمع واردکنندگان تشکیل شد که من به عضویت این کمیسیون درآمدم. درگیری عضویت در این کمیسیون باعث شد که کمتر در کمیسیون سختافزار سازمان حضور داشته باشم. البته باقی دوستان هم در این زمینه چندان انگیزه نداشتند. اما گویا اخیرا یک جلسه برگزار شده است.
برخی معتقدند جنجالهایی که شما درخصوص موضوع تعرفه و استاندارد در این کمیسیون دنبال کردید باعث شد از ریاست کناره بگیرید. این موضوع درست است؟
فکر نمیکنم بحثهای استاندارد در این موضوع دخیل باشد اما احتمال میدهم طرح ساماندهی بازار و تعرفه گمرکی در این موضوع تاثیرگذار بوده باشد. شاید نباید در آن مقطع این جریان را بیش از حد پررنگ میکردم. در جلسات مربوط به ساماندهی بازار تصور میکنم که اعضای سازمان، کاملا در این موضوع با من موافق بودند. به هرحال پس از آن دوره دیگر این موضوع را دنبال نکردم.
اما به نظر میرسید در این دو مقوله شما جریان منتقد درون سازمان بودید؟
نه. اتفاقا من در
منبع : عصرارتباط