سوال سادهای که تا امروز شاید افراد کمتر به آن توجه کردهاند و جواب چندان مشخصی برای آن ندارند این است که شبکه اینترنتی که به راحتی با آن به شبکه جهانی متصل میشویم چگونه در پشت صحنه کار میکند ؟ نقش شرکتهای اینترنتی در کیفیت اینترنت و یا احیانا محتوای آن کجاست ؟ برای پاسخ به این سوال باید مقاطع زمانی مختلف توسعه اینترنت در کشور را جدا کرد. سرعت تحول تکنولوژی های ارتباطی بسیار زیاد است و در هر دهه معمولا تکنولوژیهای جدیدی روی کار میآیند. در نتیجه طی سالهایی که از ورود اینترنت به کشور میگذرد، مدل تامین و توزیع اینترنت هر چند سال با تغییرات اساسی همراه بوده و در حین این تحولات عموما سازمانهای جدیدی ایجاد شده و بخشی از وظایف را عهده دار شدهاند. در گفتگویی با محمد علی یوسفی زاده، مدیرعامل و بنیانگذار آسیاتک، یکی از قدیمیترین و شناخته شدهترین شرکتهای خدمات دهنده اینترنت و خدمات دیتاسنتر سیر تحول اینترنت و تغییراتی را که در ساختار و نحوه توزیع آن طی دهههای اخیر ایجاد شده است بررسی میکنیم.
این گزارش بخشی از پرونده اینترنت ایران است که توسط آیتیایران گردآوری و منتشر شده است.
دانلود گزارش اینترنت ایرانبه نظر میرسد اولین قانونگذاری در حوزه اینترنت به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1380 برگردد. شروع رسمی و تجاری اینترنت در ایران از چه زمانی شروع شد؟
شروع رسمی ارتباطات اینترنتی و قانونمند شدن آن را میتوان همان سال 1380 دانست. در آن زمان بود که اداره کل دیتا در مخابرات ایران کشور تشکیل شد. اما با این حال از پیش از این زمان و از حدود سال 1374 برخی ISP ها سرویسهایی ارائه میدادند که مثلا آسیاتک یکی از آنها بود. در ابتدای آغاز بهکارگیری اینترنت (که تکنولوژی روز دایال آپ بود) برای مقاصد پژوهشی و مصرفی، اینترنت از طریق ماهوارهها تامین میشد. به این صورت که چندین مرکز از جمله مرکز تحقیقات فیزیک نظری، دانشگاه شریف، مرکز داده پردازی ایران، سازمان پژوهشها و مراکزی از این دست، هر کدام ماهوارهای داشتند که ازطریق آن با دنیا ارتباط اینترنتی برقرار میکردند. در این زمان میان این مراکز ارتباطی، مسیر ارتباط داخلی جداگانهای وجود نداشت و این مراکز از ماهواره همدیگر را میدیدند. مثلا اگر قرار بود از مرکز دانشگاه شریف دادهای به مرکز فیزیک نظری ارسال شود، مرکز فرستنده داده باید آن را به ماهواره میفرستاد و مرکز گیرنده آن را از ماهواره دریافت میکرد. از همان زمان لزوم وجود ارتباط داخلی میان این سرویس دهندهها حس می شد. اما نتیجه محسوس این امر نهایتا در سال 1394 تا 1395 و با راهاندازی IXP ها عملیاتی شد. البته در فاصله بین این سالها نیز برخی شرکتها ارتباطی را با هم ایجاد کرده بودند و بخشی نیز از طریق شرکت ارتباطات زیرساخت اجرا شد؛ ولی نتیجه نهایی و در سطح گسترده مربوط به همان سال حدود 95 است.
در آن سالها (اواسط دهه 70) که هنوز اینترنت تجاری نظام مندی به این صورت وجود نداشت، شرکتهایی که قصد داشتند اینترنت تجاری ارائه دهند، باید پهنای باند مورد نیاز خود را از یکی از این مراکز دارای ماهواره خریداری میکردند و بعد بین مشترکان توزیع میکردند. این شرکتها، بخش «ارسال سیگنال» را از طریق ماهوارههای این مراکز انجام میدادند و برای «دریافت سیگنالها»، خودشان دیش تهیه میکردند و کار دریافت داده را انجام میدادند. اوایل سیستم پراکسیبیس بود تا اینکه در حدود سال 1380 مردم منطق و معنی دایال آپ را متوجه شدند. در این زمان که اداره کل دیتا هم تشکیل شده بود، ISPها هم میتوانستند از اداره دیتا اینترنت بخرند و تامین کنند و هم امکان خرید از مراکز ماهوارهای وجود داشت. این روند ادامه داشت تا اینکه در سال 1382 مقرر شد تمام ISP ها پهنای باند مورد نیاز خود را از اداره دیتا تهیه کنند. دولت شروع به جمع آوری دیشهای ماهواره کرد. البته جمع شدن دیش ها تا سال 1384 طول کشید و اینترنت در مخابرات متمرکز شد.
در سال 1382 سازمان تنظیم مقررات ارتباطات رادیویی ایجاد شد تا بتواند وظیفه مدیریت فضای ارتباطی کشور را انجام دهد. همزمان شرکت ارتباطات زیرساخت مخابرات ایران هم به وجود آمد. به این ترتیب تمرکز دریافت، تامین و توزیع اینترنت به مخابرات محول شد. این روند تا سال 1387 ادامه داشت تا اینکه در این زمان شرکت ارتباطات زیرساخت سرویس دهنده اصلی شد. تقریبا از اوایل سال 1384 دیگر بحث ارائه اینترنت ADSL تجاری به جای دایال آپ آغاز شده بود. در این مقطع زمانی، ISP ها هم امکان خرید پهنای باند اینترنت مورد نیازشان را از «اداره کل دیتا» داشتند و هم میتوانستند برای این کار به سراغ «شرکت ارتباطات زیرساخت» بروند. این روند تامین مشترک اینترنت توسط این دو بخش ادامه داشت اما شرکت ارتباطات زیرساخت روز به روز سهم بیشتری در این بخش ایفا می کرد؛ تا اینکه به مرور بین سالهای 95 تا 97 این مورد به اوج رسید و نقش شرکت ارتباطات زیرساخت بسیار پررنگ شد. به طوری که با توسعه هرچه بیشتر شرکت ارتباطات زیرساخت، بحث راهاندازی شبکه داخل کشور برای ارتباط ISP ها با یکدیگر و همچنین ایجاد پلهای ارتباطی بین استانی و ضابطهمند کردن این روند در دستور کار قرار گرفت. اکنون شرکت ارتباطات زیرساخت به عنوان تنها نهاد متولی ارائه اینترنت و تامین پهنای باند مورد نیاز ISP ها فعالیت میکند.
از جمله مزیتهای راهاندازی و قوت گرفتن شرکت ارتباطات زیرساخت، میتوان به راه اندازی شبکهای برای ارتباطات داخلی در سال 1394 اشاره کرد. تا پیش از این زمان، چنانچه سرویس دهندگان داخل کشور نیاز به ارتباط داخلی با یکدیگر داشتند، سیگنال باید به ماهواره ارسال میشد و از ماهواره برگشته و به سرویس دهنده داخلی دیگر میرسید. در واقع بین خود ISP ها در داخل کشور هیچ ارتباط مستقیمی وجود نداشت. چنین روش ارسالی باعث میشود که تاخیر در ارسال و دریافت پیام به بیش از دو برابر برسد. درحالی که برای برقراری یک ارتباط داخلی هیچ لزومی ندارد که سیگنال یک بار به خارج کشور برود و از آنجا دوباره برگشته و به نقطه دوم داخل کشور برسد.
تا قبل از سال 1380 که سرویسهای دایال آپ فروخته میشد، مدل کاری شرکتهای خصوصی در حوزه اینترنت چگونه بود؟
تا سال 1380 که اصلا قانون چندانی در این زمینه وجود نداشت و اصلا فعالیت بخشهای خصوصی در گرو داشتن شرکت نبود. هم امکان کار در قالب یک شرکت وجود داشت و هم میتوانستیم به صورت مستقل کار کنیم. در آن زمان تعداد ISP ها زیاد بود. خود ما ( آسیاتک ) آن زمان هنوز شرکتی نداشتیم. مثلا با چند مورد از فروشگاههای کامپیوتری همکاری میکردیم و حتی کارتهای متداول اینترنت هم وجود نداشتند و به صورت دستی حساب کاربران را شارژ میکردیم.
خرید آن زمان پهنای باند ما K64 بود که اگر از مخابرات میخریدیم یک میلیون تومان میشد. همین اینترنت را اگر از ماهوارهها میخریدیم حدود 2 الی 3 میلیون تومان میشد. در مقام قیاس، با این مبلغ میتوانستیم آن زمان یک پژو GLX بخریم. خریدها دلاری انجام میشد. در سال 1382 که سازمان تنظیم مقررات کار خود را به عنوان نهاد رگولاتور شروع کرد، یکی از مجوزهایی که صادر میشد مجوز ISP بود. البته بین سالهای 80 تا 82 که سازمان تنظیم مقررات کار خود را شروع کرد، امکان دریافت یک مجوز مشابه از اداره کل دیتا نیز برای ISP ها وجود داشت که به مشتریان خود اداره دیتا اعطا می شد.
خود شما چطور با اینترنت آشنا شدید و مجموعه آسیاتک چطور به بحث اینترنت ورود کرد؟
در آن زمان شروع بحثهای اینترنت هنوز تهران نبودم و در شمال کشور درس میخواندم. اما خواهر و برادرانم در دانشگاه تهران معماری می خواندند. برادرم جزو اولین دانشجویانی بودکه پروژهاش را به صورت کامپیوتری (با اتوکد) تحویل داد. درحالی که عموم دانشجویان نقشههای دستی می کشیدند. یک نشریهای در آن زمان وجود داشت که گمان کنم اسم آن «بزرگراه کامپیوتر» بود. یک بار زمانی که برادرم به خانه برگشته بود در ماشینش یک جلد از این مجله پیدا کردم و خواندم. در آن زمان دبیرستانی بودم. چند صفحهای در این مجله درباره دنیای ارتباطات نوشته شده بود که نظرم را بسیار جلب کرد. در بخشی نوشته شده بود که ارتباطات دنیای آینده دیگر محدود به تلفن نخواهد بود و در سالهای آتی صنایع ارتباطات تلکام، از صنایع وابسته به منابع طبیعی جلو خواهند زد. این جمله برایم بسیار جالب و عجیب بود.
جذابیت این موضوع برایم به قدری بود که قبل از دیپلم به تهران آمدم و در شرکت برادرم کار کردم. کنار آن شرکت معماری برادرم یک وبسایت داشتیم که اطلاع رسانی آوند نام داشت. ابتدا مجلههای معماری خارجی را اسکن میکردیم و روی این سایت میگذاشتیم و دوستان بردارم که در این حوزه بودند از موضوع استقبال میکردند. همین روند ادامه پیدا کرد و زمانی که دیپلم میگرفتم یک شبکه داشتم. در ابتدا با خرید چند خط و در خانه، اینترنت دایالآپ راه انداختم. تمام حساب و کتاب های کاربران و شارژهایی که برایشان انجام میدادم محدود به یادداشتهایی بود که در یک دفتر مشق نوشته بودم.
ما خودمان از سال 1374 (در لبه نسلBBS و Web)، کار ارائه اینترنت را آغاز کردیم و سال 1380 مجوز گرفتیم. در کل کار را از سادهترین حالت ممکن و با حداقل امکانات و سرمایه آغاز کردیم. حتی می توان گفت بزرگترین ضربهها را وقتی خوردیم که در زمان ورود تکنولوژیهای جدید، پول نداشتیم که آنها را بخریم. مثل خطوط E1 و یادم هست در Hن زمان پول جمع میکردیم تا بتوانیم خط تلفن بخریم.
دانلود گزارش اینترنت ایراناول از همه اینترنت از طریق دیش ماهوارهای تامین میشد؛ بعد از آن خطوط E1 آمد. بعد از آن اینترنت به چه سمتی شیفت پیدا کرد؟
برای آنکه بتوان دید درستی پیدا کرد بهتر است بخش لست مایل را جداگانه بیان کنیم. ابتدا «لستمایل» دایال آپ بود، بعد E1 جایگزین دایال آپ آنالوگ شد و بعد به ADSL و سپس VDSL.
در بخش ارتباطات، اول یک دایال آپ میگرفتیم و با ضریب همزمانی، 8 تا دایال آپ میفروختیم. بعد یک دایال آپ و یک ماهواره بود و بین 8 تا 16 مشترک تقسیم میشد. بعد تبدیل شد به ماهواره ارسال و دریافت. بعد شد لیزلاین و خرید از اداره دیتا.
در واقع لیزلاین را میتوانستیم از مخابرات بگیریم و یک سیم به ساختمان مشتری هم کشیده شود. ما هم با تکنولوژی SHDSL به مشتری اینترنت میدادیم. تجربه SHDSL پیش از ورود ADSL به ایران بود.
با ورود تکنولوژی DSL نیاز شد تا شرکتها درون مراکز مخابراتی هاب خود را تشکیل دهند. به این ترتیب بخش خصوصی به زیرساختهای شرکت مخابرات وابسته شد. از زمانی که خود شرکت مخابرات هم به بازیگر ارائه دهنده اینترنت تبدیل شد، تضاد منافع و مشکلات آغاز شد.
درحال حاضر چه بخشی از پهنای باند اینترنت ثابت دست بخش خصوصی است و چه بخشی در اختیار شرکت مخابرات است؟
در حال حاضر حدود 35 تا 40 درصد در اختیار بخش خصوصی است و باقی آن در اختیار شرکت مخابرات است. بیش از سه یا چهارسال است که ما شرکتهای خصوصی نتوانستهایم حتی یک سیم را توسعه بدهیم. تمام فعالیتهای فعلی ما شرکتهای خصوصی بر اساس توسعههای پیشین است و اتفاق جدیدی نیفتاده است. بعد از پروانه FCP هیچ گشایشی در حوزه ارتباطات اتفاق نیفتاده است.
پس از آنکه زیرساخت به شبکه فیبرجهانی وصل شد، پهنای باند رشد قابل توجهی را تجربه کرد. خوب است توضیح بدهید کیفیت اینترنت ثابتی که کاربران تجربه میکنند به چه عواملی بستگی دارد و نحوه توزیع اینترنت تا کاربر چگونه است؟
این مساله را می توان در قالب سه بخش دید.
- بخشی از ارتباط در قالب ارتباطی است که برای رساندن اینترنت بین الملل تا تحویل به شرکت زیرساخت انجام می شود.
- بخش بعدی از زیرساخت تا مرکز تلفنها و رسیدن به ISP ها (رسیدن تا لست مایل مشتری)
- از لست مایل مشتری تا داخل منزل
در هر کدام از این بخشها ممکن است اختلالاتی پیش بیاید که بر کیفیت اینترنت اثر بگذارد. خیلی وقت ها بحث کیفیت به مشکلات داخل خانه خود مشتری مربوط میشود. مثلا مساحت خانه با برد مودم تناسب ندارد. یا سیم تلفن کیفیت خوبی ندارد.
مرکز زیرساخت تا مرکز تلفن هم بخش دیگری است. به دلیل مشکلاتی که در قوانین و تعرفههای تعریف شده برای شرکت مخابرات وجود دارد، انجام کارهای پیمانکاری مانند سیم کشیها، با کیفیت مناسبی انجام نمیشود. گاهی سیمهای دست دوم کشیده میشود و یا سیم کشی بدون جمع کردن سیمهای قبلی انجام میشود که همه چنین مواردی میتواند بر کیفیت اینترنت کاربران تاثیر بگذارد.
اینترنت بینالملل اکنون به صورت یکجا و توسط شرکت ارتباطات زیرساخت خریداری میشود و از انجا به ISP ها فروخته می شود. درحالی که بسیاری از ISP ها معتقدند باید اختیار خرید مستقل وجود داشته باشد. نظر شما در اینباره چیست؟
می توان گفت اکنون ISP ها گرانترین اینترنت را خریداری کرده و ارزانترین اینترنت دنیا را به مشتری میفروشند. می توان این مقایسه را از طریق آمارهای جهانی ارائه شده مربوط به کشورهای مختلف انجام داد.
با این حال اکنون گلایه اصلی ما ISP ها از این مورد نیست. تا زمانی که کیفیت خوب، پاسخگویی مناسب و قیمت معقولی ارائه دهند، چالشی با این مدل خرید اینترنت نداریم.
تا چند سال پیش که شرکت زیرساخت هنوز به بلوغ فعلی نرسیده بود، پاسخگویی چندان مناسبی در قبال سرویسهای ارائه شده و خریدهایی که انجام میدادیم نداشتند. در آن زمان ترجیح بر این بود که خودمان مستقیما با شرکتهای خارجی فروشنده اینترنت وارد مذاکره شویم و مستقیما خرید کنیم. اما اکنون پاسخگویی شرکت زیرساخت به حد مطلوبی رسیده و چالشی در این زمینه نداریم.
بحث فیلترینگ طی این سالها چه تغییری کرده است؟ توسط چه بخشهایی انجام میشود؟ آیا شرکتهای خصوصی در فیلترینگ نقشی دارند؟
بعد از آنکه دیشها جمع شدند و تامین اینترنت به اداره دیتا سپرده شد، ISP ها باید به صورت جداگانه فیلترینگ خریداری میکردند و یک نوع فیلترینگ غیرمتمرکز را بر شبکههای خود اعمال میکردند. پس از آنکه تامین اینترنت به «شرکت ارتباطات زیرساخت» سپرده شد، فیلترینگ هم از حالت غیرمتمرکز به متمرکز تغییر یافت.
یوسفی زاده، مدیرعامل آسیاتک: با آغاز به کار شرکت ارتباطات زیرساخت، روند فیلترینگ به حالت متمرکز تغییر کرد و تماما وظیفه اعمال فیلترینگ به این شرکت محول شد. از آن زمان و با قدرت گرفتن هرچه بیشتر این شرکت، این روند ادامه پیدا کرد و هنوز هم این نهاد به عنوان اصلیترین نهاد اعمال فیلترینگ کار میکند.
در واقع پس از سال 1388 که شرکت ارتباطات زیرساخت کار خود را آغاز کرد، روند فیلترینگ به حالت متمرکز تغییر کرد و تماما وظیفه اعمال فیلترینگ به این شرکت محول شد. از آن زمان و با قدرت گرفتن هرچه بیشتر این شرکت، این روند ادامه پیدا کرد و هنوز هم این نهاد به عنوان اصلیترین نهاد اعمال فیلترینگ کار میکند. در موارد خیلی معدود ممکن است با توجه به همان قانون قدیمی جرائم رایانهای، گاهی دستوری مبنی بر فیلتر یک مورد خاص به سرویس دهنده (ISP) ابلاغ شود و این شرکتها موظفند که آن را اعمال کنند. اما چنین مواردی بسیار نادرند و در حالت کلی وظیفه فیلترینگ به صورت یکپارچه و متمرکز توسط شرکت ارتباطات زیرساخت انجام میشود و میتوان گفت سرویس دهندهها در آن نقشی ندارند. فیلترینگ نیاز به تکنولوژیهای خاصی دارد که ISP ها اصلا آن را ندارند.
در مجموع، قانون جرائم رایانهای وظیفه فیلترینگ را به دوش ISP ها گذاشته است. اما این قانون به روز نشده است. به شخصه از نظر فنی و ساختاری، موافق این هستم که فیلترینگ به صورت یکپارچه انجام شود نه اینکه هر ISP جداگانه انجام دهد. زیرا در حالت فیلترینگ متمرکز، هماهنگی میان کل شبکه به بالاترین حد میرسد و امکان اعمال نظر سلیقهای، خرابکاری و خطا از سیستم های توزیع شده میان چند شرکت که ادبیات مختلف، کادر فنی مختلف و مسئولیتهای مختلفی دارند برداشته میشود. انجام متمرکز آن توسط یک نهاد حاکمیتی انجام این کار را با کمترین خطا و صرف کمترین منابع ممکن میکند. تنها چنانچه یک سایت مثلا در دیتاسنتر آسیاتک باشد و دستوری برای فیلتر آن صادر شود، آن مورد باید توسط ما انجام شود.
یکی از بحثهایی که طی سالهای اخیر و از ارائه خدمات اینترنتی اضافه شد، بحث میزبانی است که شرکت خود شما نیز در این زمینه فعال شد و یک دیتاسنتر تاسیس کرد. سیر تحول سرویس های میزبانی در ایران چگونه بود؟
در آن زمان ما زیرساختهایمان اصلا قابلیت هاست کردن سرویس را نداشت و همیشه همه فکر میکرندن این موارد باید در خارج از ایران هاست شود. تا اینکه در دولت دوم آقای خاتمی، ابلاغی به همه سازمانها رفت که ایمیل سرور داخل ایران نگهداری شود. همین جرقهای بود که به فکر بیزنسی در این زمینه بیفتم. البته در آن زمان طی شراکت با شرکت آرایران کار هاستینگ هم انجام می دادم.
از سال 77-78 سرور اصلی و سایتم داخل کشور بود. ابتدا در مرکز فیزیک نظری یک کامپیوتر (سرور) داشتم، چند سال در مرکز محاسبات دانشگاه شریف و بعد هم که پهنای باندمان به 256k رسید، سرورها را خودمان هاستینگ کردیم. سال 91 که درحال توسعه آسیاتک بودیم، گرفتار اینترنت بودیم. برای 50 مگ باید 6 ماه رفت و آمد میکردیم. در آن زمان یک سایتی مشابه فیسبوک وجود داشت با نام فیس نما. با این سایت صحبت کردیم تا هاستینگشان را به ما بسپارند. این سایت اولین سایتی بود که به ما اعتماد کرد و سرورهایش را از خارج به داخل کشور منتقل کرد.
در این عید یکباره افزایش نرخ ارز از هزار به 3 هزار اتفاق افتاد و سرور خارجی بسیار گران تمام می شد. در این حین ترکیبی از سرویسهای غیردیتاسنتری از شرکت زیرساخت گرفتیم که 4 الی 5 رک شد. سالنش رادیو بود، برقش از یه جای دیگر بود و فیبرش از اینترنت خودمان بود و …. . تا در حد یک رک سرور خریدیم و در آسیاتک سرمایهگذاری کردیم. در بهمن 91 این را طرح کردیم و بردیم وزارتخانه. در آن زمان اعلام کردیم که توانستهایم به یک گیگ ترافیک برسیم که عدد بزرگی به حساب می آمد (الان یک ترا معادل هزار گیگ است). بعد از این اتفاق به مرور رشد کرد و اوج آن در سال 95 بود که دیتاسنترهایمان تجاری شد.
دانلود گزارش اینترنت ایرانیکی از اتفاقات مهم این سالها، راهاندازی مکرر دیتاسنتر توسط بخشهای مختلف دولتی بود. این درحالی است که به این حرکت نقدهای زیادی وارد شده است. به نظر میرسد کار دیتاسنتر یک تجارت تخصصی است و اینکه هر سازمانی با سرمایهگذاری سنگین بخواهد یک دیتاسنتر در داخل خود ایجاد کند نه به صرفه است و نه اقدام منطقی به شمار میآید. یک بررسی که حدود یک سال قبل انجام گرفت نشان میدهد بخش عمده ظرفیت دیتاسنترهای دولتی خالی است . شما درباره توسعه دیتاسنتر توسط دولت چه نظر ی دارید؟
بررسیهای اخیر نشان داده است که اکثر سازمانها و نهادهای دولتی کشور که اقدام به راهاندازی دیتاسنتر کردهاند، چیزی در حدود 15 درصد ظرفیت دیتاسنتر را مصرف میکنند و مابقی آن بلااستفاده باقی میماند. همواره بخشهای آیتی سازمانها بودجههای زیادی دریافت می کنند و بخش عمده آن صرف نگهداری و سرویس این دیتاسنترها میشود. درحالی که این تجهیزات پس از چندسال از دور خارج شده و تمام سرمایه تخصیص یافته به هدر میرود. صرف چنین هزینههایی درحالی انجام میشد که تنها با صرف هزینه برق و کولینگ اداره آن دیتاسنترهای دولتی، میتوان تمام سرویس مورد نیاز آن سازمان را از یک شرکت سرویس دهنده تامین کرد و مابقی هزینه را پسانداز کرد.
اتفاق مشابه همین مورد نیز سالها پیش در آمریکا رخ داد که باعث شد در سال 2004 و در آمریکا قانونی تصویب شود. به موجب این قانون هیچ سازمان و نهادی حق توسعه مستقل دیتاسنتر را ندارد و باید از شرکتهای سرویس دهنده خدمات بگیرد. این باعث راهاندازی مگادیتاسنترها در دنیا و آمریکا شد.
رابطه شبکه ملی اطلاعات با سرویس دهندگان اینترنت چیست؟
شبکه ملی اطلاعات را میتوان به خطوط ارتباط تلفتی داخلی (سانترال) درون یک اداره مستقر در ساختمانی چند طبقه تشبیه کرد. در این حالت، وقتی واحدهای مختلف یک سازمان قصد دارند با هم ارتباط برقرار کنند، به جای آنکه به مخابرات وصل شوند و پیامشان مجدد از مخابرات به طبقه دیگر وصل شود، با گرفتن یک کد داخلی و از طریق خطوط ارتباطی داخل ساختمان مستقیما با هم ارتباط میگیرند.
این کار باعث میشود هم هزینه پایین تر باشد و هم ارتباط سریعتر برقرار شود. زیرا نیازی نیست سیگنال یکبار تا مخابرات برود و دوباره از مخابرات به ساختمان برگردد تا به طبقه دیگر برسد. درحالتی که چنین خطوط ارتباطی داخلی وجود نداشته باشد، سازمان مجبور میشود به ازای هر اتاق یک خط تلفن از مخابرات خریداری کند. درحالی که با وجود این ارتباط داخلی، می توان با داشتن تنها یک خط تلفنی از مخابرات، برای تمامی واحدهای سازمان خطوط ارتباطی مستقل تعریف کرد و آنها را به هم وصل کرد.
می توان ISP های مختلف داخلی را به واحدهای موجود در طبقات مختلف این سازمان تشبیه کرد که برای ارتباطات داخلی خود از شبکه ملی اطلاعات (به مانند خطوط سانترال تلفن داخلی سازمان) استفاده میکنند. حال چنانچه این ساختمان (کشور) بخواهد با ساختمان دیگری ارتباط برقرار کند، می تواند از خطوط مخابرات (اینترنت بین الملل) استفاده کند ولی برای ارتباطات داخلی، نیازی به فرستادن سیگنال به مخابرات و دریافت مجدد آن نیست. برای ارتباطات داخلی نیز همینطور است. وقتی دو نقطه داخل کشور قصد دارند با هم ارتباط برقرار کنند، نیازی به فرستادن سیگنال و دادههای آنان به خارج کشور و دریافت مجدد آن نیست و می توان از طریق شبکه ملی اطلاعات و بستر داخلی مستقیما آن دو نقطه را به هم وصل کرد.
شبکه ملی اطلاعات را میتوان به خطوط ارتباط تلفتی داخلی (سانترال) درون یک اداره مستقر در ساختمانی چند طبقه تشبیه کرد. در این حالت، وقتی واحدهای مختلف یک سازمان قصد دارند با هم ارتباط برقرار کنند، به جای آنکه به مخابرات وصل شوند و پیامشان مجدد از مخابرات به طبقه دیگر وصل شود، با گرفتن یک کد داخلی و از طریق خطوط ارتباطی داخل ساختمان مستقیما با هم ارتباط میگیرند.
آیا شرکتهای خصوصی اکنون از طریق شبکه داخلی با هم ارتباطی دارند؟
اکنون تمامی شرکتهای خصوصی از طریق این شبکه به یکدیگر مرتبط هستند و بخش زیادی از خدمات از طریق همین شبکه انجام میشود. شبکهای که پهنای باند بسیار زیادی دارد و دیگر لازم نیست برای ارتباطات داخلی، داده یکبار به خارج فرستاده شود، دور بزند و مجدد به نقطه دوم در داخل کشور منتقل شود.
در واقع بین آنچه سیاستگذاری حاکمیت اقتضا میکند و آن چیزی که نیاز ارتباطی کشور است باید تفاوت قائل شد. راه اندازی یک شبکه ارتباطی داخلی (شبکه ملی اطلاعات) یک ضرورت اجتناب ناپذیر است و در هر کشوری چنین شبکهای وجود دارد. با وجود شبکه داخلی برای برقراری ارتباط اینترنتی داخلی (شبکه ملی اطلاعات)، دادهها مسافت کمتری را طی میکنند و هزینه ترافیک مصرفی کاربران کم میشود. زیرا لازم نیست تمام ترافیک از طریق ترافیک خارجی هدایت شود. از طرفی چنانچه به هر دلیلی ارتباط اینترنت بینالمللی قطع شود، تمامی سازمانها و کسب و کارهای داخل کشور اعم از بانک، ثبت احوال، کسب و کارهای اینترنتی و … میتوانند بدون وقفه و اختلال به کار خود ادامه دهند. این روندی است که تمامی کشورهای دیگر نیز انجام میدهند.
یوسفی زاده: هدف اصلی راهاندازی «شبکه ملی اطلاعات» نیز همین بهبود، تسهیل و تسریع ارتباطات داخلی است و فلسفه راهاندازی آن مرتبط با هیچ موضوع سیاسی و با هدف قطع ارتباط اینترنت با جهان نیست. زیرا حجم زیادی از دادههایی که بین کاربران و کسب و کارها منتقل میشود هیچ لزومی برای انتقال به خارج از کشور و بازگشت مجدد به داخل کشور ندارند.
هدف اصلی راه اندازی «شبکه ملی اطلاعات» نیز همین بهبود، تسهیل و تسریع ارتباطات داخلی است و فلسفه راهاندازی آن مرتبط با هیچ موضوع سیاسی و با هدف قطع ارتباط اینترنت با جهان نیست. زیرا حجم زیادی از دادههایی که بین کاربران و کسب و کارها منتقل میشود هیچ لزومی برای انتقال به خارج از کشور و بازگشت مجدد به داخل کشور ندارند. فراهم نبودن شبکه داخلی برای این مدل ارتباطات باعث میشود دیتا بی جهت مسیر بسیار طولانیتری را در راه باشد که این هم افزایش هزینه و هم افزایش مدت زمان ارسال (افزایش تاخیر و کاهش سرعت انتقال) را باعث میشود.اکنون با راهاندازی پروژه ابر ایران قرار است این تمرکز حتی از تهران نیز برداشته شود و با انتقال سیگنالها به نزدیک ترین مراکز استانی، کاری کرد که سیگنال حتی داخل کشور نیز فاصله کمتری را طی کند و به این ترتیب سرعت ارتباطات داخلی بهبود قابل توجهی پیدا کند.
آینده اینترنت ایران را چطور میبینید؟ آیا اینترنت ماهوارهای می تواند در کشور رواج پیدا کند؟
تا زمانی که سرویسی که داده میشود به بهای درست فروخته نشود، مشکلات اینترنت ایران حل نخواهد شد. هیچ چوب جادویی برای حل مشکلات وجود ندارد. قیمت درست تمامی این مشکلات را حل میکند.
بدون شک اینترنت ماهوارهای به مانند تمام دنیا به ایران هم وارد خواهد شد و تمامی ابعاد اینترنت در ایران را متحول می کند. خصوصا آنکه امکان فیلتر این اینترنت نیز وجود ندارد.
تنها 20 درصد استفاده یک فرد اینترنت خارجی است و عمده سرویس های مورد نیاز کاربران داخلی است. در نتیجه اصلاح ساختارهای درست داخلی بسیار مهمتر است.
دانلود گزارش اینترنت ایران