چگونه صورتهای مالی استارتاپها را تحلیل کنیم؟
شرکت سرمایهگذاری ترنج گزارشی درباره ورود شرکتهای فعال در اقتصاد دیجیتال ایران به بازار سرمایه و برنامههای جدی آنها برای پذیرش در بورس یا فرابورس تهیه کرده است. مشاور سرمایهگذاری ترنج در این گزارش به بررسی نحوه حسابداری و مدل ثبت هزینهها در شرکتهای فناوری محور پرداخته است. با توجه به بلوغ ناکامل این حوزه در بازار سرمایه ایران و محدود بودن تعداد شرکتهای پذیرفته شده، این گزارش با استفاده از دادههای موجود، مقایسهای مقدماتی ارائه میدهد تا آگاهی فعالان بازار و اکوسیستم فناوری کشور افزایش یابد.
رویه حسابداری مورد استفاده در شرکت های فناوری محور
مطابق روال بینالمللی در شرکتهای فناوری محور، برخی هزینهها به جای اینکه به صورت مستقیم به عنوان هزینه در صورت سود و زیان ثبت شوند، به عنوان دارایی در ترازنامه ثبت میشوند؛ به این فرآیند «سرمایهای کردن هزینهها» گفته میشود.
هدف از این کار، منتقل کردن هزینهها به سالهای آتی است، چرا که برخی هزینهها مزایایی بلندمدت برای شرکت ایجاد میکنند. به عنوان مثال، توسعه نرمافزار معمولا قابلیت سرمایهای شدن دارد. البته تنها بخشی از فرایند توسعه نرم افزار که پس از مرحله تحقیق و اثبات قابلیت فنی انجام میشود، میتواند سرمایهای گردد. در این زمینه، تفاوتهایی میان استانداردهای حسابداری ایالت متحده (GAAP US) و استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی (IFRS) وجود دارد.
مطابق با GAAP US، هزینههای مربوط به تحقیق و توسعه باید به طور کامل در دورهای که انجام میشوند، به عنوان هزینه ثبت شوند و اجازه سرمایهای کردن آنها مگر در موارد خاص مانند توسعه نرم افزار داخلی وجود ندارد. اما در استانداردهای IFRS، هزینههای تحقیق همچنان به عنوان هزینه شناسایی میشوند، ولی اگر پروژه به مرحله توسعه وارد شود و شرایطی مانند اثبات قابلیت فنی، توانایی تکمیل و استفاده یا فروش، و امکان اندازهگیری قابل اتکا فراهم باشد، این هزینهها میتوانند سرمایهای شوند.
مطابق با استاندارد حسابداری شماره ۱۷ ایران نیز هزینههای مرحله تحقیق باید به عنوان هزینه جاری شناسایی شوند، اما هزینههای مرحله توسعه در صورت احراز شرایطی مانند امکان تکمیل، استفاده یا فروش، تولید منافع اقتصادی آتی و قابلیت اندازه گیری قابل اتکای مخارج، میتوانند به عنوان دارایی نامشهود شناسایی و در ترازنامه درج شوند. در شرکتهای فناوری، چنانچه این شرایط طبق بند ۴۶ فراهم باشد، هزینههای توسعه نرم افزار سرمایهای شده و طی عمر مفید معمولا ۳ تا ۵ سال مستهلک میگردند، در غیر این صورت، باید به عنوان هزینه دوره ثبت شوند.
تاثیر سرمایهای کردن هزینهها بر صورتهای مالی
بسیاری از شرکتهای بزرگ فناوری هزینههای توسعه نرم افزار و زیرساختهای فنی خود را به عنوان دارایی سرمایهای شناسایی میکنند. این رویکرد بر صورتهای مالی شرکت تأثیر میگذارد و باعث افزایش سود حسابداری میشود، اما تأثیر جدی بر جریانهای نقدی و سالم کسب وکار ندارد. در حالت شناسایی مستقیم، هزینهها در همان دوره مالی در صورت سود و زیان ثبت میشوند که این امر به کاهش سود گزارش شده منجر میگردد. اما در روش سرمایهای، هزینهها ابتدا به عنوان دارایی در ترازنامه ثبت شده و سپس طی سالهای آتی، از طریق استهلاک به صورت سود و زیان منتقل میشوند. همچنین، در صورت جریان وجوه نقد، هزینههای سرمایهای به عنوان خروج وجه نقد از بخش فعالیتهای سرمایهگذاری منعکس میشوند، در حالی که هزینههای مستقیم در بخش فعالیتهای عملیاتی گزارش میکردند. در مجموع، اگرچه رویکرد سرمایهای کردن هزینهها به شرکتهای فناوری این امکان را میدهد که ظاهر سودآوری خود را در صورتهای مالی بهبود بخشند، اما این اقدام لزوما نشاندهنده بهبود واقعی عملکرد اقتصادی آنها نیست و ممکن است تصویر خوشبینانهتری از وضعیت مالی شرکت ارائه دهد.
در میان شرکتهای داخلی پذیرفته شده در بازار سرمایه، تپسی از رویهای نسبتا متفاوت در شناسایی هزینههای خود استفاده میکند. لذا بررسی صورت سود و زیان و جریان نقد آن میتواند در درک بهتر مطالب ارائه شده قبلی کمک نماید. به طور کلی تپسی بخشی از هزینههای خود را در قالب دارایی شناسایی میکند و طی دورههای ۳ ساله به روش مستقیم مستهلک مینماید.
این هزینهها به دو دسته تقسیم میشوند:
هزینههای مربوط به ایجاد بازار، توسعه بازار و تثبیت بازار عمدتا شامل جذب و نگهداشت رانندگان و کاربران تحت عنوان «مخارج انتقالی» هزینههای مربوط به توسعه نرم افزار شامل هزینههای نیروی انسانی تحت عنوان «دارایی نامشهود» برای مقایسه صحیح صورت سود و زیان تپسی و شرکتهای مشابه براساس نحوه حسابداری معمول میان شرکتهای مشابه داخلی و خارجی، ضروری است که تعدیلات لازم اعمال شود. این تعدیلات شامل موارد زیر است:
▪ حذف کردن استهلاک مخارج انتقالی
▪ اضافه کردن هزینههای ایجاد، توسعه و تثبیت بازار در بهای تمام شده درآمدهای عملیاتی
در حالی که صورتهای مالی تپسی در سال ۱۴۰۳ سود خالص ۲۰۵ میلیارد تومانی را نشان میدهد، با اعمال تعدیلات فوق الذکر، تپسی در این سال با بیش از ۲.۰۰۰ میلیارد تومان زیان خالص مواجه شده است.
در چارچوب رویکردهای استاندارد و متداول حسابداری، شرکتهایی همچون یکتانت، همکاران سیستم، سپیدار سیستم و اسنپ بر اساس دادههای عمومی موجود، سود خالص مثبت شناسایی کرده اند، در حالی که تپسی، پس از تعدیل بر مبنای رویههای استاندارد، زیان خالص نشان میدهد.
مورد کاوی: تعدیل صورت جریان وجوه نقد تپسی
تعدیل صورت جریان وجوه نقد تپسی شرکتهای استارتآپی در مراحل رشد، ناگزیر از مصرف مستمر منابع مالی برای توسعه بازار، محصول و زیرساختهای خود هستند. با این حال، ضروریست که در خصوص نرخ سوخت سرمایه و افق زمانی تداوم آن، شفافیت کامل با سهامداران برقرار شود.
در این شرکتها، استفاده از ابزارهای بدهی مالی معمولا با ما ملاحظات جدی همراه است؛ چرا که به واسطه عدم جریانهای نقدی پایدار، تعهدات مالی میتواند به سرعت انباشته شده و موجب تشدید فشار نقدینگی و ریسک نکول شود. افزون بر آن، منابع اعتباری قابل دسترس نیز بسیار محدود هستند. در چنین شرایطی، تأمین مالی عمدتا از مسیر افزایش سرمایه صورت میگیرد و سهامداران ناچارند به طور پیوسته در دورههای متوالی تزریق نقدینگی مشارکت داشته باشند.
- اگرچه نحوه شناسایی هزینههای مرتبط با مخارج انتقالی شرکت تپسی در صورت سود و زیان آن بهروشنی مشخص نیست، اما صورت جریان وجوه نقد این شرکت بهطور شفاف نحوه مصرف منابع و چگونگی تأمین مالی آنها را نشان میدهد.
- بر اساس صورت جریان وجوه نقد مربوط به سال ۱۴۰۳ بخش عمدهای از هزینههای تپسی، شامل طرحهای تشویقی برای رانندگان و مسافران و نیز توسعه نرمافزار و زیرساختهای فنی، در مجموع حدود ۳, ۱۲۱ میلیارد تومان بوده است. این هزینهها عمدتا از دو منبع اصلی تأمین شدهاند:
- تسهیلات مالی خالص (به مبلغ ۱, ۴۴۴ میلیارد تومان)
- دریافتهای نقدی از سهامداران به میزان ۳۳۸ میلیارد تومان
با انجام تعدیلات در صورت جریان وجوه نقد و حذف اثرات ناشی از فعالیتهای سرمایهگذاری، جریان نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی شرکت تپسی منفی میگردد؛ موضوعی که نشان میدهد منابع داخلی حاصل از عملیات شرکت بهتنهایی برای پوشش هزینههای جاری کافی نبوده و بخش قابل توجهی از این هزینهها از طریق منابع مالی بیرونی تأمین شده است.
پس از تعدیل جریان نقد، نکته حائز اهمیت آن است که تپسی با وجود جریان نقد منفی از فعالیتهای عملیاتی، اقدام به پرداخت سود سهام مصوب سال گذشته کرده است. بنابراین میتوان گفت که این پرداختها نه از محل درآمدهای عملیاتی، بلکه از طریق منابع مالی بیرونی، نظیر تسهیالت مالی، تأمین شدهاند.
مانده موجودی نقد تپسی در پایان سال ۱۴۰۳ حدود ۸۳. ۸ میلیارد تومان گزارش شده است. در صورت ادامه روند فعلی، تپسی برای تأمین مالی فعالیتهای آتی خود ناگزیر به بهرهگیری از منابع مالی بیرونی، شامل دریافت تسهیالت جدید یا جذب نقدینگی از سهامداران، خواهد بود.
تحلیل دقیق صورتهای مالی شرکتهای فناوری محور برای ارزیابی عملکرد آنها ضروری است. هرچند تفسیر استانداردهای حسابداری ممکن است متفاوت باشد، استانداردسازی گزارشهای مالی به مقایسه دقیقتر و منسجمتر میان این شرکتها کمک میکند.
با وجود رشد سریع درآمدی در بسیاری از شرکتهای فناوری محور، تحقق سودآوری باال در مراحل رشد این کسب وکارها چندان واقع بینانه نیست؛ چرا که ماهیت این شرکتها به گونهای است که برای کسب سهم بازار و تحقق نرخ رشد مورد انتظار، ناگزیر به صرف هزینههای قابل توجهی هستند. با این حال، پرسش اساسی آن است که این شرکتها تا چه زمانی میتوانند با تکیه بر رشد درآمدی، عدم سودآوری خود را توجیه کنند و آیا این روند در نهایت به رشد پایدار منجر خواهد شد یا خیر.
امید میرود با ورود شمار بیشتری از شرکتهای این حوزه به بازار سرمایه در ماهها و سالهای پیش رو، سطح شفافیت و دسترسی به دادههای عمومی افزایش یابد و امکان تحلیل تطبیقی و دقیقتری برای فعالان و تصمیمگیران بازار فراهم گردد.