همنوایی چراغهای روشن
نگاهی به پروژه مسئولیت اجتماعی «تا...کُد» دیجیکالا که میگوید در راستای تحقق عدالت آموزشی در حوزه فناوری انجام شده است.
هممیهن: رابطه جامعه و کسبوکار و مسئولیتی که شرکتها در قبال جامعه بر دوش خود احساس میکنند، موضوعی است که در ایران بیشتر با پیشرفت فناوری و کسبوکارهای مبتنی بر آن جای خود را در اکوسیستم نوآوری باز کرد.
بر این اساس، شرکتهای نوآور و فناور بهعنوان نهادهایی که مدعی ایجاد تغییرات مثبت و بهینه با فعالیتهای خود بودند، بخش مسئولیت اجتماعی را به شکلی جدی پیگیری کردند. مسئولیت اجتماعی میتواند طرحهای مختلفی را شامل شود؛ از اهدای کمکهای مالی به سازمانهای خیریه گرفته تا مشارکت در طرحهای عامالمنفعه. اما نوعی از مسئولیت اجتماعی که اتفاقاً این واژه را بهدرستی تعریف میکند، راهاندازی پروژههایی است که در راستای تخصص و فعالیتها یک کسبوکار باشد.
در چنین پروژههایی مسئله فقط تزریق مالی و اختصاص بودجه مناسب نیست، بلکه شرکتها در این مواقع «زمان» و «نیروی متخصص» خود را در اختیار پروژهها میگذارند که اهمیت آن اگر از منابع مالی بیشتر نباشد، کمتر هم نیست.
یکی از شرکتهای نوآور قدیمی که همیشه بهدنبال پروژههای مسئولیت اجتماعی همخوان با ماهیت کاری خود بوده، دیجیکالاست و در میان پروژههای مسئولیت اجتماعی دیجیکالا پروژه «تا…کد» که هدف خود را پر کردن فاصله بین دوستداشتنها و نرسیدنها در حوزه تکنولوژی تعریف کرده، اهمیت ویژهای دارد.
این پروژه دغدغه جوانهایی در بازه سنی ۱۸ تا ۲۹ سال را دارد که بهواسطه تبلیغات دنیای فناوری، استیو جابز و ایلان ماسک را الگوی خود قرار دادهاند، اما راه تبدیل شدن به فردی تأثیرگذار در حوزه فناوری را نمیدانند؛ راهی که در مناطق کمتر توسعهیافته ایران، لغزنده و ناهموار است. تجربیات کشورهای دیگر دنیا برای جوانان مشتاق کار در این حوزه نشان میدهد که آنها بر فضای کار آنلاین سرمایهگذاری کردهاند و این مسیری است که در پاکستان، هند و بسیاری از کشورهای منطقه پیموده شده و موفقیتآمیز بوده است.
دیجیکالا سرمایهگذاری روی این دغدغه را در قالب پروژه مسئولیت اجتماعی «تا…کد» کلید زد. پروژهای که در آن جوانان علاقهمند سه استان سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و شهرستانهای استان تهران در دوره آموزشی دیتا ساینس، برنامهنویسی فرانتاند و بکاند شرکت کردند. مسیری برای تحقق عدالت آموزشی که به جوانان این سه استان کمک کرد تا از کدنویسی به درآمد برسند.
در این دوره آموزشی ۹ ماهه از متخصصان تکنولوژی دیجیکالا که داوطلبانه وقت گذاشتند تا مؤسسه «کاریار» بهعنوان همکار آموزشی – مهارتی، حضوری پررنگ داشتند، همچنین پلتفرمهای کاریابی مانند «جابینجا» و «پونیشا» هم فضای خود را بهصورت ویژه در اختیار مهارتآموزهای دیجیکالا قرار دادند.
بومیسازی یک نسخه جهانی
«تا…کد» محصول طرح یک مسئله است. مسئلهای که ریشههای آن به عمق فقر و نبود عدالت آموزشی در کشور میرسد. آنطور که مصطفی شعبانپور، مدیر بخش مسئولیت اجتماعی دیجیکالا میگوید مسئله اصلی افزایش نرخ فقر و حضور چهار دهک از ایرانیان زیر خط فقر است. این بخش از جامعه برای رهایی از فقر به دو شیوه واکنش نشان میدهند؛ یا مجبور به کار بیشتر میشوند تا فقیرتر نشوند یا باید وارد حوزههای جدیدی بشوند. آنطور که آمارها میگویند بخشی از افراد زیر خطر فقر نهتنها مشغول کارند، بلکه بعضی دوشیفته فعالیت میکنند، اما درآمدشان کفاف زندگی را نمیدهد. راه دوم اما یادگیری مهارتی جدید است.
مصطفی شعبانپور با نگاهی به آمار ترک تحصیل در کشور که در سال گذشته به ۹۱۱ هزار دانشآموز رسیده، از کودکانی میگوید که از چرخه آموزش و کسب مهارت خارج میشوند. کسانی که در آینده نه بازار محلی ظرفیتی برای اشتغال آنها دارد، نه آموزشی دیدهاند. این باعث میشود با پدیدهای در کشور مواجه شویم که در کل دنیا وجود دارد و آن پدیده پیچیده «نیت» است؛ افرادی در رده سنی ۱۵ تا ۲۹ سال که نه شغل دارند و نه تحت آموزش هستند، جوانانی که یا به آسیب کشیده میشوند یا افسرده میشوند. کسانی که برای اشتغال در یک کارخانه مهارت لازم را ندارند و اگر هم مهارتی به آنها آموزش داده شود، در شهر کوچک خود نمیمانند و درنهایت مجبورند تا به شهرهای بزرگ مهاجرت کنند.
مدیر مسئولیت اجتماعی دیجیکالا سرمایهگذاری بر حوزه کاری آنلاین را نسخه مناسبی برای کمتر کردن آسیب چنین پدیدهای میداند. او میگوید: «کشورهایی مانند هند، پاکستان و بنگلادش بهشدت روی این راهحل سرمایهگذاری میکنند. بخشی از سرمایهگذاری مبتنی بر مهارتآموزی و بخشی دیگر مبتنی بر ایجاد فرصت شغلی دورکار است. کشور ما خیلی به این مسئله بیتفاوت است. «تا…کد» دقیقاً بهدنبال ایجاد فضا برای چنین افرادی است.»
او معتقد است، با ایجاد چنین فضایی از یک طرف میزان اشتغال افزایش پیدا میکند و از طرف دیگر عدالت جنسیتی در محیط کار باتوجه به ایجاد موقعیت شغلی دورکار برابر خواهد شد. شعبانپور میگوید: «در منطقه «منا» که شامل خاورمیانه و شمال آفریقاست، تنها ۱۸درصد زنان در محیط کار حضور دارند و همین عدد در محیط کار آنلاین به ۵۶ درصد میرسد. درواقع شما میتوانید با تقویت اقتصاد گیگ، حضور زنان را در محیط کار سه برابر کنید و از این طریق روی اشتغالزایی نسل جوان نیز سرمایهگذاری کنید. کشورهایی مانند هند که در زمینه اقتصاد گیگ سرمایهگذاری کردند نیز اینطور نیستند که همه نیروهایشان با آمریکا و کانادا کار کنند و ۷۵ درصد آنها در حال تأمین نیازهای کشور خودشان هستند.»
اقتصاد گیگ به مدلی گفته میشود که در آن افراد بهجای داشتن یک شغل تماموقت و ثابت، به صورت پروژهای با شرکتها همکاری میکنند. در این مدل اقتصادی، کارها به صورت خرد به افراد مختلف واگذار میشود و این افراد با استفاده از پلتفرمهای آنلاین به کارفرما و به یکدیگر متصل میشوند. برنامهنویسی بهصورت فریلنس یکی از مثالهای اشتغال در اقتصاد گیگ است.
«تا…کد» از دیجیکالا مهر جرقه خورد
هزینه اولیه پروژه مسئولیت اجتماعی «تا…کد» از کمیسیون کالاهای اهدایی به پروژه مسئولیت اجتماعی دیجیکالا مهر تأمین شد. تجمیع این کمیسیون طی دوسالونیم ۳۵۰ میلیون تومان بود که در صندوق دیجیکالا مهر جمع شد و دیجیکالا با اختصاص ۳۵۰ میلیون تومان دیگر این پروژه عامالمنفعه را آغاز کرد. از بین گزینههایی که وجود داشت تصمیم بر این شد که یک پروژه در حوزه تکنولوژی و فرصتهای برابر شغلی تعریف شود تا با توجه به تکنولوژیک بودن دیجیکالا و ظرفیتهای آن، با ماهیتش همخوانی بیشتری داشته باشد. البته حضور داوطلبانه منابع انسانی متخصص دیجیکالا هم توانست به قدرت و اثرگذاری این پروژه کمک کند. اواخر بهمنماه ۱۴۰۱ این پروژه شروع شد.
آنطور که مصطفی شعبانپور میگوید، در فاز بعدی با مؤسسه کاریار صحبت شد، چون جامعه هدف مؤسسه کاریار افرادی هستند که بخش قابل توجهی از آنها جزو گروه «نیت» در ایران محسوب میشوند. این مؤسسه برای این افراد با در نظر گرفتن توانایی آنها آموزش برنامهنویسی و دیتا ساینس برگزار میکند. بنابراین جامعه هدف کاریار و دیجیکالا با یکدیگر هماهنگی داشت.
شعبانپور میگوید: «میخواستیم جامعهای را انتخاب کنیم که نه سطح بالای دسترسی به آموزش دارد و نه آنقدر ضعیف است که آموزشپذیر نباشد. هدف ما جامعه متوسط بود.» دو هدف مهم دیگر این پروژه جذب بیشتر دختران علاقهمند به این حوزه در راستای عدالت جنسیتی در محیط کار و هدف بعدی و شاید مهمترین آنها، متصل شدن کارآموزان به بازار کار بود. به همین دلیل باید روی همه جوانب کار میشد. روند آموزش باتوجه به منتورها و مربیانی که از دیجیکالا و دیگر استارتاپها به پروژه پیوسته بودند، بهصورت دقیق و حرفهای پیش میرفت، اما هدف مهم دست پیدا کردن مهارتآموزان به بازار کار بود که نیاز به تصمیمات عملگرایانهتری داشت. پروژه اول هشت ماه پس از شروع دوره از آذرماه ۱۴۰۲ آغاز شد. فرآیند تعریف پروژه، تیمسازی، اجرا و ارائه پروژهها تا اسفندماه طول کشید و درنهایت ۷۰ نفر از بین ۱۰۰ نفر موفق شدند پروژه اول را تکمیل کنند.
شعبانپور تعریف میکند که در سطح دوم و بعد از اتمام پروژه برای هرچه بیشتر وصلشدن مهارتآموزان به بازار کار، با پونیشا و جابینجا صحبت شد، زیرا «دیدیم بخشی از مهارتآموزان در سطح کار برای کارفرمای بیرونی هستند و از این طریق میتوانند بهتر به بازار وصل شوند». همچنین «تا…کد» تصمیم گرفت برای افرادی که یک سطح پایینتر بودند، در خود کاریار پروژه تعریف کند. به همین دلیل دیجیکالا ۱۷۰ میلیون تومان دیگر نیز به این پروژه وارد کرد تا هزینه آموزش و دستمزد مهارتآموزانی شود که پروژه را با داوری مربیان دیجیکالا درست و بهموقع انجام میدهند.
شعبانپور که بهصورت دائم اهداف پروژه «تا…کد» را رصد میکند، در ارتباط با دلیل ایجاد پروژههایی که به پرداخت دستمزد به مهارتآموزان منجر خواهد شد، میگوید: «پروژه اول که تمام شد تصمیم گرفتیم اختتامیه برگزار کنیم، اما تصمیم عوض شد. دیدیم بچههای کمی به بازار کار وصل شدهاند. مسئولیت ما تمامکردن پروژه نبود؛ قرار ما رساندن بچهها به بازار کار بود. شما وقتی یک پروژه مسئولیت اجتماعی اجرا میکنید، مهمترین فاکتور رسیدن به اثری است که به دنبال آن هستید. باید میپرسیدیم هدفی که میخواستیم محقق شد؟ در چه حد محقق شد و چرا محقق نشد؟»
ورود سریعتر فارغالتحصیلان به بازار کار
کاریار مؤسسهای غیرانتفاعی است که هدف آن آموزش کدنویسی به افراد ساکن مناطق کمبرخودار است. دورههای این پلتفرم رایگان است و شرکتها حامی مالی افراد میشوند که در دورههای آموزشی حضور پیدا کنند. کاریار از سال ۹۹ توانسته به ۵۰۰ نفر آموزش بدهد که ۳۰۰ نفر آنها فارغالتحصیل شدهاند و بیش از ۱۰۰ نفر آنها اکنون شغلی پایدار دارند. آنطور که زهرا عمرانی، مدیرعامل و بنیانگذار کاریار میگوید، گفتوگوها و جلسات برای ساختن پروژه «تا…کد» از سال ۹۹ آغاز شد و تا سال ۱۴۰۱ ادامه داشت تا به یک چارچوب مشخص رسید.
پس از این جلسات، قرار بر این شد که ۱۰۰ نفر بهصورت مسقیم در فرانتاند، بکاند و تحلیل داده آموزش ببینند و تأکید دیجیکالا بر سه منطقه خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و استان تهران بود تا درنهایت افراد بتوانند با مهارتی که یاد میگیرند، وارد بازار کار شوند. دوره از ابتدای ۱۴۰۲ آغاز شد و درنهایت ۷۰ نفر از مهارتآموزان فارغالتحصیل شدند. عمرانی میگوید: «مهارتآموزان پروژه آموزشی «تا…کد»، ۱۰ درصد بیشتر از سایر فارغالتحصیلان در پروژههای دیگر کاریار وارد بازار کار شدند و بهنظرم این تأثیر کار روی پروژههای واقعی بود که وارد رزومه آنها شد.
معمولاً یک سال بعد از پروژه است که آمار بچههایی را که وارد بازار کار شدهاند، میسنجیم اما حالا که ششماه گذشته میبینیم گروه بچههای «تا…کد» نسبت به گروههای دیگر زودتر وارد بازار کار شدهاند.» او معتقد است، دیجیکالا با فهم این مسئله که وارد شدن به بازار تنها از طریق آموزش اتفاق نمیافتد، توانست با ایجاد پروژههای واقعی رزومه مهارتآموزان را غنیتر و راه را برای ورود آنها به بازار کار هموارتر کند: «ما در گذشته با استارتاپهای دیگری هم کار کردیم که اسپانسر آموزش بودند، اما دیجیکالا اولین جایی است که کمک کرد تا بچهها از طریق استودیو کاریار، پروژههای واقعی دیجیکالایی انجام بدهند.»
زهرا عمرانی در پاسخ به این سؤال که چرا شرکتها و استارتاپهای ایرانی استقبال کمی از نیروهای فریلنسر میکنند، از تجربه چندینساله خود میگوید: «نکته مهم این است که در ایران و کشورهای دیگر دورکاری بیشتر برای افرادی میسر است که در موقعیتهای شغلی کارشناسارشد استخدام میشوند. آنبوردینگ [همسوسازی سازمانی؛ فرآیندی که طی آن یک کارمند جدید با فرهنگ، ساختار و روالهای کاری یک سازمان آشنا میشود] و شناخت ارزشهای شرکت بهصورت آنلاین برای نیروهای در سطح کارشناس هزینهبر است. کارفرماها معتقدند این نیروها باید در شرکت حضور داشته باشند تا از نزدیک کار را یاد بگیرند.»
مسئله مهم دیگری که عمرانی به آن اشاره میکند، زیرساختهای امنیتی است تا شرکتها بتوانند با خیال راحت دیتاها و استراتژیهای درونسازمانی خود را در اختیار نیروهای کارشناس بگذارند و از امن بودن آنها مطمئن باشند.
دریچهای برای دیدهشدن فریلنسرها
یکی از مشکلات پیدا کردن کار برای تازهکاران، کم بودن موقعیتهای فریلنسری یا دورکاری است. چالشی که باعث شد دیجیکالا در راستای پروژه «تا…کد» بهسمت همکاری با پونیشا برود که پلتفرم کاریابی با تمرکز بر دورکاری و فریلنسری است. آنطور که حسین اسماعیلی، مدیرعامل پونیشا میگوید یکی از چالشهای همیشگی این پلتفرم ایجاد اعتماد بین کارفرما و نیروی کار فریلنسر است. او میگوید: «دغدغه ما این است که فریلنسرهای مناطق کمتر توسعهیافته بتوانند پابهپای فریلنسرهای دیگر مناطق در بازار کار دیده شوند. این از مواردی است که پیش از پروژه «تا…کد» مدنظر ما بود.»
نتیجه همکاری پونیشا و دیجیکالا «نشان»ی شد که مهارتآموزان پروژه «تا…کد»، با آن از دیگر کارجویان متمایز میشدند. چون در پونیشا فریلنسرهایی هستند که بعد از سالها کار امتیاز بالایی در این پلتفرم دارند و طبعاً بیشتر مورد توجه کارفرمایان قرار میگیرند، اختصاص این نشان توانست شانس بیشتری برای دیدهشدن به مهارتآموزان دیجیکالا بدهد که دور از مرکز قرار دارند. این نشان که با پیشنهاد دیجیکالا روی رزومه مهارتآموزان قرار گرفت، تأثیر خوبی بر دیده شدن رزومه آنها گذاشته است.
یک تضمین محکم
پروژه «تا…کد» از تمام امکانات برای رساندن نیروهای آموزشدیده خود به بازار کار استفاده کرد. یکی از این امکانها پلتفرم کاریابی جابینجا بود. مجتبی کبیری، مدیرعامل جابینجا میگوید که پیشنهاد دیجیکالا باعث شد این پلتفرم در این پروژه مسئولیت اجتماعی نقشآفرینی مبتکرانه داشته باشد. کبیری پیشنهاد دیجیکالا را پیشنهادی همسو با سیاستهای جابینجا میداند که نقش مهمی در بهبود نرخ اشتغال و تربیت نیروی متخصص دارد. او میگوید: «کار اصلی جابینجا در «تا…کد» این بود که مخاطب هدف این رزومهها را با اطلاعات و دیتابیسهایی که دارد، پیدا کند.
در کنار آن، با توجه به تاریخچه کارفرماها و موقعیتهای فعال بهصورت هوشمند این رزومهها را به کارفرماها نشان دهد. درحقیقت کاری که جابینجا انجام داد این بود که با این روش تضمین بالاتری برای این افراد ایجاد کرد تا خیلی سریع بتوانند با کارفرمای مطلوبی که امکان موفقیت بالاتری با آن دارند، مرتبط شوند و در عین حال کارفرما هم از شرایط کارجویان و پروژهای که وجود دارد مطلع شود و آگاهانه انتخاب کند.»
هاجر؛ دیتا ساینتیستی از سیستان و بلوچستان
هاجر ریگی، دختری ۳۱ ساله و اهل زاهدان در استان سیستان و بلوچستان است. او که در دانشگاه مهندسی کامپیوتر خوانده، یکی از باانگیزهترین مهارتآموزانی است که در این دوره حضور یافت. هاجر از طریق یکی از دوستان در جریان برگزاری این دوره قرار گرفت. علاقه هاجر به دیتا ساینس از گفتوگوهای بین او و برادرش شکل گرفت. هاجر میگوید: «صحبتهای او در ارتباط با جمعآوری دادهها برای پیشبینی هوا بهنظرم جالب بود.
برای همین تصمیم گرفتم سمت تحلیل داده بروم، چون فکر میکردم این راهی است که میتوان با آن جلوی اتفاقات ناگوار و خسارتها را گرفت.» فاصله دوست داشتن تا رسیدن به هدف، برای دختری که در زاهدان زندگی میکند بسیار است. او که با وجود تحصیل در رشته مهندسی کامپیوتر، بهخاطر نبود شغلی در این زمینه به کارهای هنری روی آورده بود، با دوره «تا…کد» این امکان را پیدا کرد تا این فاصله بین علاقه و دستیافتن را پر کند.
او در جواب به این سؤال که هاجر پس از این دوره با پیش از آن چه تفاوتهایی کرده، میگوید: «من در این یکسال خیلی تغییر کردم. هرچه جلوتر رفتیم، اشتیاقم به یادگیری مطالب جدید و انجام پروژههای جدید در زمینه دیتا بیشتر شد.» او انجام پروژه واقعی در این دوره را نقطه عطف آموزشهای ۹ ماهه «تا…کد» میداند. پروژهای که باعث شد مهارتآموزان از استانهای مختلف با یکدیگر کار تیمی انجام دهند و دنبال راهحلی واقعی برای انجام پروژه بگردند.
هاجر ریگی، حالا بهدنبال پربارتر کردن رزومه خود و پیدا کردن کار فریلنسری است تا بتواند از زاهدان تواناییهای خود را اثبات کند. اما کار آسانی نیست و آنطور که هاجر میگوید، شرکتها بهراحتی دیتاهای خود را در اختیار کارآموزی که میخواهد از راه دور کار کند، قرار نمیدهند.
رؤیای سامان
بزرگترین رؤیای سامان عباسی، کار کردن در دیجیکالاست. او ۲۴ ساله و اهل شهرستان پاکدشت در استان تهران است. در دانشگاه دولتی سمنان تا مقطع کاردانی نرمافزار کامپیوتر خوانده و بعد راهی خدمت سربازی شده است. هرچند سربازی باعث شد ادامه تحصیل برای او متوقف شود، اما بعد از فارغ شدن از این مرحله حالا تختهگاز و خودانگیخته بهدنبال پیشرفت و آموزش است.
او تعریف میکند که از دوره هنرستان به برنامهنویسی علاقه داشته و بعد از خدمت سربازی در پلتفرمهای کاریابی دنبال موقعیت کارآموزی در حوزه «فرانت اند» میگشته تا با مؤسسه کاریار آشنا میشود: «من ابتدا نمیدانستم اما بهمحض ثبت نام دیدم دیجیکالا از این پروژه حمایت میکند و وقتی فهمیدم، سعی کردم بهترین خودم را نشان بدهم» او رقابت برای یادگیری در «تا…کد» دیجیکالا را یکی از بهترین اتفاقات این دوره میداند. سامان که فعلاً با کاریار در حال انجام پروژههای دیجیکالا بهصورت دورکار است، میگوید: «خیلی خوشحالم که اولین دستمزد خودم از کدنویسی را دریافت میکنم و انجام این پروژه برای دیدهشدن رزومه من هم بسیار مفید است.» سامان هم یکی از چالشهای کاری را کم بودن موقعیت فریلنسری و دورکاری میداند.
تو چراغ خود برافروز
تحقق عدالت آموزشی با پیشرفتهای سریع فناوری، هم سخت و هم آسان است. از طرفی این فناوریها زمینهای را فراهم میکنند تا دسترسی به منابع آموزشی و فرصتهای شغلی به زمان و مکان خاصی محدود نشود و از طرفی دیگر، بهروزبودن آموزشهای در دسترس و هدفمندی آنها در چنین شرایطی مسئله بسیار مهمی قلمداد میشود، زیرا همین حالا هم برخی مشاغل در خطر جایگزینی با هوش مصنوعی قرار دارند. از سویی دیگر، دستیابی به نیروی انسانی متخصص، یکی از دغدغههای چندسال اخیر شرکتهای فناور و نوآور بوده است.
مهاجرت نیروی متخصص از کشور کماکان ادامه دارد و در این زمینه کار چندانی از دست کسبوکارها برنمیآید، زیرا تغییر این روند در گرو تحولاتی در سیاست کلان کشور است. به همین علت پروژههای مسئولیت اجتماعی مانند «تا…کد» که بهشکلی هدفمند و سازمانیافته به تربیت نیروی متخصص میپردازند و همزمان باتوجه به مناطق کمتر توسعهیافته در راستای تحقق عدالت آموزشی گام برمیدارند، اهمیت مییابند. هرچند قرار نیست با یکی، دو پروژه مشکل بیعدالتیهای آموزشی، کمبود نیروی متخصص و… حل شود، اما این کاری است که بهجای لعنت فرستادن به تاریکی میتوان انجام داد؛ روشن کردن یک چراغ.