در باب نام عجیب انجمن صنفی کسب و کار اینترنتی
انجمنها و اتحادیه های صنفی برای اکثر ایرانیها واژه ای آشناست. تقریبا اکثر کسب و کارها و شرکتها عضو یک اتحادیه یا انجمن صنفی هستند و افراد عادی نیز عموماً تصویر مجوز و گواهی عضویت در این انجمنها را در بر دیوار فروشگاهها یا دفاتر شرکتها دیده اند.
انجمن های صنفی در ایران چندین کارکرد دارد که شاید یکی از مهمترین آنها رگولاتوری باشد که شامل تنظیم شرایط فعالیت واحدهای صنفی و روابط بین اعضاء و حل اختلافات و بررسی و نظارت بر فعالیت واحدهای صنفی است و همچنین آنها نماینده اعضای صنف خود در گفتمان با دولت و حاکمیت و برعکس (حاکمیت با واحدهای صنفی) هستند و گاهی بخشی از وظائف و اختیارات حاکمیت (مواردی مانند اعطای مجوز فعالیت یا بررسی صلاحیت واحد صنفی) را نیز بر عهده دارند.
مشخص است اکثر انجمن و اتحادیه های صنفی در ایران فعالیت و تمرکز آنها در یک موضوع خاص صنفی و کسب و کار است. ما اتحادیه آرایشگران مردانه، پارچه فروشان، چاپخانه داران، خواربارفروشان، قالیشویان، مشاورین املاک، نانوایان و صدها اتحادیه دیگر داریم که وجه مشترک اعضای آنها فعالیت در یک کسب و کار با موضوع خاص است. در بخش فناوری اطلاعات و رایانه نیز در طول سالها چندین انجمن و اتحادیه صنفی شکل گرفته که در مواردی با یکدیگر تلفیق و اتحادیهی فراگیرتری را شکل داده اند.
مدتی است در رسانه ها خبرهایی از نام یک انجمن صنفی جدید میبینیم با نام « انجمن صنفی کسب و کارهای اینترنتی » که البته در نگاه اول شاید چندان هم عجیب به نظر نرسد و تصور میرود که شامل اعضایی است که کسب و کارهای مرتبط با اینترنت دارند اما در واقع نگاهی به ماهیت کسب و کار اعضای این انجمن نشان میدهد که شاید برای اولین بار نه موضوع کسب و کار که بستر و ابزار مشترک جوهره شکل گیری انجمن است . برای درک ساده تر میتواند فرض کرد که همه آژانسهای تاکسی تلفنی، رستورانها و آشپزخانه هایی که بصورت تلفنی سفارش میگیرند، شرکتی که بصورت تلفنی نظافتچی یا پرستار به دفتر یا خانه مردم ارسال می کند، افرادی که بصورت تلفنی سفارش بیمه جدید یا تمدید بیمه را انجام میدهند و خلاصه هر کسی با هر کسب و کاری که فقط تلفنی آنرا انجام میدهد یک انجمن صنفی به نام «انجمن صنفی کسب و کارهای تلفنی» تشکیل دهند و برای خود مجوز صادر کنند و خود را خارج از نظارت و کنترل اتحادیه های صنفی مرتبط با شغل خود بدانند. تصور کنید واحد صنفی خاصی بگوید چون من ارزهای خارجی یا طلا را بصورت تلفنی خرید و فروش و از طریق پیک تحول میدهم لازم نیست عضو یا تحت نظارت اتحادیه صرافان یا طلا و جواهر شوم و فقط عضو اتحادیه کسب و کارهای تلفنی هستم! یا فردی که سفارش دارو از طریق تلفن میگیرد بگوید نباید تحت نظارت انجمن داروخانه داران و یا داروسازان باشد.
به راستی عجیب است که ما یک انجمن صنفی داریم که چند عضو آن سهم قابل توجهی از درخواست کرایه تاکسی و خودروهای مسافرکش را دارند و چند عضو دیگر آن سهمی در فروش تجهیزات الکترونیک یا لباس و یا اعضای دیگری سهمی در تبلیغات دارند و اینها با چنین اختلاف قابل توجهی در موضوع فعالیت در یک انجمن صنفی گرد هم آمده اند و رگولاتوری هر اتحادیه صنفی دیگر را که دقیقا با موضوع فعالیت آنها و شامل اکثر فعالان در آن حوزه فعالیت است (و حتی گاهی نظارت و مجوزهای دولتی) را رد میکنند. اگر براستی چنین چیزی امکان پذیر است چرا کار را سخت کرده ایم میتوان همه اتحادیه صنفی را منحل و مثلا یک اتحادیه برای همه فروشگاه داران کشور! و یک اتحادیه هم برای همه شرکتها و دفتر داران! و یک اتحادیه صنفی هم برای همه کسب و کارهای مخابراتی (اینترنتی یا تلفنی) داشت.
البته شاید استدلالی مطرح شود که این کسب و کارها عموماً نقش واسطه را داشته و فعالیت در یک صنف خاص نمی کنند اما نگاهی به فهرست اعضای این انجمن نشان میدهد که بسیاری از آنها به عنوان یک فروشگاه فعالیت میکنند و واقعا فرق چندانی مثلا با یک فروشگاه موبایل در سطح شهر ندارند و همچنین بخش دیگری براستی با واحدهای سنتی شباهت دارند و بطور مثال یک آژانس تاکسی تلفنی هم از خود خودرو و تاکسی ندارد و صرفا واسطه ای بین راننده و صاحب ماشین با مسافر است و اینکه حال به جای تلفن یک اپ موبایل جایگزین شود در ماهیت فعالیت اشاره شده تفاوتی ایجاد نمی کند. همچنین اینگونه استدلالها در بقیه موارد مسموع نیست و مثلا شما همان انتظاری را از خرید موبایل یا وسائل (از بابت گارانتی یا پشتیبانی) دارید که هنگام خرید از مغازه دارید و تنها فرض کنید که فروشنده اینترنتی به شما بگوید آن قضیه گارانتی برای فروشندگان سنتی است و ما لازم نیست آنرا رعایت کنیم!
اگرچه اتحادیه های صنفی سنتی هنوز با درک و انطباق با شکل نوین کسب و کار فاصله دارند اما به نظر نمی رسد که دور زدن آنها راهکار مناسبی باشد. حقیقتاً منطقی تر آن است که فعالان سنتی و نوین با یک موضوع فعالیت و یا بازار و مخاطب کنار یکدیگر بنشینند تا اعضا انجمنی که نه در بازار و نه در موضوع فعالیت و مخاطب با عضو کناری خود هیچ شباهتی ندارند. حتی در دید کلی نیز چنین انجمنی نمی تواند و در واقع صلاحیت رگلاتوری ندارد چگونه میتوان از انجمنی که اعضای هئیت مدیره اش حتی یک روز تجربه کار در بازار حمل و نقل کشور،فعالیتهای گردشکری، بازار انتشارات، بازار محصولات آرایشی و بهداشتی، زیورآلات، کیف و کفش، دامپزشکی و … را ندارند میتوانند نماینده قابل اعتماد و اعتنا درباره قضاوت در مورد همهی این بازارها و کسب و کارها باشند!