تکنولوژی

فیلترینگ، ارزیابی راه طی شده

نام نویسنده: شهرام شریف

فیلترینگ در ایران پیچ و خم‌های بسیاری را طی کرده است؛ چه از زمانی که یک صفحه ساده توسط مخابرات تهیه شده بود و از آن طریق تنها معدودی از سایت‌ها از دسترس کاربران خارج می‌شدند و چه زمانی که با صرف میلیون‌ها ریال یا دلار از نرم‌افزارهای داخلی  و خارجی برای این موضوع کمک گرفته شد. هدف تمامی روش‌ها و هزینه‌های بی‌شمار خارج کردن این سایت‌ها از دسترسی مردم بود. با این حال انبوهی از تجارت‌های رو به رشد فروش VPN و پدید آمدن انواع و اقسام روش‌های دور زدن فیلترینگ عملاً نشان دهنده این است که اهداف اعمال فیلترینگ محقق نشده است.

کسانی که طی سال‌های اخیر مرتباً بر طبل فیلترینگ سختگیرانه‌تر و همه جانبه‌ر کوبیده‌اند عملاً بخش قابل توجهی از مردم را به سمت استفاده از فیلترشکن‌ها سوق داده‌اند، بخصوص از آن جهت که بسیاری از سایت‌های فیلتر شده عمدتاً کاربردهایی داشته‌اند که دوستداران فیلترینگ صرفاً با پاک کردن صورت مسأله به آن نیازها و کاربردها پاسخی نگفته‌اند.

در طی بیش از دو دهه‌ای که از ورود اینترنت به کشور می‌گذرد انواع و اقسام روش‌های فنی برای فیلترینگ در کشور آزموده شده است. بسیاری از این آزمون‌ها عملاً به کاهش کلی سرعت اینترنت در کشور منجر شده و بخش قابل توجهی از اختلالات را به خود اختصاص داده است. اما این چالش‌های فنی عمدتاً اشاره به یک چالش بزرگتر در این عرصه داشته است: چالش سیاستگذاری.

به گفته بسیاری از کارشناسان، دولت گذشته نمونه کاملی از مخالفت با توسعه اینترنت را در کشور به نمایش گذاشت. مدیران وزارت ارتباطات طی آن مدت عملاً اینترنت را فراتر از یک شبکه مضر نمی‌دیدند و همین باعث شد که سیاست‌های توسعه‌ای پهنای باند یا توسعه شبکه را متوقف کنند.

بخش قابل توجهی از ابزارها و شبکه‌های اجتماعی با همین دیدگاه بلافاصله از دسترس خارج شدند و فیلترینگ سختگیرانه‌تر و سرعت پایین‌تر در دستور کار قرار گرفت. با این حال چنین سیاست‌هایی با خواست مردم برای بهره‌گیری از اینترنت سریع‌تر و ابزارهایی که زندگی را متحول می‌کردند متعارض بود. در همین جهت تقاضا برای دسترسی به اینترنت پرسرعت‌تر روز به روز بیشتر شد اما از سوی دیگر دولت قادر و مایل به تأمین این نیاز نبود.

مهمترین موضوعی که دولت گذشته بر آن تأکید داشت وجه امنیتی اینترنت بود. این دیدگاه به بحث فیلترینگ هم تعمیم داده می‌شد و به این ترتیب حتی صحبت کردن از فیلترینگ و اشکالات آن جنبه امنیتی پیدا می‌کرد.

در حالی که موضوعی چون فیلترینگ عملاً به تفسیرهای محتوایی مربوط می‌شد، نگاه امنیتی در زمانی وجه غالب تفسیر اینترنت شد که این شبکه بزرگ نیازمند نگرشی همه جانبه و از زوایای مختلف بود. بخصوص از آن جهت که کشورایی مشابه وضعیت ایران عملاً فیلترینگ را در چارچوب بحث محتوایی قرار دادند و راه‌حل‌های متنوعی هم برای آن ارائه داده‌اند.

تعدد تصمیم‌گیران و نگرش‌های سختگیرانه‌تر از سوی دیگر به مشکلات بسیار بزرگتری هم منجر شد، در حالی که همزمان بسیاری از کشورها، سایت‌ها و شرکت‌ها به بهانه تحریم عملاً دسترسی به منابع اینترنتی  خود به ایران را بستند، در داخل هم دسترسی به بسیاری از سایت‌های مفید (به اشتباه یا به دلیل ناکارآمدی سیستم‌های فیلترینگ در تمییز محتوای سالم) مسدود شده بود.

نکته اصلی این بود که دسترسی به سایت‌ها و محتواهای تحریم شده تنها از طریق فیلترشکن‌ا ممکن بود (و هست) که برای دور زدن فیلترینگ مورد استفاده قرار می‌گرفت؛ به نوعی همان فیلترشکن‌هایی که فروش یا در اختیار قراردادن آنان به دیگری، مجرمانه به حساب می‌آمد تنها راه شکستن سد تحریم‌ها هم بود.

رشد روزافزون شبکه‌های اجتماعی طی سال‌های اخیر و مسدود کردن همه جانبه آن از سوی سیستم فیلترینگ کشور عملاً سیاست تک بعدی بود که چالش‌های بزرگی را به وجود آورده است. در حالی که برخی مقامات ارتباطی دولت گذشته شبکه‌هایی چون فیس‌بوک یا توییتر را جاسوس خطاب می‌کردند، مدیران دولت روحانی یک به یک به این شبکه‌ها پای گذاشتند تا نشان دهند که وقتی قرار نیست اطلاعات حرمانه و حساسی در این شبکه‌ها قرار گیرد چگونه می‌توان از آنها استفاده‌های مؤثر هم کرد.

حضور مقامات ارشد دولت در این شبکه‌ها مهمترین چالش ارتباطی در چشم‌انداز فعلی هم هست. برخی مقامات دولت قبلی و طرفداران مسدود شدن یا محدود شدن شدید اینترنت معتقدند شبکه ملی محلی می‌تواند جایگزینی برای اینترنت خارجی باشد. این دیدگاه هم‌اکنون هم از طریق فشار به دولت برای راه‌اندازی زودتر شبکه ملی اطلاعات ادامه دارد، هر چند قطع اینترنت در این مدل تکذیب شده اما هدف کاهش وابستگی به پهنای باند (‌بر اساس آنچه طرفداران این مدل معتقدند) و تأکید روی تولید محتوای بومی و داخلی اس.

حمایت از محتوای بومی شعار زیبایی برای ایجاد خط و مرز روی اینترنت است و به نظر می‌رسد معتقدان به آن مفهوم جهانی اینترنت را درست درک نکرده‌اند.

 اینترنت امروزه در هیچ جای دنیا شبکه‌ای محلی نیست هر چند برخی کشورها مانند چین تلاش کرده‌اند مدل‌های جایگزینی از نمونه‌های موفق اینترنتی را در داخل کشور تولید کنند اما اتفاقاً مدل‌های کشوری چون چین دقیقاً بر مبنای توسعه جهانی سرویس‌های خود است ، چنانچه در مدل موفقی چون «علی بابا» و حضور اخیر آن در بورس امریکا می‌توان آن را مشاهده کرد؛ به نوعی می‌توان گفت هیچ کشوری در جهان امروزه در پی ایجاد یک شبکه محلی مستقل از اینترنت نیست ولی بسیاری از کشورها تلاش می‌کنند با تولید محتوای بهتر و قابل رقابت با محتواها و سرویس‌های موفق عملاً خود نقشی مؤثر در اینترنت ایفا کنند.

به نوعی می‌توان گفت سیاستگذاری‌های مربوط به فیلترینگ عملاً با سیاستگذاری‌های کل کشور در زمینه اینترنت مرتبط است.به نظر می‌رسد تا زمانی مدل‌ها و چارچوب‌های توسعه اینترنت و توسعه دیجیتالی در ایران مشخص نشود به نوعی نمی‌توان شاهد ثبات و اصول دقیقی برای فیلترینگ هم بود.  

ایران در زمینه فیلترینگ می‌تواند تجربه موفق بسیاری از کشورها را در این عرصه بررسی کند و یک بار برای همیشه مسیر دقیقی برای آینده این عرصه تعیین کند. محدود کردن و مرز کشیدن دور فضای مجازی ممکن است از برخی جنبه‌ها مفید و مؤثر تلقی شود اما از جنبه‌های دیگر – بخصوص توسعه اقتصاد دیجیتالی – اساساً تجربه موفقی نخواهد بود.

امروزه بسیاری از شرکت‌های ایرانی توان تولید محصولات نرم‌افزاری وسخت افزاری برای بازار منطقه را دارند. پدید آمدن شرکت‌‌های استارتاپ موفق طی چند سال اخیر نمایانگر پتانسیل خوب ایران در راهبری یک حرکت بزرگ دیجیتالی در منطقه است.

 این موضوع‌ها با یک شبکه صرفاً محلی قابل دستیابی نیست. اینترنت و جهان دیجیتال یک محصول سنتی نیست که بتوان آن را در یک مکان تولید و سپس به صرت بسته‌بندی شده صادر کرد. امروزه تمام فرایندهای اقتصادی توسعه دیجیتالی ورای زمان و مکان است.

فیلترینگ در ایران در تمام دوران گسترش اینترنت در کشور وجود داشته و حضور خود را به رخ کشیده است. با این حال برخی سیاست‌های تعیین شده در این زمینه در اغلب اوقات منجر به توسعه فیلترشکن‌ها در کشور شده است.

تجربه‌های ناموفقی چون مبارزه با ویدیو یا ماهواره عملاً در زمینه اینترنت هم تکرار شده و مشخص است که نتیجه بخش نبوده است. در دسترس قرار گرفتن فیلترشکن‌ها که نتیجه سیاست‌های فیلترینگ سختگیرانه بوده عملاً آسیب‌های دیگری را هم به وجود آورده است و آن اینکه بخش قاب توجهی از کودکان و نوجوانان در معرض محتواهای نامناسبی قرار گرفته‌اند که در صورت سیاستگذاری صحیح قادر بودیم  از آنها جلوگیری کنیم.

منبع : ویژه نامه فیلترینگ روزنامه ایران

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا