انتخاب رييس جمهور جديد ايالات‌متحده آمريكا با شعار «تغيير» شروع شد.«تغيير» همان چيزي است كه باراك اوباما به دنبال آن است و گويا تصميم دارد آن را در تمام بخش‌هاي مختلف دولتش اعمال كند.در عرصه فناوري اطلاعات هم اوباما با معرفي يك پديده كاملا تازه و جديد، روياي تغييرات چشمگيري را در سر مي‌پروراند.
آنچه اين روزها توجه تمام مردم دنيا را به سوي دره تكنولوژي معطوف كرده، ظهور قريب‌الوقوع پديده دولت جديد به نام «مدير ارشد تكنولوژي» يا CTO است.
انتخاب اولين CTO كشور آمريكا اين روزها توجه دنياي IT را به خودش جلب كرده است.
اين اتفاق در نهايت حدس و گمان‌هاي بسياري را درباره اينكه چه كسي اولين مدير ارشد تكنولوژي اين كشور خواهد شد، به دنبال داشته است.
به عقيده بسياري از كارشناسان انتخاب اولين مدير ارشد تكنولوژي مي‌تواند شروع خوبي براي ايجاد تغييرات مفيد در ساختار نظام IT اين كشور بوده و فرد منتخب مي‌تواند از اين فرصت منحصر به فرد براي ارتقاي شغلي خود به خوبي بهره ببرد.
با اين اوصاف آنچه اين روزها فكر اغلب مردم دنيا را به خو جلب كرده، وظايف و نقش يك مدير ارشد تكنولوژي است.
براساس اعلام كارشناسان نقش يك CTO در حقيقت ايجاد اطمينان از وضعيت زيرساخت‌ها، سياست‌ها و خدمات مختلف دولت است.
به عبارت ديگر، يك CTO مي‌بايست ايمني شبكه‌ها را تضمين كرده، ميان بخش‌هاي مختلف هماهنگي ايجاد كرده و با همكاري با مديران فناوري و اطلاعات هر نهاد دولتي از كاربري درست و عملكرد دقيق آنها در به اشتراك‌گذاري اطلاعات، اطمينان حاصل كند.
به اين ترتيب يك مدير ارشد تكنولوژي بر موارد داخلي هر نهاد كه مبتني‌بر تكنولوژي باشد تمركز دارد و بخش‌هاي مختلف سخت‌افزاري و نرم‌افزاري آن را بررسي مي‌كند.
با اين اوصاف تعجبي وجود ندارد كه سيليكون ولي، يكي از بزرگ‌ترين حاميان اوباما در فعاليت‌هاي انتخاباتي‌اش بوده است؛ همان سيليكون ولي كه سخت‌افزارها و نرم‌افزارهاي گران‌قيمت را به همه ما فروخته و در نهايت مي‌تواند مشكلات ما را به طور معجزه‌آسايي حل كند.
با شرايط به‌وجود آمده فعلي، بدون شك شركت‌هاي فعال در دره تكنولوژي به ظهور فرصت‌هاي مشابه در دولت جديد اميدوارند.
اينكه دستيابي به تمام اهداف يك CTO مشكل است، كاملا واضح است. تجربه‌هاي ناموفق گذشته بعضي نهادهاي دولتي براي استفاده از تنها بعضي از قابليت‌هاي يك CTO مي‌تواند تاييد مناسبي براي اين موضوع باشد.
در حقيقت اين تشريفات اداري هستند كه در مقابل تغييرات مقاومند و اگر اين تغييرات جديد انجام نشوند، بايد همچنان با اين تشريفات پراكنده و مختلف دست و پنجه نرم كرد.
درست به همين دليل هم اغلب افراد از تغييرات جديد استقبال مي‌كنند و شايد حتي دليل اصلي پيروزي باراك اوباما هم همين موضوع بوده است.
با اين همه، كارشناسان معتقدند كه CTO بايد از مكانيسم‌هاي داخلي شركت‌ها و نهادها پا فراتر گذاشته و به بررسي بعضي استراتژي‌هاي صنعت IT كشور هم بپردازند.
در حقيقت فرصت جديدي به نام CTO مي‌تواند موقعيت خوبي براي شروع بحث‌هايي درباره صنعت IT ايالات‌متحده و حتي دنيا باد.
يك مدير ارشد تكنولوژي در واقع مي‌بايست روي تمام مسائلي كه هر روز افراد را تحت تاثير خود قرار مي‌دهند، تمركز كند.
مسائل مهم بسياري در زمينه تكنولوژي وجود دارند كه جامعه آمريكا و صنعت آن با آنها درگيرند كه تنها يك CTO مي‌تواند آنها را حل كند. اين مسائل عبارتند از:
مسائل شخصي: اطلاعات پزشكي، سوابق مالي و حتي وب سايت‌هايي كه هر روزه آنها را بازديد مي‌كنيم، مي‌توانند اطلاعات شخصي ما را در بر بگيرند. اين روزها اما چگونگي دسترسي به اين اطلاعات و نحوه استفاده از آنها به نگراني بزرگي براي اغلب افراد تبديل شده است.
دزدي هويت: به دنبال ديجيتالي شدن زندگي افاد، ميزان آسيب‌پذيري اطلاعات مربوط به هويت آنها هم افزايش پيدا كرده است. حضور يك CTO مي‌تواند به منزله كمك دولت به حفظ هويت افراد و كاهش آسيب‌پذيري آن باشد.
امنيت اطلاعات: امنيت اطلاعات اگرچه مساله بااهميتي است، اما بسيار گسترده است. اين موضوع شامل حفاظت اطلاعات از دزدي، هك يا كنترل شدن توسط افراد ديگر است.
امنيت اطلاعات همچنين شامل سياست‌هاي امنيتي به كار گرفته شده در تمام شركت‌ها و بخش‌هاي دولتي هم مي‌شود.
اين روزها ديگر اسپم‌ها و ويروس‌هاي كامپيوتري تهديدات بزرگي براي افراد و اطلاعاتشان به حساب مي‌آيد و به تدريج به يك نگراني ملي تبديل شده است ه مي‌تواند اهميت حضور يك مدير ارشد تكنولوژي را به خوبي نشان دهد.
كاركنان بخش تكنولوژي: مهارت‌آموزي و آموزش به كارمندان بخش‌هاي تكنولوژي هميشه يكي از نگراني‌هاي دولت‌هاست.
اينكه چطور مي‌توان با يك برنامه‌ريزي درست به رشد نيروي كار و آموزش آنها در صنعت تكنولوژي كمك كرد و اينكه اين كار چه تاثيري در افزايش توان صنعتي و مالي يك كشور خواهد داشت، همه و همه مسائلي هستند كه يك مدير ارشد تكنولوژي مي‌تواند به آنها پاسخ دهد.
حق مالكيت معنوي: مساله كپي رايت و حق مالكيت معنوي يكي از مهم‌ترين مسائلي است كه جهان تكنولوژي امروز با آن مواجه است. در حقيقت گسترش استفاده از كامپيوتر و اينترنت، استفاده و دانلود محتواي ديجيتالي را تا حد قابل توجهي آسان‌تر كرده است؛ اطلاعاتي كه تنها با يك بار دانلود شدن به سرعت در ميان كاربران منتشر مي‌شوند.
با وجود اعمال قوانين مختلف در اين مورد، اين مساله همچنان نگراني كاربران مختلف در سرتاسر دنيا را به همراه دارد.
يك مدير ارشد تكنولوژي در اين ميان مي‌تواند با ايجاد تعادلي مناسب در فضاي مجازي و دنياي ديجيتال، از گسترش ناامني و ضايع شدن حقوق مولفين و توليدكنندگان جلوگيري كند.
بي‌طرفي در اينترنت: به دنبال تمايل توليدكنندگان محتوا و ارائه‌‌دهندگان خدمات به كنترل بازار و حفظ كاربران و مصرف‌كنندگان خود، ممكن است اين تمايل به محدوديت و كنترل دسترسي به اينترنت و محتواي آن منجر شود. با اين اوصاف آنچه بايد براي دسترسي بهتر و آزادتر به اين محتوا بدون هيچ سانسور و كنترلي انجام داد، چيست؟
اينها تمام آن مواردي هستند كه اولين «مدير ارشد تكنولوژي» دنيا مي‌تواند به آنها پاسخ دهد.
منبع: www.forbes.com
