تکنولوژی

مدیر پاساژ علاالدین: اگر مردم ناراضی‌اند چرا اینقدر مراجعه می‌کنند

نام نویسنده: ساحره چمنی

 – بعد از سال‌ها رفت و آمد به بازار، باز هم احساسی از ناامنی دارم.

با وجود اینکه پاساژ خلوت‌تر از همیشه است و ساعت کم رفت و آمد یعنی ظهر را برای مصاحبه انتخاب کرده‌ام، اما ورود برای خانم‌ها باز هم خوشایند نیست.

با مدیر بزرگ‌ترین مرکز خرید و فروش گوشی درایران وقت مصاحبه دارم و می‌توانم پاسخ سوالاتی که سال‌هاست ذهنم را مشغول کرده، دریافت کنم.

به محض ورود به پاساژ مستقیم به سمت نیم‌طبقه اول می‌روم. از پشت در شیشه‌ای، چهره‌هایی را می‌بینم که طی این سال‌ها برایم آشناست.

می‌گویم از پیش وقت مصاحبه دارم. با حاجی تماس می‌گیرند تا بتوانند از سرشان باز کنند. مصرانه منتظر می‌مانم. وعده 10 دقیقه‌ای می‌دهند اما بیش از یک ساعت به انتظار می‌گذرد. در این مدت شاهد اعتراضات پی‌درپی بابت اتفاقاتی هستم که همیشه در بازار می‌افتد و کم و بیش در جریان‌شان هستم. اما باز هم از عصبانیت و اعتراض خریداران متضرر، ناراحت می‌شوم.

حالا حاجی آمده و اجازه ورود می‌دهد.

وارد اتاق کوچکی می‌شوم که برخلاف هوای سنگین و گرم پاساژ، خنک و مطبوع است.

به سختی روی صندلی روبه‌روی حاجی جا باز می‌کنم و به صحبت با «داوود بادپا»، مدیر پاساژ علاءالدین می‌نشینم.

هنگامی که بادپا درباره تاریخچه پاساژ صحبت می‌کند، با افتخار می‌گوید: پاساژ علاءالدین، معروف‌ترین مرکز خرید و فروش گوشی تلفن همراه در ایران است. این پاساژ کار خود را در دو فاز آغاز کرد که مرحله اول سال 76 با 400 مغازه و فاز دوم آن سال 77 صورت گرفت. عمده فعالیت پاساژ از ابتدا روی گوشی موبایل گذاشته شد و هم‌اکنون حدود یک هزار و 200 مغازه به فروشدگان موبایل واگذار شده است. 

بادپا درباره وضعیت واگذاری واحدهای پاساژ می‌گوید: تمامی مغازه‌ها به شکل سرقفلی واگذار شده و هم‌اکنون در حال واگذاری مغازه‌های طبقه هفتم هستیم که به تازگی افتتاح شده است.

وقتی درباره وضعیت هوای گرم و بدون تهویه پاساژ سوال می‌کنم، حق به جانب می‌گوید: تهویه هوا به خوبی در پاساژ انجام می‌شود. هوای گرم فقط مختص علا‌ءالدین نیست، این روزها هوا همه‌جا گرم است. در مورد پله‌ برقی و آسانسورهای پاساژ می‌پرسم، می‌گوید: غیر از آسانسورهای قبلی، دو آسانسور دیگر راه‌اندازی شده و پله‌برقی‌های بیشتری داخل پاساژ راه‌اندازی شده تا مدم به راحتی در طبقات تردد کنند.

موضوع خلوت شدن پاساژ و راه‌اندازی مراکز رقیب را پیش می‌کشم، با کنایه می‌گوید: ما اصلا مراکز خرید دیگر را رقیب نمی‌دانیم. زیرا همه مراکز فروش گوشی در تهران و شهرستان‌ها گوشی‌های‌شان را از علاءالدین تهیه می‌کنند و هیچ مرکزی نمی‌تواند رقیبی برای علاءالدین باشد.

می‌گویم خیلی از مردم از فروشندگان پاساژ ناراضی‌اند، می‌گوید: اگر ناراضی‌اند پس چرا باز هم این مرکز شلوغ است و مردم برای خرید به این‌جا مراجعه می‌کنند؟

وقتی درباره تخلف فروشندگان سوال می‌کنم، با قاطعیت می‌گوید: اگر تخلفی صورت گیرد و به ما گزارش شود، حتا رسیدگی می‌کنیم.

می‌گویم برخی از فروشگاه‌ها خلاف می‌کنند که شما از آنها خبر ندارید. می‌گوید اگر خبردار شویم، برخوردم می‌کنیم.

دوباره سوال می‌کنم، چه برخوردی با خلاف‌کاران می‌کنید؟ می‌گوید: در طول سه ماه گذشته دو فروشنده خلافکار را از پاساژ اخراج کرده‌ایم.

هنگامی که درباره خرابی گوشی‌هایی که به مشتریان فروخته می‌شود، می‌پرسم، می‌گوید: اینجا اکثر فروشندگان عمده فروشند و کمتر تک فروشی می‌کنند و آنقدر وقت ندارند که برای خریداران توضیح بدهند. بنابراین خیلی دور از ذهن نیست که از هر 100 گوشی یک مورد خرابی هم موجود باشد. اینجا تعداد زیادی گوشی ب سود پایین فروخته می‌شود. بنابراین از تعداد بالا سود به جیب فروشنده می‌رود و گوشی‌ها با قیمت پایین‌تری نسبت به سایر مراکز فروش فروخته می‌شود.

در ادامه با افتخار می‌گوید: تلاش ما این است که قشر جوان را بر سر کار بیاوریم و صنف، به صنفی جوان تبدیل شود.

در مورد گوشی‌های رفرشی که به جای گوشی‌های نو فروخته می‌شود، سوال می‌کنم، می‌گوید: این درخواست مردم است و این گوشی‌ها تقاضای زیادی دارند که در بازار موجودند، در همه جای تهران هم هست. بسیاری از گوشی‌ها که دیگر تولید نمی‌شود، در کشورهای دیگر رفرش و وارد بازار می‌شود و فروشنده به خریدار توضیح می‌دهد که ان گوشی نو نیست.

دوباره روی حرفم تاکید می‌کنم که به خریدار توضیحی داده نمی‌شود. توضیح می‌دهد: از تعداد افراد زیادی که اینجا خرید می‌کنند، طبیعی است که تعداد شکایات هم بیشتر باشد؛ اما بسیاری هم با رضایت کامل خرید می‌کنند. چرا تعداد مشتریان راضی را در نظر نمی‌گیرید. با این حال افرادی را گذاشته‌ایم که به شکایات مردم رسیدگی می‌کنند. اما بسیاری از خریداران توجیه نیستند و بارها پیش می‌آید که وقتی توجیه می‌شوند؛ عذرخواهی می‌کنند، متقاعد می‌شوند و می‌روند.

مدیر پاساژ علاءالدین در ادامه توضیح می‌دهد: درباره یک مجموعه موفق، شایعات زیادی منتشر می‌شود که ز رقبا نشات می‌گیرد. اما ما به اشتغال‌زایی خود می‌بالیم. ما توانسته‌ایم کاری کنیم که حدود 30 تا 35 هزار نفر جوان مشغول به کار شوند و به فکر خلاف نباشند. خیلی راحت می‌توانستیم با سرمایه‌ای که داریم هزار و یک کار دیگر بکنیم و بدون دردسر منافع خود را در نظر بگیریم. از افرادی که اینجا کار می‌کنند سوال کنید، خیلی از آنها فکر نمی‌کردند که صاحب مغازه شوند. اما حمایت‌شان کردیم که صاحب مغازه شوند و حالا خودشان چندین شاگرد داشته باشند.

درباره تعدد فروشندگان در مغازه‌های کوچک می‌پرسم. بادپا می‌گوید: اینکه همه می‌توانند از این مغازه‌های کوچک درآمد داشته باشند، بداست؟

بعد کارخانه‌ها و بازارهای چین را مثال می‌زند که تعداد زیادی از کارگران و فروشندگان در یک فضای کوچک کار می‌کنند و همه محصولات‌شان را به بازارهای بزرگ اروپا و آمریکا می‌فرستند. 

وقتی درباره وفور گوشی‌های قاچاق در پاساژ صحبت می‌کنم، می‌گوید: گوشی مگر به صورت قانونی هم وارد می‌شود؟ 80 درصد گوشی‌های موجود در بازار قاچاق است. حتی پاساژهای دیگر هم که ادعا می‌کنند گوشی‌های با گارانتی و قانونی دارند، همه محصولات‌شان را از علاءالدین تهیه می‌کنند. آن زمان که شرکت‌ها نتوانستند گوشی وارد کنند، مخصوصا زمانی که تحریم بودیم، ما یک گوشه کار را گرفتیم و توانستیم گوشی را به بازار

وارد کنیم.

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات پاساژ را نداشتن پارکینگ عنوان می‌کنم. بادپا در پاسخ می‌گوید: در حال راه‌اندازی بزرگ‌ترین پارکینگ خاورمیانه هستیم و اتومبیل‌های ونی را به این پارکینگ‌ها اختصاص داده‌ایم که مشتریان را به شکل رایگان به علا‌ءالدین منتقل کنند.

در آخر به فروشندگان جلوی در پاساژ اشاره می‌کنم که در خرید مردم اختلال ایجاد می‌کنند. می‌گوید: مردم از آنها گوشی نخرند، کسی آنها را مجبور نکرده که از آنها خرید کنند. (منبع: فناوران اطلاعات)

منبع : فناوران

نوشته های مشابه

‫60 دیدگاه ها

  1. چند نفر مفلس،گدا طبع و بی ادب در طبقه همکف طویله ایران زمین مشغول کلاهبرداری و سو استفاده از اعتماد مردم هستند. واقعا برای پاساژ کثیف علاالدین متاسفم و بیش از آن برای مردمی که به آنجا مراجعه میکنند. از آن بدتر برای کسانی که با ناموس خود به آنجا میروند.
    از من گفتن……

  2. در مورد تخلفات و اقدامات خلاف قانون مالکان ملکی پاساژ علاء الدین در طی چند سال گذشته از طریق رسانه ها بسیار شنیده و خوانده ایم ، اینک که طبقه هفتم پاساژ و همینطور طبقه منفی سه که بصورت غیر قانونی مغازه ساخته شده و به دلیل این بی قانونی اموال و در آمد عده ای جوان بی تجربه را بالا کشیده است و متضرر نموده و اکنون در حال تخریب است، موارد دیگری از تخلفات و بی قانونی آنهارا که به صورت رویه عادی در پاساژ در آورده اند متذکر میشوم :
    1 – آقای رضا و ناصر علاءالدین مالکان و سازندگان پاساژ بر اساس کمترین هزینه وسود حد اکثری علاوه بر کیفیت ضعیف سازه ساختمان و عدم ایمنی آن باعث به خطر افتادن جان و مال کاسبان و مشتریان میگردد اقدام نموده و با همکاری( مدیرانتصابی پاساژ اقای داود باد پا ) که خود یکی از متقلب ترین و دروغگوترین و کلاهبردار ماهری است با طرفندهای مختلف از مالکان سرقفلی کلاهبرداری و با کسب مال نا مشروع تکثر ثروت چند هزار ملیارد تومانی خودشان و مقروض نمودن کاسبان پاساژ نموده اند .
    2 – ساختمان دارای سازه بسیار ضعیف و فاقد وسایل ایمنی واطفاء حریق آنش نشانی استاندارد است ، دارای راهروهای باریک و پله های فرارتنک و غیر استاندارد وغیر متناسب با تعداد مغازه ها و جمعیت کاسبان و مشتریان است .
    3 – سیستم سرمایش و گرما یش که عمدتا” راه اندازی و مورد استفاده قرار نمیدهد بجای اینکه در طبقات زیر هم کف باشد آنرا در طبقه هفتم احداث نموده که این خود فشار بار سنگینی را بر پایه های سازه وارد میکند و خطر سقوط کلی سازه های پایه ای را بیشتر میکند .
    4 – طبقه هفتم پاساژ که برخلاف قانون ساخته و فروخته و در حال تخریب است و همینطور تخریب طبقات زیر منفی سه به کندی پیش میرود تا بلکه بتواند با اقداماتی جلوی تخریب را بگیرد .
    5 – آقایان فوق الذکر سرقفلی معازه هارا از سال 1377 با کاربری کامپیوتر و قطعات جانبی به افراد جوان فروخته و پس از چند سال از راه اندازی بازار کامپیوتر را ار رونق وفعا لیت ایجاد شده انداخت و به سبک کلاه برداری ظریفو مدرن کسب و کار موبیل را فعال و رونق داد ، از این طرفند از دارندگان سرقفلی مبالغ چند صد ملیونی بابت کاربری موبیل تا کنون دریافت داشته است و از این طریق کلاهبرداری ودر امد و تکثر ثروت نا مشروع کرده و در آمد کاسبان را برای سالها در اختیار گرفته اند و قرارداد هم نداده است و تعدادی هم که قرارداد دارند قرارداد آنها استثماری ا ست ( هرچند استثمار به هرشکل در نظام جمهوری اسلامی ایران منع شده است ) یعنی نمیتوانند بدون رضایت او بفروشند و یا اجاره دهند و با ابزار مزاحمت و فشار و با قطع برق مغازه صاحب سرقفلی را مجبور به فروش و به قیمتی نارل به خودشان مینماید تا بتواند به قیمت سه تا چهار برابر به دیگری بفروشد، نامبردگان ازاین طریق ثروت چند هزار ملیارد تومانی نا مشروع کسب کرده اند .
    6 – اگر دارنده سرقفلی بخواهد مغازه خودرا بفروشد باید برای کسب رضایت مالک چند صد ملیون و اگر هم بخواهد اجاره دهد باید چند ملیون بابت رضابت مالک و مباشر وی( اقای داود باد پا مدیر پاساژ) پرداخت نماید که این مبالغ چندین برابر مبالغ قانونی و عرفی رایج است.
    7 – شارژ سالانه پاساژ را به صورت من در آوردی و دلبخواهی و سر گرد نه ای از مغازه داران و کاسبان مطالبه و دریافت میکند و اگر کاسبی هم تمکین ننماید با قطع برق مغازه ممانعت از حق مینماید تا اورا مجبور به تمکین از پرداخت نماید ، در حالیکه طبق اظهار اقای رضا علاء الدین در خبر نامه آکا نیوز هزینه ماهیانه سرقفلی را 30 تا 40 هزار تومان که با متوسط این دو مبلغ درسال 420 هزار تومان میشود، در صورتیکه وی سالانه 6.5تا 7.5 ملیون تومان ار هر مغاره مطالبه وصول مینماید .
    8 –فروش چند باره مغازه هارا که خرید و مجددا”فروش مینماید به سازمان امور مالیاتی و سایر سازمانهای ذیربط در جهت فرار مالیاتی و غیرواظهار و ابراز نمینماید و از این طریق حقوق دولتی را هم بالا میکشد .
    9 – مطالبه مبالغ سنگین چند صد ملیونی از صاجب سرقفلی در صورت فروش و همینطور مطالبه چند ملیونی در صورت اجاره دادن مغازه به دیگری برای کسب رضایت مالک ، این پاساژ دارای 1200 مغازه 12 متری به طور متوسط است که در زمینی به مساحت2400تا 2500 متر بنا شده است که قدرالسهم هر مغازه از زمین 2 تا 2.5متر میشود و بجای واگذاری قدر السهم زمین ملکی به سرقفلی با طرفند اضافه نمودن شغل موبیل قیمت زمین و سرقفلی را به قیمت چند صد ملیون بیشتر از قیمت کارشناسی امروز از کاسبان و مغازه داران مطالبه و کلاه برداری نموده است.
    10 – چکهای که بابت تضمین از کاسبان دریافت مینماید باید به صورت سفید امضاء در وحه حامل در یافت نماید تاریخ و مبلغ و شرح چک را خودش و مباشرش مینویسد و اجازه نوشتن چک را به صاحب حساب هم نمیدهد ، مهمتر اینکه این چک را بعد از دریافت اقساط و تعهدات هم پس نمیدهد تا در مواقع لازم به عنوان حربه ای و سوء استفاده از آن در مراجع قضائی استفاده نماید و دارنده چک را مجبور به تمکین خواسته نا بخق خود نماید .
    11 – به دارندگان سرقفلی هم اجازه تشکیل هیئت مدیره و اداره پاساژ را نمیدهد و خلاصه اینکه رویه ها و اعمال خلاف قانون را با استفاده از قدرت پول ووکیل و عوامل نفوذی درادارات به صورت رویه های عا دی و قابل تمکینی در میان کاسبان پاساژ در آورده است.
    12 – در خاتمه امید است رسانه ها با اطلاع رسانی وبا انتشاراعمال بی قانونی که به صورت رویه قابل تمکینی در پاساژ و میان مغازه داران جا انداخته انداقدام تا مسئولین دست اندر کار به خود آیند و به داد کاسبان و مالکان پاساژ علاءالدین برسند تا اینکه این زالو صفتان و کلاهبرداران حرفه ای قدر السهم ملکی رمین ، کنتر برق و تلفن ها را به دارندگان سرقفلی و با سند رسمی واگذار و دستهای این ظالمان رااز سر آنان کوتاه نمایند ، یا پرونده کلاهبرداری و کسب مال نا مشروع در داد سرا بنام اقایان مفتوح و با فرا خوان هرکس شکایت دارد به این پرونده مراجعه و پولهای اخاذی شده را به آنان استرداد و یا به حساب خزانه دولت واریز گردد ، به امید یاری حق تعالی .

  3. در مورد تخلفات و اقدامات خلاف قانون مالکان ملکی پاساژ علاء الدین در طی چند سال گذشته از طریق رسانه ها بسیار شنیده و خوانده ایم ، اینک که طبقه هفتم پاساژ و همینطور طبقه منفی سه که بصورت غیر قانونی مغازه ساخته شده و به دلیل این بی قانونی اموال و در آمد عده ای جوان بی تجربه را بالا کشیده است و متضرر نموده و اکنون در حال تخریب است، موارد دیگری از تخلفات و بی قانونی آنهارا که به صورت رویه عادی در پاساژ در آورده اند متذکر میشوم :
    1 – آقای رضا و ناصر علاءالدین مالکان و سازندگان پاساژ بر اساس کمترین هزینه وسود حد اکثری علاوه بر کیفیت ضعیف سازه ساختمان و عدم ایمنی آن باعث به خطر افتادن جان و مال کاسبان و مشتریان میگردد اقدام نموده و با همکاری( مدیرانتصابی پاساژ اقای داود باد پا ) که خود یکی از متقلب ترین و دروغگوترین و کلاهبردار ماهری است با طرفندهای مختلف از مالکان سرقفلی کلاهبرداری و با کسب مال نا مشروع تکثر ثروت چند هزار ملیارد تومانی خودشان و مقروض نمودن کاسبان پاساژ نموده اند .
    2 – ساختمان دارای سازه بسیار ضعیف و فاقد وسایل ایمنی واطفاء حریق آنش نشانی استاندارد است ، دارای راهروهای باریک و پله های فرارتنک و غیر استاندارد وغیر متناسب با تعداد مغازه ها و جمعیت کاسبان و مشتریان است .
    3 – سیستم سرمایش و گرما یش که عمدتا” راه اندازی و مورد استفاده قرار نمیدهد بجای اینکه در طبقات زیر هم کف باشد آنرا در طبقه هفتم احداث نموده که این خود فشار بار سنگینی را بر پایه های سازه وارد میکند و خطر سقوط کلی سازه های پایه ای را بیشتر میکند .
    4 – طبقه هفتم پاساژ که برخلاف قانون ساخته و فروخته و در حال تخریب است و همینطور تخریب طبقات زیر منفی سه به کندی پیش میرود تا بلکه بتواند با اقداماتی جلوی تخریب را بگیرد .
    5 – آقایان فوق الذکر سرقفلی معازه هارا از سال 1377 با کاربری کامپیوتر و قطعات جانبی به افراد جوان فروخته و پس از چند سال از راه اندازی بازار کامپیوتر را ار رونق وفعا لیت ایجاد شده انداخت و به سبک کلاه برداری ظریفو مدرن کسب و کار موبیل را فعال و رونق داد ، از این طرفند از دارندگان سرقفلی مبالغ چند صد ملیونی بابت کاربری موبیل تا کنون دریافت داشته است و از این طریق کلاهبرداری ودر امد و تکثر ثروت نا مشروع کرده و در آمد کاسبان را برای سالها در اختیار گرفته اند و قرارداد هم نداده است و تعدادی هم که قرارداد دارند قرارداد آنها استثماری ا ست ( هرچند استثمار به هرشکل در نظام جمهوری اسلامی ایران منع شده است ) یعنی نمیتوانند بدون رضایت او بفروشند و یا اجاره دهند و با ابزار مزاحمت و فشار و با قطع برق مغازه صاحب سرقفلی را مجبور به فروش و به قیمتی نارل به خودشان مینماید تا بتواند به قیمت سه تا چهار برابر به دیگری بفروشد، نامبردگان ازاین طریق ثروت چند هزار ملیارد تومانی نا مشروع کسب کرده اند .
    6 – اگر دارنده سرقفلی بخواهد مغازه خودرا بفروشد باید برای کسب رضایت مالک چند صد ملیون و اگر هم بخواهد اجاره دهد باید چند ملیون بابت رضابت مالک و مباشر وی( اقای داود باد پا مدیر پاساژ) پرداخت نماید که این مبالغ چندین برابر مبالغ قانونی و عرفی رایج است.
    7 – شارژ سالانه پاساژ را به صورت من در آوردی و دلبخواهی و سر گرد نه ای از مغازه داران و کاسبان مطالبه و دریافت میکند و اگر کاسبی هم تمکین ننماید با قطع برق مغازه ممانعت از حق مینماید تا اورا مجبور به تمکین از پرداخت نماید ، در حالیکه طبق اظهار اقای رضا علاء الدین در خبر نامه آکا نیوز هزینه ماهیانه سرقفلی را 30 تا 40 هزار تومان که با متوسط این دو مبلغ درسال 420 هزار تومان میشود، در صورتیکه وی سالانه 6.5تا 7.5 ملیون تومان ار هر مغاره مطالبه وصول مینماید .
    8 –فروش چند باره مغازه هارا که خرید و مجددا”فروش مینماید به سازمان امور مالیاتی و سایر سازمانهای ذیربط در جهت فرار مالیاتی و غیرواظهار و ابراز نمینماید و از این طریق حقوق دولتی را هم بالا میکشد .
    9 – مطالبه مبالغ سنگین چند صد ملیونی از صاجب سرقفلی در صورت فروش و همینطور مطالبه چند ملیونی در صورت اجاره دادن مغازه به دیگری برای کسب رضایت مالک ، این پاساژ دارای 1200 مغازه 12 متری به طور متوسط است که در زمینی به مساحت2400تا 2500 متر بنا شده است که قدرالسهم هر مغازه از زمین 2 تا 2.5متر میشود و بجای واگذاری قدر السهم زمین ملکی به سرقفلی با طرفند اضافه نمودن شغل موبیل قیمت زمین و سرقفلی را به قیمت چند صد ملیون بیشتر از قیمت کارشناسی امروز از کاسبان و مغازه داران مطالبه و کلاه برداری نموده است.
    10 – چکهای که بابت تضمین از کاسبان دریافت مینماید باید به صورت سفید امضاء در وحه حامل در یافت نماید تاریخ و مبلغ و شرح چک را خودش و مباشرش مینویسد و اجازه نوشتن چک را به صاحب حساب هم نمیدهد ، مهمتر اینکه این چک را بعد از دریافت اقساط و تعهدات هم پس نمیدهد تا در مواقع لازم به عنوان حربه ای و سوء استفاده از آن در مراجع قضائی استفاده نماید و دارنده چک را مجبور به تمکین خواسته نا بخق خود نماید .
    11 – به دارندگان سرقفلی هم اجازه تشکیل هیئت مدیره و اداره پاساژ را نمیدهد و خلاصه اینکه رویه ها و اعمال خلاف قانون را با استفاده از قدرت پول ووکیل و عوامل نفوذی درادارات به صورت رویه های عا دی و قابل تمکینی در میان کاسبان پاساژ در آورده است.
    12 – در خاتمه امید است رسانه ها با اطلاع رسانی وبا انتشاراعمال بی قانونی که به صورت رویه قابل تمکینی در پاساژ و میان مغازه داران جا انداخته انداقدام تا مسئولین دست اندر کار به خود آیند و به داد کاسبان و مالکان پاساژ علاءالدین برسند تا اینکه این زالو صفتان و کلاهبرداران حرفه ای قدر السهم ملکی رمین ، کنتر برق و تلفن ها را به دارندگان سرقفلی و با سند رسمی واگذار و دستهای این ظالمان رااز سر آنان کوتاه نمایند ، یا پرونده کلاهبرداری و کسب مال نا مشروع در داد سرا بنام اقایان مفتوح و با فرا خوان هرکس شکایت دارد به این پرونده مراجعه و پولهای اخاذی شده را به آنان استرداد و یا به حساب خزانه دولت واریز گردد ، به امید یاری حق تعالی .

  4. هیچ چی بدتر از این نیست که اسم پاساژت تو کل ایران به اسم پاساژ دزدها معروفه تا چند وقت دیگه در اون پاساژ لعنتی پلمپ میشه میگی نه نیگاه کن ……
    تا الانم اگه پلمپ نشده خاک بر مسئولین به ظاهر مسئول ……………..

  5. متاسفانه بیماری علاالدین به بازار چارسو هم رسیده! من یک قاب محافظ گوشی به قیمت 65 هزار تومان خریدم اما بعد متوجه شدم قیمت اون بین 30 تا 38 تومان بیشتر نیست. این گوشی رو از فروشگاه سونی مرکزی واقع در طبقه اول چارسو گرفتم. از همه شما می‌خوام که از این‌ها خرید نکنید. بهترین کار خرید از فروشگاه‌های اینترنتی معتبره.

  6. راست میگویی. مردم اشتباه میکنند … شما انسانهای خوبی! هستید. بله… مردم اشتباه میکنند که به مرکز کلاهبرداران و بی ادبان مراجعه میکنند. خصوصا طبقه همکف دکه ایران زمین جنب پله برقی…

  7. اینجانب استاد دانشگاه به همراه یکی از دوستانم روز نیمه شعبان به مغازه ایران زمین در طبقه همکف مراجعه کردیم. بین پسرک چاق و بی ادب داخل فروشگاه با دوست من درگیری لفظی پیش آمد. ناگهان جوانک خام و پررو به بنده که دخالتی در موضوع نداشتم توهین کرد . از آن روز تاکنون شخصا حداقل هزار مشتری را از مراجعه به مرکز افراد بی ادب و کلاهبردار منع کردم. به زودی پاساژ ورشکسته ای خواهید داشت.

  8. اینجانب استاد دانشگاه به همراه یکی از دوستانم روز نیمه شعبان به مغازه ایران زمین در طبقه همکف مراجعه کردیم. بین پسرک چاق و بی ادب داخل فروشگاه با دوست من درگیری لفظی پیش آمد. ناگهان جوانک خام و پررو به بنده که دخالتی در موضوع نداشتم توهین کرد . از آن روز تاکنون شخصا حداقل هزار مشتری را از مراجعه به مرکز افراد بی ادب و کلاهبردار منع کردم. به زودی پاساژ ورشکسته ای خواهید داشت.

  9. در این پاساژ کلمه کاسب بی معنی است . چون کاسبان دزد و حرام لقمه در آن به دزدی مشغول هستند .البته دوستان زیاد نگران نباشند چون بالاخره همین مال حرام خوری های کسبه مستقر در علاءالدین تبدیل به هزار درد و مرض می شود.

  10. بعدشم شما خيلي بيخود کردي که کاسباي جلو در در خريد مردم اخلال ميکنن
    همون کاسب جلو در گوشي رو که مغازه دار همکف با 200 هزار سود ميفروشه کاسب با 10هزار سود ميفروشه چون از حاج علاالدين مغازه نگرفتن که ماهي 30 40ميليون کرايه بدن
    همه خريداتونو از جلو در انجام بديد

  11. سلام خوشحالم مصاحبه آقای بادپا رو خوندم معلوم شد ایشون بیشتر از هزار جوان وحتی نوجوان وبچه رو در این مجموعه به کار گرفته که برای پرداخت اجاره های چند ده میلیونی راهی به جز دزدی وحرام خوری ندارن فکر کنم تا چند سال دیگه در مغازه رو ببندن و به صورت زورگیر اقدام به سرقت پولت کنن چون امروز کارت من رو گرفتن و به جای قیمت توافق شده پانصد با قلدری دویست اضافه کشیدن فاکتور سازی کردن وچون تو مغازه چهار پنج تا لات جون آماده دعوا کتک کاری بودن منم داد وبیدادم به جایی نرسید پلیس هم آوردیم باسشون کاملا فان وعادی بود .من ماندم وحماقت خرید از این مجموعه چون تقریبا این مساله به همه کاسب ها در این پاساژتعمیم پیدا می کنه.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا