تکنولوژی

چرا استفاده از فرآيند RUP در پروژه‌هاى نرم‌افزارى لازم است؟

نام نویسنده: حميد مشرف

همكاران سيستم – هدف هر پروژه‌ى نرم‌افزارى رسيدن به سيستمى است که کيفيت مناسب و کارآيى لازم را براى کاربران به دنبال داشته باشد. نگه‌دارى و پشتيبانى آن آسان باشد و در شرايط سخت و دشوار و زير فشارهاى گوناگون دچار مشکل نشود.

فرآيندها و روش‌هاى مهندسى نرم‌افزار با انگيزه‌ى رسيدن به اهداف بالا و از طريق بررسى و تحليل ساز و کار صدها پروژه‌ى نرم‌افزارى در اندازه‌ها و انواع مختلف و نتايج به دست آمده از آن‌ها به وجود آمده‌اند. امروزه لزوم داشتن روش و استانداردهايى براى توليد و توسعه‌ى نرم‌افزار بر کسى پوشيده نيست. نوين‌ترين فرآيند توليد و توسعه‌ى نرم‌افزار که مى‌تواند تنوع گسترده‌اى از پروژه‌هاى نرم‌افزارى را پوشش دهد RUP يا همان Rational Unified Process است که توسط برجسته‌ترين مهندسان و دانشمندان اين رشته در دهه‌ى 90 ميلادى ارايه شده است.

در اختيار نداشن نقشه‌ى راه هميشه مى‌تواند به گمراهى بينجامد. اولين گام در رسيدن به يک محصول نرم‌افزارى مطلوب با ويژگى‌هايى که در بالا به صورت کلى و تيتروار به آن اشاره شد، داشتن فرآيند خوش‌تعريفى (Well Define) متناسب با شرايط خاص پروژه است. فرآيندى که در آن به درستى و دقت و وضوح تعريف مى‌شود که چه فعاليت‌هايى بايد انجام شود، چه فرآورده‌هايى بايد توليد شود، چه تصميماتى و در چه لحظاتى بايد گرفته شود و در نهايت تيم چه‌گونه سازمان يابد تا بتواند در قالب زمان و بودجه‌ى معينى نرم‌افزار خواسته شده را با مشخصات کيفى مناسب توليد كند. نرم‌افزارى که ارزش افزوده‌ى آن براى استفاده کنند يا سفارش دهنده به وضوح روشن باشد. به علاوه همين فرآيند بايد معين کند که از چه کارهايى بايد پرهيز کرد.

روند كار براى هر تيم نرم‌افزارى بسته به نوع و اندازه‌ى نرم‌افزار توليدى، فرهنگ حاكم بر فضاى تيم و سازمانى که تيم به آن وابسته است، متفاوت است، RUP علاوه بر تمامى امکانات خود، ابزارى است که مى‌توان با آن فرآيند جديدى را منطبق با مشخصات يک پروژه مشخص توليد کرد. توليد فرآيند مناسب هميشه به تجربه و دانش و شناخت محيط و پروژه نيازمند است. راهبرى پروژه‌ها نيز به ويژه در شرايطى که نيازها تغيير مى‌کنند و يا پيچيدگى‌هاى فراوانى سر راه وجود دارد، نيازمند تجربه‌ى مکفى است.

افزون بر اين پس از تعريف و تعيين فرآيند يا نقشه‌ى راه لازم است که به طور مرتب پيش‌رفت پروژه از دو ديدگاه نظارت و بازرسى و يا به اصطلاح مميزى شود.

تطبيق مسير پيموده شده با استاندارد طراحى شده و ارزيابى آن ارزش محصول توليد شده در هر مرحله تعريف استانداردها و الگوها و روش‌ها به تنهايى کافى نيست، کنترل و بازبينى مداوم مسير پيموده شده نيز لازم است تا قطار پروژه را روى ريل اصلى خود نگه‌دارد و به مقصد برساند. طبيعى است که آن‌چه گفته شد نه به معناى لزوم تشريفات فراوان و غير ضرورى است. همان‌طور که پيش از اين نيز اشاره شد، نکته‌‍‌ى مهم آن است که تشريفات فرآيند و ارزيابى آن بسته به شرايط يک پروژه، اندازه و پيچيدگى و گستردگى تيم بسيار متفاوت است. روشن است كه در يک پروژه‌ى کوچک تشريفات کم‌ترى لازم است. هر چند روح کلى کار بايد حفظ شود و کنترل‌هاى ويژه‌اى وجود داشته باشند.

هر پروژه به طور معمول با ارايه‌ى طرح پروژه (Project Plan) آغاز مى‌شود. اين طرح دربرگيرنده‌ى سازمان، اهداف و بودجه، برآوردهاى زمانى و هزينه‌اى، فازبندى و تعيين اهداف هر فاز از پروژه است. حتا در پروژه‌هاى بسيار کوچک هم چنين طرحى – هرچند به صورت غيررسمى- وجود دارد. با اين همه لزوم وجود اين طرح در پروژه‌هاى بزرگ بسيار بيش‌تر احساس مى‌شود.


طرح کيفيت پروژه و مشتمل بر راهکارها و سازمان کنترلى پروژه است و در آن نحوه و چگونگى کنترل‌هاى لازم به منظور تامين اعتبار و درستى کار انجام شده تعريف مى‌شود. اين طرح از جمله شامل چگونگى نظارت و بازبينى داخلى و خارجى است و در صورتى که به درستى پى‌گيرى شود مى‌تواند کيفيت پروژه را تا حد قابل قبولى بالا ببرد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا