تکنولوژی

آيا بانك الكترونيكي همان بانك مجازي است؟

نام نویسنده: مهندس خسرو سلجوقي*

بايد خيلي دقت كرد که بانک مجازي يا اصلا هر کسب و کار مجازي، نسخه‌ الکترونيکي‌اي از آنچه در دنياي محدود فيزيکي انجام مي‌شود نيست.

اين دنيا مي‌تواند کاملا جديد باشد و هيچ ارتباطي با مدلي که در دنياي فيزيکي از آن پديده، مثلا بانکي که الان در ذهن‌مان داريم نداشته باشد؛ به خصوص اگر بخواهيم براي اولين بار در يک محيط محدود و تحت کنترل آن را ايجاد کنيم. شايد با يک مثال بتوان منظور را شفا‌ف‌تر بيان کرد.

کسب و کار جديدي که شرکت آمازون يا گوگل شروع کردند (منظور ورود به توليد سخت‌افزار متناسب با خدماتي که قبلا ارايه مي‌داده‌اند) را در نظر بگيريد، اين خدمات هستند که شکل سخت‌افزار و تازه بعد از آن، شکل و ساختار و قواعد کسب و کار ازجمله مدل‌هاي بازاريابي، عمليات، ساختارهاي مالي و غيره را تبيين مي‌کنند. به نظر مي‌رسد با توجه به اينکه در مدل مجازي بانکداري، ارتباط فيزيکي ذي‌نفعان مختلف قطع مي‌شود، با طراحي مناسب بستر، روش هاي کاملا نو را بشود خيلي خوب پايه‌گذاري و با بازکردن ساختارهاي نوآوري و فرصت‌ها، مفاهيم کاملا جديدي را ايجاد کرد. مثلا مفهومي مانند بانکداري اسلامي (منظور مفهوم مد نظر مسلمانان و شايد نه آن چيزي که الان پياده مي‌شود، است) را در نظر بگيريد. با توجه به اينکه در بانکداري مجازي، پول يک متغير است که علاوه بر مقدار مي‌تواند ابعاد ديگري هم داشته باشد، شايد بتوان به نحوي سود‌آوري پول‌ها را رهگيري نيز کرد. همچنين مي‌توان هزينه‌هاي عمليات بانکي را به شدت کاهش داد و يا مستقل از کميت پول نمود و مثلا کارمزد را به جاي درصدي از پول، هزينه ثابتي نسبت به عمليات قابل تعقيب تلقي کرد. شايد جملات فوق گوياي آن چيزي که در ذهن هست، نيستند اما اگر کمي‌ به پديده‌اي که شرکت اپل در حال گسترش آن است، فکر کنيم، شايد بتوان موضوع را بهتر توضيح داد.

الان شرکت اپل با ارايه آي‌پد جديد که قابل حمل، سبک، با اتصالات (بخوانيد ارتباطات) بسيار خوب و چارچوب نرم‌افزاري خاص خودش، اکو سامانه جديدي را ايجاد مي‌کند که هزاران شرکت در تلاش هستند در اين اکوسامانه فعاليت کنند. شرکت اپل هم از اين اکوسامانه به شکل انگلي استفاده مي‌کند و 33 درصد سودآوري هر شرکتي را (تقريبا برابر با گردش پول آن شرکت) كه در بخش تجاري اين اکوسامانه فعاليت مي‌کند، تصاحب مي‌کند. در واقع شرکت اپل يک مرکز رشد براي برنامه‌هاي خاص خودش فراهم کرده است که فرآورده‌هايش يا نوزادانش را به جامعه‌اي که خودش شکل داده، ورود پيدا مي‌کنند.

با ذکر اين نکته که سخت‌افزار و بستر لازم براي ارايه اين خدمت را هم در اختيار مردم (عمده مصرف‌کنندگان اين اکوسامانه) براي ارتباط و حضورشان در اين جامعه قرارداده است و اينکه در آينده رقباي اين شرکت هم احتمالا اقدامات جديدي را انجام خواهند داد و اين جوامع نياز به تعاملات دارند و غيره.

حالا اگر برگرديم به مساله بانکداري مجازي يا بانک مجازي يا جامعه بانکي مجازي يا هر اسم و تعبير ديگري که مناسب‌تر باشد، ممکن است نگاه‌مان را در شکل بانکداري به شکل الکترونيکي يا به شکل بانکداري بدون شعبه فيزيکي يا پول فيزيکي يا الکترونيکي و تراکنش‌هاي الکترونيکي محدود کنيم اما تعاملات و رويه‌ها و حسابداري و غيره هماني باشند که در حال حاضر صورت مي‌گيرد فقط به شکل الکترونيکي، اما آيا واقعا لزومي دارد که در دنياي مجازي، بانکداري همين شکلي باشد که الان هست؟

آيا واقعا در اين بانکداري، گرفتن پول‌هايي مثل کارمزد، ضروري است يا اينکه مثلا مي‌شود مانند شرکت اپل با تکيه بر نظريه بانکداري اسلامي، بستر فعاليت را در اکوسامانه جديد فراهم کرد، مثلا سرمايه را براي رشد شرکت‌ها در اختيارشان قرار داد. نمي‌خواهيم وارد موضوع شركت‌هاي سرمايه‌گذار خطرپذير(VC)‌ها و غيره بشويم که شايد در دنياي مجازي به راحتي حلقه‌هاي مختلف براي حمايت از خلاقيت و نوآوري و توليد ارزش از ايده و ابتکار را بشود فراهم کرد و حلقه آخر هم بشود بانکداري مجازي اما در ضمن مي‌شود مفاهيم و خدمات جديدي را نيز در اين حيطه فراهم آورد.

به نظر مي‌آيد اگر بنا باشد برنامه‌هاي راهبردي براي ايران در اين باره تهيه شود خيلي مهم است که بر نوآور در اين مورد تکيه شود تا شايد بتوانيم با گامي بزرگ و حرکت بدون توپ، از رقبا پيشي بگيريم و خيلي دقت کنيم که در دام بانکداري الکترونيکي به جاي بانکداري مجازي نيفتيم. در دنياي مجازي ساز و کارها مي‌توانند کاملا متفاوت از آن چيزي که در دنياي فعلي با ابعاد محدود وجود دارند، باشند.

مفاهيمي مثل گردش پول، انباشت سرمايه، سرمايه مشترک چندين مجموعه و غيره و يا حساب مجازي، کارمزد و سود مجازي، پول مجازي، نقدينگي مجازي، بدهي و وام مجازي، سرمايه مجازي و اعتبار مجازي مفاهيمي هستند که لازم است ارگان‌هايي مثل بانک مرکزي ايران و مراكز پژوهشي روي آنها تحقيق و توسعه انجام دهند. (همين‌طور سرمايه‌گذاري مجازي) شايد در مرحله اول کار بتوان بانکداري الکترونيکي بر پايه نظام فشل فعلي بانکداري را ايجاد کرد اما اگر بخواهيم در اين عرصه حرف جديدي داشته و پيشگام بشويم بايد خيلي سريع فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو دراندازيم.

پيشنهاد مي‌شود در اين خصوص اتاق فکري، مرکز خلاقيتي، مرکز ايده‌پروري و … از طريق بانك مركزي و يا مركز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي و يا مجمع تشخيص مصلحت نظام و يا …. تشکيل و با حمايت از آن روي رويکردهاي خلاقانه در بانک‌هاي مجازي و با نگاهي به اصول اسلامي تعامل با سرمايه و پول و يا حتي بدون آن (براي جلوگيري از سرکوب خلاقيت) کا بشود، نه بانکداري الكترونيكي.

* كارشناس ارشد IT

منبع : فناوران

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا