سند تعهد تونس و شكاف ديجيتالى
نام نویسنده: تابان خواجه نصيری
روایتی از تاریخ فاهی و فولکور اینترنتی – وضعيت كنونى اينترنت براى كاربرى مثل من كه در اين گوشه از جهان، از ايران به اينترنت متصل است اينگونه است كه اگر بخواهم نرمافزار جاوا را از طريق اينترنت بگيرم به من پيام داده مىشود چون ظاهراً (با توجه به IP به هنگام تماس) در كشورى هستم كه مشكلات پيچيدهاى در روابط سياسى با ايالات متحده امريكا دارد نمىتوانم آن نرمافزار را – كه استفاده از آن براى همه رايگان است و نيز براى انجام برخى كارهاى اينترنتى يك ضرورت و نياز است – دريافت كنم.
وضعيت كنونى اينترنت كه دلچسب و دلخواه امريكايىهاست من كاربر اينترنت را (كه باز ظاهرا از بد حادثه د ايران به اينترنت تحت كنترل امريكا متصل هستم) از ثبت نام و به روزرسانى نرمافزارهاى ضرورى ضد ويروس كمپانىهايى چون مكآفى محروم مىكند با همان پيام و البته گاه همراه با يك عذرخواهى ساده. در حال حاضر، بسيارى از شركتهاى امريكايى، كه بيشترين سرويسهاى ضرورى اينترنتى را در طى ده سال اخير بر روى اينترنت بردهاند به اين موج پيوستهاند تا جايى كه نام ايران را در فرمهاى ثبت نام – كه جهت كار با سرويسهايى كه علىالظاهر بايد براى همهى كاربران اينترنت آزاد و باز باشند – حتى از فهرست كشورها حذف كردهاند. برخى سرويسدهندگان امريكايى ميزبانى سايتهاى اينترنتى، فضى مشتريان ايرانى را از سرورهايشان حذف كردهاند و هيچ اطلاعات ذخيره شدهاى را در اختيار مشتريان ايرانىشان قرار نمىدهند و اين باز ظاهراً طبق دستور مستقيم دولت امريكاست كه خود را پيروز ميدان تونس مىداند در حفظ وضعيت كنونى اينترنت. استدلال امريكايىها اين است كه شما براى خودتان قواعد و قوانينى داريد و ما هم براى خودمان قواعد و قوانينى داريم، شما اگر دلتان مىخواهد مىتوانيد نرمافزارها و برنامههاى كاربردى و سرويسهاى ديگرى غير از نرمافزارها و برنامهها و سرويسدهندههاى امريكايى انتخاب كنيد.
هفتهى پيش، در تونس سند تعهدى (Tunis Commitment) به امضاء رسيد. آن را خواندهايد؟ من آن را بارها خواندم و همانطور كه حدس مىزدم، نمىدانم شايد از قبل – كلمه به كلمه و جمله به جملهى آن بسيار ماهرانه و استادانه نوشته شده بود، درست مثل يك سناريوى فيلم هاليوودى، سناريويى كه همه از ديدن يا خواندن آن احساس رضايت مىكنند، فيلم كه درست شود قديمىترها خواهند گفت كه اى بابا اين فيلم را پنجاه سال پيش هم ساخته بودند و ما ديده بوديم. امريكايىها نشان دادهاند كه در اين جور كارها استادند و مهارت بسيارى دارند و اين از هاليوودشان پيداست. اين سند به گونهاى تهيه و تنظيم شده است كه جا براى تفسير آن بسيار باز است. همهى طرفهاى ظاهراً درگير در تنظيم اين سند و حتى كاربران عادى اينترنت كه دستى در تهيه و تنظيم آن نداشته و ندارند هم به راحتى مىتوانند بخش يا بندى از اين سند را به نفع خودشان تعبير و تفسير كنند.
چطور مىشود كه اين سند يا قطعنامه در يازده ساعت تهيه و تنظيم شده باشد خود جاى تفكر و بحث بيشترى دارد. احتمالا امريكايىها به بند 33 اين سند دلخوشند و اينكه با توجه به آن دست به تركيب كنونى اينترنت و آيكان نمىخورد. كشورهاى عضو اتحاديه اروپا هم دل خوشند به بندهايى كه در آنها از تقويت و ارتقاء همكاريهاى خصوصا در سطح منطقهاى و بينالمللى ياد شده است و ITU هم آن بندهايى را بيشتر پسنديده ست كه صراحتاً ضرورت اعمال برخى تغييرات در وضعيت كنونى حاكميت اينترنت يادآور شده است.
به نظرم اين سند بيشتر در كل همان چيزى است كه امريكايىها مىخواستند، سناريويى كه پيش از اجلاس هم آن را خوانده بودند. اگرچه در اين سند از ملل و مردم و استفاده كنندگان نهايى اينترنت به كرات ياد شده است، اما با توجه به اينكه اكثريت نرمافزارها و رايجترين سيستمهاى عامل، بيشترين منابع اطلاعاتى و فعالترين منابع انسانى آگاه و فعال در زمينهى اينترنت و خصوصا تجارت الكترونيك در امريكا جمع آمدهاند حتى اگر مليتى غير امريكايى داشته باشند چون در امريكا هستند بايد تابع قوانين آنا باشند و اين تابعيت در نهايت به سود مردمانى نيست كه از آى پىهاى خاصى مىآيند!
من از وضعيت كنونى اينترنت در ايران و جهان دلخورم. سرعت و دسترسى سخت و پايين در ايران، هزينههاى بالا در ايجاد اتصال از طريق مودم و اينترنت پر سرعت يا بى سيم، فيلترينگ گسترده و در بيشتر موارد اشتباهى سايتها و مقالات و منابع علمى و تحقيقاتى و ايجاد موانع و محدوديتهاى متعدد براى پديدآورندگان محتوا و …
بيشتر از ده سال است كه دوستان و آشنايانى كه در آن سوى آبها دارم به من مىگويند چرا متوقف شدهاى؟ جرا ايستادهاى؟ چرا ماندهاى، بيا! سه سال است كه برادرم در كانادا مىگويد چه نشستهاى؟ بيا اينجا! اينجا براى هر فعاليتى فضا و راه باز است! ماندهام كه من آخر ايستادهام يا نشسته! روى اين حرف ايستادهام كه بايد آموزش ديد و بايد به سرعت اين آموختهها را آموزش داد، هر كجاى دنيا كه باشيم، در نيوزلند، استراليا، مالزى، ايران، انگليس، آلمان، كانادا يا هر جاى ديگر! اما، در اين هفت هشت سال اخير، اينترنت، با همه خوبىها و با همه بدىهايش، بهترين دانشگاه برايم بوده است. اين سالها بيشتر خواندهام و مىدانم كه بايد بيشتر فكر كنم و بايد بيشتر ياد بگيرم.
اين روايت، روايت عجيبى است اما اگر خوب ببينيم و بشنويم خواهيم ديد و خواهيم شنيد كه بين مردم دنيا، دوستى و صميميت كم شده است. بين اعضاى خانوادهها، عشق و محبت آنچنان نيست كه سى يا حتى چهل سال پيش از اين بود. حجم و انبوه اطلاعات و دانش افزايش يافته است، ارتباطات سريعتر و فراگيرتر شده است، اما، وضعيت مشهود كنونى، در واقع، اين شكاف عميق ديجيتالى است كه همچنان پا برجاست و هر روز عميق و عميقتر مىشود: در سطح خانوادهها، در سطح جامعه، در سطح دنيا. راه چاره، جابجايى فيزيكى نيست، فكرها بايد متحول و جابجا شوند. براى كم كردن يا از بين بردن شكاف ديجيتالى، انسان بايد محبت، عشق و صميميت را در سطح خانواده، جامعه و دنيا افزايش و گسترش دهد. سند تعهد تونس باعث بوجود مدن تفسيرهاى متعدد، اختلافات بيشتر و دورىهاى بيشتر مىشود و شايد اين بدبينانهترين نظرى باشد كه دربارهاش مىنويسم. اميدوارم چنين نشود.