تکنولوژی

ايده‌هاى بلند پروازانه بيخ گوش ايران‌:دبى، شهر افتتاح

نام نویسنده: شهرام شريف

دنیای اقتصاد – سحرگاه، هواپيما كه فرود مى‌آيد نگاه‌ها از پنجره‌هاى كوچك آن به نوافكن‌ها، داربست‌ها و ستون‌هاى عظيم فلزى خيره مى‌شود. ترمينال 3 فرودگاه بين‌المللى دبى در مساحت بزرگى در حال ساخت است و كارگران در چند شيفت و بدون وقفه مشغول به كارند.

ترمينال 3 اين فرودگاه حداقل دو برابر ترمينال يك آن وسعت و عظمت دارد، فرودگاهى كه در جهان به عنوان دومين فرودگاه سريع ساخت به حساب مى‌آيد. طى ده سال گذشته اين محل فرود و پرواز غول‌هاى آهنى در حدود 125درصد رشد جابه جايى مسافر داشته است. در سال 1988 ظرفيت جابه جايى اين فرودگاه در حدود 3/4ميليون مسافر بود كه در سال 1998 به 7/9ميليون مسافر رسيد. در سال 2003 مسافران اين فرودگاه به 18ميليون نفر و در سال 2004 به 7/21ميليون مسافر افزايش يافتند و پيش‌بينى مى‌شود تا سال 2010 مسافران اين فرودگاه به 60ميليون نفر برسند.

اين رشد وحشتناك است كه حالا ساخت ترمينال 3 فرودگاه را براى مسوولان اين شهر يا اين كشور كه همه – به جز ايرانى‌ها شايد – آن را مى‌نامند ناگزير ساخته است هر چند گفته مى‌شود ترمينال 3 را فقط به هواپيماهاى هواپيمايى امارات (Emirate Airline) اختصاص خواهند داد. ترمينال 2 كه كوچك‌ترين و فقيرترين ترمينال اين فرودگاه به شمار مى‌آيد، همچنان در اختيار هواپيماهاى كشورهايى است كه مقامات دبى مايل نيستند آنها را به دايره بين‌المللى (ترمينال يك) راه بدهند. هواپيماهايى از كشورهاى افغانستان، پاكستان، كشورهاى آسياى ميانه و ايران ( به جز پروازهاى ايران اير) كه به سمت دبى مى‌آيند به اين ترمينال هدايت مى‌شوند تا شكل‌هاى كنترلى سخت‌گيرانه‌ترى (مثل اسكن قرنيه چشم) نيز براى آنها به اجرا درآيد و احتمالا در مقابل ميهمانان و توريست‌هاى خارجى فضاى ترمينال يك تا اندازه‌اى غربى‌پسندتر و آبرومندتر به نظر آيد.

دبى از فرودگاه پرزرق و برق شروع مى‌شود، از باد خنك كولرهاى قوى كه زير هر سقفى به‌صورت مى‌خورد، از خودروهاى آخرين مدلى كه مثل اسباب بازى اين طرف و آن طرف مى‌روند و برج‌هايى مرتفع كه سرها را ناخودآگاه به سمت بالا مى‌چرخاند. لوكس‌گرايى بخش مهمى‌از زندگى افراد اين سرزمين خشك و شرجى را تشكيل مى‌دهد كه آنها را به ندرت مى‌توان در پياده رو‌ها ديد. آنها پشت فرمان ماشين‌هايى كه از روى مدل‌هايشان هم نمى‌توان ميزان درآمد صاحبانشان را تخمين زد مى‌نشينند، بدون هراس از جريمه شدن با تلفن‌هاى همراه آخرين مدلشان صحبت مى‌كنند و در رستوران‌ها و هتل‌هاى بى‌شمار اين شهر غذا و نوشيدنى سفارش مى‌دهند. براى مردمانى كه دغدغه شان شماره پايين‌تر پلاك خودرو (به نشانه قديمى‌و اصيل تر بودن) و افتتاح در اين شهر نه چندان بزرگ است، دبى با شكل مدرن خود محل آسودهاى براى زندگى است، همان چيزى كه اعراب صاحب آن و در كل همه اعراب مى‌خواهند.

دبى، پروژه‌اى افتتاح نشده‌

داربست‌ها همه جاى شهر ديده مى‌شوند، دبى با همه بزرگراه‌هاى در حال ساخت و ساختمان‌هاى نيمه تمامش به پروژه‌اى مى‌ماند كه هنوز افتتاح نشده است. اين مدل مناسبى براى اغوا كردن بسيارى از افرادى است كه مى‌خواهند در دبى سرمايه‌گذارى كنند و يا احيانا بخشى از روزهاى سال را در آن بگذرانند. نقطه هدف اين شهر كه نمادها و نشانه‌هاى خيره كننده‌اش روز به روز در حال افزايش است دو گروه توريست‌ها و سرمايه‌گذاران هستند.

بر اساس آمارى كه هفته گذشته اتاق بازگانى و صنعت دبى منتشر كرد حجم تجارت توريسم در اين شهر به 30ميليارد دلار رسيده و پيش‌بينى مى‌شود كه طى 5 سال آينده بيش از 67درصد رشد داشته باشد و به 50ميليارد دلار تا سال 2010 برسد. بنابر اين گزارش در سال گذشته ميلادى دبى در حدود 4/5ميليون توريست را در خود جاى داد كه اين ميزان تا پنج سال آينده با رشدى در حدود سه برابر به 15ميليون توريست بالغ خواهد شد.

دبى حالا جاى زندگى شده كه تبليغات خريد ملك با مالكيت 100درصد آن لحظه‌اى از تلويزيون‌هاى فارسى ماهواره‌اى نيز قطع نمى‌شود، املاكى كه بر اساس قوانين كفالت دبى به ارث نمى‌رسند و به دولت بازگردانده مى‌شوند. در اين شهر ساحلى داغ و گرم كه در بسيارى از فصول سال پياده‌روى در خيابان‌هاى آن در طول روز تقريبا غيرممكن و در شب‌ها به لطف كولرهاى پرقدرت فروشگاه‌ها و مراكز تجارى امكان پذير است، اقامت دائم تقريبا به‌هيچ خارجى داده نمى‌شود. ايرانيانى هستند كه بعد از 25 سال هنوز نتوانسته‌اند اقامت اين كشور را دريافت كنند ورقه كاغذى كه 30 سال قبل بهاى آن به 30درهم هم نمى‌رسيده حالا با ميليون‌ها تومان هم قابل ابتياع نيست.

با اين وجود در اين امارت تجارى كه چاه‌هاى نفت آن نسبت به شش امارت ديگر اين كشور كمتر قابل بهره‌بردارى است، رشد اقتصادى قابل مقايسه با همسايگان نيست. به‌نظر مى‌آيد در انجا سخنان آن استاد اقتصاد كه نفت را مانعى بر سر توسعه كشورهاى اين منطقه مى‌دانست در مورد دبى و امارت‌هاى همسايه كاملا صدق مى‌كند، سرمايه حاكمان دبى نه از طريق پول نفت كه از قبال رشد و رونق روزافزون تجارت، سرمايه‌گذارى و توريسم است كه افزايش مى‌يابد.

همه جهان در يك وجب‌

مرتفع‌ترين برج جهان، بزرگترين مجتمع فروشگاهى جهان، بزرگترين سينماى خاورميانه، پرستاره‌ترين هتل جهان، بزرگترين نمايشگاه كامپيوتر منطقه، بزرگترين پارك آبى آسيا، بزرگترين فرودگاه، بزرگترين خطوط هواپيمايى جهان و … بخشى از ايده‌هاى بلندپروازانه‌ حاكمان دبى است كه بخشى از آنها به بارنشسته و بخشى ديگر نيز تا سال 2010 پرده‌بردارى خواهد شد. دبى با انبوهى از پروژه‌ها به شهرى تبديل شده كه حاكمان آن هر روز در حال افتتاح مكان يا جاى تازه اى هستند. به جز پروژه‌هايى كه هم اكنون نيز براى خيره كردن چشم كافى به نظر مى‌آيند پروژه‌هاى ديگرى وجود دارند كه با قابليت‌هاى خود مديران اين شهر را هر روز تيتر و عكس روزنامه‌ها مى‌سازند. بعضى از اين پروژه‌ها به جز منافع اقتصادى كه در پشت آن وجود دارد نمادهاى آينده دبى (و حتى منطقه به تصور اماراتى‌ها البته) را مى‌سازند.

پروژه نخل از جمله آن پروژه‌هاست، ايده ساختن يك نخل خوابيده روى دريا هر چند در ابتا ممكن بوده خنده‌دار به نظر بيايد اما حالا دست كم سه نمونه از آن با انبوهى از پروژه‌هاى كوچك و بزرگ حول و حوش آن در سواحل اين كشور در حال پياده سازى است.

ابعاد اين نخل‌ها آنقدر بزرگ و وسيع است كه دست كم دو پروژه نخل جميرا و جبل على با چشم غيرمسلح از فضا قابل تشخيص خواهد بود. اين پروژه در واقع اضافه كردن خشكى و ساحل به اين كشور جنوبى خليج فارس نيز هست در حالى كه سواحل اين كشور كم و بيش با ويلاها و آپارتمان‌هاى بزرگ و كوچك كاملا اشغال شده با پروژه‌اى مثل نخل تا حجم بالايى به اين فضا اضافه مى‌شود (نخل ديره به‌تنهايى 40 كيلومتر به فضاى ساحلى اين كشور اضافه مى‌كند.)

بر اساس آمارهاى ارائه شده از مسوولان اين پروژه با مصالحى كه براى ساخت هر كدام از اين نخل‌ها به كار رفته مى‌توان ديوارى به ارتفاع دو متر و پهناى نيم متر سه بار دور كره زمين كشيد.. در پروژه نخل جبل على 2400 آپارتمان و ويلا، 50‌‌هتل، چندين رستوران و سينما و فضايى براى اقامت 5000 نفر وجود دارد كه در واقع هر كدام از اين نخل‌ها را به شكل يك جزيره توريستى و اقامتى لوكس درآورده و حجم تبليغات اطراف آن نيز چنان بالا بوده كه به عنوان مثال در عرض 5 روز نخست از فاز اول نخل جبل على تمام فضاى قابل فروش آن به ارزش 13 ميليارد درهم به فروش رسيده است.

برج دبى كه مرتفع ترين برج جهان به حساب مى‌آيد نمونه ديگرى از نمادهايى است كه اعراب حاكم دبى مى‌خواهند آن را نشانه‌اى از شهر خود سازند (نقشى كه هم اكنون هتل 7 ستاره برج العرب و تنها هتل هفت ستاره جهان براى دبى ايفا مى‌كند). برج دبى مجموعه‌اى از چندين پروژه كنار يكديگر است كه در جنوب اين شهر (بر خلاف تصور جنوب اين شهر متمول نشين‌تر است) قرار دارد. هنوز از ارتفاع اين برج اطلاعات دقيقى منتشر نشده و گفته مى‌شود اعلام ارتفاع آن نيز يك سورپرايز خبرى خواهد بود كه احتمالا بنابرمعمول به شكل ويژه‌اى اعلام خواهد شد. برج دبى در كنار خود يك هتل بزرگ، يك درياچه، يك پارك و چندين محل اقامتى به همراه بزرگترين مجتمع فروشگاهى جهان را جاى خواهد داد. برج دبى در منطقه‌اى قرار دارد كه اگر شب هنگام از دبى به سمت آن حركت كنيم، روى خط ساحلى مجموعه اى عظيم از برج‌هايى در حال ساخت را مى‌توان ديد كه همچون فرودگاه اين شهر بى وقفه در حال ساخت است و اين نشان از عجول بودن اماراتى‌ها در افتتاح پروژه‌هاى خود دارد.

اين برج به گونه‌اى ساخته مى‌شود كه نگريستن به آن از نقاط مختلف شهر شكل متفاوتى را به بيننده منتقل مى‌كند. ايده ساخت اين برج از يك گل به نام Hymenocallis الهام گرفته شده كه در دبى و برخى كشورهاى ديگر مثل هند ديده مى‌شود. حالا از سايت اختصاصى آن مى‌توان از هم اكنون اتاق‌هاى اقامتى و يا دفاتر كارى را انتخاب و خريدارى كرد.

خارجى‌ها پشت پروژه‌ها

اگرچه هنگامى‌كه صحبت از دبى و پروژه‌ها و مراكز بزرگ آن به ميان مى‌آيد اعراب صاحب آن پاپيش مى‌گذارند، مصاحبه مى‌كنند و پرزنت ارائه مى‌دهند. اما همگان مى‌دانند كه پشت تمامى‌ كارهاى اين كشور پاى خارجى‌ها وسط است. براى كشورى كه تا 29 سال قبل مستعمره انگليس بوده هنوز هم بسيارى از امور بدون مشورت و احتمالا تفكر مديريتى انگليسى‌ها و ديگر كشورهاى پيشرفته پيش نمى‌رود. هيات مديره شركت امار (Emmar) يكى از غول‌هاى ساختمانى اين كشور تقريبا وابسته به صنعت ساختمان تماما عرب و تقريبا همه از اعضاى دولت هستند. اما وقتى پاى پروژه اى مثل برج دبى و يا نخل (كه توسط اين شركت انجام مى‌شود) به ميان مى‌آيد شركت‌هاى خارجى مشاور زيادى به اين شهر سرازير مى‌شوند.

وضعيت فرهنگى و اجتماعى دبى نيز كمك فراوانى كرده تا سرمايه‌گذارى‌هاى زيادى در اين پهنه خشك جذب شوند. تقريبا هيچ فروشگاه و يا تاكسى را نمى‌توان يافت كه راديوهاى موسيقى و اخبارى را به زبان انگليسى پخش نكند، مردم – حتى اعراب – بيشتر با هم به زبان انگليسى حرف مى‌زنند و تقريبا همه شركت‌هاى معروف از غذا و پوشاك گرفته تا لوازم الكترونيكى و كامپيوترى در دبى نمايندگى دارند. سينماهاى اين شهر اغلب فيلم‌هاى آريكايى و بازيرنويس عربى نمايش مى‌دهند و محصولات سرگرم كننده و ديجيتالى روز دنيا بلافاصله در بازارهاى اين شهر توزيع مى‌شود.
دبي همچنين شايد از معدود شهرهاي جهان اسلام باشد كه در هتل‌ها و برخي مراكز فروشگاهي آن نوشيدني‌هاي الكلي عرضه مي‌شود و در مورد فحشا نيز در آن سخت گيري چنداني به عمل نمي‌آيد. نيروي كار ارزاني كه به خصوص از شرق آسيا و از كشورهايي مثل هند و فيليپين ،تايلند، سنگاپور و سپس پاكستان و ايران و عراق به اين شهر مي‌آيند عملا اعراب را خانه نشين كرده‌اند و با حقوق بسيار پايين چرخه‌هاي فيزيكي اين شهر در حال ساخت و افتتاح را مي‌چرخانند. در اين ميا نيروي كار اروپايي (خصوصا انگليسي) از برتري‌هاي محسوسي (به لحاظ حقوق و جايگاه كاري) برخوردار است به طوري كه داشتن پاسپورت اروپايي براي استخدام در بسياري از شركت‌هاي حاضر در دبي كافي است.

اول تبليغ‌

تبليغ براي دبي بيشتر از هر چيز ديگر ارزش دارد. شايد از همين روست كه بهترين چاپخانه‌هاي خاورميانه در اين شهر قرار دارند و كيفيت مجلات و روزنامه‌هاي منتشر شده در آن با كيفيت بسياري از مجلات معتبر دنيا (حداقل از نظر چاپ) برابري مي‌كند. حضور كوتاه مدت هر شخصيت مشهوري فرصتي عالي براي تبليغ است كه سيستم تبليغاتي اين كشور آن را از دست نمي‌دهد. يك ماه قبل حضور چندساعته مايكل جكسون در برج العرب و ابراز رضايت وي از فرود هليكوپتر بر بام اين هتل به تيتر يك روزنامه‌هاي دبي تبديل شد، مشابه چنين تبليغاتي را در بسياري ديگر از وقايع اين شهر مي‌توان يافت. نمايشگاه كامپيوتر جيتكس كه امسال بيست و پنجمين سالگرد خود را در دبي جشن گرفت و به نوعي مهم‌ترين رويداد آي‌تي منطقه معرفي شد، جايگاه خود را بيشتر بر اساس تبليغات حفظ كرده است. افتتاح دو ماه قبل مجتمع فروشگاهي ابن بطوطه همچون افتتاح بزرگ‌ترين مجمع فروشگاهي جهان با نام فروشگاه امارات نيز در همين راستا مورد استفاده تبليغي قرار مي‌گيرند. ابن‌بطوطه كه يك مجتمع فروشگاهي بسيار بزرگ است، چندين دروازه دارد كه هر كدام به نام يك كشور و با كالاها و معماري آن كشور ساخته شده‌اند كه از جمله آنها مي‌توان به دروازه ايران اشاره كرد. فروشگاه امارات نيز كه هفته قبل افتتاح شد آنقدر بزرگ است كه گفته مي‌شود اندازه آن با 76 زمين فوتبال برابري مي‌كند. اين دومي‌ به تنهايي 10هزار نفر را فقط به عنوان كارگر در خود جاي داده است.

آرام يا آرامش روي آتش‌

دبي سعي مي‌كند خود را شهري آزاد و با مردماني برابر معرفي كند.با اين احوال و به‌رغم همه آزادي‌هايي كه به رخ مسافران و بازديد كنندگان كشيده مي‌شود، روزنامه‌ها و رسانه‌هاي امارات از درج كوچكترين انتقادي در مورد بخش سياسي كشور و حاكمان آن منع شده اند. در زمان مرگ شيخ زايد هيچ رسانه‌اي حق انتشار خبر مرگ وي را تا يك هفته نداشت تا احيانا خبر اختلاف بين حاكمان بر سر آينده امارات به بيرون درز نكند، به اين ترتيب و به‌رغم اين آزادي‌ها هيچ‌گونه اختلافي ميان حاكمان هفت امارت به بخش عمومي‌ جامعه منتقل نمي‌شود و شكل قبيله‌اي و طايفه‌اي نيز هنوز بر بسياري از بخش‌هاي دولتي و حكومتي اين كشور حاكم است. حتي در اين شهر نسبتا مدرن كه سرمايه‌گذاري در آن با ريسك بسيار كم و حمايت بسيار زيادي صورت مي‌گيرد، سرمايه‌گذاري و مالكيت بدون حضور و سهم خواهي 51درصدي يك تبعه اين كشور مكن نيست و در مقايسه مختلف يك عرب مقيم دبي در بسياري از محاكم و جرايم وضعيت برتري محسوسي نسبت به تبعه‌هاي ديگر كشورها دارد.

با اين حال دبي به‌رغم چهره امن و آرام خود خالي از ناهنجاري نيست. چند روز قبل در جريان يك نزاع در داخل اتوبوس كارگران (كه بي شباهت به اتوبوس‌هاي زندان در ايران نيست) يك نفر كشته و بيست نفر مجروح شدند. اين سومين حادثه از اين دست طي سه روز قبل بود. هفته پيش نيز دو كارگر زن فيليپيني پس از آنكه از طرف مدير عرب فروشگاه خود مورد تعرض قرار گرفتند به دليل مشكلات جسمي‌به كشورشان بازگردانده شدند.

چنين خبرهايي عمدتا در پشت تبليغات لوكس و رنگين م مي‌شود، در شهري كه آسمان خراش‌ها سرها را به سمت بالا برمي‌گرداند، نگاه‌هاي پاييني چندان معمول نيست.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا