شبكهها در راهند، قرن جديد قرن مشاركت ملتها
نام نویسنده: بهزاد عبدى
ايلنا – در طول تاريخ تكوين جوامع بنا به پيشرفت راهكارهاى ارتباطى در زمينه كار و كنشهاى اجتماعى، لزوم تشكيل گروهها و تيمهايى در جهت متمركز كردن فعاليت انسانها احساس مىشده است اين لزوم چه در زمان حاكميت يك فرد در اداره جوامع و چه در زمان راهيابى اراده ملتها در بدنه حاكميت هميشه مشهود بوده است.
گو اينكه ملتها در جهت انتظام بخشيدن به امور خويش و گاه دولتشان شبكههايى هر چند محدود را براى سامان بخشيدن به فعاليت اجتماعى سياسى متشكل مىگردند. در اؤر شكلگيرى حاكميت مدرن و به تبع آن لزوم تقسيم كار در حوزههاى مختلف اجتماعى، سياسى بيش از پيش مفهوم شبكه (لظق) وارد ادبيات فعاليتى ملتها شد. قرن بيستم را شايد بتوان قرن حاكميت، دموكراسى مبتنى بر نمايندگى در كشورهاى داراى سيستم دموكراتيك نام نهاد. اما با آغاز هزاره جديد و آغاز قرن بيست و يكم گو اينكه شبكهها در راهند و دموكراسى مبتنى بر مشاركت جاى مدل دموكراسى مبتنى بر نمايندگى را خواهد گرفت. در اؤر هر چه پييدهتر شدن روابط بينابينى انسانها در درون حوزههاى تعاملى اجتماعى سياسى اهميت شبكهها به عنوان گلوگاه تنظيم و ترسيم راهكارهاى فعاليتى سيستمهاى قرن بيست و يكم مطرح است.
نياز به مديريت در اؤر شكل بخشيدن به مفهوم كار نوين هميشه مطرح بوده است گو اينكه مديريت نقطه ؤقل فعاليت، توليد، اداره يك جامعه است. به دليل افزايش آگاهى در بدنه جوامع و پيچيده شدن روابط كار در عرصه توليد فكر، فعاليت و اداره جوامع لزوم مديريت مبتنى بر مشاركت نيز به عنوان اصل گريزناپذير قر بيست و يكم خواهد بود. هزاره جديد به جرات مىتوان گفت دوران شكلگيرى سيستماتيك شبكههاست. شبكههايى كه برگرفته از اطلاعات و آرا و انديشههايى در جهت شكل دادن به نيازهاى دوره جديد از جمله مشاركت فعال ملتها در عرصه توليد فكر و انديشه و عمل شبكهيى بوده و به واقع به دليل اينكه طبقات اجتماعى آگاه به حقوق و جايگاه خويش در جوامع در حال شكلگيرى است و نيز از طرفى به دليل اينكه حجم اطلاعات در اؤر تكنولوژى نوين اطلاعرسانى و دنياى متنوع رسانهها بر شاهرگ شبكهها جريان دارد، كاركرد شبكهها بيش از پيش مطرح است. به واقع به جهت اينكه تنوع تصميمگيرىها و فرصتهاى فعاليتى تعاملى در هزاره جديد فضاى باز سيستماتيكى را رقم زده است تنها در صورت وجود مشاركتى كاملا فعال و پويا از طرف گروههاى داراى جايگاه اجتماعى مشخص براى پيش بردن چشمانداز آينده جهان متصور است. زمانى كه جزيىترين اتفاق در اؤر دنياى عظيم رسانهيى و با ريزرسانهها و كدهاى اطلاعاتى ارتباطى به سراسر جهان مخابره مىشود، اين شبكهها هستند كه حجم عظيم فعاليتهاى بشر قرن بيست و يكم را شكل خواهند بخشيد.
به دليل تخصصى شدن فعاليتها و متنوع شدن روابط توليد كار انديشه تعريف دولت كارا در قرن بيستم به دولتى در خدمت ملتها تقليل يافته و مديريت مبتنى بر مشاركت در دنيايى از شبكههاى عظيم تعاملى ظهور يافته است. ديگر نه دولت تصميمگيرنده و برنامهريز آينده پيشبرد كاركردهاى جامعه بلكه اين شبكههاى فعاليتى ملتها است كه سمت و سوى كلان پيشبردى جامعه را شكل خواهد بخشيد. از طرفى چون روابط سياسى اجتماعى جوامع در اؤر گسترده شدن فضاى اطلاعات و تخصصى شدن اداره حاكميت جوامع از رابطهيى استاتيك و تعريف شده و قالبى به رابطهيى كاملا ديناميك مبدل مىگردد، اداره جامعه مبتنى بر نمايندگى و مديريت دولتى ديگر پاسخگوى پيشبرى چشمانداز جوامع نخواهد بود. اينجاست كه مشاركت فعال ملتها كه در قالب شبكههاى با برنامه و ساز و كار معين شكل گرفته است نه به عنوان ضرورت كه به عنوان اصل پذيرفته شده است.
گو اينكه بشر قرن بيست و يكم خارج از اراده حاكمانش عزم خوبى در جهت ارتباط گفتوگو و تعامل با ساير ملتها داشته و براى تعريف چنين سطحى از ارتباط شبكههاى عظيم ازاطلاعات آرا انديشه و برنامه را ايجاد كرده است. شبكههايى كه بنا به نياز به تحول در هزاره جديد در حال شكلگيرى است و هر كدام نمايندگى و داعيه بخشى از توانمندىشان در ارايه اطلاعات و كسب آن از طرفى واداشته و به نوعى مشاركت خويش را در جهت تاؤيرگذارى بر اتفاقات و تصميمگيرىهاى جهان اعلام مىدارند. در قرن جديد ديگر اين ملتها هستند كه آرا و عقايد خويش را به تكنولوژى رسانهيى و با حجم اطلاعات پويا و ديناميك به دور از محدوديتهاى دولت كنترگر و قوانين دست و پاگير كل نگر به گوش همنوعانشان مىرسانند.
ديگر شهروندان قرن جديد نيازى به تعريف و تعيين حقوقشان از طرف پدر مابى به نام دولت نداشته و به جهت دستيابى به سطحى از آگاهى و علم تكنولوژى اطلاعات تاؤير كاركرديشان را بر سيستم مديريتى جوامع در اؤر مفهومى به نام مشاركت در قالبى به نام شبكه اعلام مىدارند. در قرن جديد ملتها به زبان مشترك با يكديگر در بسترى از مشاركت براى رفع نيازمندىهاى قرن جديد به گفتوگو نشستهاند. ملتهايى كه در اداره كشورشان ديگر نه به قيم و نماينده نياز دارند بلكه خواستار مشاركت فعال و ديناميك خويش در قالب شبكههاى تعاملىاند. ملتهايى كه از قوانين دولتهاشان گذشتهاند و خط و حدود و تعاملشان را با بنيانهاى فرهنگى متناسب با اخلاق، علم و ضروريات قرن بيست و يكم كه متكى بر اصالت دادن به فرديت و مشاركت است تنظيم مىكنند.
در چنين هزارهيى ديگر مفهوم مشاركت از حد يك تز سياسى به يك فرهنگ تبديل مىگردد. فرهنگ بستر شكلدهى به مفهوم مشاركت فعال شهروندان هزاره جديد است. فرهنگى كه در قالب شبكههايى هوشمند، فعال و پويا كاركرد داشته و اقتصاد، سياست، ملتها را تحتالشعاع قرار داده است. مرزهاى قديمى قرن بيست جايش را به مرزبندىهاى فرهنگى ملتها در كنار خطى ترسيمى به نام فرهنگ جهانشمول خواهد داد.
در چنين مرزبندىهايى ساختارهايى كه به مفاهيم فرهنگ ارتباطات فرهنگى مشاركت ملتها تعامل ملتها عينيت مىبخشد همان شبكهها هست. شبكههايى كه داراى ساكنين آشنا به تكنولوژى اطلاعات و حقوق شهروندى بود و در اؤر گسترش تكنولوژى نوين ارتباطى رسانهيى دهكده جهانى را مفهوم بنى مىكنند و نظم زمان قرن بيست و يكم را تنظيم خواهند كرد. گو اينكه ضرباهنگ ورود شبكهها بر طبل ملتها كشورها و فرهنگها مىنوازد.
پس به صداى اين ضرباهنگ گوش فرا دهيم تا از قاطبه تحولات و پيشرفت در هزاره جديد عقب نمانيم! اساسا گردش آزاد اطلاعات در دهكده جهانى و ظهور مقوله جهانى شدن، شركتهاى چند مليتى، فرامليتى فرصتهايى را پيش روى گروههاى مختلف اجتماعى سياسى قرار داده است، رنگين پوستان، مىتوانند انديشهها و عقايد خويش را در قالب شبكههاى ارتباطى عرضه دارند.
زنان به عنوان اقليت دوران قديم، امروز، در هزاره جديد تا بالاترين سطوح مديريت راه خواهند يافت كه اين همه در اؤر شكلگيرى مفهوم مشاركت نوين امكانپذير است. ديگر نه ايدئولوژى حاكميت دارند بلكه منابع مختلفى از انديشهها و عقايد و اطلاعات در كالبد اجتماعى سياسى هزاره جديد حكمفرماست. بار ديگر بشر امروز فرصت يافته است كه تجربه جديدى را در ذيل تكنولوژى اطلاعات تجربه كند. تجربهيى كه بيش از پيش به مقوله ارتباطات گسترده و شبكهبندى شده بستگى دارد. گو اينكه چندگانگى و تنوع به مدد ظهور بكهها جهان را وارد عرصه جديدى از فعاليت كرده است البته قطعا چنين فرايندهايى به بحرانهاى جديدى هم خواهد انجاميد بحرانهايى كه بحران مشترك همه ساكنين زمين است و ما هم به عنوان ساكنين زمين مصون از اين بحرانها نخواهيم بود همانطورى كه از مزايايش هم بىنصيب نيستيم.