آیا بازار سهام آماده پذیرش غولهای جدید فناوری است؟

بیش از یک دهه پیش، پیش از آنکه سرمایهگذاران جسورانه و صندوقهای خرید و تملک با چکهای چنددهمیلیارددلاری وارد میدان شوند، عرضه اولیه سهام (IPO) مسیر بدیهی رشد برای شرکتهای بلندپرواز به شمار میرفت. حضور در بورس به استارتاپها دو مزیت کلیدی میداد: دسترسی به منابع عظیم سرمایه و اعتباری که از شفافیت و پاسخگویی در برابر میلیونها سهامدار ناشی میشد. البته برخی شرکتها توانستند بدون ورود به بازار سهام به ارزشگذاریهای بالای ۱۰۰ میلیارد دلار برسند؛ از لیـدل در خردهفروشی گرفته تا مارس و کارگیل در صنایع غذایی و غولهای منابع طبیعی در خلیج فارس و چین. با این حال، برای رشد انفجاری و سریع، بازارهای عمومی همواره «سوخت موشک» محسوب میشدند.
امروز نشانههایی دیده میشود که شاید این الگو دوباره در حال احیاست. گزارشها حاکی از آن است که اسپیسایکس، شرکت فضایی ایلان ماسک، در حال مذاکره با بانکهای سرمایهگذاری برای عرضه اولیه سهام، حتی از سال آینده، با ارزشی تا حدود ۱.۵ تریلیون دلار است. همزمان، آنتروپیک—یکی از بازیگران مهم هوش مصنوعی که در یک دور تأمین مالی اخیر حدود ۱۸۰ میلیارد دلار ارزشگذاری شد—بهطور جدی گزینه ورود به بورس را بررسی میکند. این شرکت ممکن است بخواهد از اوپنایآی پیشی بگیرد؛ شرکتی که با ارزشگذاری حدود ۵۰۰ میلیارد دلار به نماد رونق هوش مصنوعی تبدیل شده و آن نیز بنا به شایعات، بیش از گذشته به عرضه اولیه علاقهمند است.
اگر هر یک از این عرضهها عملی شود، میتواند بزرگترین IPO در آمریکا از زمان علیبابا باشد؛ غول تجارت الکترونیک چین که در سال ۲۰۱۴ با فروش ۲۵ میلیارد دلار سهام در بورس نیویورک رکورد زد. در مقیاس جهانی نیز چنین رویدادی از زمان عرضه آرامکوی سعودی در سال ۲۰۱۹—که نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار سرمایه با ارزشی حدود ۲ تریلیون دلار جذب کرد—بیسابقه خواهد بود.
با این حال، علاقه ناگهانی این سه شرکت به بازارهای عمومی تا حدی غیرمنتظره است. هیچکدام در جذب سرمایهگذاران خصوصی ناکام نبودهاند و مجموعاً نزدیک به ۱۲۰ میلیارد دلار سرمایه جذب کردهاند. آنتروپیک که پنجساله میشود و حتی اوپنایآیِ دهساله، با استانداردهای امروزی IPO همچنان جوان به حساب میآیند؛ چراکه یک شرکت آمریکایی بهطور متوسط اکنون در ۱۶سالگی وارد بورس میشود. در مقابل، اسپیسایکس که ۲۳ سال است خصوصی باقی مانده، شرکتی کهنسال محسوب میشود. با این وجود، ورود به بورس برای هر سه، با چالشهای جدی همراه است.
دلیل اصلی حرکت به سمت IPO، نیاز فزاینده به سرمایه است. اسپیسایکس در حال توسعه «استارشیپ» است؛ فضاپیمای قابل استفاده مجددی که میتواند تا ۱۵۰ تن محموله به مدار زمین حمل کند، یعنی تقریباً دو برابر ظرفیت هر موشک عملیاتی کنونی. اوپنایآی نیز اعلام کرده ممکن است در سالهای آینده تا ۱.۴ تریلیون دلار برای زیرساختهای محاسباتی و توان پردازشی هزینه کند. آنتروپیک هم اگر بخواهد در این رقابت باقی بماند، ناچار به سرمایهگذاریهای سنگین در دیتاسنترها خواهد بود.
این در حالی است که بازار سرمایه خصوصی نشانههایی از اشباع نشان میدهد. داراییهای خصوصی تحت مدیریت در سطح جهان که بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۱ با نرخ مرکب سالانه ۱۰ درصد رشد کرده بودند، اکنون در سطحی کمی بالاتر از ۲۰ تریلیون دلار متوقف شدهاند. سرمایهگذاران نهادی از صندوقهای سرمایهگذاری میخواهند پیش از جذب سرمایه جدید، بخشی از بازدهیها را نقد و توزیع کنند. از سوی دیگر، اندازه دورهای تأمین مالی شرکتهای غیربورسی بهشدت بزرگ شده است؛ آخرین دور اوپنایآی با رقم ۴۰ میلیارد دلار حتی از هر عرضه اولیهای در تاریخ نیز بزرگتر بود. چنین تمرکزی از ریسک، ممکن است برای بسیاری از سرمایهگذاران خصوصی قابلتحمل نباشد.
در مقابل، بازار سهام عمومی با ارزش بازار جهانی حدود ۱۳۰ تریلیون دلار، هم بسیار بزرگتر است و هم ریسک را میان طیف گستردهتری از سرمایهگذاران توزیع میکند. اما مشکل اینجاست که سودآوری این شرکتها هنوز با انتظارات بازار فاصله دارد. اوپنایآی، آنتروپیک و حتی اسپیسایکس تا مدتها به سود خالصی در حد و اندازه علیبابا—که پیش از IPO سالانه ۴ میلیارد دلار سود داشت—نخواهند رسید، چه رسد به آرامکوی سعودی با سود تاریخی ۱۱۱ میلیارد دلاری. تجربه موج IPOهای فناوری در سال ۲۰۱۹ نیز هشداردهنده است: اوبر چهار سال زمان نیاز داشت و تنها پس از دستیابی به جریان نقدی مثبت توانست قیمت سهام خود را بهطور پایدار بالاتر از قیمت عرضه اولیه نگه دارد؛ در همان دوره، سرمایهگذاری در شاخص S&P 500 بازده بهتری داشت.
در نهایت، این سه غول فناوری در برابر یک دو راهی قرار دارند. ماندن در بازار خصوصی به معنای خطر کمبود سرمایه برای حفظ برتری رقابتی است، بهویژه در شرایطی که رقبایی مانند بلو اوریجین در صنعت فضا و بازیگران متعدد در حوزه هوش مصنوعی فاصله فناوری را کاهش میدهند. ورود به بورس نیز آنها را در معرض بیصبری بازار نسبت به سودآوری قرار میدهد. در هر دو سناریو، ارزشگذاریهای بسیار بالای این شرکتها بهزودی در معرض آزمونی جدی قرار خواهد گرفت؛ آزمونی که میتواند آینده بازار IPOهای فناوری را برای سالها شکل دهد.



