تکنولوژی

چرا جامعه اطلاعاتی؟

نام نویسنده: محمود اروج‌زاده

ایتنا – عبارت «جامعه اطلاعاتي» مدت زيادي نيست كه وارد ادبيات حوزه‌هاي فناوري، فرهنگي و اجتماعي ما شده است، اما به نظر مي‌آيد كه اين نورسيده در همين زمان كوتاه، جاي زيادي براي خود طلب مي‌كند. در همين مدت، ايران در همه فعاليت‌ها و همايش‌هاي مربوط به اين موضوع، به عنوان عضوي فعال حضور داشته است، آخرين آن، پذيرش ميزباني و اجراي «كنفرانس منطقه‌اي آسيا-اقيانوسيه براي تدارك اجلاس سران جامعه اطلاعاتي» است كه در ميانه خرداد ماه شاهد آن بوديم. چرا بايد اين موضوع را اينقدر مهم بدانيم؟

– جامعه اطلاعاتي، شايد عام‌ترين مدلي است كه در تبيين جوامع آينده ارائه شده است، مدي كه فقير و غني توان حركت به سوي آن را دارند. به همين دليل بود كه در اجلاس نخست سران در ژنو، تحركي جدي در كشورهاي كمتر توسعه‌يافته ديده مي‌شد، و حضورشان كاملاً پررنگ بود، به ويژه كشورهاي آفريقايي.

– جامعه اطلاعاتي، طرحي است كه در آن با تاكيد بر گسترش ارتباطات متنوع، مرزهاي رايج اقتصادي و اجتماعي و جغرافيايي رنگ مي‌بازند، و در دل خود، جهاني شدن را نيز مي‌پرورد، و اين از ويژگي‌هاي مهمي است كه براي جامعه‌اي با پيشينه و وضعيت جامعه ما، ضروري است.

– در جامعه اطلاعاتي، در عين آن كه فناوري، مهم‌ترين نقش را از آن خود كرده است، اما همه افراد جامعه در حال ايفاي نقش مؤثر خواهند بود و نه فقط متخصصان. اين درخشان‌ترين نكته‌اي است كه حتماً به مذاق نظريه‌پردازان دخالت همگان در امور و سرنوشت كشور، خوش خواهد آمد. از اين نقطه ديد، مي‌توان جامعه اطلاعاتي را نزديك‌ترين مدل علمي به مفهوم سياسي دموكراسي تلقي كرد.

– در جامعه ما معمول نيست كه كسي از فناوري بد بگويد، و يا بكارگيري آن در راه پيشبرد كشور را غيرلازم بداند، حداكثر آن است كه اصراري بر «بومي‌سازي» را هم چاشني ضروري آن مي‌دانند. با اينحال چرا اين عقب‌افتادگي تاريخي در توسعه مبتني بر دانش را داريم؟ شايد حلقه مفقوده را بتوان نداشتن برنامه‌اي كلان در بهره‌گيري از فناوري در سطح ملي دانست. مدلي كه جامعه اطلاعات عرضه مي‌كند، مي‌تواند بستر مناسبي براي طراحي و ارائه چنين برنامه‌هايي باشد. محوري كه اكنون و در برنامه‌هاي كلان كشورمان، «جامعه دانايي محور» نام گرفته، گويا ترجمه‌اي ايراني از مدل جامعه اطلاعاتي است.

فرهنگ‌سازي!
به واسطه ارتباط تنگاتنگ اين ترم با «تكنولوژي اطلاعات»، بيم آن مي‌رود كه مفهوم «جامعه اطلاعاتي» به مفهوم «جامعه‌اي غني از كاربرد فناوري اطلاعات» تبديل شود، و بدين ترتيب، مفاهيم غليظ و اساسي ديگري كه در دل اين ترم وجود دارد، به فراموشي سپرده شود. اين مفاهيم كه نوعاً از جنس مسائل و حقوق فرهنگي، اجتماعي و اقتصاديند، و مي‌توانند مدلي براي تبيين رابطه آينده جوامع گوناگون انساني ارائه دهند، وجوه مهمي براي ساخت يك جامعه اطلاعاتي را تشكيل مي‌دهند، و بي‌توجهي به آن، مايه نگراني خواهد بود. براي نخستين بار در زبان فارسي، اين دغدغه در نوشته‌اي تازه از دكتر كاظم معتمدنژاد ديده مي‌شود. انتشار بخش كوتاهي از مقاله ايشان در اين مجموعه، در واقع به قصد جلب توجه به اين نگراني جدي صورت مي‌گيرد.
اين فرصت را مغتنم مي‌شمارم و مجدداً لزوم توجه به مقوله فرهنگ‌سازي را يادآور مي‌شوم، موضوعي كه حتا بنا به نظر مديران عرصه فناوري اطلاعات در كشورمان، مغفول بوده است. با مقدمه بالا مي‌توان پذيرفت كه درانداختن طرح و برنامه‌اي جدي براي آموزش و فرهنگ‌سازي در حوزه‌هاي مربوط به اين فناوري جديد ضروري است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا