وبلاگ نویسی افغان ها
نام نویسنده: جعفر عطايى – روزنامه نگار افغان در بریتانیا
بی بی سی – يک ضرب المثل فارسى مى گويد که از کوزه همو تراود که در اوست”. وبلاگنويسى افغانها هم جدا از اوضاع عمومى افغانستان و مردمانش قابل بحث و بررسى نيست.
اوضاع رسانه ها و مطبوعات در افغانستان جنگزده و يا در حال برآمدن از جنگ، در شرايط دشوارى قرار دارد. اگر موقعيت آن با کشور همسايه و همزبان افغانستان، ايران، مقايسه شود، تفاوت ها بسيار فاحش است و واقعت اوضاع بيشتر نمايان مى شود. مثلا گفته مى شود که در ميان ايرانى ها در حدود شصت هزار وبلاگ در موضوعات گوناگون وجود دارد. در حالى که تعداد وبلاگ افغانستانى ها از صد و پنجاه وبلاگ در چند موضوع محدود تجاوز نمى کند. البته ، همين تفاوت فاحش را در عرصه هاى روزنامه نگارى ، سينما ، برنامه هاى صدا و سيما و جزآن نيز مى توان به وضوح مشاهده کرد.
اگر به وبلاگنويسى افغانستان درسطح خودش توجه شود، مى توان ادعا کرد که در مدت کوتاهى جايگاه بلندى يافته است. وبلاگنويسى با توجه به امکانات محدود افغانستانها توانسته است هويت مشخص خود را در ميان ديگر رسانه هاى مردم آن ديار پيدا کند. امرز وبلاگ نويسان و وبلاگ خوانان افغانستانى مجموعه اى قابل توجه است که در اقصى نقاط جهان حضور دارند.
وبلاگ نشريه مهاجران
غالبا وبلاگ نويسان افغانستان صنفى آواره و مهاجر هستند که هر کدام در گوشه اى از جهان رفته اند تا جان به سلامت برند. در سوى ديگر، کسانى که در افغانستان مانده اند به ندرت به امکانات رايانه اى و اينترنتى دسترسى دارند و از اين طرق نمى توانند کارى نمايند.
آوارگى وبلاگ نويسان افغانستان در نام و عنوان وبلاگ هاى بسيارى انعکاس يافته است. خاصيت آوارگى و مهاجرت وبلاگ نويس ها باعث شده است که براى بسيارى از کسانى که هنوز دنبال آثار خودى و يا د پى رسانيدن آثار خود به خودى ها هستند، وبلاگ پايدارترين، عمومى ترين، وسيع ترين، ارزان ترين و قابل دسترس ترين رسانه مهاجرين افغانستان باشد.
در کنار اين، آثار بسيارى از وبلاگ نويس ها از همين طريق به نشريات و خوانندگان داخل افغانستان راه مى يابد و ناشدنى هاى بسيارى از اين طريق ممکن شده است. گذشته از تمام اينها، وبلاگنويسى پناهگاه مهاجرانى است که براى نوشتن و گفتن و در بسيارى موارد درد دل کردن جاى و امکانات ديگرى ندارند.
نکته جالب ديگر هم اينکه با توجه به شرايط خاص افغانستان و امکانات بسيار محدود رايانه اى و اينترنتى در آن، خوانندگان وبلاگ ها هم عموما مهاجران خارج از کشورند، مهاجرانى که از آمريکا و اروپا گرفته تا ايران، پاکستان و ديگر کشورها پراکنده اند. شايد بتوان ادعا کرد که درصد بيشتر خوانندگان وبلاگ ها و ديگر نشريات اينترنتى، افغانهاى مقيم کشورهاى غربى مى باشند که اين هم دلايل خاص خود را دارد.
البته ناگفته نماند که چند وبلاگى و جمع قابل توجه خوانندگان هم در داخل افغانستان هستند که به نظر مى رسد هر روز بر تعداد شان افزوده مى شود.
وبلاگ هاى افغانها: ادبيات و سياست
برخلاف بسيارى از وبلاگ نويسان ديگر کشورها ، وبلاگ نويسان افغانستان به موضوعات محدودى مى پردازند و صاحبان وبلاگ ها هم از اقشار مشخصى ز مردم افغانستان نمايندگى مى کنند.
شعر و شاعران، هويت سازان برجسته وبلاگ نويسى افغانستان شده اند. اين جنبه از وبلاگ افغانها چنان برجسته است که در اولين برخورد، عناوين شاعرانه آنان جلب توجه مى کند. گفتنى ديگر اين قسمت، وبلاگ شاعران نامدار افغانستان است. از جمله آنان مى توان به وبلاگ محمد کاظم کاظمى، ابوطالب مظفرى، سميع حامد ، غزل امروز افغانستان و شريف سعيدى اشاره کرد.
وبلاگ کاظم کاظمى يکى از پربارترين وبلاگ هاى ادبى افغانستان است که در آن به نقد شعر، شعر خود شاعر ، معرفى آثار ادبى ديگران و مسائل ادبى پرداخته مى شود. اين وبلاگ يکى از وبلاگ هاى برجسته و منحصر به فرد ادبى افغانستان است که در نزد فارسى زبانان غير افغانها نيز شناخته شده است.
در کل به نظر مى رسد که شعر پرورى و شاعر ستايى افغانها در ميدان وبلاگ هم چون ديگر نشريات تصوير غالب باشد. شايد اين به خاطر عقب مانى عرصه هاى هنرى مدرن از قبيل سينما در افغانستان است که تا هنوز شعر، اغلب استعداد هاى هنرى اين کشور را به خود مشغول مى دارد و شايد هم ريشه بسيار ديرينه شاعرى در ميان فارسى زبانان و جايگاه والاى سنتى آن در جامعه افغانستان در اين غلبه دخيل باشد.
بعد از شاعرى ، چشمگير ترين موضوعى که در وبلاگ ها به بحث گرفته مى شود ، امور سياسى است. وبلاگنويسى افغانستان هم چون ديگر جنبه هاى زندگى مردمان آن ديار، بسيار سياست زده است و ديگر موضوعات کمتر مورد توجه قرار مى گيرد. سياست زدگى بيش از حد اين عرصه، باعث شده است که وبلاگ ها، بيشتر ميدان زور آزمايى برداشت هاى گوناگون سياسى شود.
دموکراسى خواهى، تنوع طلبى سياسى، فرهنگى و زبانى و نقد جريان هاى سياسى از ديدگاه هاى گوناگون در نوشته هاى بسيارى ها به چشم مى خورد و احساس مى شود که از تب و تاب هاى ايدئولوژيک سال هاى پيشين به مقدار بسيارى کاسته شده است.
در کنار پراکندگى ها و تفاوت هاى مشهود و برجسته در ميان وبلاگ هاى مختلف، رشد روز افزون نوعى همگرايى و همسويى ميان بعضى دسته ها محسوس است. با اين وجود هنوز مرزبندى ها و دسته بندى هاى سياسى و قومى در نوشته ها و تحليل ها قابل درک و نمايان است.
نقد عريان جريان هاى سياسى و عملکرد رهبران هم از موضوعات مطرح وبلاگ هاى سياسى است. در اين قسمت شايد وبلاگ نويسانى چند بيش از هر موضوع ديگرى پيشرو و پرکار بوده اند.
تنش داوامدار افغانستان و وبلاگ نويسان
بحران دوامدار افغانستان به تمام لايه ها و طبقات جامعه تاثير گذاشته و تا به اعماق سرايت کرده است. بر همين اساس، وبلاگنويسى افغانها هم نمودى از اوضاع بحرانى کشورشان شده مى تواند.
معمولا يکى از بخش هاى وبلاگ، بخشى است که به نظر خوانندگان اختصاص دارد. در بعضى موارد، بخش نظرات خوانندگان به اندازه متن وبلاگ مهم و خواندنى است. از اولين روز ها، بخش نظرات خوانندگان بعضى وبلاگ هاى افغانها ميدان جنگ و تنش بود. اين نزاع ها از اتهامات و دشنام زنى هاى کوچه و بازارى تا استدلال و به چالش گرفتن هاى جدى همديگر نوسان داشت و دارد.
بحث و نقد شايد يکى از بهترين شيوه هاى دموکراتيزه کردن تصادم ها و تفاوت ها باشد. اما از آنجايى که هميشه به صورت راست و درست انجام نمى شود و در مواردى به اتهامات و سخن هاى ناروا مى کشد، اينک هر روز به جمع وبلاگ هايى که بخش نظرات خوانندگان را حذف مى کنند افزوده مى شود. وبلاگ هايى که يک طرفه شده اد و بخش نظرات خوانندگان ندارند مى توانند شاهد مثال هاى روشن اين ادعا شوند که تنش و بحران، به وبلاگنويسى افغانستان هم رسيده است و آن هم به حدى که بسيارى ها را از بحث و تبادل نظر محروم کرده است.
مهمترين عامل درشتى و پرخاشگرى ويرانگر عده اى شايد انگشت شمار، استفاده آنان از نام هاى مستعار است، پوششى که براى آنان فرصت هر نوع شيوه گفتن را فراهم مى کند.
پرشين بلاگ و وبلاگ هاى افغانستانى
خاستگاه وبلاگنويس ها هم چون موضوع وبلاگ ها محدوديت هايى دارد. به نظر مى رسد که بيشتر وبلاگ نويس ها، فارسى زبانان مهاجر افغانستان و به طور عمده از ميان دو قوم هزاره و تاجيک اشند.
علت اصلى محدوديت وبلاگنويسى به کتله هاى خاص، در کنار علل ديگر، فراوانى و فراهم بودن امکانات فنى زبان فارسى در برنامه رايانه ها و اينترنت است. همزبانى فارسى زبانان افغانستان با ايرانى ها باعث شده است که آنان از امکانات وسيع زبانى که توسط ايرانى ها و يا براى ايرانى ها توسط مراکز خدمات اينترنتى فراهم مى شود، بهره مند شوند.
مجامعى چون « پرشن بلاگ » که معروف ترين مجمع وبلاگنويسان فارسى زبان مى باشد، در جاى دادن و همکارى با وبلاگنويسان افغانستان بسيار سخى بوده اند و حتى در همين راستا ليست جداگانه اى از وبلاگ هاى افغانها در « پرشن بلاگ » ايجاد شده است که د يافتن و ارتباط درونى وبلاگ هاى افغانستانى بسيار مفيد است. اين گونه همکارى ها ، پاى سنگ مجمعى است که کم کم وبلاگ هاى افغانها را جان و ميدان داده است.
وبلاگ هاى زنان
در آخر خوب است تا يادى از چند وبلاگى شود که توسط زنان نوشته مى شود. در اين وبلاگ ها در کنار ديگر خصوصيات وبلاگ نويسى افغانها، نوعى زنانگى قلم محسوس است. در قسمت وبلاگ زنان افغانستان يک نکته جالب توجه، حضور خانم زينت نور است که وبلاگ چند نويسنده نامور وبلاگستان را طراحى کرده است و خود چند وبلاگ شعر دارد.
شاعره معروف افغانستان ، ليلا صراحت روشنى که چندى قبل در مهاجرت در هالند درگذشت از ديگر وبلاگنويسان زن افغانستان بود که گويا تا هنوز وبلاگش به يادگار مانده است. حضور زنان شاعر و نويسنده ، وبلاگ نويسى را از مردسالارى معمول افغانستان، دورتر مى نمايد.
با آمدن تغييرات و بهبودى اوضاع آموزشى در داخل افغانستان ، انتظار مى رود که وبلاگ نويسى هم مورد استقبال بيشتر واقع شود .