اقتصاد گیگی؛ روزنه امید جویندگان کار
تا همین 10 سال پیش، اگر به کسی میگفتید که شغل ثابت ندارید، احتمالا واکنش خوبی دریافت نمیکردید. در حقیقت، برای نسلهای گذشته که حالا دوران میانسالی و پیری خود را میگذرانند، کار موقتی، «کار کردن بهصورت گیگی» معنایی ندارد. اما براساس اطلاعاتی که از فرمهای مالیات آژانس «سرویس درآمد داخلی» (IRS) آمریکا به دست آمده، در سال ۲۰۱۴ میلادی ۹۱ میلیون نفر، یعنی حدود ۳۰ درصد کل جمعیت آمریکا در چنین مشاغلی مشغول بهکار بودهاند. اما علت گسترش این اقتصاد نوظهور و روی آوردن مردم به آن چیست؟ دو دلیل عمده وجود دارد: پیشرفت سریع تکنولوژی و بحران بزرگ سال ۲۰۰۷. وقتی به لطف تکنولوژی ارتباطات گستردهتر و آسانتر شد، دیگر یافتن نیروی کار نمونه برای شرکتها مثل سابق سخت نبود و از طرفی شرکتها میتوانستند کسی را استخدام کنند که از راه دور برایشان کار کند.جوانانی که در بحبوحه بحران بزرگ فارغالتحصیل شدند، بلافاصله فهمیدند که شغلهایی که در کالج به آنها وعده داده شده بود، وجود خارجی ندارد. از این رو آنها برای پیدا کردن کار، به اینترنت روی آوردند و خواسته یا ناخواسته به دنیای کارهای موقتی یا همان اقتصاد گیگی وارد شدند. هیچکس از اول دوست ندارد شغل موقتی داشته باشد. با وجود این، میلیونها نفر راهی پیدا کردند تا بتوانند برای خودشان شغل بیافرینند. برای مردم آمریکا که از بیکاری فراگیر، به شدت ضربه خورده بودند، اقتصاد گیگی مثل روزنه امیدی بود که کمک میکرد تا منابع درآمد خود را گسترش دهند و به جای کار برای یک کارفرما، چند منبع درآمد داشته باشند.
اینترنت؛ راه ارتباطی کسبوکارها و مردم
اقتصاد گیگی میان مردم وجهه مثبتی ندارد. یکی از مشکلات اصلی مردم با شرکتهای پیشرو در این عرصه (مثل Uber، Taskrabbit، Fiverr و Handy Technologies) این است که مردم انتظار دارند از طریق کار برای یکی از این شرکتها آنقدری درآمد کسب کنند که نیازی به شغل دوم نداشته باشند. اما نباید فراموش کنیم که اپلیکیشنها و وبسایتها فقط ابزارهایی هستند که میان شما و مشتریان ارتباط ایجاد میکنند. شرکت اوبر (Uber) را در نظر بگیرید. کسانی که برای اوبر کار میکنند کارمند این شرکت محسوب نمیشوند. آنها بهعنوان «پیمانکاران موقتی و مستقل» برای اوبر کار میکنند. اوبر از ابتدا هم به کسی «وعده شغلی» نداده بود. تنها وظیفه اوبر این است که از طریق اپلیکیشنی به همین نام، میان رانندهای که در حال حاضر بیکار است با مسافری که دنبال ماشین یا پیک میگردد، ارتباط برقرار کند.
کلید موفقیت در اقتصاد گیگی این است که به خودتان بهعنوان یک کسبوکار نگاه کنید نه یک کارمند. کسبوکارها همواره و همیشه در جستوجوی کار جدید و فرصتهای جدید برای افزایش سوددهی هستند. آنها به مشتریان وابسته نیستند، تنها به انجام یک فعالیت بسنده نمیکنند و زمان خود را صرف انجام کارهای پرزحمت و کمدرآمد نمیکنند. ممکن است تصمیم گرفته باشید کارآفرینی کنید. فراموش نکنید کسانی که در همان ابتدای کار تمام زمان خود را صرف کارآفرینی میکنند، با مشکلات زیادی مواجه میشوند و غالبا شکست میخورند. بهتر است قبل از اینکه تمام وقت خود را صرف کارآفرینی کنید، کمی فکر کنید. این یک تصمیم ساده نیست. اقتصاد گیگی بهترین راه برای این است که ببینید اصلا برای کارآفرینی ساخته شدهاید یا خیر. وارد دنیای کارهای موقتی شوید و کسبوکار خود را از طریق اقتصاد گیگی به مشتری معرفی کنید. اگر موفق شدید، میتوانید ادامه بدهید اما اگر شکست خوردید، میتوانید آن پرونده را ببندید، بدون اینکه دردسر بزرگی برایتان ایجاد شود.
کار کردن بهعنوان یک راننده برای شرکت اوبر نه تنها راه مناسبی برای کسب درآمد جانبی است بلکه به شما کمک میکند تا اصول و قواعد کسبوکار را یاد بگیرید. شاید ناچار شوید شب تعطیلات در حومه شهر منتظر مسافر بمانید. این آنقدرها هم جذاب نیست. اما رانندهای که نمیخواهد زمان، اوقات فراغت یا تعطیلات خود را فدای کار کند، درآمد چندانی هم کسب نخواهد کرد و این تقصیر شرکت اوبر نیست. مقصر رانندهای است که از اوبر بهعنوان فرصتی برای راهاندازی یکی از دهها کسبوکارش استفاده نمیکند. مهمترین درسی که شرکت اوبر به ما میدهد این است که «هر کسی دوست ندارد کارمند رسمی یک سازمان باشد». کافی است یک وسیله نقلیه داشته باشید و روی تلفن همراهتان اپلیکیشن اوبر را نصب کرده باشید. هر زمان، در نقطهای از شهر، مسافری نیاز به راننده داشته باشد یا کسی برای حمل و نقل یک کالا نیاز به پیک داشته باشد، اوبر شما را خبر میکند. بسیاری از افراد کارهایی از این دست را به نشستن پشت یک میز و چانه زدن با مشتریان یا همکاران از ساعت ۹ صبح تا ۵بعدازظهر ترجیح میدهند. بعضی از مردم یک کار موقتی را به کارهای ثابت و خستگیها و دردسرهایش ترجیح میدهند.
رویای راهاندازی یک کسبوکار، بسیاری از افراد را به سمت اقتصاد گیگی و کارهای موقتی سوق داده است. اما هر کسی مهارتها و انرژی لازم برای کارآفرینی را ندارد و به همین علت است که در گوشه و کنار جهان شاهد کسبوکارهایی هستیم که فقط نام کارآفرینی را یدک میکشند. کار کردن برای اوبر از جمله این «شبهکارآفرینی»ها است. دو نکته در این رابطه وجود دارد: ۱. شما هرچند در اوبر «صاحب» کسبوکار خودتان هستید اما بر اموری چون قیمتگذاریها و تصمیمگیریها تسلطی ندارید. ۲. شما در اوبر از شرکت مادر کاملا مستقلید و هیچ تضمینی وجود ندارد که بتوانید درآمد کسب کنید یا سودی دریافت کنید. رانندگانی که از اوبر به علت عدم رعایت حقوق کارمند شکایت کردهاند، میخواهند از یکسری مزایا و منفعتها بهره ببرند اما در ازای آن هیچ هزینهای نپردازند. آنها هم درآمد ثابت میخواهند، هم آزادی یک شغل آزاد را و در عین حال میخواهند از حقوق یک کارمند رسمی هم بهره ببرند. در دنیای «والمارت» و «آمازون»، مشتریان همه چیز را ارزان و سریع میخواهند. اما آیا آمازون بدون کمک کارکنان موقتی میتوانست خدماتی را با این سرعت و آنهم با پرداخت تنها چند دلار ارائه کند؟
پرداخت حداقل دستمزد به کارکنان در اقتصاد گیگی در واقع یک بازی «باخت-باخت» برای طرفین است. افزایش دستمزد کارکنان یعنی افزایش هزینههای شرکت که این خود بهای تمام شده و بالطبع هزینههای مشتریان را افزایش میدهد. در نتیجه، مشتریانی که به دنبال کالا یا خدمات با قیمت مناسبند، از شما خرید نخواهند کرد و مادامی که تقاضای مشتری، کالا یا خدمات ارزان است، امکان افزایش حقوق پیمانکاران یا کارکنان موقتی وجود ندارد. برای کسانی که به دنبال یک منبع درآمد جانبیاند یا کسانی که کار ثابت را نمیپسندند، اقتصاد گیگی به منزله فرصتی است که بتوانند درآمد خود را افزایش دهند.
نقل از : دنیای اقتصاد
منبع : Vanessa Page