روزنوشت های داوس ( بخش نخست)
نام نویسنده: شهريار عيوض زاده
همکاران سیستم – در هوای سرد و برفی دهکده داوس صحبت از گرم شدن زمین و تغییرات آب و هوایی چندان یک دست و هماهنگ با شرایط به نظر نمیرسد. اگر که داستان برگزاری مجمع جهانی اقتصاد را هم بر فضای این روستای کوهستانی و آلپاین سوئیس اضافه کنیم مبحث اکولوژیک تغییرات آب و هوایی در ارکستر اقتصادی جهان یک فالش خوانی محض شاید محسوب شد. اما به هر حال اگر که مرا متهم به جانبداری متعصبانه از طرح مباحث زیست محیطی نکنید در یک گزارش کوتاه یک پاراگرافی باید بگویم که همنوازی ارکستر بزرگ مجمع جهانی اقتصاد امسال در داوس سوئیس در رویکردی عجیب حکایت از دغدغههمگانی اربابان صنایع و متنفذین اقتصاد دنیا نسبت به مسئله تغییرات آب و هوایی زمین کرد.
اگر که تفصیل این داستان را از روستای داوس شروع کنیم شاید برای ما ایرانیان که معمولا ترجیح میدهیم میهمان همیشه بر صدر بنشیند و قدر ببیند تفسیر این که چرا یک دهکده کوهستانی پذیرایی از میهمانان چنین ویژه را بر عهده گرفته شاید کمی سخت بنماید. اما روستای داوس حصور در کوهستانهای برفگیر آلپ سوئیس شاید از معدود نقاطی باشد که بتواند چنین جمع ناهمگنی از همکاران و رقیبان اقتصادی را بدون بحث انگیز شدن مکان برگزاری کنفرانس در خود جای دهد. این روستای مدرن به راحتی میتواند ادعا کند که بزرگترین اجتماع تاثیرگذاران اقتصاد دنیا را هر ساله در خود جمع میکند و در همین امسال هتل های این روستا هزار و اندی از سردمداران کسب و کار دنیا و تقریبا به همین تعداد از حوزههای مرتبط و تاثیرگذار دیگر را درون خود جای دادهاند.
مجمع جهانی اقتصاد (World Economic Forum) و یا به اختصار، «WEF» و یا با استعاره، «داوس» هر سال برای خود یک برنامه کار کلی و تعداد بسیار زیادی پانل تدارک میبیند. شرکت کنندگان این کنفرانس هم در این برنامه کار کلی شرکت میکنند، هم به سراغ پانلهای مورد علاقه خود میروند و مهمتر از آن شرکای تجاری و هممسلکان کسب و کار خویش را همه در یک جا ملاقات میکنند و در مورد همکاریهای آتی خود گفتگو میکنند. بسیاری از شرکت کنندگان داوس چندین سال است که در برنامهی کار ماه ژانویه خود برای این کنفرانس جا میگذارند و در واقع کهنهکار ماجرا هستند و از سوی دیگر همکاران و رقیبان خود را در مجامع دیگر به تکرار دیدهاند و میشناسند بنابر این ورود به فضای کنفرانس برای آنها به معنی زنجیرهای از دیدارهای مجدد و گپ زدنهای دوستانه است. برای من که بار نخست است به این مجمع میآیم و اصولا هم هیچ تار و رشتهای از طناب اقتصاد دنیا در دست من نیست، پانلها و یا گفت و گوهای اتفاقی و هر از گاهی تنها مباحثی هستند که میتوانم از آن برایتان بنویسم.
امسال مجمع جهانی اقتصاد برنامه کاری اصلی خود را بحث در مورد
« جابجایی در معادلات قدرت» قرار داده و برنامههای کنفرانس را هم با این مسئله همخوان کرده. با این رویکرد برای رسیدن به یک اتفاق نظر در این مورد، مکانیزمی تهیه دیده بود. نشستهای ظهر این اجلاس به بررسی تم اصلی یعنی همان «جابجایی در معادلات قدرت» اختصاص داشت. در یک نشست حاضرین پانل و البته حاضرین نشست به بحث در جابجایی در معادلات قدرت از بعد اقتصادی پرداختند در نشست همزمانی این مسئله را از بعد تکنولوژی و اجتماع برسی کردند، در نشست دیگری از دیدگاه ژئوپلتیک به مسئله نگریستند و در یک نشست نیز مسئله را از زاویهی کسب و کار به بحث نشستند. در هر یک از این جلسات یکی از بزرگان آن حوزه نقش گزارشگر به پلناری و یا مجمع عمومی را بازی میکرد تا در مجمع عمومی به تجمیعی از نظرات دست یابند.
با توجه به علایق شخصی من مشخص بود که نشست تکنولوژی و اجتماع را انتخاب میکنم و البته خوشوقت بودم که یک ربع زودتر خود را به محل این پانل برسانم و گرنه مجبور بودم با در بسته مواجه گردم. مدیر پانل آقای ریچارد کوئست از سی ان ان بود و راپرتر هم از شرکت SAP، بقیه پانلیستها هم از شرکتهای مشاوره، صنایع الکترونیک و دانشگاهها بودند. نکتهی ویژه این نشست این بود که گویا همگی فراموش کرده بودند که واژهی تکنولوژی گسترهی وسیعی از مباحث را پوشش میدهد و تقریبا همه با پیش فرض IT در ذهن، راجع به آن صحبت میکردند. بحث در جهتهای مختلفی چرخش میکرد ولی چرخش آن در دستان مدیر پانل و شرکت های مشاورهای محسوس بود.
بعد از پایان پانلها، همه شرکت کنندگان کنفرانس به مجمع عمومی (پلناری) دعوت شدند و راپورترهای گروهها شروع ب ارائه گزارش از نشستهای خود کردند. سه مورد از موارد اساسی این نشستها نیز توسط راپورترها انتخاب شده بود و جمعا دوازده مورد بر روی صفحه بزرگ کنفرانس مشاهده میشد. در این جا مدیر جلسه که همچنین گزارشگر بی بی سی نیز هست، از تمامی حضار خواست که بر سر هر میزی که هستند در مورد این که کدام یک از این موارد بیشترین تاثیر را بر تغییرات در معادلات قدرت دارند و کدام یک سختترین مورد برای رویارویی هستند را انتخاب کنند. موارد دوازدهگانهای که به نظر میرسد بازتابی از دغدغههای سران اقتصادی دنیا باشد به این شرح بود (یک مورد را فراموش کردهام بنویسم):
1. ظهور بازارهای جدید
2. افزایش نگرانی درباره نابرابری و امنیت کاری
3. افزایش حجم سرمایه در گردش بخش خصوصی
4. تبدیل جهان تک قطبی به جهانی چند قطبی
5. توانمندتر شدن کشورهای صاحب منابع
6. فعالیت سیستمهای غیر کشوری در عرصه بین المللی
7. تغییرات آب و هوایی
8. تشکیل هویت فردی افراد از مخلوطی از هویت حقیقی و هویت مجازی
9. جایگزینی هوش جمعی به جای هوش فردی
10. تغییر از اصل پاسخگویی اجتماعی شرکت ها به پایداری
11. قوی تر شدن مشتریان نسبت به شرکتها
بعد از آن که صحبتهای سر میز به پایان رسید اندکی نیز با جا به جا کردن میکروفون بحث میان حضار ادامه داشت و پس از آن از حضار واسته شد که بر سر هر میز با استفاده از ابزاری که بر روی میز است میان این گزینهها انتخاب کنند. به عنوان یک شاهد باید اذعان کنم که به نظر من مدلی که برای نظر سنجی انتخاب شد بود اگر چه خلاقانه و جذاب بود ولی اشکلات فراوانی بر آن وارد است از جمله تسلط زبانبار آن بر فضاهای فازهای مختلف این نظرسنجی. به هر حال نتیجه چیز عجیبی بود. بیش از پنجاه درصد شرکت کنندگان به بحث تغییرات آب و هوایی رای دادند. برای من که سالهاست دغدغهمند و فعال مسائل محیط زیست بودهام این اتفاق نظر عجیب و بی تفسیر بود.
در این میانه ماجرا بر سر یکی از میزها چهرهی اکولوژیست شهیر لستر براون را شناسایی کردم. بعد از مجمع هم به سراغ او رفتم و نظرش را راجع به این اتفاق نظر عجیب جویا شدم او خیلی ساده این مسئله را با بکار بردن واژهی هایجک (Hijack) کردن تفسیر کرد. به هر حال وقتی که آنجلا مرکل صدراعظم آلمان در سخنرانی افتتاحیه خود از این مسئله به طور مشخص نام برد تعجب من بیشتر شد. شب هنگام نیز که اخبار رسانهها را میشنیدم بحث بر سر اظهارات تازهی بوش در مورد تغییر استراتژی آمریکا در مورد انرژیهای فسیلی و رویکرد به نسبت زیست محیطیتر به سابق (و البته همچنان زیر سوال) دولتمردان این کشور بحث رسانهها بود.
خلاصهی روزنوشت امروز داوس بر حسب دماسنج من این بود که کنفرانس به صورت محسوسی نسبت به مباحث IT ، محیط زیست، و گروههای غیر ملی که در سطح بین المللی فعالیت میکنند (چه گروههای تروریستی، چه سازمان های بینالمللی و چه NGO ها) و همچنین ظهور بازارهای جدید حساسیت ویژهای از خود نشان داد. چنان که امکان آن باشد روزهای دیگر هم از آب و هوای داوس برایتان خواهم نوشت.