تکنولوژی

بررسى‌ تاريخى‌ نقش‌ خبرگزارى‌ها در جنگ‌ و صلح

نام نویسنده: گيتا على آبادى

ایران و جامعه اطلاعاتی – جنگ‌ و صلح‌ دو واژه‌اى‌ است‌ كه‌ در طول‌ قرن‌ بيستم‌ بسيار مورد استفاده‌ قرار گرفته‌ است‌. به‌جرأت‌ مى‌توان‌ گفت‌ كه‌ از ابتداى‌ حضور انسان‌ برروى‌ كره‌ خاكى‌ و آغاز زندگى‌ بشرى‌، قرن‌ بيستم‌،قرنى‌ پر برخورد و در عين‌ حال‌ قرنى‌ در جهت‌ پيشرفت‌هاى‌ انسان‌ بود.

صلح‌ براى‌ همه‌ نشانه‌اى‌ از آرامش‌ و جنگ‌، ويرانى‌ و كشتار است‌. تلاش‌ انسان‌ براى‌ بهتر زيستن‌او را وادار به‌ حفظ صلح‌ مى‌كند. همچنين‌ انسان‌ها براى‌ حفظ دستاوردهاى‌ علمى‌ و صنعتى‌ خودسعى‌ در تثبيت‌ صلح‌ و آرامش‌ دارند، اما گاه‌ جنگ‌ اجتناب‌ناپذير است‌.

جنگ‌ هميشه‌ بر محيط زندگى‌ بشر تأثيرات‌ بلند مدتى‌ دارد و روابط انسان‌ها را از جنبه‌ فرهنگى‌،اجتماعى‌، اقتصادى‌ و سياسى‌ دستخوش‌ دگرگونى‌ مى‌سازد. بسيارى‌ از اختراعات‌ و اكتشافات‌ بشردر هنگام‌ جنگ‌ مورد آزمايش‌ قرار گرفته‌ و نتايج‌ مثبت‌ و منفى‌ نيز به‌ بار آورده‌ است‌.
جنگ‌ها گونه‌هاى‌ مختلفى‌ دارند; جهانى‌، منطقه‌اى‌ و داخلى‌ كه‌ معمولا جهت‌ كسب‌ استقلال‌ و ياتغيير در وضع‌ موجود صورت‌ مى‌گيرد.

پيشرفت‌هاى‌ انسان‌ باعث‌ شد ادوات‌ جنگى‌ نيز مجهزتر شوند و در نتيجه‌ قدرت‌ تخريب‌ آنها هم‌بيشتر گردد. به‌ موازات‌ اين‌ پيشرفت‌ها وسايل‌ ارتباط جمعى‌ نيز گسترش‌ يافت‌. بدين‌ترتيب‌ تخريب‌بيش‌ از ح وسايل‌ جنگى‌ و گسترش‌ رسانه‌ها سياستمداران‌ را به‌ اين‌ فكر انداخت‌ تا براى‌ نفوذ واستحكام‌ قدرت‌ خود در سرزمين‌هاى‌ ديگر از حمله‌ مستقيم‌ خوددارى‌ كنند و راه‌ جديدى‌ را براى‌سلطه‌ برگزينند كه‌ آن‌ سلطه‌ خبرى‌ بود. يكى‌ از كارآمدترين‌ ابزارهاى‌ اين‌گونه‌ سلطه‌ “خبرگزارى‌ها”بودند.

هيچ‌گونه‌ فعاليتى‌ در زمينه‌ كسب‌، انتقال‌ و انتشار اخبار به‌ اندازه‌ فعاليت‌ سازمان‌هاى‌ خبرى‌ برگروه‌ كثيرى‌ از انسان‌ها اثر نمى‌گذارد. ميليون‌ها نفر روزانه‌ اخبار گوناگونى‌ را از نقاط مختلف‌ دنيا به‌وسيله‌ خبرگزارى‌هاى‌ جهانى‌ دريافت مى‌كنند. پيشرفت‌ در فن‌آورى‌هاى‌ نوين‌ ارتباطى‌ و استفاده‌ ازكامپيوتر و ماهواره‌ها باعث‌ شد تا فعاليت‌ خبرگزارى‌ها نيز افزايش‌ يابد و كاربران‌ اين‌ وسايل‌ به‌راحتى‌ از اخبار و اطلاعات‌ منتشر شده‌ توسط اين‌ رسانه‌ها مطلع‌ شوند.

حال‌ وضعيت‌ جنگى‌ كه‌ در زمان‌ جنگ‌ بر جوامع‌ حاكم‌ مى‌شود، مشكلات‌ و گرفتارى‌هايى‌ را نيزبراى‌ رسانه‌هاى‌ خبرى‌ در پى‌ دارد. حفظ امنيت‌ ملى‌ منجر به‌ سانسور مطالب‌ شده‌ و آنچه‌ كه‌ ازرسانه‌هاى‌ خبرى‌ منتشر مى‌شود اخبار و اطلاعاتى‌ است‌ كه‌ مراكز نظامى‌ تهيه‌ كرده‌اند نه‌ رسانه‌ها. امادر اين‌ يان‌ جنگ‌ امواج‌ را نيز نبايد ناديده‌ گرفت‌.

“تحقيقات‌ مختلف‌ در اوايل‌ دهه‌ 1980 نشان‌ داد كه‌ از هر چهار خبر بين‌المللى‌ كه‌ توسط رسانه‌هانقل‌ و مورد استفاده‌ قرار مى‌گيرد، سه‌ رويداد به‌ وسيله‌ خبرگزارى‌هاى‌ جهانى‌ مخابره‌ شده‌ است‌”.(1)

اين‌ سازمان‌ها كه‌ گاه‌ كار آنان‌ تحت‌عنوان‌ خدمات‌ تلگرافى‌ نيز خوانده‌ مى‌شود، جزئى‌ ازرسانه‌هاى‌ جمعى‌ محسوب‌ مى‌شوند و نقشى‌ با اهميت‌ را ايفا مى‌كنند. كار آنها گردآورى‌ اطلاعات‌ واخبار در زمانى‌ سريع‌، با وضعى‌ مطلوب‌، گزينش‌ گزارش‌ها و تصاوير و سپس‌ ارسال‌ آن‌ به‌روزنامه‌ا، ايستگاه‌هاى‌ راديو و تلويزيون‌ و يا هر منبع‌ ديگرى‌ است‌ كه‌ با آن‌ در ارتباطند.
بسيارى‌ از رسانه‌ها توانايى‌ مالى‌ براى‌ ارسال‌ خبرنگار و باز كردن‌ دفاتر محلى‌ و منطقه‌اى‌ ندارندبه‌ همين‌ سبب‌ براى‌ ارائه‌ اخبار و مطالب‌ بين‌المللى‌ به‌ چنين‌ سازمان‌هايى‌ وابسته‌اند.
ال‌ هستر استاد روزنامه‌نگارى‌ در ايالات‌ متحده‌ درباره‌ خبرگزارى‌ مى‌گويد: “يك‌ خبرگزارى‌جهانى‌ يا بين‌المللى‌ را مى‌توان‌ به‌ عنوان‌ نهادى‌ تعريف‌ كرد كه‌ شبكه‌اى‌ به‌ سراسر گيتى‌ گسترده‌ و قادراست‌ غالب‌ نقاط جهان‌ را تحت‌پوشش‌ خويش‌ قرار ده. يك‌ خبرگزارى‌ جهانى‌، مشتريان‌، اعضا ومشتركينى‌ در سراسر جهان‌ دارد. تعدادى‌ خبرگزارى‌ ملى‌ يا منطقه‌اى‌ نيز در دنيا وجود دارد كه‌ ازاهميت‌ كم‌ترى‌ در عرصه‌ ارتباطات‌ بين‌المللى‌ برخوردارند”.(2)

اين‌ تعريف‌ تنها شامل‌ چند سازمان‌ خبرى‌ در جهان‌ مى‌شود كه‌ هركدام‌ هزاران‌ مأمور و خبرنگاردرسراسر گيتى‌ دارند. برخى‌ كشورها نيز داراى‌ خبرگزارى‌هاى‌ ملى‌ هستند كه‌ به‌ عنوان‌ واسطه‌هايى‌دولتى‌ يا نهادهايى‌ انحصارى‌ در توزيع‌ و نشر اخبار خارجى‌ عمل‌ مى‌كنند. اين‌گونه‌ خبرگزارى‌هاى‌ملى‌، اخبار ارسالى‌ از سازمان‌هاى‌ خبرى‌ ين‌المللى‌ را انتخاب‌ مى‌كنند و سپس‌ به‌ رسانه‌هاى‌ داخلى‌ ودر نتيجه‌ مصرف‌كنندگان‌ داخلى‌ خبر تحويل‌ مى‌دهند. در اكثر كشورها، رسانه‌هاى‌ جمعى‌ مجاز به‌دريافت‌ مستقيم‌ خبر از خبرگزارى‌هاى‌ بين‌المللى‌ نيستند و بايد اخبار را از طريق‌ خبرگزارى‌هاى‌ملى‌ ـ دولتى‌ دريافت‌ نمايند.

به‌ واقع‌ در اين‌ ميان‌، خبرگزارى‌هاى‌ جهان‌ عاملان‌ توزيع‌ مواد خام‌ خبرى‌ براى‌ رسانه‌ها وخبرگزارى‌هاى‌ كوچك‌ترند. در عين‌حال‌ اين‌ سازمان‌ها با مسائل‌ مختلفى‌ درگيرند، دروازه‌بانى‌ خبر،رقابت‌، فقدان‌ نيروى‌ انسانى‌، مشكلات‌ مالى‌ و موضوع‌ گزارش‌ها كه‌ مهم‌ترين‌ مسأله‌ نيز موضوع‌گزارش‌ آنهاست‌. خبرهاى‌ مربوط به‌ جنگ‌، جنايت‌، خشونت‌ و بلاياى‌ طبيعى‌ البته‌ بايد گزارش‌ شوداما اينكه‌ بر آنها تأكيد شود يا نه‌ مورد توجه‌ است‌.

بالزاك‌ نويسنده‌ شهير فرانسوى‌ دريكى‌ از مقالات‌ خود(La Revue Parisienneـ 1840) درباره‌خبرگزارى‌ هاواس‌ مى‌نويسد “مشخص‌ است‌ كه‌ آنها به‌ گونه‌اى‌ كه‌ نشان‌ داده‌ شده‌ است‌ نه‌ تنهاپنهان‌كارند بلكه‌ قدرتمند هم‌ هستند”.(3)
از مشاهده‌ بالزاك‌ درباره‌ عملكرد خبرگزارى‌ هاواس‌ چني
ن‌ برمى‌آيد، ارتباطى‌ تعيين‌كننده‌ وراى‌تنوع‌ مجراهاى‌ خبى‌ موجود در آن‌ زمان‌ براى‌ فروش‌ مطالب‌ به‌ آنها وجود داشته‌ است‌ كه‌ بيشترمحدوديت‌ و انحصارى‌ بودن‌ منبع‌ يا منابع‌ را در برمى‌گرفت‌.

خبرگزارى‌هاى‌ جهان‌ از آغاز تا نظم‌ نوين‌

خبرگزارى‌ها فعاليت‌ خود را از قرن‌ نوزدهم‌ آغاز كردند و چهار خبرگزارى‌ معروف‌ هاواس‌(1835) وولف‌ (1849)، رويتر (1851) و آسوشيتدپرس‌ (1848) از ساير سازمان‌هاى‌ خبرى‌ چون‌خبرگزارى‌ دانمارك‌ (1864) فنلاند (1887) و يا مجارستان‌ (1881) فعال‌تر بودند.

آنچه‌ به‌ صورت‌ ضمنى‌ در خصوص‌ خبرگزارى‌ها از نظرات‌ برمى‌آيد و مشترك‌ است‌، اينكه‌، خبرگزارى‌ها را به‌ عنوان‌ يك‌ عامل‌ قدرت‌ مى‌نگرند، اما قدرتى‌ نهان‌. پنهان‌ بودن‌ اين‌ قدرت‌نيز باز به‌ خاطرقدرتمند بودن‌ آنهاست‌ كه‌ بيش‌ از آن‌ چيزى‌ است‌ كه‌ عموما درباره‌ آنها تصورمى‌شود. “نمونه‌اى‌ از اين‌ نفوذ، ترس‌ حكومت‌ روسيه‌ از سلطه‌ خبرگزارى‌ وولف‌ در انتقال‌ اخباربين‌المللى‌ بود كه‌ توسط اين‌ كارتل‌ جمع‌آورى‌ و در روسيه‌ توزيع‌ و منتشر مى‌شد”.(4) در كنار اين‌ديدگاه‌، نظر ديگرى‌ نيز وجود دارد كه‌ آنها را ابزارى‌ براى‌ تبليغات‌ سياسى‌ (پروپاگاند) مى‌دانند.

ديدگاه‌ اخير طى‌ جنگ‌ جهانى‌ اول‌، زمانى‌ كه‌ برخى‌ از خدمات‌ خبرگزارى‌ها ر اختيار قالب‌هاى‌سياسى‌ ميان‌ حكومت‌ها قرار گرفت‌، مطرح‌ شد.

“كارل‌ بوخر آلمانى‌ در سال‌ 1915 خطر انحصارى‌شدن‌ اطلاعات‌ و اخبار را از طريق‌خبرگزارى‌هاى‌ رويتر و هاواس‌ مطرح‌ ساخت‌”.(5) به‌ نظر او اين‌ خبرگزارى‌ها بيانگر ديدگاه‌هاى‌رسمى‌ دولت‌هاى‌ خود بودند و بنابراين‌ منابعى‌ محسوب‌ مى‌شوند كه‌ اطلاعات‌ و اخبار را جهت‌دارگزارش‌ مى‌كردند. جهت‌دار بودن‌ اخبار جزيى‌ از تبليغات‌ سياسى‌ است‌ كه‌ به‌ ويژه‌ در هنگام‌ عمليات‌جنگى‌ و جنگ‌ها مشاهده‌ مى‌شود.

آغاز جنگ‌ جهانى‌ اول‌ در اوايل‌ قرن‌ بيستم‌ باعث‌ شد تا رسانه‌ها ب‌ پوشش‌ خبرى‌ وقايع‌ جنگ‌گرايش‌ يابند و به‌ تدريج‌ مفهوم‌ حفظ و نگهدارى‌ از خبر شكسته‌ شد. در دهه‌ 1930 حالت‌شبه‌انحصارى‌ در زمينه‌ فعاليت‌هاى‌ خبرى‌ پايان‌ يافت‌.

جنگ‌ دوم‌ نيز باعث‌ تغييرات‌ اساسى‌ در ساخت‌ سازمان‌هاى‌ خبرى‌ اروپا شد، رويتر بخش‌عمده‌اى‌ از بازار را از دست‌ داد، هاواس‌ در طول‌ جنگ‌ به‌ مالكيت‌ حكومت‌ ويشى‌ در آمد و بخش‌تبليغاتى‌ ـ تجارى‌ آن‌ از حيطه‌ فعاليت‌هاى‌ خبرى‌ خارج‌ شد. در ايالات‌ متحده‌ دورى‌ از جنگ‌ (ازجنبه‌ بعد مكان‌) تغيير عمده‌اى‌ در خبرگزارى‌ پديد نياورد اما باعث‌ گسترش‌ خبرگزارى‌هاى‌اميكايى‌ شد كه‌ به‌ دليل‌ گرفتارى‌هاى‌ فراوان‌ خبرگزارى‌هاى‌ اروپايى‌ بود.

مطرح‌ شدن‌ دكترين‌ جريان‌ آزاد اطلاعات‌ باعث‌ برهم‌ خوردن‌ هر چه‌ بيشتر توازن‌ خبرى‌ موجودو نفوذ هر چه‌ بيشتر چهار خبرگزارى‌ بزرگ‌ جهان‌ شد. از اين‌رو سازمان‌ ملل‌ از طريق‌ يونسكو اقدام‌به‌ برقرارى‌ تعادل‌ ميان‌ كشورهاى‌ شمال‌ و جنوب‌ كرد. كوشش‌ مداوم‌ يونسكو براى‌ تشويق‌ توسعه‌ وگسترش‌ خبرگزارى‌هاى‌ ملى‌ و ترتيب‌ دادن‌ وضعيتى‌ براى‌ مبادله‌ اخبار در ميان‌ آنها به‌ ويژه‌ طى‌زمانى‌ كه‌ موج‌ استقلال‌طلبى‌ در دهه‌ 1960 افريقا را فرا گرفت‌، قابل‌ تجه‌ بود.
“تحليل‌ محتواى‌ خبرگزارى‌ها در سال‌ 1953 در خصوص‌ اعتبار الگوى‌ جريان‌ آزاد اطلاعات‌نشان‌ داد كه‌ خبرگزارى‌هاى‌ ملى‌ از ميان‌ نظام‌ خبرى‌ جهانى‌ تحت‌ كنترل‌ چهار خبرگزارى‌ بزرگ‌غرب‌ بوجود آمده‌اند يعنى‌ خبرگزارى‌ فرانسه‌، رويترز، آسوشيتدپرس‌ و يونايتدپرس‌. دو آژانس‌خبرى‌ دنياى‌ كمونيست‌، تاس‌ (شوروى‌) و شين‌هوا (چين‌) كشورهاى‌ بلوك‌ شرق‌ و كشورهاى‌كمونيستى‌ آسيا را تحت‌پوشش‌ خبرى‌ خود داشتند.” (6)

جريان‌ يك‌ سويه‌ اطلاعات‌ و اخبار بين‌المللى‌ كه‌ ناشى‌ از نظم‌ نوين‌ بود انتقادهاى‌ فراوانى‌ را به‌دنبال‌ دات‌. از 30 جولاى‌ تا اول‌ اگوست‌ 1975 هلسينكى‌ پايتخت‌ فنلاند شاهد مشاوره‌اى‌ باحضور سران‌ 33 كشور اروپايى‌، ايالات‌ متحده‌ و كانادا بود. آنها براى‌ تجديدنظر و امضاى‌ سند مهمى ‌جمع‌ شدند، ارائه‌ سندى‌ مشترك‌ كه‌ در آن‌ ايجاد روابطى‌ صلح‌آميز بين‌ كشورها و افزايش ‌همكارى‌هاى‌ بين‌المللى‌ در تمام‌ حوزه‌ها از تجارت‌ و صنعت‌ تا فرهنگ‌ و ارتباطات‌ پيش‌بينى‌ شده‌بود.

در آن‌ زمان‌ جهان‌ دو قطبى‌ بود و دراصطلاحات‌ سياسى‌، كاپيتاليسم‌ و سوسياليسم‌ در هلسينكى‌ به‌اين‌ توافق‌ رسيدند كه‌ مذاكرات‌ صلح‌آميز بر جنگ‌ و خشونت‌ كه‌ پارامترهاى‌ در توسعه‌ روابط متقابل‌آنهاست‌، ارجحيت‌ دارد. بدنبال‌ اين‌ توافق‌، توازن‌ جديدى‌ در روابط بين‌المللى‌ ميان‌ شرق‌ و غرب ‌پديد آمد.

غرب‌ جريان‌ آزاد اطلاعات‌ و عقايد را شرط اوليه‌ همكارى‌ واقعى‌ در ايجاد روابط صلح‌آميز وبدنبال‌ آن‌ تداوم‌ امنيت‌ بين‌المللى‌ مى‌دانست‌ اما بلوك‌ شرق‌ جريان‌هاى‌ اطلاعاتى‌ خاص‌ را منشأپيامدهاى‌ ثانوى‌ در وضعيت‌ سياسى‌ مى‌دانست‌ و براشكال‌ همكارى‌ تأكيد داشت‌. غربى‌ها معتقدبودند گسترش‌ جريان‌ آزاد اطلاعات‌ خودبخود تشنج‌زدايى‌ مى‌كند اما از طرف‌ شرقى‌ها انتخاب‌وسيله‌ براى‌ همكارى‌ فرهگى‌ و اطلاعاتى‌ جهت‌ بهبود و پيشبرد امنيت‌ مدنظر بود. براين‌ اساس‌توازن‌ امنيتى‌ و همكارى‌ اين‌ دو گروه‌ فكرى‌، دو شيوه‌ عكس‌ هم‌ داشت‌، يك‌ شيوه‌ ديدگاه‌هاى‌ امنيتى‌و صلح‌ را متأثر از مواردى‌ چون‌ جريان‌ آزاد اطلاعات‌ مى‌دانست‌ در حالى‌ كه‌ شيوه‌ مقابل‌ صلح‌ وامنيت‌ را پيش‌ شرطى‌ براى‌ همكارى‌هاى‌ بين‌المللى‌ مى‌خواند.

طى‌ سال‌هاى‌ 1978ـ1979 مك‌ برايد گزارشى‌ از كار كميسيون‌ بين‌المللى‌ يونسكو درباره‌ مسائل‌ارتباطات‌ ارائه‌ داد. وزيرخارجه‌ پيشين‌ ايرلند كه‌ رياست‌ كميسيون‌ بين‌المللى‌ يونسكو را در دسامبر1977 برعهده‌ گرفت‌، مطالعه‌ درباره‌ مسائل‌ ارتباطات‌ و مقابله‌ با عدم‌ تقابل‌ بين‌المللى‌ اطلاعات‌ ونابرابرى‌ جهانى‌ ارتباطات‌ را آغاز كرد و در گزارش‌ خود به‌ اين‌ نكته‌ اشاره‌ داشت‌ كه‌ “هم‌اكنون‌ بيش‌از 100 كشور از خود، خبرگزارى‌ ملى‌ دارند، هر چند شمارى‌ از اين‌ خبرگزارى‌ها، خبرگزارى‌ به‌معناى‌ كلمه‌ نيستند، زيرا كم‌وبيش‌ خود را محدود به‌ دريافت‌ و توزيع‌ اطلاعات‌ رسمى‌ كرده‌اند وچشم‌ به‌ ارسال‌ از منابع‌ خارجى‌ دوخته‌اند، از سوى‌ ديگر پنج‌ خبرگزارى‌ بزرگ‌ داراى‌ آنچنان‌ وسايل‌و تسهيلات‌ فنى‌ مرغوبى‌ هستند و از چنان‌ شبكه‌ گستردهاى‌ از خبرنگاران‌ سود مى‌برند كه‌ بى‌اغراق‌به‌ صحنه‌ خبرى‌ بين‌المللى‌ سلطه‌ يافته‌اند.”(7)

براساس‌ همين‌ گزارش‌، 80درصد خبرهاى‌ بين‌المللى‌ از طريق‌ خبرگزارى‌هاى‌ بزرگ‌ جهان‌مخابره‌ مى‌شود آن‌ هم‌ به‌ چندين‌ زبان‌. اعتقاد براين‌ است‌ كه‌ تنها 10تا 30درصد از خبرهاى‌ اين‌خبرگزارى‌ها به‌ كشورهاى‌ در حال‌ توسعه‌ اختصاص‌ دارد.

نشست‌ها و اجلاسيه‌هاى‌ متعددى‌ تا به‌ امروز برگزار شده‌ است‌ و تصميمات‌ متعددى‌ نيز اتخاذگرديده‌، اما مشاهده‌ مى‌شود نفوذ و سلطه‌ خبرگزارى‌هاى‌ بزرگ‌ همچنان‌ ادامه‌ دارد.
در اين‌ مقاله‌ سعى‌ شده‌ است‌ انعكاس‌ مطالب‌ مربوط به‌ دوران‌ جنگ‌ و صلح‌ و نحوه‌ ارائه‌ آنها ازطريق‌ خبرگزارى‌ها به‌ صورتى‌ تاريخى‌ بررسى‌ شود.

رويدادهاى‌ مهم‌ جهان‌ از اواخر قرن‌ نوزدهم‌ تا قرن‌ بيستم‌ (برخوردها و درگيرى‌ها)
جنگ‌ جهانى‌ اول‌، انقلاب‌ روسيه‌، استقلال‌ هند، جنگ‌ جهانى‌ دوم‌، جنگ‌هاى‌ استقلال‌طلبانه‌ درافريقا، درگيرى‌هاى‌ داخلى‌ در كشورهاى‌ امريكاى‌ لاتين‌، حمله‌ امريكا به‌ كوبا، جنگ‌ مصر واسرائيل‌، جنگ‌ ويتنام‌، جنگ‌ كره‌، جنگ‌هاى‌ هند و پاكستان‌، حمله‌ شوروى‌ به‌ افغانستان‌، جنگ‌ عراق‌عليه‌ ايران‌، حمله‌ به‌ كويت‌، جنگ‌ در بالكان‌، درگيرى‌ ميان‌ كشورهاى‌ تازه‌ استقلال‌ يافته‌ در آسياى‌ميانه‌ و قفقاز، انتفاضه‌، جنگ‌ بريتانيا و آرژانتين‌ و بسيارى‌ ديگر از درگيرى‌هاى‌ داخلى‌ و مرزى‌ ميان‌كشورها از رويدادهاى‌ مهم‌ اين‌ دو قرن‌ به‌شمار مى‌رود.

جنگ‌، سانسور و تحريف‌ اخبار

اولين‌ نمونه‌ سانسور اخبار جنگى‌ و كنترل‌ دولت‌ بر روى‌ اطلاعات‌ و اخبار طى‌ جنگ‌ به‌جنگ‌هاى‌ استقلال‌ امريكا باز مى‌گردد.

ويليام‌ هاموند در خصوص‌ تاريخ‌ جنگ‌هاى‌ ارتش‌ امريكا مى‌گويد: “زمانى‌ كه‌ جورج‌ واشنگتن‌رهبرى‌ ارتش‌ را برعهده‌ گرفت‌ درباره‌ تعداد كشته‌شدگان‌ نظاميان‌ انگليسى‌ در مستعمره‌ به‌ صورت‌مبالغه‌آميزى‌ اخبار و اطلاعات‌ را ارائه‌ مى‌داد.”8
“طى‌ جنگ‌هاى‌ داخلى‌ امريكا نيز ابراهام‌ لينكلن‌ به‌ روزنامه‌نگاران‌ اجازه‌ داد كه‌ همراه‌ سربازان‌ به‌مناطق‌ جنگى‌ بروند اما انتشار رويدادهاى‌ خشونت‌آميز و محرمانه‌ را در روزنامه‌ها ممنوع‌ كرد.”(9)

تلگراف‌ مشهور فردريك‌ رمينگتون‌ از هاوانا براى‌ راندولف‌ هرست‌ جالب‌ توجه‌ است‌. در اين‌تلگراف‌ آمده‌ بود “همه‌ چيز در اينجا آرام‌ است‌. هيچ‌ آشفتگى‌ در اينجا نيست‌. جنگى‌ هم‌ نخواهدبود. ميل‌ دارم‌ برگردم‌. هرست‌ در جواب‌ گفت‌: لطفا بمانيد شما تصاوير را جور كنيد من‌ جنگ‌ راجور خواهم‌ كرد.”(10)

اين‌ بيان‌ به‌ نوعى‌ نشان‌دهنده‌ قدرتى‌ است‌ كه‌ رسانه‌هاى‌ خبرى‌ دارند. در اوايل‌ قرن‌ بيستم‌ كه‌جنگ‌ كوبا، اسپانيا و امريكا همچنان‌ ادامه‌ داشت‌ اكثر رسانه‌هاى‌ امريكايى‌ سعى‌ در بى‌ارزش‌ نشان‌دادن‌ كمك‌هاى‌ كوبا داشتند و مردم‌ امريكا اطلاعاتشان‌ درباره‌ كوبا به‌ گزارش‌هايى‌ كه‌ خبرنگاران‌امريكايى‌ از جبهه‌ مى‌فرستادند محدود مى‌شد. اين‌ توهم‌ در آن‌ زمان‌ ايجاد شد كه‌ ارتش‌ آزاديبخش‌كوبا كار نمى‌كند، نمى‌جنگد و تنها آذوقه‌ نظامين‌ امريكايى‌ را مى‌دزدند. خبرنگار خبرگزارى‌آسوشيتدپرس‌ در كوبا وارد آوردن‌ اين‌ تهمت‌ها اصرار داشت‌ نمونه‌ بارزى‌ از گزارش‌هاى‌خبرگزارى‌ آسوشيتدپرس‌ چنين‌ است‌: “افراد كوبايى‌ كه‌ نيروهاى‌ مقدم‌ امريكايى‌ را همراهى‌ مى‌كنند،برخلاف‌ روش‌ شايسته‌ رفقايشان‌ در گوانتانامو، هيچ‌ ارزش‌ رزمى‌ ندارند. آنها تمام‌ روز در اردوگاه‌خود در سايه‌ نخل‌ها مى‌نشينند و شب‌ها را با كشيدن‌ سيگار و انباشتن‌ شكم‌ خود از جيره‌هاى‌عموسام‌ مى‌گذرانند، در حالى‌ كه‌ پيش‌ چشم‌ آنها جوانان‌ امريكايى‌ با شكم‌ گرسنه‌ و بدون‌ داشتن‌ذره‌اى‌ توتون‌ روزها زير آفتاب‌ سوزان‌ به‌ جاده‌سازى‌ مشغولند و شب‌ها را زيرآسمان‌ پرستاره‌، تفنگ‌بر دوش‌ به‌ روز مى‌آورند.(11)

در آن‌ زمان‌ هيچيك‌ از فرماندهان‌ امريكايى‌ چنين‌ اخبار تحريف‌ شده‌اى‌ را تكذيب‌ نكردند و تنهاپس‌ از پايان‌ جنگ‌ برخى‌ از آنان‌ به‌ تكذيب‌ اين‌ دورغ‌پردازى‌ها مبادرت‌ كردند اما با تمام‌ مقالات‌مختلفى‌ كه‌ در برخى‌ روزنامه‌ها در تكذيب‌ اين‌ اخبار منتشر شد، خبرنگار آسوشيتدپرس‌ در كوباماند و به‌ گزارش‌هاى‌ خود ادامه‌ داد.

نمونه‌ ديگرى‌ از گزارش‌ خبرنگار آسوشيتدپرس‌ از كوبا چنين‌ است‌ “در اردوگاه‌ قواى‌ امريكا،لمه‌ كوبايى‌ با فحش‌ و ناسزا همراه‌ است‌ و به‌ندرت‌ با مهربانى‌ از آنها ياد مى‌شود، حتى‌ پاره‌اى‌ ازمحافل‌ پيش‌بينى‌ مى‌كنند كه‌ به‌ زودى‌ كار افراد ما با آنها به‌ زدوخورد خواهد كشيد.”(12)

اين‌ نوع‌ گزارش‌ها باعث‌ خشم‌ كوبايى‌ها شد و شايد نتيجه‌ اين‌ تحريف‌ها و حمله‌ مجدد امريكا به‌كوبا در سال‌ 1961 به‌ تعطيلى‌ دفتر خبرگزارى‌ آسوشيتدپرس‌ در سال‌ 1969 انجاميد.
طى‌ جنگ‌ جهانى‌ اول‌ و دوم‌ گزارش‌ روزنامه‌نگاران‌ به‌طور رسمى‌ سانسور مى‌شد. اداره‌اى‌ به‌ نام‌”اطلاعات‌” توسط دولت‌ها تأسيس‌ شد كه‌ مطالب‌ و عكس‌ها را بازبينى‌ مى‌كرد و گاه‌ از مطالب‌مى‌كاست‌. اين‌ كار تحت‌عنوان‌ جلوگيرى‌ از رواج‌ خشونت‌ در جامعه‌ صورت‌ مى‌گرفت‌.
“در ويتنام‌ روزنامه‌نگاران‌ به‌ ميادين‌ جنگ‌ دسترسى‌ داشتند اما در حيطه‌ مقرراتى‌ كه‌ پنتاگون‌(وزارت‌ دفاع‌ امريكا) وضع‌ كرده‌ بود گام‌ برمى‌داشتند. نظاميانى‌ كه‌ از وقايع‌ اطلاع‌ داشتند خلاصه‌اى‌از اخبار سايگون‌ را تهيه‌ مى‌كردند كه‌ جهت‌ مثبتى‌ به‌ اطلاعات‌ و اخبار مى‌دادند”.(13)
جنگ‌ در ويتنام‌ باعث‌ بحث‌ بر سر توقيف‌ برخى‌ از مطبوعات‌ در امريكا شد به‌ ويژه‌ زمانى‌ كه‌روزنامه‌ نيويورك‌ تايمز شروع‌ به‌ چاپ‌ اطاعات‌ طبقه‌بندى‌ شده‌اى‌ در خصوص‌ جنگ‌ طى‌ سال‌1971 كرد، نيكسون‌ رئيس ‌جمهور وقت‌ امريكا براى‌ جلوگيرى‌ از چاپ‌ اطلاعات‌ بعدى‌ به‌ دادگاه‌شكايت‌ كرد اما ديوان‌ عالى‌ براساس‌ اولين‌ اصلاحيه‌ قانون‌ اساسى‌ مانع‌ از توقيف‌ روزنامه‌ شد.

برخى‌ از روزنامه‌نگاران‌ اين‌ واقعه‌ را پيروزى‌ در جنگ‌ بر عليه‌ سانسور مى‌دانستند. اما باپيشرفت‌هايى‌ كه‌ طى‌ دهه‌هاى‌ 1980 و 1990 در فن‌آورى‌ها صورت‌ گرفت‌ نوع‌ جديدى‌ از كنترل‌ براطلاعات‌ نيز پديد آمد.

“در تهاجم‌ امريكا به‌ گرانادا، پنتاگون‌ اجازه‌ نداد تا كسى‌ از بمباران‌ يك‌ هواپيماى امريكايى‌ كه‌ به‌اشتباه‌ بيمارستانى‌ را هدف‌ قرار داده‌ بود آگاه‌ شود. اين‌ واقعه‌ از مصاحبه‌ خبرنگارى‌ با يك‌ پزشك‌ درجزيره‌ معلوم‌ شد.”(14)

اشتباهاتى‌ كه‌ رسانه‌هاى‌ خبرى‌ در ارتباط با اشتباهات‌ نظاميان‌ صورت‌ مى‌دهند به‌ دليل‌ كنترل‌نظاميان‌ بر اخبار و اطلاعات‌ است‌.

در طول‌ جنگ‌ خليج‌ فارس‌ فرماندهى‌ ارتش‌ امريكا اعلام‌ كرد كه‌ 80درصد از بمباران‌ها توسطبمب‌هاى‌ هدايت‌ شده‌ ليزرى‌ صورت‌ گرفته‌ و اهداف‌ مشخصى‌ را منهدم‌ كرده‌ است‌ اما پس‌ از پايان‌جنگ‌ معلوم‌ شد تنها 8/8درصد از 84هزارو200 تن‌ بمبى‌ كه‌ به‌ هدف‌هاى مختلف‌ اصابت‌ كرده‌بمب‌هاى‌ هدايت‌ شده‌ بوده‌ است‌. همچنين‌ در پاناما، پنتاگون‌ تمايلى‌ به‌ اصلاح‌ اين‌ خبر كه‌ سربازان‌امريكايى‌ از محل‌ اقامت‌ ژنرال‌ مانوئل‌ نوريگا 50 كيلو كوكائين‌ بدست‌ آورده‌اند، نشان‌ نداد. در حالى‌كه‌ پس‌ از آزمايش‌ مشخص‌ شد اين‌ 50 كيلو كوكائين‌ مخلوطى‌ از نشاسته‌، آرد ذرت‌ و روغن‌ خوك‌بوده‌ است‌.
بدين‌ترتيب‌ همانگونه‌ كه‌ پيشتر نيز اش
اره‌ شد در ميدان‌ جنگ‌، نظاميان‌ هستند كه‌ اخبار و اطلاعات‌را در اختيار مردم‌ قرار مى‌دهند نه‌ رسانه‌ها. در اين‌ مورد ژنرال‌ توماس‌ كلى‌ يكى‌ از آگاهان‌ نظامى‌ كه‌در عملي

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا