تکنولوژی

ظهور ناگهاني نشريات الكترونيك در روزنامه نگاري ايران

نام نویسنده: ليلا غرقي شفيعي

روزنامه کيهان – انگشتاني با هيجان بر دكمه هاي كيبورد فرود مي آيند، چشماني به پنجره كوچك مونيتور ثابت مانده اند، بوق كامپيوتر كه به صدا درمي آيد دريچه اي به وسعت جهان به رويت باز مي شود و تو در جريان سيال اطلاعات مي افتي. عقايد، آراء و نظرات ديگران را در هر نقطه از دنيا مي خواني و مي شنوي و تو نيز فضايي به وسعت جهان براي حرف زدن مي يابي. مي شوي مثل يك خبرنگار، گزارشگر يا مفسري كه با افكار و انديشه هايت به دنيا سلام مي كني.
وبلاگ، سايبر پايگاههاي اطلاع رساني يا به عبارتي نشريات الكترونيك كه اين روزها بر سر زبانها افتاده اند، در واقع نامي است كه به انديشه هاي رها شده در محيط ديجيتال گفته مي شود، اما نشريه الكترونيك چگونه نشريه اي است؟ چرا اين نوع روزنامه نگاري در ايران در حال فراگير شدن است و هر روز شاهد تولد قارچ گونه و بلاگها و سايبرهاي جديد هستيم؟
در عصري زندگي مي كنيم كه دستاوردهاي دانش بشري در پيشبرد امري به نام جامعه اطلاعاتي قرار گرفته اند عصري كه اطلاعات، سرمايه حياتي جامعه بشري را تشكيل مي دهد، و حق دسترسي به اطلاعات مي رود كه در زمره نيازهاي اوليه بشر قرار گيرد، سير تحول تاريخي رسانه ها در ايران نشان مي دهد عمر مطبوعات به 250 سال مي رسيد كه اولين روزنامه در ايران چاپ شد. راديو و تلويزيون هم 20 سال پس از تولد آن به ايران آمد، اما شكل گيري نشريات الكترونيك به فاصله كمتر از دو سال از ظهور آن در دنيا اتفاق افتاد، به اين ترتيب كه بسياري از مطبوعات مكتوب نسخه چاپي خود را در فضاي اينترنتي وارد كردند و ه تدريج افراد و مؤسساتي فقط به انتشار نشريه الكترونيك پرداختند.
هرچند صاحبنظران ارتباطات در تعريف نشريات الكترونيك اختلاف نظرهاي زيادي دارند، اما برخي كارشناسان طبقه بندي چهارگانه اي را براي نشريات قائل شده اند بنا به اين تعريف گروه اول نشريات چاپي هستند كه عمر ماندگارتري دارند و به رسانه هاي چاپي معروفند، طبقه دوم نشرياتي هستند كه عين محتوا از قالب خط به آنالوگ تبديل شده است. رسانه هاي ديجيتال در گروه سوم اين طبقه بندي قرار مي گيرند كه به آن نشريات الكترونيك مي گويند و آخرين گروه نشريات سايبر هستند كه از نظر جنس و فيزيك عين نسخه چاپي نيستند و به همين دليل ه سايبر معروفند.
در سايبر، اطلاعات متنوع و بدون آنكه مورد هيچگونه ارزيابي واقع شود، عرضه مي گردد به عبارتي در اين نوع نشريه نويسنده است و تراوشات ذهني اش و مخاطباني كه بدون واسطه با او سر و كار دارند.
نشريات الكترونيك به لحاظ هزينه، زمان و نيروي انساني با نشريات مكتوب قابل مقايسه نيستند. هزينه انتشار و سرعت شكل گيري يك نشريه الكترونيك به مراتب از نشريه مكتوب كمتر و ساده تر است، و علاوه بر گسترش حوزه مانور، منبع خبري براي ساير نشريات به شمار مي روند.

اما سايبرها بنا به چه ضرورتي در ايران متولد شدند؟
متخصصان علم ارتباطات، اعتقاد دارند روزنامه نگاري اكترونيك در ايران به دنبال تلاش عده اي از فعالان سياسي تندرو براي گذر از خط قرمزها ايجاد شده است. از آنجا كه شكستن خط قرمزها در مطبوعات مكتوب مشكل تر است و از سوي ديگر كنترل ها و نظارت ها بر روزنامه هاي الكترونيك و بلاك ها بسيار كمرنگ بوده، اين نوع روزنامه نگاري در ايران در سالهاي اخير، بدون آنكه سير تحول طبيعي خود را طي كند، بطور سطحي و روبنايي شكل گرفته است.
برخي كارشناسان نيز معتقدند، روند رو به رشد سايبرها چالش هايي را در عرصه اطلاع رساني به وجود آورده است، يك دانشجوي مقطع كارشناسي ارشد روزنامه نگاري در مقاله اي با عنوان «جاي خالي اينترنت در ساختار آموزش عاي ايران» با اشاره به اين چالش ها مي نويسد:
«متأسفانه ابتكار عمل در اين عرصه به خارج از مرزها منتقل شده است و اين يك آسيب جدي براي نظام رسانه اي ايران محسوب مي شود، به طوري كه با گسترش روزافزون نشريات الكترونيكي و افزايش دايره مخاطبان آن، افكار عمومي داخلي به شدت تحت تأثير قرار گرفته است و رسانه هاي داخلي دچار چالش جدي در اين زمينه شده اند. از سوي ديگر كنترل دولت و حاكميت بر اين پديده بسيار اندك است.»
اما تعداد و تنوع نشريات الكترونيك تا چه حد ضروري است؟ آيا گسترش روزافزون اين پديده مي تواند تهديدي براي امنيت ملي باشد؟ در اين باره دكتر «مهدي فرقاني» عضو هيأت لمي دانشگاه علامه مي گويد:
«واقعيت اين است كه جامعه ما از هر جهت در شرايط نامتعادل بسر مي برد. يعني با تقاضا و نيازهاي نامتعادل روبروست همچنان كه در عرصه اقتصاد، سياست و… دچار عدم تعادل هستيم، عرصه رسانه ها نيز فزوني تقاضا يا ايجاد تقاضاي كاذب را نشان مي دهد. اما در پاسخ به اين سؤال كه رشد اينگونه رسانه ها مي تواند تهديدي براي امنيت ملي باشد، بايد ببينيم امنيت ملي چگونه و از چه ديدگاهي تعريف مي شود. طبيعي است كه منظرهاي متفاوت تعابير متفاوتي از امنيت ملي ارائه مي دهد، از يك ديدگاه تأمين و دسترسي به اطلاعات، خدمت به امنيت تلقي مي شود چون باعث ارتقاي شعور و آگاهي مردم است و بر شفافيت و وضوح عرصه هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي مي افزايد.»
وي تعداد و تنوع نشريات را في نفسه مثبت ارزيابي مي كند و به عنوان ابزار اقتدار ملي نام مي برد و ادامه مي دهد: «به هر حال اين احتمال وجود دارد، كساني از اين امكان هم مثل خيلي از دستاوردهاي بشري سوء استفاده كنند و به امنيت ملي لطمه بزنند، اما اگر معتقد باشيم شناخت و آگاهي عمومي در نهايت خطا نمي كند، بايد بپذيريم كه فراهم كردن زمينه رشد آگاهي هاي عمومي نوعي خدمت به اقتدار و امنيت ملي است. بنابراين اين پديده را نمي شود مخرب امنيت ملي شناخت و در مواردي كه حوزه امنيت ملي به خطر بيفتد مي شود با برخوردهاي قانوني كه متناسب با تحولات تكنولوژيك است با اين مسئله برخورد كرد.»

زبان شفاف براي خبرهاي غيرشفاف
محتواي اخبار در سايبرها به لحاظ نفوذ به عرصه هاي پنهان خبر بيشتر و غير رسمي تر است، حتي نگارش اخبار در اين نشريات فرم، قالب و چارچوب مرسوم روزنامه نگاري مكتوب را ندارد. به طوري كه نوع خبر نويسي، تيترزني، ويراستاري و… در اينگونه روزنامه ها متفاوت است، زبان سايبر زبان تفاهمي و صميمانه است و از الفاظ و ارتباطات ميان فردي استفاده مي كند، در حالي كه زبان در مطبوعات مكتوب، رسمي تر و انعطاف ناپذيرتر است.
از طرفي اخباري كه در روزنامه هاي مكتوب به چاپ مي رسند از نظر محتوا بيشتر قابل اطمينان هستند، چون از فيلترهاي خبري رسمي مي گذرند، اما در سايبر چنين نيست، از اينرو ممكن است در صحت، درستي و شفافيت اخبار احتمال خطا وجود داشته باشد. كارشناسان ارتباطات بر اين باورند كه محتواي پيام در هر رسانه اي به ميزان زيادي در گرو جغرافياي مخاطبانش است. از اين رو در رسانه اي مانند سايبر بايد به زبان بين المللي فكركرد و از بسياري از اصطلاحات و يا مضاميني كه ممكن است ايجاد اختلال فضايي كند، پرهيز نماييم.
آنان مي گويند هرچند زبان نشريه سايبر زبان ساده تري است و موضوع دنياي اينترنت با دنياي واقعي تفاوت چنداني ندارد، اما اين واقعيتي است ه هنوز آداب لازم براي حضور در چنين فضايي را فرا نگرفته ايم و نه تنها از لحاظ قانوني در اين زمينه دچار خلأ هستيم، بلكه به لحاظ اخلاق حرفه اي كاستي هاي فراواني احساس مي شود.
به گفته يكي از استادان برجسته علوم ارتباطات تمامي روزنامه نگاران جهان طبق اصول مدوني به نام اخلاق حرفه اي مطبوعاتي كه به شكل قانوني مدون درآمده است، فعاليت مي كنند، اين قانون امانت در ارائه خبر، شرافت حرفه اي و… را شامل مي شود و سازمانهاي جهاني روزنامه نگاري نيز به اخلاق حرفه اي مطبوعاتي پايبند هستند، اما در كشور ما كه زيربناي اخلاق و فرهنگ آن اسلام است، قانون مدوني به نام اخلاق حرفه اي روزامه نگاري وجود ندارد.
«بديعي» در اين باره معتقد است درستي اخبار در نشريات الكترونيك تنها به وجدان حرفه اي خبرنگار بستگي دارد. او مي گويد: «تصور مي كنم در اين باره بايد وجدان حرفه اي نويسندگان را تقويت كرد كه به شخصيت، اخلاق و حرمت مخاطب خود در سايت اينترنت احترام بگذارند.»
وي تحقق اين مسئله را در گرو آموزش روزنامه نگاران اينترنتي مي داند و مي گويد: «بايد طرحها و قوانين آموزشي جديدي براي بهره گيري از اين وسيله به اجرا گذاشته شود، مثلا در برنامه هاي درسي جاي آموزش استفاده از اينترنت با نوع ادبيات و فرهنگ اينترنتي خالي است از اينرو مي توان گفت تنظيم لوايح و قونين اينترنتي، نظارت فرهنگي و آموزشهاي لازم، اولين قدم در استفاده از اين تكنولوژي است.»

راست و دروغ را بهم مي بافند
هر پديده جديدي كه به عنوان دستاورد بشري عرضه مي شود، داراي نقاط ضعف و كاركردهاي مثبتي است. غير از كاركردهاي مثبت نشريات الكترونيك، بر اين مطبوعات انتقاداتي نيز وارد است. يكي از اين انتقادات اين است كه هيچ نوع نظارت و كنترلي روي كيفيت اطلاعات عرضه شده وجود ندارد، به طوري كه مسئوليت اخبار را كسي نمي پذيرد و مرز بين راست و دروغ به دليل قابل استناد نبودن به منبع، باريك است و براي اطمينان از ميزان اعتبار اخبار منتشرشده نمي توان پاسخي يافت، از اينرو كارشناسان ارتباطات معتقدند اين مسئله مي تواند رسالت حرفه روزنامه نگاري كه عبارت است از كسب اطمينان نسبت به صحت، روشني، دقت و جامعيت خبر را زير سؤال ببرد.
دكتر «فرقاني» مي گويد: «در اين باره دو ديدگاه وجود دارد، نگاه مثبت و خوشبينانه كه معتقد است تكنولوژي هاي جديد در جهت خدمت به اطلاع رساني هستند و تنوع و تكثر فرهنگي را محقق مي سازند و نگاه انتقادي بر اين رسانه ها معتقد است بيشتر تئوريهاي جامعه اطلاعات، كمي گرا هستند، يعني بيشتر به عنصر تكنولوژي و كميت فيزيكي آن در جوامع تاكيد دارند و كاري به كيفيت و ارزش اطلاعات ندارند. به هرحال تكنولوژي هاي جديد ارتباطي، ه مي توانند در خدمت تامين هرچه بيشتر حق دسترسي همگاني به اطلاعات قرار گيرند و هم نوعي بلاتكليفي و سرگرداني مخاطب را دامن بزنند و اضافه بار اطلاعاتي ايجاد كنند كه در آن تشخيص اطلاعات با ارزش از بي ارزش براي مخاطب دشوار باشد.»
عرضه اطلاعات درست يا نادرست، بي ارزش و باارزش، با كيفيت و فاقد كيفيت و بدون منبع مشخص يكي ديگر از انتقاداتي است كه به نشريات شخصي الكترونيك وارد است. دكتر «فرقاني» در اين باره مي گويد:
«در روزنامه نگاري مكتوب نظام سردبيري مانند فيلتري مي تواند در مخاطبان ضريب اطمينان بيشتري نسبت به صحت و سقم اخبار ايجاد كند درحالي كه روزنامه هاي الكترويكي معلوم نيست كجا به ثبت رسيده اند و صاحب آنها كيست، از اينرو نوعي حيراني يا بي اعتمادي را به وجود مي آورند.»
تاسيس واحدهاي اينترنتي در دانشكده هاي ارتباطات، بازنگري در سرفصل هاي رشته هاي ارتباطات و تطبيق آن با پيشرفت هاي فناوري اطلاعات، ايجاد انجمن هاي علمي روزنامه نگاري الكترونيك در دانشكده هاي ارتباطات، تربيت كادرهاي متخصص براي نشريات الكترونيك و راه اندازي نشريات الكترونيك مخصوص دوره هاي ارتباطات و روزنامه نگاري از مواردي است كه صاحب نظران ارتباطات براي رسيدن به وضعيت مطلوب در جامعه اطلاعاتي عصر جديد پيشنهاد مي كنند.

طلايه داران ناآگاه
شما ه مي توانيد يك روزنامه شخصي داشته باشيد يك روزنامه استثنايي كه سردبير و خبرنگارش خود شما هستيد. اينكار نه خيلي سخت است و نه هزينه اي دارد. كافي است هر روز در محيط ديجيتال درباره يك موضوع اظهارنظر كنيد يا اينكه اتفاقات روزمره زندگي خود را بنويسيد.
سايبر و وبلاگ محيطي است مجازي كه به شما اين امكان را مي دهد روزنامه نگاري را تجربه كنيد اما اينكه وبلاگها چگونه متولد شدند، تفاوت وبلاگ و سايبر چيست و آيا وبلاگ نويسي مي تواند در زمره حرفه روزنامه نگاري قرار گيرد مواردي است كه در اين گزارش به آن خواهيم پرداخت.
شكل گيري وبلاگ ها، به سالهاي نه چندان دور باز مي گردد. يعي زماني كه صاحبان سايتهاي شخصي و كوچك براي درج هر خبر يا مطلب جديد در سايت خود، بايد صفحه اي جديد ايجاد مي كردند. لازمه اين كار صرف زمان نسبتاً طولاني بود كه موجب از بين رفتن تازگي اخبار مي شد. تنها راه حل برنامه نويسي شبكه و طراحي نرم افزارهايي جديد بود كه فقط در سايتهاي بزرگ و پربيننده صورت مي گرفت چرا كه اين كار نياز به تخصص و صرف زمان داشت و از عهده صاحبان سايتهاي كوچك خارج بود. با افزايش تعداد سايت هاي شخصي و افزايش امكانات برنامه نويسي تعدادي از سايتهاي خدمات دهنده تصميم گرفتند با نوشتن اين برنامه ها و اهداي رايگان آن به كاربران سايتهاي خود و در مقابل با ثبت آهي هاي تبليغاتي در قسمتي از صفحات وبلاگ، اين مشكل را از سرراه صاحبان سايتهاي كوچك بردارند كه از اين رهگذر سود اقتصادي قابل توجهي هم نصيبشان شد. به اين ترتيب بود كه سايتهاي خدمات دهنده طي مدت كوتاهي رشد كردند و مورد استقبال قرار گرفتند و با استفاده از ترفندهاي تبليغاتي مثل برگزاري مسابقات بهترين وبلاگ به جذابيت سايت خود افزودند.

دفترچه خاطرات اينترنتي
وبلاگ يا روزنامه شخصي يك دفتر خاطرات روزانه است كه مطالب آن به مسائل شخصي خلاصه مي شود وبلاگ از طريق ايجاد محيطي به نام «وب» ساخته مي شود كه همانند سايت است اما با امكانات كمتر و سادگي بيشتر. سرويس هاي اينترنتي به كاربران اين امكان را داده اند كه به طور رايگان عقايد و افكارشان را بدون درنظر گرفتن هيچ خط قرمز و محدوديتي در محيط ديجيتال بيان كنند. از اينرو صاحبنظران ارتباطات وبلاگها را نشريه اي با مخاطباني به وسعت جهان مي دانند كه محتواي آن آميزه اي از اخبار و نظرهاي شخصي است كه از منبع وبلاگ نويس منتشر مي شود. محتواي اخبار در اين رسانه بستگي به سليقه و تخصص صاحبان آن دارد. و بلاگها معمولاً يك نفره هستند ولي اگر گروهي هم روي وبلاگ كار كنند، موضوع فعاليت آنها يكي است. موضوع آنها مي تواند شامل مطالب خصوصي و روزانه افراد، اخبار سياسي، هنري، علمي، كامپيوتر، اينترنت، ورزشي ادبيات، شعر و يا تركيبي از همه اين موضوعات باشد. شرط داشتن يك وبلاگ خوب و موفق با بيننده هاي زياد و هميشگي اين است كه مطالب و اخبار جديدي درمورد موضوع وبلاگ مطرح شود و با ظاهري زيبا روي سايت قرار گيرد.
استفاده از اخبار و مطالب ديگر سايتها و رسانه هاي مختلف در وبلاگ نويسي مرسوم نيست. خلاصه آنكه وبلاگ نويس بايد در زندگي علاوه بر فعاليت شخصي يك خبرنگار درمورد موضوع وبلاگ خود باشد. اما در نهايت وبلاگها جنبه منطقه اي و خاص پيدا مي كنند چون در سايتهاي شخصي توليد مي شوند و بينندگان سايتهاي شخصي هم معمولاً از افراد خاص و منحصر به منطقه اي خاص هستند.

وبلاگ هاي ايراني
مدت كوتاهي پس از باب شدن وبلاگ نويسي در جهان، اين پديده در ايران رايج شد و خيلي زود گسترش يافت. در ايران وبلاگها روز نوشت هاي شخصي افراد به شمار مي روند و درحال حاضر تعداد آنها بين 10تا 15هزار متغير است. اما آنچه در شرايط فعلي جامعه ما با آن مواجه است، نوعي روزنامه نگاري نوپاي الكترونيكي است كه نويسندگان آن از طريق وبلاگ به طور روزمره با مخاطبان ارتباط برقرار مي كنند و ديدگاه هاي خود را در زمينه مسائل سياسي، اقتصادي، اجتماعي و… به طور مستقيم در دسترس آنان قرار مي دهند. كارشناسان ارتباطات آغاز وبلاگ نويسي در ايران را به رواج فضاي پرانتخاب و درعين حال پرمخاطب اينرنت نسبت مي دهند چرا كه در اين محيط جوانان و نوجوانان مي توانند به راحتي درباره مسائل مختلف اظهارنظر كنند. حادثه 11سپتامبر اتفاقي بود كه موجب شد وبلاگ نويسي به سمت فضاي سياسي متمايل شود و تا حدي از جنبه خاطرات شخصي فاصله بگيرد. به اين ترتيب بود كه به جز وبلاگهاي عمومي كه همه نوع مطلب حتي خاطرات شخصي نويسندگان در آن يافت مي شود، وبلاگها تخصصي و موضوعي شكل گرفتند و كاركرد رسانه اي يافتند.
درواقع مي توان گفت اينگونه وبلاگها نشريه الكترونيك به حساب مي آيند. هم اكنون وبلاگ نويسان فارسي زبان ماهري وجود دارند كه تعداد آنها نيز قابل توجه است. دو سايت مطرح فارسي در زمين ارائه خدمات وبلاگ فارسي Persianbloy com و Blogsky com است.
شايد بد نباشد براي آشنايي با اين مقوله به وبلاگ «حسين درخشان» از اولين وبلاگ نويس هاي فارسي زبان سري بزنيم و از او چگونگي ساخت اولين وبلاگ را جويا شويم او مي نويسد:
«مهرماه سال80 مقاله اي با نام «چگونه در اقيانوس اطلاعاتي اين روزها غرق نشويم.» نوشتم و از فرط اشتياق قبل از چاپ، يك وبلاگ فارسي ساختم. چند روز بعد يعني در 14آبان 1380 با نوشتن يك راهنما و آماده كردن چند قالب پيش ساخته ديگران را نيز تشويق به ساختن وبلاگ كردم بعد از دو ماه حدود 120وبلاگ فارسي زاييده شده بود. نام اين كار را «خود بزرگ بيني» گذاشتم چون مطمئن نبودم كه فارسي زبانان ديگر چه برخوردي با آن خواهند كرد و اين اسم را به خود لقب دادم تا آسوده تر بنويسم. دست پيش گرفتم براي پس نيفتادن چيزي كه حدس مي زدم بارم كنند. اما پس از اين اقبال، دهها نفر ديگري مثل من به «فرديت» خودشان احترام گذاشتند و از ابراز و به اشتراك گذاشتن يافته هايشان ابايي نكردند؛ ديگر عمر «خودبزرگ بيني» به آخر رسيده بود پس با وجود اين همه شريك جرم لزومي به شنيدن يك تنه سرزنش هاي ديگران نبود، چون هرچه بود بين دهها نفر تقسيم مي شد و حالا كه ديگر هراسي از قضاوت ديگران ندارم، با آسودگي يافته هايم را به اشتراك مي گذارم، در جايي كه سردبيرش فقط خودم هستم نه كس ديگر.»
«درخشان» وبلاگ نويسان فارسي را به دو قطب «خود روايت گري» يعني نوشتن درباره افكار و احساسات شخصي و اطلاع رساني» تقسيم مي كند و مي نويسد: «بعضي وبلاگها ترجيح مي دهند به قطب اول نزديك تر باشند و بعضي به قطب ديگر اما همه آنها در مواردي شريك هستند؛ يعني يادداشت هاي شخصي ويرايش نشده كه به طور متناوب و به كمك ابزارهاي خودكار روي اينترنت قرار مي گيرد و خوانندگاني كه از ميان يك مجموعه اجتماعي مجازي به هم پيوسته اند.»
اما وبلاگ چه فايده اي مي تواند داشته باشد؟ «درخشان» مي نويسد:
«مهمترين فايده شايد توليد محتواي فارسي صحيح در اينترنت باشد. اين محتوا ممكن است ز نظر بعضي كيفيت چندان قابل توجهي نداشته باشد. اما گمان مي كنم هيچ چيز ديگري نمي تواند به اين سرعت و گستردگي استفاده از استاندارد زبان فارسي در اينترنت را بين كاربران عادي رواج دهد. چيزي كه به هر حال براي وارد شدن به زمانه اينترنت براي ايران بسيار مهم است و موجب تقويت زبان فارسي در بين نسل هاي آينده خواهد شد.»

وبلاگ ها را مديريت كنيم
تسهيل زندگي بشر، تغيير بسياري از مفاهيم و معاني سنتي مثل مفهوم كار، تفريح، سرگرمي و حتي مفهوم ارتباطات، روابط اجتماعي و بسياري از حوزه هاي ديگر از ارزش هاي مثبتي است كه كارشناسان ارتباطات آنها را مديون رشد وبلاگ ها يا روزنامه گاري شخصي مي دانند. آنان معتقدند بااستفاده از ارزش هاي مثبت اين پديده مي شود شكاف موجود بين كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه را سريعتر پر كرد. دكتر «مهدي فرقاني» عضو هيئت علمي دانشگاه علامه در اين باره مي گويد: «چه بخواهيم و چه نخواهيم اين پديده كمابيش رشد و توسعه خود را ادامه مي دهد و هيچ مانع فيزيكي هم نمي تواند جلوي فراگير شدن آن را بگيرد.
بنابراين مهم اين است بتوانيم اين پديده را مديريت كنيم و ارزش هاي مثبت آن را جذب و به كار گيريم. يعني اولا در توليد جهاني اطلاعات نقش و سهم برجسته اي داشته باشيم. ثانيا كمك كنيم به مخاطب كه به اطلاعات هرچه با ارزش تر دسترسي يدا كند.
دكتر «فرقاني» بر اين باور است اگر درباره روزنامه نگاري شخصي به آگاهي و شناخت برسيم. مي توانيم از وجوه مثبت اين پديده در خدمت دستيابي به اهداف توسعه ملي بهره برداري كنيم.
وبلاگ نويسي، وقت گذراني و ساختار زبان فارسي در حالي كه برخي استادان ارتباطات از وبلاگ نويسي به عنوان «طليعه روزنامه نگاري شخصي يا روزنامه نگاري مدني» ياد مي كنند اما برخي صاحبنظران عقيده ديگري دارند. آنان معتقدند وبلاگ نويسي در جامعه ما بيشتر جنبه بازي و تفريح دارد و از اهداف پژوهشي و اطلاع رساني خود دور شده است. به طوري كه در وبلاگ نه تنها محتوا توليد نمي شود، بلكه به ساختار زبان نيز به شدت لطمه مي زند.
در اين باره «بديعي» استاد دانشگاه مي گويد: «همه گير شدن كامپيوتر و استفاده بي رويه جوانان ونوجوانان از اين وسيله ارتباطي در جامعه نشان از دردي مزمن و روشي بيمارگونه دارد. كامپيوتر در جامعه ما جاي تفريح و سرگرمي را گرفته چون بسياري از نيازهاي جوانان و نوجوانان بي پاسخ مانده اند و آنان با پناه بردن به دنياي الكترونيك و گذراندن وقت از طريق چت (دوست يابي) و وبلاگ (خاطره نويسي) از سيستم كامپيوتر بهره مي گيرند در حالي كه نه علم روزنامه نگاري را مي دانند و نه به اصول آن آشنايند. از اينرو با نگارش افكار و عقايد خود آن هم به شكل نگارش مطالب ضعيف و بعاً بي محتوا به ساختار زبان فارسي لطمه مي زنند.»
وي معتقد است متخصصاني كه از رشد روزافزون سايبر وبلاگ نويسي در ايران به عنوان «طليعه روزنامه نگاري شخصي» نام مي برند به زواياي ديگر اين موضوع كه نشان از وجود بحران اجتماعي است، توجهي ندارند. بديعي در ادامه مي گويد:
چطور مي شود كساني را كه آموزش روزنامه نگاري نديده اند و به كامپيوتر به عنوان وسيله اي براي بازي و تفريح نگاه مي كنند، «طليعه داران حرفه روزنامه نگاري» بدانيم؟

ضرورت ايجاد تشكل هاي صنفي
كارشناسان پيش بيني مي كنند در آينده نزديك سايبر ژورناليست ها صنف جديدي از روزنامه نگاران حرفه اي را در دنيا تشكيل بدهند آنان مي گويند اين افراد به نوعي روزنامه نگاران قبلي و يا فعلي اند كه كار رسمي آنان روزنامه نگاري است و در بسياري موارد به راه اندازي پايگاه هاي شخصي اطلاع رساني در محيط ديجيتال اقدام كرده اند. اما برخورد تشكل هاي صنفي روزنامه نگاري با اين پديده چه خواهد بود؟ دكتر «فرقاني» مي گويد: «طبيعي است وقتي پديده اي به اين حد از فراگيري مي رسد و مناسبات اجتماعي، سياسي و فرهنگي را در سطح ملي و بين الملل تحت تأثير قرارمي دهد، خيلي مفيد است كه تشكل هاي مدني و صنفي در اين رابطه شكل بگيرد، چون اين تشكلهاي مدني هستند كه حوزه خالي بين مردم و دولت را پرمي كند و مي توانند بر هر چه قاعده مند شدن حرفه روزنامه نگاري الكترونيك كمك كنند.»
«بديعي» نيز برقراري تشكل هاي صنفي در ارائه طرح هاي قانوني خاص حمايت

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا