علوم ارتباطات در ايران و سير تحولات آن:
ایران و جامعه اطلاعاتی – اين مصاحبه فصلى از کتاب «توسعه و نوسازى علوم انسانى ايران از ايده تا عمل» است که به زودى از سوى پژوهشکده مطالعات فرهنگى و اجتماعى وزارت علوم، حقيقات و فناورى منتشر خواهد شد.
آقاى دكتر معتمدنژاد، از اينكه درخواست ما را براى مصاحبه پذيرفتيد، بسيار سپاسگزارم. هدف ما از اين مصاحبه، دريافت مسائل و مشكلات “توسعه تحقيقات علوم انسانى” است، اما خواهيم كوشيد تا اين بحث را در سايهى تاريخچه و پيشرفت رشتهى علوم ارتباطات اجتماعى كه يكى از رشتههاى زيرمجموعهى علوم اجتماعى و انسانى كشور محسوب مىشود، پى بگيريم. حضرتعالى به عنوان يكى از كسانى كه جزو بنيانگذاران اين رشته در كشور محسوب مىشويد، اين رشته را تا چه حد بخشى از علوم انسانى و اجتماعى مىدانيد؟ و فكر مىكنيد علوم ارتباطات در اين طبقهبندى در كجا قرار مىگيرد؟
فكر مىكنم تجربه ايران در اين زمينه، تجربهاى خاص است. ما در اصل، کار را با آموزش روزنامهنگارى شروع کرده ايم. اما اگر بخواهيم دقيق تر بگوئيم، قبل از اينكه آموزش روزنامهنگارى در ايران شروع بشود، وزارت پست و تلگراف و تلفن در دوران رضاشاه دورههايى تشكيل داده بود تا عدهاى از كاركنان اين وزارتخانه، براى کسب برخى توانايى هاى فنى، در آن دورهها آمادگى پيدا کنند. بدين ترتيب آموزش تخصصى در زمينه ارتباطات، اگر چه ما معتقديم كه از روزنامهنگارى شروع شده است، اما اگر دقيقتر بررسى کنيم، به آموزش هاى ارائه شده به کارکنان وزارت پست و تلراف باز مى گردد. خوب آنها براى تأمين نيازهاى خودشان، آموزش هاى فنى را به كار مىبردند. اما آموزش روزنامهنگارى در سالهاى آخر سلطنت رضاشاه، از طريق يكى از كميسيونهاى سازمان پرورش افكار، اجرا شد. سازمان پرورش افكار در سال 1317، اين دوره را راه انداخته و در دانشگاه تهران تشكيل داد و عدهاى از استادان آن زمان، نويسندگان و محققانى مانند محمد حجازى، سعيد نفيسى و عبدالرحمان فرامرزى در آنجا تدريس مىكردند. هدف از اين گونه آموزش ها که با ورود راديو به ايران و گسترش آن نيز همزمان بود، بيشتر جنبهى کارکرد در تبليغات حكومت را داشت. بدينترتيب، مىتوان گفت كه آموزش روزنامهنگارى، در دورهى رضاشاه شروع شد. اين تجربه اى بود كه البته با پايان دوره سلطنت رضاشاه پايان يافت.
بار ديگر پس از سال 1332 كه كودتاى ۲۸ مرداد صورت گرفته بود، تلاش شد تا دورهى آموزش روزنامهنگارى ايجاد بشود، براى اولين بار در همين دوره است كه آمريكائيها كه پس از کودتا در ايران نفوذ كرده بودند و از طريق اصل چهار،کمک هاى مختلفى در اختيار ايران مى گذاشتند، براى توسعه نفوذ خودشان به ايجاد كلاسهاى آزاد روزنامهنگارى اقدام كردند. در اين دوره، دانشگاه ديگر محيط خيلى ساكتى شده بود و فعاليت سياسى در آن وجود نداشت. آمريکايى ها در آن دوره ى سکوت دانشگاه، كلاس هاى خبرنگارى يا روزنامهنگارى داير كردند و خيلى از كادرها و تحريريههاى روزنامههاى وقت را آنجا آوردند و برايشان درس گذاشتند. اين ماجرا تا مدتى ادامه پيدا کرد تا اينكه در اين ميان مدير وقت روزنامه كيهان، دكتر مصباحزاده كه خودش استاد دانشکده ى حقوق بود، با ملاحظه اينكه آمريكائيها اين كار را شروع كرده اند، تصميم گرفت تا در خود دانشگاه تهران يك دوره ليسانس روزنامهنگارى تأسيس بشود.
جالب اين بود كه اين ها فكر كردند كه اين دوره را در دانشكدهاى به نام دانشكده علوم اجتماعى بنيانگذارى کنند. پيشنهاد و برنامه ريزى رشته روزنامهنگارى در دانشكده علوم اجتماعى ـ ك هنوز تأسيس نشده بود ـ از دانشگاه حقوق آمد و در شوراى دانشگاه در سال ۱۳۴۱ تصويب شد. در اينجا دكتر مصباح زاده تصميم گرفت كه براى پيدا كردن كسانى كه بتوانند اين رشته را تدريس کنند به کشورهاى اروپايى سفر کند تا اگر ايرانيانى پيدا كرد كه در اين رشته وارد باشند، از آنان دعوت كند كه به ايران بيايند و اگر بتواند استاد خارجى دعوت بكند. بدين ترتيب، ايشان سفرى به آمريكا و اروپا انجام دادند. در اين سفر متوجه مى شود که اين رويکرد به جايى نمى رسد. از يک طرف هيچ ايرانى نبوده كه اين رشته را خوانده باشد، از سوى ديگر اگر کسانى که از كشورهاى اروپايى و آمريكايى هم مى آمدند، گفتار آن ها در کلاس ها بايد به فارسى ترجمه مى شد. آن طورى كه تجربه آمريكايى ها در آن سال ها نشان مى داد، اين کار خيلى با زحمت انجام مىشد. در كلاس ها مدرس آمريكايى حرف مىزد و بعد كسى آن را ترجمه مىكرد و آن ارتباط لازم در كلاس بين استاد و شاگرد انجام نمىشد. در اينجا دکتر مصباح زاده تصميم مى گيرد که اين كار را رها كند و براى موقعيت بهترى تلاش کند.
در اين دوران، آمريكائى ها آن كلاس ها را ادامه مىدادند، اما از دانشکده ى هنر خارج شده بودند و به خيابان انقلاب، روبروى لاله زار به يكى از ساختمان هاى دانشگاه تهران که دبيرخانه دانشگاه تهران بود و سازمان مركزى کنونى دانشگاه تهرا جاى آن را گرفته است، رفته بودند. آن جا يك طبقه را گرفته بودند و كلاس ها را آنجا ادامه مىدادند، در سال 1337 و 38 دكتر مصباح زاده به فكر ايجاد دانشكده روزنامهنگارى در خود دانشگاه تهران افتاد و به همين جهت تصميم گرفت كه عدهاى را از همكارانش را در روزنامه كيهان براى ادامه ى تحقيق در روزنامه نگارى، به خارج از کشور بفرستد.
ادامه اين مصاحبه را در سايت ايران و جامعه اطلاعاتی بخوانيد (کليک کنيد)