نقدی بر ادغام واحدهای روابط عمومی به بهانه اجرای قانون مديريت خدمات كشوري
نام نویسنده: امير عباس تقي پور *
هنوز یک هفته از ابراز امیدواری احسان جهان دیده ٬معاون سخنگو و دبير شوراي اطلاع رساني دولت مبنی براین که “امیدواریم ازبروز مشكل براي روابط عموميها جلوگيري شود” نگذشته که خبرگزاری ها از خداحافظی عباس زارع نژاد، مشاور وزير و مدير كل روابط عمومي وزارت هداشت به بهانه ابلاغ چارت جديد وزارت بهداشت و ادغام اداره كل روابط عمومي در حوزه وزارتي اين وزارتخانه خبر دادند.
موضوع از این قرار است که بر اساس بند د ماده ۲۹ قانون مديريت خدمات كشوري مصوب ۸ مهرماه سال ۸۶، سطوح مديريتي وزارتخانهها و معاونتهاي رئيس جمهوري به 25 اداره كل محدود شده و حالا که قرار براجرای این قانون است دیواری کوتاه تر از دیوار روابط عمومی ها برای حذف و ادغام پیدا نمی شود.
در این که قانونگذار برای رعایت حقوق مردم به وضع قانون پرداخته تردیدی نیست اما سئوال اصلی که متوجه مجریان قانون است اینکه با چه استدلالی به ادغام و حذف اداراه کل روابط عمومی می پردازید؟ آیا می دانید بر اساس آیین نامه ابلاغی دولت که در تیر ماه ۸۶ توسط دکتر الهام ٬ سخنگوی وقت ابلاغ شد « اجراي سياستهاي اطلاع رساني » ،« همكاري با رسانههاي جمعي »، «پاسخگويي به شبهات و ابهامها » ، « تهيه و اجراي طرحهاي تبليغاتي سازمان » ، « اجراي مناسب مراسم و مناسبتها » ، « ايجاد حسن رابطه بين كاركنان و مسئولان دستگاه مربوطه » ،« نظارت بر انتشارات و نشريات دستگاه » ، « مديريت پايگاههاي اطلاع رساني الكترونيك دستگاه » و « افكار سنجي عمومي دستگاهي » از اهم وظايف روابط عمومي ها است ؟ روابط عمومی هایی که در زمان استقلالشان برای انجام همین وظایف ا مسایل و مشکلات عدیده ای روبرو بودند . مشکلاتی که حل شدن آنها به معنای حل شدن مسئله و یا پاسخ به درخواست مخاطبان سازمان بوده و خواهد بود.
اجازه دهید اینگونه ادامه دهم که اگر نتیجه همه ی فعالیت هایی که در یک وزارتخانه و یا سازمان انجام می شود منجر به حل مسایل و مشکلات مردم نشود به معنای این است که به خطا رفته ایم.برای جلوگیری از بوقوع پیوستن این خطا واحدی به نام روابط عمومی همواره وظیفه رصد کردن امور٬ دریافت و جمع آوری اطلاعات ٬ پردازش و انتقال اطلاعات به مقامات تصمیم ساز و تصمیم گیر را بر عهده دارد. این واحد بایستی یک واحد استراتژیک ٬ فکور ٬ برنامه ریز و آینده نگر باشد . به معنای دیگر واحدی جامع الشرایط . حالا شما آمده اید و این واحد را ادغام می کنید . مهم نیست با کدام اداره کل . مهم این است که اصل قضیه در تناقض با اهداف عالی وزارتخانه یا سازمان شماست. مگر می شود مردمی ترین واحد یک وزارتخانه یا سازمان را به بهانه مردم حذف کرد؟
عجیب تر آنكه این اقدام در حالی صورت می گیرد که در طول تاریخ ۵۶ ساله روابط عمومی در کشورمان هیچگاه به اندازه دهه اخیر٬ مسئولین ارشد نظام از رهبری گرفته تا رییس جمهور ٬ رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ٬ رییس و نمایندگان مجلس و وزرا در وصف اهمیت و کارکردهای اثربخش روابط عمومی سخن به میان نیاورده اند . مدت زمانی که طی آن نهادها و انجمن های حرفه ای روابط عمومی با برگزاری کنفرانس ها ٬ هم اندیش های ٬ جلسات و… به معنای واقعی به تبیین خاستگاه و خواسته های حرفه ای و صنفی پرداخته و در اقداماتی آگاهانه به دنبال رفع ضعف ها و کاستی های خود نیز بوده اند.
به این فراز از سخنان رهبر انقلاب در که در تاریخ۹/۴/۸۶ در ديدار رئيس جمهور، وزرا و مديران کلان دولت نهم با ایشان بیان شد توجه کنید:
“ايرادي که من به اين دولت وارد مي کنم، اين است که توضيح داد نشان به مردم کم است.
اين روابط عمومي هاي شما در بخش هاي مختلف بايد فعال عمل کنند.
روابط عمومي شماست که از رسانه ملي يا از مطبوعات م تواند استفاده بهينه بکند٬ ياد بگيرند راه بيان کردن را.
گاهي انسان توضيح هم مي دهد، بيان هم مي کند منتها بي فايده! چون نوع بيان، نوع بيان اثرگذار و باوربرانگيز نيست٬ حقيقت را درست روشن نمي کند.
اين يکي از نقص هاست که بايدحتما اين نقيصه راجبران کنيد.”
مرور بخشی از پیام رییس جمهور به چهارمین همایش روابط عمومی الکترونیک در تاریخ ۲۷/۲/۸۸نیز حکایت از اهمیت ذاتی این حرفه و هنر دارد. “اطلاع رساني به موقع ، صحيح و بدون جهت گيري ، انتقال نقطه نظرات ، انتقادها و پيشنهادهاي مردم و مخاطبان سازمان ها به مديران و مسوولان ، جلب مشاركت و برنامه ريزي براي رفع مشكلات مردم، از جمله وظايف حساس و مهمي است گاه مي بايد با سعه صدر ، گشاده رويي و بلند نظري مديران و كارشناسان روابط عمومي ها به سرانجام برسد . ”
به نظر می رسد فشار به روابط عمومی ها برای ادغام با سایر ادارات کل ٬ نه محصول بررسی های دقیق کارشناسانه بلکه نتیجه كاستي هاي آزار دهنده تاریخی اين حوزه است .از قبیل :
۱- عدم آشنایی مدیران ارشد وزارتخانه ها و سازمان ها با کارکردهای روابط عمومی به خصوص کارکردهای آن در عصر دیجیتال.
۲- عدم توانایی برخی از مدیران روابط عمومی برای دفاع از جایگاه واعتبار حرفه ای روابط عمومی به دلیل برخوردار نبودن از دانش و تجارب لازم.این مدیران اغل بر اساس رابطه و نه ضابطه منصوب شده اند.
۳-نگاه غیر تخصصی به عملکرد واحد روابط عمومی در درون سازمان .متأسفانه بخشی از این نگاه نیز زاییده عملکرد نه چندان حرفه ای و تأثیرگذار مدیران و کارشناسان روابط عمومی است.
۴- عدم هماهنگي و اجماع انجمن ها و نهادهاي تخصصي روابط عمومي براي حضور منسجم و دفاع همه جانبه از حيثيت حرفه اي و علمي خود.
خلاصه کلام اینکه ٬ ادغام ادارات کل روابط عمومی با هر مجموعه دیگری در تضاد آشکار با منافع وزارتخانه ها ٬ سازمان ها و مخاطبان آنها و همچنین روح اهداف و مأموریت های روابط عمومی هاست و نتایج مخرب آن بسیار سریع تر از آنچه تصور می شود نمودار خواهد شد.بایستی با آگاهی رسانی بیشتر به مسئولان ارشد وزارتخانه ها از چنین اقدامات شتابزده و غیر مسئولانه جلوگیری کرد.
ادارات کل کم تأثیر در وزارتخانه ها که بود و نبود برخی از آنها هیچ تأثیری بر خروجی ها نیز ندارد کم نیستند . به جای روابط عمومی ٬آنها را ادغام کنید . ممنون.
* کارشناس روابط عمومی