متن کامل سخنرانی دکتر معتمد نژاد در همايش بزرگداشت وی
ایران و جامعه اطلاعاتی – در ابتدا از همه به طور کلى تشکر مى کنم و اگر بخواهم تک تک نام ببرم همه دوستان محترمى را که لطف کردند و بنده را مورد تقدير قرار دادند،نمى توانم همه رانام ببرم چون وقت گرفته خواهد شد و شايد من بعضى ها را فراموش کرده باشم.
قبل از هز چيز، مى خواهم خواهش کنم از جناب دکتر حبيبى و جناب دکتر فرقانى -که در اين امر بانى بودند و لطف کردند، و اين مراسم برگزار شد-، محبت بفرمايند و آنچه که هر آنچه که دوستان به من لطف کرده اند و سکه است براى مخارج جارى دانشکده علوم ارتباطات و آن چه قابل تبديل است تبديل شود و در اين راه صرف شود و آن چه که به من افتخار داده اند و به طور معنوى از آن بهره مى برم فعلا متعلق به من است و بعد در اختيار دانشکده خواهد بود.
تجربه امروز ما نشان داد که من هيچ کاره هستم. من يک معلم عادى بودم که توفيق داشتم دانشجويان خوبى در کلاس من آمدند و اين دانشجويان خوب باعث شدند که من هم شهرت پيدا کنم.در واقع زير چتر دانش دانشجويان، استاد شما هم به شهرت رسيد.اين شهرت هم متعلق به خود آن هاست. اين ها به معلم خودشان نام گذاشتند وگرنه من يک معلم معمولى هميشگى هستم.
معلمى بودم که با استفاده از انگيزه هايى که دانشجويان ايجاد کردند، در سال هاى پس از پيروزى انقلاب و در شرايط جديد، فقط به آموزش اکتفا نکردم.ما در آن زمان که دانشکده علوم ارتباطات تاسيس شد بيشتر به آموزش توجه داشتيم و فکر مى کديم که براى مطبوعات، براى دفاتر روابط عمومى و براى آژانس هاى تبليغاتى، برا ى خبرگزارى ها و وسايل ارتباط جمعى مختلف، عده اى نيروى متخصص تربيت بکنيم و تجربه انقلاب به ما نشان داد که مملکت در کنار معلم هاى خوب و آموزش دهنده هاى خوب، به محقق خوب هم نيار دارد.
به همين لحاظ بعد از ساليان جنگ، همان طور که دکتر توفيقى هم اشاره کردند و دوستان هم در جريان هستند، وقتى معاونت مطبوعاتى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، تشکيل شد، با استفاده از لطفى که همکاران جوان آن جا با بنده داشتند ما دور هم جمع شدم و توانستيم مجله اى تاسيس کنيم به نام مجله رسانه که اگر اشتباه نکنم پنجاه و هفتمين شماره آن هم اخيرا منتشر شد و در اين سال ها همه در کنار هم بوديم و همين همکارى ها باعث شد که کمک هاى متقابل صورت بگيرد.
دوره کارشناسى ارشد و دکترى را تاسيس بکنيم و با پذيرش همکاران مختلف در مطبوعات و سازمان هاى دولتى به عنوان دانشجويان اين دوره ها هيات علمى ضرورى براى دانشکده جديد علوم ارتباطات را آماده بکنيم و خوشحالم که امروز کسانى که آماده شده اند و آموزش ديده اند و براى پژوهش آماده شده اند، از بنده خيلى جلوتر هستند و من افتخار دارم که همکارشان هستم.
اگر بگويم استاد من هستند قبول نخواهند کرد زيرا ما سنت هايى داريم که سن را حتما رعايت مى کنند و در نظر مى يرند.
ما در ابتدا طرحى را آماده کرديم در خرداد 1369، 12 مورد را براى تحقيق جامع در باره ارتباطات مشخص کرده ايم و قرار شده است که کار بکنيم.بخشى از اين کار را هم دوست عزيزم جناب محسنيان راد شروع کردند و بعضى کارهاى ديگر باقى مانده که متاسفانه آن ها انجام نشد.
در اين ميان به کمک کميسيون ملى يونسکو توانستيم براى ايجاد يک مرکز آموزش و پژوهش ارتباطات آسياى مرکزى اقدام کنيم زيرا به همکارى هاى منطقه اى خيلى اعتقاد داشتيم ولى متاسفانه جريان در يونسکو سياسى شد و چون جمهورى اسلامى ايران خواستار تاسيس اين مرکز بود، اين امر محقق نشد و به دوره هاى بعد موکول شد.
در اين مان کم کم و با توجه به مسائلى که داشتيم، به اين نتيجه رسيديم که اگر ارتباطات بخواهد در ايران اصلاح شود، در چهار زمينه بايد فعاليت کنيم.
امکانات ارتباطى ما و اداره امور ارتباطى ما چند موضوع را شامل مى شود که ما چهارتاى آن ها را در سال هاى اخير مورد توجه قرار داده ايم.
در اين زمينه ها خوشبختانه در ماه هاى اخير، توانست وارد اسناد مقدماتى برنامه چهارم توسعه شود.ما جلساتى در تابستان 82 داشتيم که همکاران گرامى رشته علوم ارتباطات و دانشکده ارتباطات و فرهنگ دانشگاه امام صادق و توانستيم اين چهار زمينه اى را که عرض مى کنم در آن جا بگنجانيم و اين موفقيت بزرگ است.
اوين مساله اى که ما در ايران با آن روبرو هستيم ابتدا مساله ايجاد فضاى عمومى مطلوب آزادى مطبوعات و ساير وسايل ارتباط جمعى است.اين فضا در سال هاى اخير تا حدودى ايجاد شده، ولى فضا را مى بايست حفظ کرد.
به همين جهت، براى اين که فضا محفوظ بماند، نياز به حاکميت قانون داريم و قانون بايد از نگهدارى اين فضا حمايت کند. در اين راه کوشش کرديم، مطالعه کرديم، کار کرديم و در برنامه چهارم هم پيشنهاد کرديم که اين موضوع به عنوان مهم ترين موضوع گنجانده شود.
دومين مساله اى که مطرح کرديم مساله استقلال اقتصادى مطبوعات و ساير وسايل ارتباط جمعى است.چنانکه به طورى که اشاره شد و دوستا فرمودند مطبوعات يا تحت تاثير فشار سياسى هستند يا زير فشارهاى اقتصادي.کافى نيست که فقط آزادى سياسى تامين شود بلکه در کنارش به استقلال اقتصادى نيز نياز داريم. در نتيجه به مسائل مربوط به بهبود محتويات مطبوعات و وسايل ارتباطات جمعى انديشيديم، به اين که محتويات به گونه اى اشد که مخاطبان را به خود جذب کند.
ما بالقوه مى توانيم در ايران هفت ميليون تيراژ مطبوعات داشته باشيم در حالى که امروز اين رقم يک و نيم تا دو ميليون است.فاصله بسيار زياد است با توجه به معيارهايى که يونسکو در 1960 مشخص کرده است. پس بايد شرايطى ايجاد کرد تا مطبوعات جاذبه پيدا کنند. در واقع خبرهاى راديو-تلويززيون جاذبه داشته باشد تا محاطب از آن ها استقبال کند.اگراين شرايط ايجاد شود، تيراژ ها بالا مى رود.تيراژها که بالاتر رود خوانندگان بيشتر خواهند شد و وضع مالى وسايل ارتباط جمعى هم بهتر خواهد شد و اگر هم مشکلى پيش آمد دولت هم مى تواند کمک کند، البته کمک هاى دولت هم بايد نظام مند باشد. پس در زمينه استقلال مطبوعات و وسايل ارتباط جمعى ما سه موضوع بهبود کيفيت، موضوع استفاده از آگهى هاى تجارتى در جهت منافع مردم و همچنين مساله کمک دولت رامشخص کرديم تا با استقلال مطبوعات آزادى آن ها را نيز داشته باشيم.
سومين موضوعى که دنبال کرديم، آموزش تخصصى علوم ارتباطات است.بلاره با تاسيس مجدد دانشکده علوم ارتباطات به نقطه اى رسيده ايم که مى توانيم اميدوار باشيم در آينده در مراکز استان ها هم اين رشته در سطح ليسانس و فوق ليسانس تدريس شود. پس ضرورت سوم ما مساله ضرورت آموزش و پژوهش علوم ارتباطات است.
چهارمين زمينه، زمينه استقلال حقوقى حرفه روزنامه نگارى است و به همين سبب توانستيم در سال هاى اخير به کمک انجمن صنفى روزنامه نگاران و با حمايت هاى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى و حمايت روساى مرکز مطالعات رسانه ها توانستيم به جاى برسيم که چهار متن حقوقى تهيه کرده ايم.دو لايحه قانونى و دو متن ديگر که براى تامين استقلال حرفه روزنامه نگارى است.
يک متن پيشنويس لايحه قانونى استقلال حرفه رونامه نگارى تهيه شده است يک متن پيمان جمعى روزنامه نگاران تهيه شده يک متن ديگر به نام قانون شوراى مطبوعات که بعد تبديل شد به شوراى عالى مطبوعات تهيه شده . در کنارش ميثاق اصول اخلاقى حرفه روزنامه نگارى را تهيه کرده ايم و فکر کرديم که اگر اين شورا تشکيل شود، به استقلال حرفه اى روزنامه نگاران تا ميزان زيادى تامين مى شود و دولت مداخله کمترى در اين امور دارد.
اين چهار زمينه اى را که عرض کردم مورد نظر دولت هست و اين متن هاى تهيه شده به زودى به تاييد خواهد رسيد و در هيات دولت مطرح خواهد شد، به مجلس هم خواهد رفت و شايد هم به زودى تصويب نشود ولى به هر حال، اقداماتى در اين زمينه صورت گرفته است.ما در راهى گام گذاشته ايم که اين راه در هر صورت به توسعه وسايل ارتباطات جمعى ما منتهى خواهد شد.
در اين ميان برمى گردم به همکارى هاى منطقه اي.ما به همکارى هاى بين الملى هم توجه فراوانى داريم، به همين خاطر در سياست هاى اخير، موضوع جامعه اطلاعاتى را مطرح کرديم.
موضوع جامعه اطلاعاتى را نه به عنوان يک هدف نهايى بلکه به عنوان موضوعى که در دنياى امروز مطرح است و بايد به آن رسيد و جامعه اطلاعاتى همه دنيا را به خود مشغول کرده است و ما قبل از اين که در مناطق مختلف دنيا شاهد کنفرانس هاى منطقه اى در مورد جامعه اطلاعاتى داشته باشيم، در ايران در شهريور 1380 نخستين سمينار ميان منطقه اى آسياى مرکزى و غربى راتشکيل داديم و به دنبالش يک همايش ملى به عنوان ايران و جامعه اطلاعاتى در سال 1400 هجرى شمسى برگزار کرديم.
کم کم توجه مسئولان را به اين نکته جلب کرديم که متوجه شوند در راه جامعه اطلاعاتى بايد تلاش هاى بيشترى شود، همان طور که سرکار خانم دکتر خوارزمى فرمودند، مسئولان دولتى را توانستيم با مسائلى روبرو بکنيم که به اين امر توجه کنند.
در سطح بين المللى خوشبختانه، مخصوصا آقاى مهندس جهانگرد کمک کردند و توانستيم در همايش هاى بين الملى ژنو و پاريس توانستيم تاثير بگذاريم و جملات و کلماتى را از بندهاى مصوب در اين همايش ها تغيير داديم. با همکارى کشورهاى آسيايي. يک جبهه آسيايى تشکيل داديم و در مقابل کشورهاى سرمايه دارى و پيشرفته توانستيم نسبت به آينده اميدوار باشيم.
به هر حال در حال تلاشيم تا به اهداف منطقه اى و بين المللى خود برسيم بنابراين هم در سطح ملى به مساله توجه داشتيم و هم در سطح منطقه اى و هم در سطح بين المللي.
دانشکده علوم ارتباطات که امسال فعاليتش را آغاز مى کند بعد از اين در کنار مرکز پژوهش هاى ارتباطات هست، که وزارت علوم ارتباطات نام پژوهشکده علوم ارتباطات و فناورى اطلاعات را برآن گذاشته اند. به هر ترتيب هر چه که باشد، اسيس اين مرکز به تصويب وزارت علوم و تحقيقات و فناورى رسيده است و من اميدوارم که به زودى بتوانيم از فارغ التحصيلان دوره هاى فوق ليسانس و دکترى استفاده بيشترى بکنيم، ضمنا مساله اى را هم يادآورى کنم که ما به کمک دانشجويان سابق فوق ليسانس و دکترى، در سال اخير توانستيم در اين سه سمينارى که عرض کردم، 100 مقاله عرضه کنيم.100 مقاله علمى در زمينه جامعه اطلاعاتى که اغلب اين مقالات مقالات جالبى است به طورى که دوست و همکار گرامى من پروفسور آرمان ماتلار که شهرت جهانى دارد دو بار که به ايران آمد تعجب کرده بود که ما چگونه توانسته ايم در عرض چند سال، اين همه محقق جوان را آماده بکنيم براى نوشتن مقاله در سطح جهاني.ايشان-اهل تعارف هم نيستند- حضورا مى گفتند، که من به مصر و به ترکيه رفتم و در آن جا چنين استعدادها و امکاناتى نديدم.من به شما تبريک مى گويم که توانسته ايد چنين امکاناتى را فراهم کنيد.
ما بايد آينده نگرى ارتباطى داشته باشيم و آينده نگرى ارتباطى ايجاب مى کند که پژوهش کنيم، بر اساس پژوهش سياست گذارى کنيم و بر مبناى اين سياست گذارى برنامه ريزى داشته باشيم، برنامه ريزى را ارزيابى کنيم و بتوانيم به سوى پيشرفت بيشتر برويم.
کافى نيست که فقط جملاتى را پشت سر هم بگذاريم و برنامه هاى پنج ساله را وارد کنيم و هر دوره هم آن ها را تکرار کنيم.
بايد تحقيق کرد و بدون تحقيق، سياست گذارى و برنامه ريزى به نتيجه نمى رسد.من مطئنم با شرايط ايجاد شده با حمايتى که وزارت علوم، تحقيقات و فناورى صورت داده بتوانيم وظيفه خود را در سطح جهانى انجام دهيم.
از توجهى که فرموديد و حوصله اى که داشتيد تشکر مى کنم و از شما که دانشجويان و فارغ التحصيلان اين دانشکده هستيد تقاضا مى کنم که ما رادر اين مسير يارى دهيد تا توفيق بيشترى را به دست آوريم.خيلى متشکرم و آرزو مى کنم که موفق باشيد.تم – به مجموعه فعا