چشمها را بايد شست…
نام نویسنده: محمود اروجزاده
هفته نامه بزرگراه فناوری – سال گذشته در حالي كه مايكروسافت بيستمين سال پيدايش سيستم عامل خود، ويندوز را جشن ميگرفت، مجله معتبر PC Magazine در شماره ويژهاي به بازخواني پرونده اين محصول، و بررسي سير شكلگيري و رشد و گسترش آن و سرانجام گفتوشنود با بيل گيتس پرداخت. يادآوري اين تاريخچه و روزهاي سختي كه ويندوز، يك «محصول كماهميت» تلقي ميشد، تا رسيدن به موقعيت امروز، براي هر خوانندهاي، نوعي اعجاب و نيز كنجكاوي در يافتن علل اين موفقيت تاريخي به همراه داشت. آنچه در متن اين مجموعه به وضوح ديده ميشد، نقش اين نشريه در معرفي و بال و پر دادن به ويندوز، به خصوص در سالهاي اوليه، و كمك به گسترش آن در سطح دنيا، و رسانيدن به رتبه اول سيستمعامل جهاني بود.
اين مثال را ميتوان بارزترين شاهد براي ديدگاهي دانست كه يك رسانه تخصصي مستقل و مؤثر را جزئي از حوزه تخصصي ميداند. در اين ديدگاه، «رسانه» و «صنعت» با يكديگر كار ميكنند، و نه يكي براي ديگري. در واقع هر دو قطعات مختلفي را ميمانند كه با همكاري يكديگر ماشيني را به حركت وا ميدارند.
جايگاه اين ديدگاه در صنعت آيتي ما چيست؟
در شكلگيري و حضور اين ديدگاه در كشور ما، موانع مهمي وجود دارد. نخستين مانع را بايد نگاه ناپخته مديران دولتي به رسانهها ديد، كه آن را همچون يك واسطه، و بلكه يك وسيله ميدانند. در نگاه ايشان، رسانه را بايد «به كار گرفت»، گويي كه اين موجود از خود هيچ اراده و حياتي ندارد، علاوه بر اينها، محدوديتها و مشكلات قانوني نيز هست كه حكايت ديگري دارد. اما به نظر من، مانع دومي هم وجود دارد كه همچون پاشنه آشيل رسانهها، عمدتا آنها را از اثرگذاري انداخته، و از اين نقطه نظر، ميتوان آن را مانعي به مراتب موثرتر از مانع اول دانست.
متاسفانه هنوز شناخت كاملي از تعريف و جايگاه و مقام رسانه در ميان مديران صنعت در بخش خصوصي ديده نميشود. برخي از مديران به تفاوت نشريه علمي با آگهينامه وقوف ندارند، و از اين رو نشريات برايشان تداعي كننده آگهي است، و در نتيجه فقط از اين بابت معنا مييابند و در غير اين شرايط، ديالوگي بين ايشان برقرار نميشود، اين البته به هيچ رو واقعيتي خوشايند نيست، زيرا علاوه بر اين كه ضعف مديريتي بهشمار ميرود، اين صنعت را از يك توان بالقوه محروم ميكند. نرخ مطالعه و بررسي رسانهها و نشريات در بين مديران كمرنگ است، و اصولا حضور مديران مجرب بخش خصوصي در حوزه ICT به صورت جدي در نشريات ديده نميشود. برخلاف كشورهاي پيشرفته كه مدلهاي همكاري دایم و تعامل منطقي با نشريات به صورت تشويق و حمايت دامن زده ميشود و نشريات هم پ به عرصههاي حرفهايتر و عمقيتر ميگذارند، اينجا غالبا فقط كار محدود در زماني محدود و فقط در قالب انتشار تبليغ صورت ميگيرد. اين نكته، هم كمكي به توانمند شدن مطبوعات ما -كه در شرايط سختي به سرميبرند- نميكند، هم زمينه لازم براي استفاده مناسب مديران صنعت از همه تواناييهاي رسانه را فراهم نميكند. بدين ترتيب هر دو طرف از امكان يك تعامل منطقي، و پيشرفت و توسعه دوجانبه باز ميمانند.
ما كمتر نمونه همكاري و تعامل منطقي و حرفهاي دوطرفه را در اين حوزه بين مديريت بخش خصوصي و رسانه تخصصي ميبينيم. نتيجه اين كه اين ارتباط فقط در دوره ابتدايي خود سير ميكند و به بلوغ خود نزديك نميشود.
با تغيير اين رويكرد، هم مطبوعات خواهند توانست به تدريج به لايههاي عميقتر و حرفهايتر پابگذارند و با گسترش حوزه تاثير، لاجرم نقش مثبت و مؤثرتري بهدست گيرند، و هم مديران صنعت خواهند توانست در كارنامه ترقي و پيشرفت خود و رونق كسب و كارشان، نقش و ردپاي شفاف رسانهها را به وضوح ببينند و آن را عادلانه لحاظ كنند. اين ديدگاهي است كه بايد بهعنوان پيششرط گسترش فناوري اطلاعات و ارتباطات در توسعه متوازن و همهجانبه كشورمان تلقي گردد.