تکنولوژی

بررسى پديده وبلاگ ها و روانشناسى خودمانى

نام نویسنده: حسن بشير

شرق – تاريخچه وبلاگ هر چه باشد و از هر زمانى اين حركت آغاز شده است، گرچه در حد خود مهم اما نمى تواند به اندازه آنچه تاكنون انجام داده و در اين زمينه به آن دسترسى پيدا كرده، اهميت داشته باشد. وبلاگ يك فضاى مجازى تر در عالم مجازى اينترنت است. اما اين فضا بخشى از فضاى بزرگترى است كه همه در آن نفس مى كشند و يا در حقيقت حركت مى كنند و جايگاه خود را در اين فضا تعيين مى كنند.

اين فضا، گرچه حجم و شكل آن توسط افراد انتخاب مى شود و حياط خلوت آنان تلقى مى شود، ولى به هيچ وجه يك فضاى «شخصى» به مفهوم عدم دسترسى كامل ديگران به آن نيست. بخشى از فضايى است كه همگان از آن استفاده مى كنند. از طرف ديگر محتواى اين فضا، هر چه باشد، نيز كاملاً شخصى نيست. شاد به علت اينكه مى توان در اين فضا آزادانه حركت كرد و هر چه خواست طراحى كرد نوعى از «فرديت» و «شخصى بودن» به معناى يك محصول «شخصى» كه به ديگران ارتباطى ندارد، از آن استنباط كرد. اما به علت اينكه اين فضا براى ديگران نيز قابل دسترسى بوده و امكان ديدن و بهره بردارى كردن از آن دارند، از نوعى «عموميت» يا «همگانى بودن» برخوردار است.

اگر تعريف انسان به عنوان «حيوان ناطق» را كمى ابتدايى و يا قديمى بدانيم تعريف انسان «حيوان ارتباطى» را مى توان مناسبترين و يكى از جديدترين تعاريف مربوط به معرفى هويت انسان دانست. انسان است كه مى تواند ارتباط برقرار كند نه تنها با ديگران بلكه با محيط خود و حتى با محيط هاى فراتر از خود. هيچ موجود زمينى ديگرى از اين توانايى در اين سطح برخوردار نيست. شايد برخى از حيوانات بتوانند در فضاى محدودى و يا به علت حاكميت غرايز ويژه اى نوعى از ارتباط را با يكديگر نشان دهند، اما اين ارتباط كه معمولاً ميان حيوانات همنوع صورت مى گيرد از جنس و ماهيت ارتباطات حاكم بر انسان نيست.

از ديدگاه مادى، ارتباط انسان _ انسان مهم ترين نوع ارتباطات ممكن براى بشر است. اين اهميت از آنجا ناشى مى شود كه ارتباط مزبور مى تواند دوطرفه باشد. تاثير گذار باشد. به نتايج معلوم و مشخص و گاهى دور از انتظار منجر شود و بالاخره داراى بار منفى و يا مثبت باشد.جوامع كنونى به بركت گسترش همين نوع از ارتباطات است كه از جوامع گذشته كاملاً متفاوت گشته و مشخصه اصلى اين جوامع بنا به تعبير جيانى واتيمو جامعه شناس معاصر «ارتباطات عموميت يافته يا همگانى» است. اين عموميت با گسترش پديده وبلاگ ها مى رود تا به تحقق كامل در حوزه ارتباطات انسانى تبديل شود.

زبان به منزله مهم ترين عامل ارتباط انسان _ انسان در ايجاد زمينه هاى مناسب براى فعال كردن اين ارتباط نقش بسزايى دارد. با رشد و توسعه تكنولوژى، ابزار هاى گوناگونى براى شكل دادن به كيفيت استخدام زبان براى ايجاد روابط مختلف به وجود آمد. شكل گيرى بهره بردارى بهينه از زبان فراتر از سخن گفتن و ارتباط دوطرفه و رودررو شد. محصولات زبانى به عنوان ابزار «ارتباط» بيش از وسيله «تكلم» زمينه هاى رشد ارتباطات همه جانبه انسان با انسان هاى ديگر را فراهم كرد.

اينترنت، يكى از ابزار هاى مهم، و تا اين لحظه از زمان، آخرين وسيله مورد استفاده براى رشد و توسعه ارتباطات انسانى است كه توانسته محدوده زمان و مكان را درنوردد و فراتر از ارتباطات شخصى _ شخصى يا شخصى _ اشخاص پا در عرصه ارتباطات شخصى _ عمومى و يا حتى فراتر از آن عمومى _ عمومى بگذارد.

وبلاگ محصول رشد درونى ارتباطات در عالم اينترنت است. اين محصول، بازتاب تعامل انسان با فضاى مجازى اينترنت اس. اين تعامل اگر در آغاز جنبه نظامى يا اقتصادى داشت، هم اكنون از اين دو زمينه بسيار فراتر رفته و به فضايى براى به نمايش گذاشتن ابعاد فردى با تماميت ظرفيت خود در يك عرصه عمومى، تبديل شده است. تكنولوژى ارتباطات اگر توانست عرصه هاى جديدى در روابط انسان را فتح نمايد در عين حال زمينه ابراز وجودى انسان را نيز مهيا ساخته است. رسانه هايى همچون راديو و تلويزيون تنها بخشى از هويت انسانى را كه مى توانست براى ديگران عيان تر باشد به معرض نمايش گذاشتند. ولى اينترنت زمينه را براى عرضه كردن بسيارى از ابعاد درونى انسان آماده ساخت. اكنون انسان عصر ارتباطات مى تواند آزادانه تصورات و خفاياى زندگى درونى خود را در فضاى مجازى اينترنت بريزد و جهانى را از آن خبردار سازد. اين فضا به هر اندازه اى كه بتواند از اسرار جديد پر شود مى تواند مرتبطين جديدى را به خود جذب كند. گويى خلاقيت در خلوت نيز هم اكنون به عامل جذب انسان هايى كه در پى كنكاش در عالم درون اند را بيش از پيش به خود مشغول كرده است. انسان اين جهان مجازى، خلاقيت خود را محصولى مشترك و برخاسته از تعامل با عالم درونى انسان ها مى داند كه درصدد آن است كه ديگران را به حياط خلوت زندگى خود فراخواند و آنان را با خود آشنا سازد. اين آشنايى و ارتباط مى تواند نوعى بازگو كردن خود و در حقيقت كشف ديگرانى باشد كه مى توانند با وى (خود) زمينه اى از ارتباط، حتى در سطح يك «كليك كردن» كه مى توان آن را «سلام اينترنتى» خواند و انداختن يك نگاه ساده به اين حياط خلوت باشد. اوج تلاقى در اين زمينه زمانى اتفاق مى افتد كه سطح ارتباط از حالت يك طرفه به دوطرفه تبديل و پيامى از انسان هاى ديگر دريافت گردد.

استمرار اين ارتباط و تبديل آن به شخص _ عموم زمانى اتفاق مى افتد كه مسائل طرح شده در اين فضا توانسته باشد افراد زيادترى را به خود جذب و نوعى همخوانى و يكنواختى درونى را ميان آنان برقرار سازد. وبلاگ در اين مرحله به عرصه فعالى تبديل مى شود كه در آن بازيگران مختلف به جاى طرح مسائل «خارج از خود» ب «خودبيانى» با استفاده از شناخت روانشناسانه به وجود آمده از «ديگر خود» با ديگران مى پردازند. هر اندازه اين شناخت عميق تر شود، ارتباط فعال تر و سطح آن گسترده تر مى شود. در روانشناسى جديد، گفته مى شود كه بازگو كردن درون براى روانپزشك بهترين وسيله براى كشف نارسايى ها و پيدا كردن راه براى زدودن كاستى هاى روانى است. اصولاً طرح «ناخودآگاه» به صورت آگاهانه است كه مى تواند درمان ساز باشد. اين درمان به قول ژاك لاكان مى تواند تنها از طريق «گفتمان» و «گفت وگو» به دست آيد كه وبلاگ را مى توان يكى از بهترين بستر هاى غير سازماندهى شده گفتمان هاى پراكنده در جهان معاصر دانست كه مى توانند به يك «درمان عمومى» تبديل شوند.

يكى از مشكلات عصر جديد نبود گوش هاى كافى براى شنيدن صدا هاى درونى انسان است. صداهايى كه گاهى به گلوله اى تبديل مى شوند كه اگر نه ديگران، حداقل صاحب آن را مى توانند مورد هدف قرار دهند. اين صدا ها اگر در درون زندانى شوند در بهترين حالت، به دردهايى تبديل مى شوند كه مى توانند عملكرد انسان در زمينه هاى مختلف را تحت الشعاع قرار دهند. هر مقدار اين صدا ها بتوانند به فضايى دميده شوند كه در پژواكى هر چند محدود ايجاد كنند به دريچه اى تبديل مى شوند كه خانه درون را با فضاى بيرون مرتبط مى سازند و حالتى از روانشناسى خودآگاه كه محصول ريختن تصورات درون در فضاى بيرون آزاد است به وجود آورند كه گونه اى از «خود درمانى» است.

انسان عصر كنونى با بهره بردارى از فضاى مجازى ايجاد شده، ديگر نگران سانسور، محدوديت ها و يا برخورد از نوع ويژه نيست. او حتى مى تواند در فضاى به وجود آ مده با نامى ديگر و وجودى ناشناخته و ماسكى كه هر لحظه مى تواند تغيير يابد در اين فضا قدم بزند و خود را آشكار كند و يا ديگران را به شكار خود درآورد. در اين وضعيت، درون انسانى، آزادتر از هميشه، مى تواند عيان تر شود. در شرايط جديد دغدغه اى براى گفتن ناگفته ها نيست. شيوه خاصى براى به نمايش گذاشتن زواياى درونى وجود ندارد آزادى به معناى وسيع آن ورد آ زمايش قرار مى گيرد. كشفى از حجاب درون صورت مى گيرد كه تاكنون تجربه نشده است.

با گذشت زمان، وبلاگ ها در حال تبديل شدن به يك ضرورت هستند. ضرورتى براى آشنا كردن ديگران با خود. اين وضعيت تنها محصول تنهايى «انسان» و يا «جدايى» عملى وى از ديگران نيست كه خود در برخى از جوامع به ويژه غربى به يك مسئله جدى تبديل شده است، بلكه حتى در جوامع سنتى نيز محصول نبودن «گوش هاى شنوا» براى شنيدن فرياد ها و صدا هاى درونى انسان ها به ويژه جوان تر هاست. هر چه فاصله خارجى و ظاهرى انسان ها با يكديگر بيشتر مى شود، احساس ضرورت به ايجاد فضايى براى ارتباط درونى بيشتر مى شود.

شايد كشف ناخواسته وبلاگ ها و اين فضاى عظيم «خودگردان» براساس احساس ضرورتى بوده است كه ناشى از بحران كمبود ارتباطات خارجى انسان ها با يكديگر باشد كه اينچنين توانسته است در زمان كوتاهى به يك جريان همه گير تبديل شود.آثار اين ارتباط هر چه باشد، در نازل ترين صور آن نوعى «تخليه درونى» و تلاش در فعال كردن ويژگى انسان كه در مقوله «ارتباط» نهفته است، مى باشد. «موجود ارتباطى» را نمى توان از خاصيت ارتباط بازداشت. اگر چنين شود، ديگر آن انسان، بشر كنونى نيست، موجود ديگرى است كه نام ديگرى بايد بر آن گذاشت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا