وينتو سرف: IPv7 در آينده اينترنت جايي ندارد
اشاره:
وينتون سرف نقش خود را بهعنوان نظريهپرداز ارشد اينترنت در شركت گوگل بسيار جدي گرفته و تمام توان خود را به پروژههاي متعددي اختصاص داده كه با تدارك و پيادهسازي نسخه بعدي اينترنت سروكار دارند. اين پروژهها شامل هدايت دنيا به سمت انطباق با IPv6 هستند، اما در اين ميان طرحي براي IPv7 به چشم نميخورد. سرف در يك نشست مطبوعاتي به تشريح آينده IP، شبكهسازي خانگي و اينترنت همهكاره، جلوگيري از ايجاد چيزي تحت عنوان Kill Switch اينترنت و ساير موارد پرداخته است. چكيدهاي از اين گفتوگو در ادامه از نظرتان ميگذرد.
وينتو سرف نقش خود را بهعنوان نظريهپرداز ارشد اينترنت در شركت گوگل بسيار جدي گرفته و تمام توان خود را به پروژههاي متعددي اختصاص داده كه با تدارك و پيادهسازي نسخه بعدي اينترنت سروكار دارند. اين پروژهها شامل هدايت دنيا به سمت انطباق با IPv6 هستند، اما در اين ميان طرحي براي IPv7 به چشم نميخورد. سرف در يك نشست مطبوعاتي به تشريح آينده IP، شبكهسازي خانگي و اينترنت همهكاره، جلوگيري از ايجاد چيزي تحت عنوان Kill Switch اينترنت و ساير موارد پرداخته است. چكيدهاي از اين گفتوگو در ادامه از نظرتان ميگذرد.
آيا چيزي تحت عنوان IPv7 وجود خواهد داشت و اگر دارد، چه مشكلات جيدي را حل خواهد كرد؟
سرف: در طول دوره زماني كه ما تلاش ميكرديم راهحلي براي گسترش فضاي آدرس پيدا كنيم، در عمل چهار پيشنهاد مطرح شدند. در نهايت، يكي از اين پيشنهادها بهعنوان راهحل نهايي انتخاب شد. بنابراين، ميتوان گفت كه چيزي تحت عنوان نسخههاي 7، 8 يا 9 از پروتكل اينترنت وجود ندارد. در حال حاضر، هيچ انگيزهاي براي ابداع يك نسخه جديد نيز بهچشم نميخورد. از سوي ديگر، حالا تمام مشكل ما اين است كه IPv6 را بهطور گستردهاي توزيع و پيادهسازي كنيم، پيش از آنكه فضاي آدرس IPv4 به اتمام برسد. اما اين موضوع نبايد از فكر كردن متخصصان درباره شيوههاي جديد بازطراحي اينترنت جلوگيري كند. در واقع يك تلاش تازه در دانشگاه استنفورد جريان دارد كه توسط مؤسسه ملي علوم ايالاتمتحده پشتيباني ميشود و روي اين موضوع تمركز دارد كه اگر قرار بود ما اينترنت را امروز با آگاهي از تمام چيزهايي كه درباره آن ميدانيم طراحي كنيم، چطور اين كار را انجام ميداديم. دستكم يكي از نتايج قطعي اين تحقيقات، يك روتر جريان باز«Openflow» بوده است كه بستهها را با شيوه متفاوتي نسبت به روترهاي سنتي ادارهميكند. اما تا جايي كه من ميدانم، هيچ برنامهاي براي تغيير پروتكل در سطح IP وجود ندارد.
آيا مصرفكنندگان عموميومتوسط اساساً نياز دارند كه مطئن شوند تمام ابزارهاي خانگي آنها (مانند روتر) با IPv6 انطباق دارند؟ يا اينكه تلاشهاي كرير و NAT براي ايجاد يك پل بين IPv4 و IPv6 براي دهه آينده كافي خواهد بود؟
نه اين تلاش كافي نخواهد بود و من نيز يكي از طرفداران ترجمه آدرس شبكه در سطح كرير نيستم. ديدگاه من تا حدودي به اين دليل است كه كل ايده ترجمه آدرس شبكه بسيارشكننده بوده و به سرورها اجازه نميدهد كه در قلمروي مصرفكننده قابل دسترسي باشند. در روزهايي كه اينترنت وضعيت فوقالعاده نامتقارني پيداكرده و سرعت دانلود ترافيك توسط شما بسيار بيشتر از سرعت آپلود آن است، قرار دادن يك سرور در خانه چيزي است كه تأمينكنندگان باند پهن علاقه چنداني به آن ندارند، زيرا اين كار مقدار زيادي از ظرفيت پهناي باند Uplink را مصرف خواهد كرد. اما من اعتقاد دارم، با سپري شدن اين دوره، داشتن سرورهاييدر خانه و همچنين بهرهگيري از كلاود، نه تنها مطلوب، بلكه كاملاً طبيعي خواهد بود. بنابراين، ظرفيت متقارن و IPv6 نتايج بسيار جذابي بهشمار ميآيند. از سوي ديگر، همانطور كه اشاره كردم، من طرفدار جدي Carrier-Grade NAT نيستم، اما ممكن است مشخص شود كه براي آساني انتقال در طول اين دوره زماني، يعني در مدتي كه از هر دو پروتكل استفاده ميكنيم، به NATها نياز خواهيم داشت.
آيا فكر ميكنيد انطباق با IPv6 در خانهها نيز به اندازه شبكههاي تجاري ضرورت دارد؟
بهنظر من، اگر نخواهيم هر دو پروتكل را بهطور همزمان اجرا كنيم، بهطور قطع ضرورت خواهد داشت، ممكن است روزي برسد كه سرورها تنها قادر به كار با IPv6 باشند يا كاربراني را ببينيم كه فقط ميتوانند از IPv6 استفاده كنند، زيرا ديگر چيزي تحت عنوان جعبههاي NAT وجود ندارد. من فكر ميكنم، اجراي روان هر دو پروتكل در خانه از اهميت بالايي برخوردار خواهد بود. لپتاپها و دسكتاپهاي امروزي از اين قابليت برخوردارند. در واقع معمولاً شما با يك فايروال، جعبه NAT و به احتمال يك مودم باند پهن در خانه مواجه هستيد كه براي IPv6 پيكربندي نشده است. بنابراين، من اطمينان دارم كه وقتي ما IPv6 را در هشتم ژوئن (روز جهاني IPv6) بهعنوان يك آزمايش 24 ساعته بهطور جهاني فعال كنيم، ابزارهايي وجود دارند كه با آن كار نخواهند كرد و اين مشكل بايد برطرف شود. من بيشتر ترجيح ميدهم شاهد يك تلاش متمركز براي دسترسي همه كاربران به IPv6 باشم. به اين ترتيب، فرآيند انتقال بسيار روان خواهد بود، زيرا ديگر مهم نيست كه آيا مقصد در حال اجرا IPv4 است يا IPv6 و همه ميتوانند با هم ارتباط برقرار كنند.
از ديدگاه شما، چه چيزي را ميتوان استفاده مهم بعدي مصرفكنندگان عام از اينترنت ناميد؟
اگر جواب اين پرسش را ميدانستم، مطمئناً ري آن سرمايهگذاري ميكردم. اما فكر ميكنم كاملاً مشخص است كه شبكهسازي اجتماعي بخش بزرگي از آن را تشكيل ميدهد. به احتمال زياد، پلتفرمهاي قابل دسترسي كه به مردم امكان ميدهند محتواي خودشان را ايجاد كرده و آن را به اشتراك بگذارند، مهمترين بخش را بهخود اختصاص خواهند داد. موضوع بعدي، پديده Internet of Things است كه در آن ما مجموعهاي از ابزارها را به نفع خودمان مديريت ميكنيم. طرفهاي ثالث نيز متوجه خواهند شد كه ميتوانند وارد اين عرصه شده و اقلامي را براي ما مديريت كنند. ممكن است سيستمهاي سرگرمي ما توسط طرف ثالثي مديريت شود كه هيچ ارتباطي با محتوا نداشته و فق ظرفيت را سازماندهي ميكند. به اين ترتيب، ميتوانيم مطمئن باشيم محتواي سرگرمكننده ما هر جا كه بخواهيم روي همه پلتفرمها نمايش داده خواهد شد.
منبع : ماهنامه شبکه