پایان سبیت 2007 : ارایه تجهیزات کهنه در پوشش نو
بزرگترين نمايشگاه بينالمللى صنايع الكترونيكى و كامپيوترى با نام Ce Bit در هانوفر آلمان به پايان رسيد. در اين نمايشگاه، ۶۱۰۰ شركت كننده از ۷۷ كشور جهان تازهترين توليدات خود را به معرض نمايش گذاشتند.
به دنبال عدم حضور شرکت های بزرگى مثل نوكيا و موتورولا، مساحت نمايشگاه نسبت به سال ۲۰۰۶ بيست هزار متر مربع كاهش يافت و به ۲۸۰ هزار متر مربع محدود شد. در سال آينده قرار است نمايشگاه به طور اساسى تغيير ساختمان دهد و مدت برگزارى آن نيز يك روز كاهش يابد.
تفسير پتر فيليپ مفسر صداى آلمان را در اين زمينه مىخوانيد:
در نمايشگاه ۲۰۰۷ مثل همه نمايشگاههاى پيشين هانوفو، ”نوآورى” دست كم در سخنان رسمى، از بيشترين اهميت برخوردار بود. صدراعظم حتى خواستار ”نوآورى فعال” شد و شركتهاى حاضر، بر سر به كار بردن اصطلاحاتى مثل ”پيشرفته”، ”راهگشا” و ”نوآور” از يكديگر سبقت مىگرفتند. اما بعد، در چرخشى ميان نمايشگاه روشن مىشد كه چيزهاى نو و راهگشاى زيادى وجود ندارد و خيلىها خودشان را به اين محدود كردهاند كه چيزهاى كهنه را در پوششى نو ارائه دهند. يعنى تكنولوژىهاى شناخته شده در بستهبندى مدرن و تغييرات فنى حاشيهاى به نفع تجهيز بهتر.
اين امر شامل همه شركت كنندگان نمايشگاه مىشد، اما شايد بيش از همه شامل آلمانىها. به نظر مىآيد دوست داريم كه گفته شود نقش پيشانديش و پيشتاز در تكنولوژى مدرن از آن ما است. اما اين امر را ناديده مىگيريم كه به نظر مىرسد دوران كاشفان و مخترعان بزرگ سپرى شده باشد. امروز ديگر نه اتومبيل تازهاى اختراع مىشود و نه كامپيوتر. و به محض آن كه تكنولوژى تازهاى در آلمان ارائه مىشود، ديگران با آن پول مىسازند.
شايد MP3 شناخته شدهترين نمونه در اين زمينه باشد: انتقال الكترونيكى دادههاى كامپيوترى بدون از دست دادن كيفيت، از سوى انستيتو Fraunhofer آلمان ساخته شد. اين سيستم، امروز در هر دستگاه پخش موزيك كوچكى كه در هر قدم مىبينيم وجود دارد، اما توليد كننده آن يا در آمريكا است يا در خاور دور.
به اين دليل، ”پاتريسيا روسو” رئيس ”آلكاتل” حق دارد وقتى در آغاز نمايشگاه هشدار مىدهد: ”نوآورى چيزى بيشتر از ايده تنهاست. مساله بر سر منابع و شركاى لازم است كه بتوانند به اين ايده تحقق ببخشند”. به نظر مىرسد اين موضوع در مورد آلمان كاملا مصداق داشته باشد. تمام رشتههاى فنى با اين امر برخورد دارند. ما، در سالهاى پس از جنگ، سر به سر ژاپنىها مىگذاشتيم كه آنها فقط بلدند تقليد و بازسازى كنند. اما اين دماغ بالا گرفتن مدتها است رنگ باخته: ابتدا ژاپنىها از ما پيشى گرفتند و بعد چند كشور ديگر آسياى دور و حالا هم چينىها هستند كه در حال سبقت گرفتن هستند.
حتى در عرصه ابتكارات نيز، به نظر مىرسد آلمان چيز زيادى براى عرضه كردن نداشته باشد: يك پژوهش مايكروسافت، در فهرست ملتهاى مبتكر نام سوئد را در جايگاه نخست، آمريكا را در رديف چهارم و آلمان را در رديف دهم قرار مىدهد. سه رديف پائين تر از ايسلند.
دلايل اين امر مىتوانند متنوع باشند. عدم آمادگى اقتصاد آلمان براى استقبال از خطر، قطعا يكى از آنها است. مجاب كردن شركتهاى آلمانى براى سرمايهگذارى در يك توليد تازه ديگر ساده نيست. كاشفان، به ندرت موفق مى شوند براى يك طرح تازه سرمايهگذار بيابند.
گفته مىشد كه در اين صورت بايد دولت عمل كند، بدون درك اين امر كه حكومت، در جاهاى ديگر، مثلا در ايالات متحده آمريكا، وارد عمل نمىشود. در آنجا، اين بنيادها، شركتها و سرمايهگذاران خصوصى هستند كه به تحقق ايدههاى نو كمك مىكنند. حكومت مىتواند و بايد امكانات آموزشى را بهبود بخشد. اما نوآورى واقعى، مساله افراد باقى مىماند.
منبع : dw