تکنولوژی

چگونه لينوس توروالدز مدير بزرگترين طرح دسته جمعى در طول تاريخ شد

بخش مقاله آى تى ايران – توروالدز لينوس پا به دنيا ى خاكى نهاد كه بنيانگذار يك انقلاب باشد. پدر و مادر وى، از اعضاى اصلى دانشگاه Helsinki بودند. پدر او يكى از عضوهاى رسمى كمونيست بود كه براى انجام مطالعاتى، مدت يك سال به همراه خانواده‌ى خود به مسكو سفر كرده و توروالدوز 5 ساله را نيز با خود برد.
از خواندن بيوگرافى وى مى‌توان دريافت كه نخستين عشق توروالدوز يك دستگاه ويژه‌ى طراحى (QL)بوده است. او اين دستگاه را زمانى خريده كه دانشجوى علوم رايانه بوده است. QL كه يكى از اولين box هاى 32 بايتى بوده، مشوق و عامل انگيزش لينوس براى نوشتن برنامه‌ى لينوكس شده است. او براى رايانه‌ى شخصى خود به سيستم عاملى نياز داشته كه توانايى‌ هم‌چون Unix داشته اشد.
از آن‌جايى كه ادامه‌ى تحصيل رايگان بوده و اجبارى براى تمام كردن دوره‌ى دانشگاه در چهار سال وجود نداشته است، وى مصمم مى‌شود كه مدتى از ادامه‌ى تحصيل دست كشيده و تمام نيرو و ذهن خود را بر روى آفريدن سيستم عامل جديدى، متمركز كند.
در طول بهار و تابستان سال 1991، توروالدز بر روى هسته‌ى اوليه‌ى سيستم كار مى‌كرده است. او تقريبا در انزوا روزها را مى‌گذراند و به ندرت عامل محرك بيرونى، وى را مجبور به گشودن پرده‌ى سياهى مى‌كرده كه ورد نور خيره كننده را به اتاق او منع كرده بود. سرانجام در 17 فوريه‌ى سال 1991 او پيامى به Minix ارسال و اعلام كرد كه بخشى از برنامه‌ى وى در سايت دانشگاه، به صورت رايگان قابل استفاده است.

چند ماه پس از معرفى لينوكس، توروالدوز نامه‌يى دريافت كرد كه از او درخواست شده بود تا تدبيرى به كار برد كه لينوكس با سيستم‌هايى با حافظه‌هاى كمتر نيز كار كند. او براى پاسخ به اين تقاضا شبانه روز و حتا روز سال نو، بدون وقفه كار مى‌كرد. وى اين مشكل را برطرف كرده و بى درنگ پس از آن نامه‌هاى بسيارى از كاربران دريافت مى‌كرد كه آنان پيشنهادات خوبى به وى داده بودند كه ارزش و اعتبار برنامه را به شدت مى‌افزود. اين موفقيت زود هنگام، اعتماد به‌نفسى به مخترع جوان داد و او را بر آن داشت تا اجازه‌ى فروش لينوكس را صادر كند.
در سال 1997 تحليل‌گران فن‌آورى برآورد كردند كه دست كم سه ميليون رايانه در سراسر دنيا، از لينوكس استفاده مى‌كرده‌اند.
آن روزها زندگى خصوصى توروالدوز، محور اصلى بحث و گفت و گوى ديگران شده بود. او با يكى از دانشجويان خود ازدواج كرد و هنگامى‌كه همه با خبر شدند كه آنان منتظر به دنيا آمدن نخستين فرزند خود هستند، جامعه‌ى open source با دلى پر از شك و ترديد به آنان تبريك گفتند، چه آن كه اطمينان نداشتند كه توروالدوز بتواند در بين لينوكس و خانواده‌ى خود، تعادل ايجاد كند. او براى دومين بار، هنگامى‌كه شغل جديد خود را اعلام كرد، در ذهن همگان سوال‌هايى برانگيخت. توروالدز بر آن بود تا با Transmeta يكى از تراشه سازان Santa Clara كار كند. توروالدوز كه هميشه از سرما و زمستان‌هاى طولانى فنلاند نفرت داشت، فرصتى به دست آورده بود كه در دره‌ى آفتابى Silicon زندگى كند. توروالدوز زمانى به آن جا گام نهاد كه دنياى رايانه چشم به راه David جديدى براى ايستادن در برابر Goliath ، بود.

در سال 1999 شانس به او رو كرده و سهام توروالدوز از يك ميليون دلار به بيست ميليون دلار رسيد. پس از تفكر بسيار و خاطر پريشى از قضاوت مردم در باره‌ى وى، تمام سهام خود را فروخته و تمامى آن را براى بهبود خانه و خودروى خود خرج كرد و اميدوار بود كه هميشه در جايگاه مهندس، حقوق خوبى خواهد داشت و خرج كردن پولش در اين راه، اشتباه نبوده است.
قدردانى‌هاى انجام شده از مدير نيك‌خواه لينوكس و راز موفقيت وى از توانايى‌ در زمينه‌ى فن‌آورى نبوده و بايد آن را نتيجه‌ى شخصيت آرامش بخش وى دانست.
يكى از مديران ارشد مايكروسافت، بى ترديد، لينوكس را به عنوان رقيب اصلى معرفى كرده است. گذشت زمان همبستگى بسيارى در قيمت سهام شركت و قدرتى كه با آن شركت لينوكس را پذيرفته است وجود دارد. Oracle, IBM و Intle سه شركت از نخستين شركت‌هايى كه از اين سيستم استفاده كرده‌اند، بيشترين ارزش خود را بر روى Wall Street متمركز كرده‌اند.
توروالدوز پدريست كه در خانه نيز كار مى‌كند. او وقت نم‌كند كه به مديريت خانه رسيدگى كند. خود اعتراف كرده است كه بسيار نامرتب است. از پيام صوتى استفاده مى‌كند اما هيچ كدام از پيام‌ها را گوش نداده و تمامى آنها را پاك مى‌كند. حافظه‌ى وى به او كمك نمى‌كند و حتا قادر نيست به ياد آورد كه شش، هشت و يا ده سال داشته است كه پدر و مادرش از يكديگر جدا شده‌اند.
به جرات مى‌توان گفت كه او فرموشكار شده است. هنگامى‌ كه با يكى از مهمانان خود خانه را براى خوردن ناهار ترك مى‌كردند، به ياد آورد كه همسرش در آن روز قرارى داشته و ديرتر از معمول خواهد آمد و اگر او نيز در خانه نباشد كودكانش در پشت در خواهند ماند. و اين دليلى است براى ترديد وى براى رياست لينوكس. او بيشتر به دليل وفادارى لينوكس را برعهده گرفته است تا به دلايل قانوني. تنها حق اسم اين برنامه به لينوس اختصاص دارد و نه چيز ديگري. هر كس مى‌تواند با تغيير خط آخر برنامه، بر آن نام جديد بگذارد.

دان فرى، مدير مركز فن‌آورى لينوكس IBM ، كه سرپرستى گروه 300 نفرى را بر عهده دارد، گفته است كه توروالدوز تنها زمانى تصميمى را قطعى مى‌كند كه مطمئن باشد آن موضوع روشن، با كيفيت بالا، به آسانى ماندگار و بسيار مهم است. در نخستين گام، اطمينان پيدا مى‌كند كه آن برنامه مورد نياز بيشتر كاربران است.
جالب است بدانيد كه در سال 2001 او زندگينامه‌ى خود را با جمه‌ى من كودك زشتى بودم آغاز كرده است. او اين جمله را فقط براى خنداندن ديگران نگاشته است. داستانى با نام ” انقلاب غير منتظره” كه به دست روزنامه نگاران شركت David Diamond تهيه شده است، در باره‌ى زندگى وى نگاشته شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا