تکنولوژی

حکایت ما و این بانکداری شبه الکترونیکی

نام نویسنده: شهرام شریف

دنیای اقتصاد – تصور شخصی که در پشت یک دستگاه خودپرداز بانک نشسته و مرتبا پول دستگاه را کنترل می‌کند تا مراجعان با پیغام منفی مواجه نشوند، هر چند در عرصه بانکداری الکترونیکی جهان یک تصویر بدیع و تا اندازه زیادی طنزآمیز به شمار می‌آید اما در واقع تصویري حقیقی از کاری است که امروز در بسیاری از بانک‌های ایرانی معمول شده است.

این عمل بدیع که با هدف خالی نماندن دستگاه‌های خودپرداز صورت می‌گیرد، در واقع نمادی از بانکداری شبه الکترونیکی ما نیز هست که با بهره‌گیری ناقص از تکنولوژی و اتصال آن به یک سیستم سنتی می‌خواهد خود را چندین پله بالاتر از روندی ببیند که از صرافی‌های قاجاریه تاکنون در بدنه مالی و بانکی ایران ریشه دوانده است. با این تصویر در واقع میلیون‌ها دلار هزینه برای خرید و نصب دستگاه‌های ATM و دیگر تجهیزات مربوطه که با هدف کاهش وابستگی امور بانکی به نیروی انسانی صورت گرفته به دلیل مشکلات خاص سیستم تبادل بانکی عملا بی‌فایده بوده و شاید می‌شد از همان نیروی انسانی با هزینه بسیار کمتری به شکل یک باجه شبانه روزی استفاده کرد و منت تکنولوژی را هم نکشید.

بانکداری الکترونیکی در ایران به دلیل همین وابستگی انسانی و تمرکز روی شیوه‌های سنتی و بروکراتیک عملا کندترین حرکت را در عرصه تکنولوژیزه کردن امور داشته است و خود به عامل مقاومتی در جهت ورود کشور به دیگر عرصه‌ها – مانند تجارت الکترونیکی – تبدیل شده است. در بررسی جدول وضعیتی خدمات الکترونیکی که اخیرا از سوی بانک مرکزی اعلام شده ( صفحه 15 روزنامه امروز) آنچه بیش از پیش به چشم می‌آید حضور فعال‌تر بانک‌های خصوصی در این زمینه است. بانک‌های سامان و پارسیان با وجود دارا بودن تعداد شعب کمتر عملا بیشترین سرویس‌های الکترونیکی را پشتیبانی می‌کنند.

اولی شاید تنها بانک ایرانی است که فروش از طریق اینترنت را نیز در جمع سرویس‌های خود دیده و تعداد دستگاه‌های کارت‌خوان دومی ‌از دو برابر کل تعداد دستگاه‌های کارت‌خوان دیگر بانک‌ها درسراسر کشور بیشتر است.در میان دولتی‌ها وضعیت بانک کشاورزی، سپه و توسعه صادرات بهتر از بقیه است با این همه شکل سرویس‌ها و خدمات بانک‌ها به دلیل پراکندگی و مدیریت جزیره‌ای آنها به گونه‌ای بوده که هم اکنون اتصال همه این بانک‌ها به گونه‌ای صورت می‌گیرد که 30‌سال قبل هم صورت می‌گرفت.

حتی در سیستم شتاب با همه سهولتی که در کار بسیاری از شهروندان ایجاد کرده هم اکنون تسویه‌ها به صورت دستی انجام می‌شود و این یعنی در زیر صورت و ظاهر این دستگاه‌های عظیم و هزینه‌های کلان باز هم حرف اصلی را کاغذ، امضا و مهر می‌زند. امروزه یک مراجعه کننده به بانک باید ساعت و در برخی مواقع ساعت‌های متمادی را در صف‌های طولانی صرف کند، با مشتریان دیگر درگیر شود و با متصدی بانک سروکله بزند تا یک قبض معمولی تلفن یا آب و برق را بپردازد.

این در حالی است که تبلیغات الکترونیکی شدن بانک‌ها و امور بانکی و وعده سرویس‌های جدید و بی همتا درودیوار را پوشانده و تبلیغ طرح‌های جامع هر بانک در مینه الکترونیک و اینترنت صفحات بسیاری از مطبوعات را پر کرده است. شاید به جز مدیران بانک‌ها باید پرسش اصلی را از مسوولان بانک مرکزی مطرح کرد که چرا در اجرای نظام پرداخت جامع این همه تاخیر داشته اند و چرا در گسترش فرهنگ استفاده از همین امکانات محدود موجود کار چندانی نکرده‌اند.

فقدان امضا و پول الکترونیکی هیچگاه به عنوان یک ضرورت مورد توجه قرار نگرفته و در واقع بانکداری الکترونیکی ما امروزه چیزی در حد همان دستگاه خود پردازی مانده است که یک کارمند بانک باید 24 ساعته برای تمام نشدن پول دستگاه آن را مواظبت کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا