بیل گیتس، وارن بافت؛ انسان دوستان جدید
بزرگراه فناوری – وارن بافت برای تاسیس بزرگترین بنیاد خیریه جهان به بیلگیتس و همسرش ملیندا گیتس پیوست. بخش مهم و سخت کار، بخشش پول است.
این یک اتفاق فوقالعاده و مهم بود. دو تن از ثروتمندترین مردان جهان همدیگر را در آغوش گرفتند و همگان آن را تحسین کردند و برایشان کف زدند. این اتفاق، روند و شکل جدیدی از مشارکت را نشان میدهد که در آن دو تن از بزرگترین ثروتمندان جهان دارایی خود را ادغام کردند و بخش زیادی از پول خود را هدیه کردند تا کمک کنند جهان مکان بهتری برای زندگی مردم فقیر شود.
در سینما، چنین صحنهای تقریبا ناممکن بهنظر میرسد؛ بهخصوص زمانی که مردان این صنعت بهدلیل رفتارهای خودخواهانه و بزهکارانه در صدد عناوین خبری قرار دارند. در 26 ژوئن وارن بافت، قول داد که بخش زیادی از ثروت 44 میلیارد دلاری خود را به بنیاد خیریهای که بهوسیله بیلگیتس ثروتمندترین مرد جهان تاسیس شده است، اهدا خواهد کرد، این بخشش پس از تصمیم بیلگیتس مبنی بر استعفا از مایکروسافت، بزرگترین کمپانی تولیدکننده نرمافزار، اتفاق افتاد. گیتس گفت: او از مایکروسافت کنارهگیری خواهد کرد تا وقت خود را صرف اداره بنیاد خیریهای کند که او و همسرش آن را تاسیس کردهاند.
هدیه آقای بافت که حدود 37 میلیارد دلار است، خیلی بیشتر از 6 میلیارد دلاری است که او به بنیاد خیریهای اهدا کرده است که همسر و سه فرزندش آن را تاسیس کردهاند و البته حتی از 31 میلیارد دلاری که آقای گیتس اهدا کرده است هم بیشتر است. این درحالی است که دو انسان نیکوکار پیشرو در ایالات متحده جان واکفلر و اندرو کارنگی به ترتیب 6/7 میلیارد دلار و 1/4 میلیارد دلار را (به ارزش امروز) صرف امور خیریه کردند.
بنابراین آقای بافت رکورد اقدام انساندوستانه و خیرخواهانه را شکست. او میگوید استراتژی out source را برای بخشش پول خود بهکار گرفته است، همان شیوهای که او از آن پول درآورده است: پیدا کردن یک موسسه خوب با مدیران بااستعداد و حمایت کردن آنها وی سرمایهگذاری درازمدتی در کمپانیهای مختلف مانند کوکاکولا، امریکناکسپرس، ژیلت و دیزنی دارد و معتقد است که بیلگیتس میتواند با هدیه او خیلی بهتر از او کار کند، فقط از آنجایی که او تمایل دارد یک کرسی در هیاتمدیره کمپانی که او سرمایهگذاری میکند، داشته باشد، در بنیاد بیلگیتس و همسرش او یکی از افراد هیاتامنا خواهد بود. او در واقع گیتسها را حمایت میکند. بهنظر میرسد که آقای بافت هدیه را مشروط به شرایطی کرده است که مهمترین آن استعفای گیتس از مایکروسافت است. علاوه بر این پول آقای بافت مادامی در جریان خواهد بود که یکی از آن دو (بیلگیتس و همسرش ملیندا) بهطور فعالی در اداره بنیاد خیریه مشغول باشند.
بنیاد گیتس نهایتا میتواند سرمایهای حدود 60 میلیارد دلار داشته باشد که در واقع این سرمایه آن بنیاد را بزرگترین بنیاد خیریه در جهان ساخته است. اهداف بنیاد خیریه آقای گیتس نهفقط انساندوستانه و فداکارانه است، بلکه در چشمانداز و هدف از دیگر بنیادهای خیریه بسیار متفاوت است و مهمترین آن امحای فقر و بیماری در کشورهای درحال توسعه است.
بیلگیتس میگوید او از هدیه وارن بافت دوست قدیمی خود بهتزده شده است. کار آقای بافت میتواند، هدایای مشابه از میلیاردرهای دیگر را بههمراه بیاورد. بنیاد گیتس الهامبخش تعداد رو به افزایش ثروتمندان نسل غولهای فناوری که به دنبال گیتس به صحنه آمدند مانند موسسان ebay و گوگل شده است. اما برای اینکه رویا و پیشبینی دومین “دوره طلایی نیکوکاری و انساندوستی ” به تحقق بپیوندد، نسل جدید باید نسبت به اسلاف خود یعنی کارنگی و راکفلر کارهای بیشتر و موثرتری غیر از بخشش پول خود انجام دهند.
آقای گیتس و بافت میدانند که نیکوکاران بسیاری پولهای خود را تاکنون هدر دادهاند، بههمین دلیل آنها تلاش دارند تا بهترین استفاده را از این پول در جهت اهداف خود بکنند. آنها حتما دلایل زیادی برای بخشش دارایی خود داشتند. بافت هیچ اعتقادی به ثروت موروثی ندارد و گیتس از مادر خود آموخته است که باید هرچه کسب میکند را بازگرداند. آقای گیتس پس از گزارش توسعه جهان متقاعد شد که با بخشیدن و اختصاص دادن پول خود میتواند نقش موثری در توسعه جهان درحال حاضر داشته باشد، تا اینکه منتظر دوران پیری شود و سپس فعالیت خیرخواهانه را آغاز کند.
گیتس و بافت از نیکوکاران اولین دوره طلایی بسیار آموختهاند و بهواقع آنها، الهامبخش این دو بودند. آنها که در دوران صنعتی ثروت و دارایی بههم زده بودند، بنیادهای خیریه بزرگی تاسیس کردند تا جامعه امریکا را مدرنیزه کنند. بافت کتابخانه عمومی نیویورک را بهعنوان محلی که هدیه خود را اعلام میکند، انتخاب کرد که خود محصول همکاری میان دو ثروتمند نیکوکار یعنی راکفلر و کارنگی بود. نوه جان راکفلر در سن نود سالگی نیز از نیکوکاران بزرگ در ایالات متحده محسوب میشود.
راکفلر تاثیر زیادی بر دو عرصهای گذاشت که مورد توجه بنیاد گیتس هم قرار دارد، بهداشت و آموزش بنیاد ی کمک به تاسیس و راهاندازی دانشگاههای مدرن تحقیقی کرد. امروزه گیتس با روحیه مشابهی، میخواهند چنین مشکلاتی را در مدارس ایالات متحده از میان بردارد. راکفلر کیفیت تعلیم و آموزش پزشکان در ایالات متحده را بهبود بخشید و برای تب زرد، واکسن کشف کرد. او همچنین به “انقلاب سبز” در کشاورزی کمک کرد و به قحطی در بخشی از نقاط جهان پایان بخشید و زندگی حدود 5/1 میلیارد نفر را نجات داد، کاری که گیتس علاقهمند است بتواند به انجام آن نایل آید.
بنیاد گیتس یک شروع تاثیرگذار نهفقط بهدلیل افزایش آگاهی مردم درباره ایدز و فقر در کشورهای درحال توسعه داشته است. او میلیاردها دلا بخشیده است و میلیاردها دلار را از دیگر کانالها و مجاری جذب و به حرکت انداخته است و در واقع کمک به شکلگیری سیاست دولتی در این خصوص کرده است. این بنیاد درحال حاضر بهعنوان بنیاد پیشرو در کارهای انساندوستانه شناخته میشود و رویکرد جدیدی را در دوران مدرن درباره فعالیتهای خیرخواهانه و انساندوستانه در میان فعالان صنعت بهوجود آورده است.
البته همگان درباره موفقیت بنیاد وی مطمئن نیستند. بسیاری از کارشناسان معتقدند، اگرچه هدیه هنگفت آقای بافت، فرصتها را افزایش داده است، اما بههمان اندازه هم مخاطره با خود بهدنبال دارد، بهویژه اینکه، بنیاد گیتس ب دو آزمایش مهم درحال حاضر مواجه است: چگونه در مقیاس بزرگتر و وسیعتری عمل کند و چگونه از پیچیدگی مشکلاتی که سعی دارد حل کند، پرهیز و اجتناب کند.
براساس نظرات و سخنان بافت، بنیاد گیتس ارزشهای مثبت و خوب برای پول معرفی میکند. “هر دلار، خیلی موثر”. آقای گیتس مطمئن است که پول آقای بافت را میتواند به نحوی بهکار گیرد که بهترین نتایج را در پی داشته باشد.
او میگوید با توجه به مشکلاتی که ما با آن مواجه هستیم و میخواهیم حل کنیم، پول آقای بافت به ما امکان بیشتری میدهد، اگرچه با در نظر گرفتن پول آقای بافت هم که میزان پول برای امور خیریه را سالانه دو برابر یکند، یعنی حدود 3 میلیارد دلار، برای هر نفر فقیر در جهان فقط یک دلار میتوان اختصاص داد.
علاوه بر این، دو برابر کردن فعالیت هم اصلا کار سادهای نیست. نزدیکان گیتس میگویند او درحال حاضر جدال برای بخشش حدود 5 درصد داراییاش است که سالانه بهطور قانونی تعهد کرده است. یکی از مشاوران وی میگوید خیلی دشوار است که شما بتوانید گروههایی پیدا کنید که قادر باشند حدود 10 میلیون دلار پول اعطایی دریافت کنند و بتوانند با آن کاری بکنند.
ملیسا برمن یکی از مشاوران بنیاد خیریه راکفلر میگوید، فقدان تمرکز بر روی کار و هدف مشخصی، یکی از مشکلات بنیادها و موسسات خیریه در سالهای اخیر بوده است ولی با این همه وی معتقد است بنیاد گیتس قادر است اندکاندک وارد عرصهها و حوزههای جدید شود و عرصه کار خود را گسترش دهد. تاکنون موسسه از اینکه تعداد زیادی پرسنل دایم استخدام کند، اجتناب کرده است. بنیاد گیتس بسیاری را از کمپانیهای داروسازی تشویق کرده است تا برای مردم فقیر دارو تولید کند و در عین حال با دولتها و برخی دیگر از موسسات خیریه هم خوب کار کرده است.
به هرحال همچنان که آقای بافت میگوید: “نیکوکاری، کاری سختتر از تجارت و فعالیت اقتصادی است. در کار اقتصادی شما تلاش دارید تا راهها و گزینههای سادهتر را انتخاب کنید، اما د کارهای انساندوستانه، مهمترین مشکلات آنهایی هستند که “پول و فکر” از اینکه درگیر آنها شوند، اجتناب کردهاند.
بنیاد گیتس برای اعتبار، پروژههای مختلف و دشوار را اجرا کرده است و آماده اجرای آن است. آقای بافت معتقد است، چیزی که او درباره بیلگیتس تحسین میکند، این است که آنها بیش از او آماده اشتباه کردن هستند. برای مثال بنیاد گیتس، هزینه “ائتلاف جهان برای واکسن و ایمنسازی” را تقبل کرده است. برنامههای ملی در پنج سال خاتمه خواهد یافت و البته توسط یک ناظر خارجی، نظارت میشود. آنهایی که جلوتر از زمان تعیین شده حرکت کنند با بودجه اضافه 20 دلار برای هر واکسن کودک تشویق میشوند. آنهایی که مطابق برنامه پیش میروند، بودجه آنها مطابق طرح پرداخت میشود و آنهایی که تاخیر دارند، برای حل مشکلات آنها تدابیری آغاز میشود.
آقای گیتس معتقد است آنها برای انجام کارشان به ایمان نیاز دارند تا بتوانند از اشتباهات خود هم درس بگیرند. آقای گیتس اظهار داشت که گاهی آنها در اجرای یک طرح، ناگزیر از اتخاذ رویکرد وسیعتری نسبت به طرحی که در دست داشتند، شدند. برای مثال در برنامهای که برای مبارزه با ایدز داشتند، آنها ناگزیر شدند تا به روسپیها کمک کنند تا منابع درآمد جدیدی پیدا کنند.
اما به هرحال نگرانیهایی ک درباره نحوه تخصیص پول و انجام و اجرای هداف وجود دارد، نباید هیجانی که با پول اعطایی بیلگیتس و وارن بافت ایجاد شده است را از بین برد. تجربه و سابقه نشان داده است مادامی که موسس بنیاد در اداره آن کاملا فعال است، کار خوب پیش میرود. مهمترین موضوع در یک اقدام انساندوستانه تخصیص مناسب و خوب پول است و همچنان که تحلیلگران میگویند، گیتس آدمی نیست که شما نتوانید خبرهای بد را به او بگویید و این به این معناست که او آماده است تا اشتباه کنند و از اشتباهات درس بگیرد.
منبع : اکونوميست