شکی نیست که تکنولوژی امروزه در زندگی ما رخنه کرده است و خانه به عنوان محیط اصلی زندگی که زمان زیادی را در آن صرف میکنیم، از این قائله مستثنی نیست. امروزه تکنولوژی و معماری در هم ادغام شدهاند و وجود تکنولوژی در فرآیند ساختوساز امری ضروری و اجتنابناپذیر تلقی میشود. بدیهی است که محیط ساخته شده، منعکسکننده فرهنگ زمان خود و دائم در حال تغییر است. سوال اصلی این است که چگونه املاک و مستغلات با توجه به تغییرات قابلتوجه فرهنگ تغییر میکنند؛ به خصوص زمانی که این تغییرات توسط فناوریهای جدید تسریع میشوند؟ وبسایت Fast Companyدر گزارشی به این سوالات پاسخ داده است.
در این مطلب در درجه نخست نگاهی تاریخی به این موضوع شده است. بینش غربی را میتوان به دستههای وسیعی از فهم و تفکر تقسیم کرد. به عنوان مثال، در طول دوران قرون وسطی، مردم خود را به عنوان عضوی از جامعه میدیدند نه به عنوان یک فرد مجزا. بنابراین ساختار فضای محیطی ساخته شده در این دوره، منعکسکننده قدرت بالاتر و کوچکی فرد است. بعد از آن، دوره رنسانس از این دیدگاه دور شد و به سمت رویکرد فردگرایانه رفت. در دوره رنسانس انتقاد از نهادها به طور چشمگیری افزایش پیدا کرد و شرایط فرهنگی به سمت فردگرایی کشیده شد. به عنوان مثال، در معماری رنسانس مانند کاخ مدیچی در فلورانس، سیر تحولات با جزئیات پیچیده معماری در ساختارهای بزرگتر از حد معمول که معماری سکولار را القا میکند، نشان داده شده است. در نتیجه محیط ساخته شده به شکلی از هنر تبدیل شد که قدرت توانایی انسان را نشان میدهد.
بعدها با ظهور تفکر روشنگری، فردگرایی بیشتر به چشم میخورد و تغییر عقلانی، پیشرفت و جدایی کلیسا از دولت به موضوعات غالب بدل گشت. بر اساس گزارش Fast Company، در این دوره زمانی املاک و مستغلات، انفرادیتر و در عین حال کاربردیتر شدند. همچنین ایده فضاهای فردی برای انواع مشاغل مطرح شد و محیط به سمت سادگی رفت؛ چرا که سازههای رایج به آسانی در دسترس بودند و خبر از بازتاب یک اقتصاد رو به رشد و مدرن را میدادند.
لازم به ذکر است که تحول چشمگیری درست پیش روی ما در حال رخ دادن است. واژه «نوسازی شدن» از پیامدهای مدرنیسم و نمایانگر دیدگاهی خوشبینانه از پتانسیل انسانی است و اکنون به وضوح در ساختمانهایی مانند موزه گوگنهایم در شهر نیویورک قابل مشاهده هستند. امروزه ادغام تکنولوژی در معماری به خوبی پیش میرود و بازار املاک و مستغلات با ارائه راهحلهای عملی – که اغلب بر اساس فناوری ابزارهای تولید طراحی شده بودند- روندهای تازهای را آغاز کرده است. همچنین برجهای اداری تبدیل به مجسمههای الهام بخش هنری شدند و چشمانداز صنعت ساختوساز را تغییر دادهاند. در عین حال، تاکید زیادی بر بهرهوری و کاربردی بودن محیط شده بود. در نهایت مردم موفقیت املاک و مستغلات را در بهرهوری و معاملات اندازهگیری کردهاند که به دنبال آن ایده قرارداد اجاره پدید آمده و همه چیز اندازهگیری، تعریف و قیمتگذاری شده است.
طبق استدلال Fast Company، روند تکاملی این دوران طی شده و جای خود را به پست مدرنیسم داده است. گرچه پست مدرنیسم در دهه 1960 مطرح شد، اما Fast Company این تغییر را نقطه عطفی میداند که در ساختمانهایی مانند مارکتال در روتردام هلند آشکار است. روشن است که این بحث همیشه در بین مردم مطرح خواهد بود که اگر مدرنیسم خوشبین بود، پس پست مدرنیسم بدبین است. امروزه همانطور که شاهد آن هستیم، بدبینی زیادی نسبت به علم و حتی این تصور وجود دارد که جامعه در حال بهتر شدن است.
چشمانداز املاک و مستغلات در زندگی مدرن
بر اساس گزارش Fast Company، عنصر افق شهر در موضوع بهرهوری املاک و مستغلات کمرنگتر شده و بیشتر متکی بر احساس یک فرد در هنگام حضور در فضا است. همچنین اعتقاد بر این است که مکانهایی که الهامبخش خلاقیت هستند و به شکوفایی افراد کمک میکنند، بیشتر از فضاهایی که تنها صرف خروجی و کارایی ساخته میشوند، ارزشمند خواهند بود. با این حال، تحولات املاک و مستغلات در دنیای پست مدرن چه معنایی دارد؟ Fast Company پیشبینیهای خود را به این ترتیب به اشتراک گذاشته است:
1- اعتماد به عنوان یک کالا: بلاکچین به عنوان یک فناوری که رمزارزها وNFTها از جمله کاربردهای آن هستند، باعث جلب اعتماد در سراسر فضای سرمایهگذاری املاک شده است. همچنین بلاکچین شکاف اعتمادی را که از بسیاری جهات، از نظر تاریخی فضا را تعریف کرده است، از بین خواهد برد.
2- تجربه در مقابل عملی بودن: نحوه ارزیابی املاک و مستغلات به طور فزایندهای به سمت احساس یک فرد در یک فضا و دور از عملی و کارآمدی آن، متمایل میشود. کارمندان اکنون به لطف فناوریهایی همچون متاورس، گزینههای بیشتری پیش رو دارند تا به دنبال مکانهایی باشند که بیشترین بهرهوری را دارند.
3- محو شدن خطوط: خطوط و مرز بین خانه، محل کار و بازی کمرنگتر خواهند شد و بر تخصیص سرمایهگذاری مجزایی که در میان بخشهای اداری، صنعتی یا تدارکاتی و زندگی یا مسکن انجام میشود، تأثیر میگذارد. نگاه کردن به فرصتهای املاک و مستغلات از دیدگاه کلنگر ضروری است.
4- اقتصاد کربنزدایی شده: به یقین یکی از بزرگترین فرصتهای تجاری پیش روی ما، اقتصاد کربنزدایی است؛ چرا که میدانیم که آلودگی محیط زیست یکی از مهمترین مشکلات پیش روی بازار این صنعت است. بنابراین، توسعه راهبردهایی برای حل این مشکل از طریق فناوری کربنزدایی به تدریج آغاز خواهد شد.
5- مشارکتهای دولتی و خصوصی: روشن است که بسیاری از تنشهای تاریخی بین دولت و سازمانهای خصوصی در زمینه ساخت فضای محیطی با حل مشکلات رو به رشد شهرها از بین خواهد رفت. از طرفی، بازیگرانی که میتوانند نحوه کار موثرتر با رهبری مدنی را داشته باشند، احتمالا برنده این جریان خواهند بود.