اختلال های ناتمام
نام نویسنده: راحله میرخانی
بزرگراه فناوری – چندسالي است كه در مورد اختلالات شبكه تلفنهمراه مينويسيم و با كمال تاسف هيچ اتفاق مباركي در اين زمينه رخ نميدهد. مدتهاست كه نويد روزهاي خوش و حل مشكل اختلال در شبكه تلفنهمراه كشور از سوي مسؤولان ادواري شركت مخابرات ايران و حتي وزراي محترم داده ميشود، اما زهي خيال باطل!
با اين وجود باز هم روزنامهنگاران و كارشناسان وظيفه خود ميدانند كه از سيستم نابسامان شبكه تلفنهمراه كشور انتقاد كنند و گاه در اين مسير پيشنهاداتي ارایه دهند تا شايد اندكي از مشكلات آزاردهنده شبكه تلفنهمراه كشور كاسته شود.
اما اختلال در شبكه اينترنت كشور، موضوع نسبتا جديدتري است كه در 10 روز گذشته مشكلات بسياري را براي كاربران اين شبكه بهوجود آورده است. قطع شدن فيبرنوري طي يك سال اخير براي دومين بار به شكل جدي براي كاربران ايراني مشكل بهوجود آورده است و اين مسئلهاي است كه ميتوان از منظر تهديد به آن نگريست و موضوعي است كه نبايد بهراحتي از آن گذشت.
اختلال بيش از يك هفتهاي اينترنت البته اگر در هر كشور پيشرفته ديگري رخ ميداد، قاعدتا واكنشهاي بسياري دربرداشت، اما دقيقا مقارن با وزهاي برگزاري رويدادي همچون نمايشگاه الكامپ اين اتفاق در كشور ما رخ ميدهد و وزير محترم ICT قطع شدن اينترنت را جزء ذات فيبرنوري ارزيابي ميكند.
اينكه قطع شدن فيبرنوري بهعلت توسعه مسيرها، كابلبرگردان، لنگر كشتيها و يا علل ديگر رخ ميدهد و در حوزه اختيارات انساني مسؤولان امر نيست، امري قابل قبول است اما آيا اساسا نبايد تدبيري براي چنين روزهايي انديشيده شود؟
وزير محترم ICT امكان پشتيباني از طريق ماهواره را هزينهبر اعلام كرده است و جبران خسارت شركتهاي اينترنتي را بهدليل خارج بودن از اراده انساني منتفي دانسته است.
اما شايد در اين مقطع حساس اهميت وجود ماهوارهها بهعنوان ابزاري پشتيبان در چنين روزهايي براي فراهمآورندگان پرظرفیت خدمات اینترنت مشخص شود. سازمان تنظيم مقررات و ارتباطات راديويي كشور قبلتر، علت جمعآوري ماهوارههاي این فراهمآورندگان (ICP) را كاهش هزينههاي آنها عنوان كرده بود، حال آنكه بهنظر ميرسد قطعي فيبرنوري و عدم وجود بكآپ در اين زمينه مشكلات فراهمآورندگان پرظرفیت و ارایهدهندگان خدمات اینترنت را دوچندان كرده و عملا آنها را با كاربرانشان دچار چالش کرده است.
هرچند در كشور ما اينترنت نبض تمام امور را بهدست نگرفته است و بسياري از امور هنوز به شكل دستي و بدون ياز به اينترنت و شبكههاي اطلاعرساني قابل انجام دادن هستند اما نبايد از نظر دور داشت كه هستند شركتها و موسسات صنعتي، توليدي، خصوصي و شايد دولتي كه با قطع شدن اينترنت بهكلي فلج شده و در اين بسترگاه خسارات جبرانناپذيري به صنايع و موسسات آنها وارد ميشود. در شرايطي كه به مهيا كردن بسترهاي لازم براي تحقق تجارت الكترونيكی و امور مشابه آن پافشاري ميكنيم آيا اختلال يك هفتهاي توجيهپذير است؟
شانه خالي كردن از زير بار مشكلات موجود به اين دليل كه اين اتفاق خارج از اراده ما رخ داده است بهراستي چاره كار است؟ مگر پس از هر زلزله (كه اتفاقا آن هم خارج از اراده ما رخ ميدهد)، به راه حل و گريز از آوارهاي بعدي فكر نميكنيم؟ امروز ديگر تمام ساختمانها ضدزلزله ساخته ميشوند تا از اتفاقات ناخوشايند در زمان وقوع زلزله جلوگيري شود، بد نيست در دنياي مجازي نيز با در نظر گرفتن خطوط پشتيبان، چارهاي براي روزهاي قطع شدن خطوط اينترنت بينديشيم تا سرويسدهندگان اينترنت از يك سو و كاربران اين شبكه از سوي ديگر در چنين روزهايي دچار بحران نشوند و پسلرزههاي ناشي از زلزله قطعي اينترنت براي هميشه از بين بروند.