دوراهی تسلا : ادامه وابستگی به ایلان ماسک یا استقلال؟
سرنوشت تسلا و ایلان ماسک ممکن است مشابه سرنوشت استیو جابز و اپل باشد
مدیرعامل شرکت تسلا همیشه برگ برنده اصلی این شرکت محسوب میشده است اما حالا زمان آن رسیده که این شرکت صدای مستقل خود را داشته باشد.
در سال 2014 چند دانشجوی تازه فارغ التحصیل شده، تبلیغی غیر رسمی برای تسلا ساختند. این کلیپ تبلیغاتی، نهسظ روی قابلیت الکتریکی بودن محصولات تسلا تمرکز داشت و نه به روی طراحیهای منحصر به فرد آنها. کلیپ، تنها راوی داستانی بود که نشان میداد خودروهای الکتریکی چگونه جدای از معرفی سیستم جدیدی از حمل و نقل، مرزهای خلاقیت و خیال پردازی را در نوردیدهاند.
این کلیپ تبلیغاتی در دنیای مجازی به سرعت محبوب شد و توجه بسیاری از بلاگرهای حوزه خودرو و دیگر حوزهها را جلب کرد و در آخر با تشویق مدیر عامل شرکت تسلا( در دنیای مجازی)روبرو شد.
البته که ایلان ماسک- مدیرعامل تسلا- باید هم از این کلیپ استقبال میکرد. این کلیپ تبلیغاتی منحصر به فرد، ابزار جذابی برای این شرکت محسوب میشد که حتی 1 دلار هم از طرف شرکت خرج آن نشده بود.
دانشجویانی که این کلیپ را ساخته بودند، صرفا به دلیل علاقه به شرکت تسلا آن را منتشر کردند و هیچ منفعت مالی از آن نداشتند. مردم هم از این کلیپ بسیار استقبال کردند. این شرایط برای تسلا یک موقعیت برد-برد محسوب میشد. قرار گرفتن در معرض چنین استقبالی از سوی رسانهها، آرزوی هر شرکتی است که حالا به صورت آسان و رایگان در دسترس تسلا قرار گرفته بود.
علاوه بر استقبال خوب از این کلیپ تبلیغاتی، استراتژی تبلیغاتی شرکت تسلا نیز حفظ شده بود. شعار ایلان ماسک همیشه این بوده: ماسک، توجه بینندگان را نمیخرد، بلکه با روشهای منحصر به فرد خود توجه آنها را به خود جلب میکند. یعنی شرکت ماسک هرگز تن به تبلیغات نخواهد داد.
البته شرکت تسلا، زیر سایه مدیریت فوق العاده ماسک، محبوبیت 60 درصدی در بازار خودروهای الکتریکی کشور آمریکا داشته و توانسته توجه مشتریان را از بسیار بیشتر از شرکتهای لوکس دیگر، متوجه خود کند.
این شرکت، در سال 2019، به نسبت مجموع 2 سال پیش از آن، فروش بیشتری داشت و با افزایش فروش، سال گذشته ارزش سهام این شرکت نیز به اندازه 300 درصد افزایش یافت. با این افزایش چشم گیر ارزش سهام، سرمایه کلی شرکت در بازار، از شرکتهایی مانند فورد، GM و کریسلر افزایش یافت.
در خلال این پیشرفتها، رویه تبلیغاتی تسلا تغییر زیادی نکرد. این شرکت همچنان هیچ تبلیغات رسمی ندارد که در مقایسه با دیگر شرکتهای سازنده خودرو-که میلیاردها دلار خرج تبلیغات میکنند-شرایط بسیار منحصر به فرد و خاصی محسوب میشود. در آمریکا، شرکتهای خودروسازی در سال 2019، بیش از 15 میلیارد دلار خرج تبلیغات دیجیتال کردهاند.
اما شرکت تسلا- و در واقع ماسک- آنقدر درباره کیفیت محصولات خود مطمئن است که صرفا همین قابلیت را بهترین تبلیغ برای خود میداند. شرکت، همچنین برگ برنده دیگری نیز دارد که خیلی به آن میبالد و آن هم وفاداری مشتریانش است. اما همیشه، اکانتهای ایلان ماسک در شبکههای مجازی، بلندگوی اصلی و بزرگ شرکت تسلا محسوب میشدهاند.
با این وجود، محدودیتهایی برای شرکتهایی وجود دارد که صرفا حول محور سازنده و موسس خود میگردند. برای بسیاری، فعالیتها و جانب داریهای سیاسی اخیر ماسک نگران کننده است و به این حجم زیاد از وابستگی شرکت موفقی ماننند تسلا به موسس خود-ماسک، انتقاد کردهاند.
تا به امروز، استراتژیهای منحصربه فرد و بی بدیل ایلان ماسک، یکی از بهترین برگهای برنده شرکت تسلا بوده است. یکه تازی ماسک در معرفی و نمایندگی شرکتش باعث شد که تسلا فروش بی بدیلی را تجربه کند. تسلا موفق شد دیدگاه افراد زیادی را نسبت به صنعت خودروسازی تغییر دهد و تجربه های نوینی در برابر مشتریان خود قرار دهد.
در ماه نوامبر 2019، یک نظر سنجی از سوی وبسایت بلومبرگ منتشر شد و در آن، 55 درصد شرکت کنندگان عنوان کردند که این رویکردهای شخص ایلان ماسک بوده که آنها را در مورد خرید محصولات تسلا مطمئن کرده است. یکی از مشتریان تسلا به نام دینا شری در گزارش بلوملرگ میگوید:« کمتر دیده میشود که یکی از مسئولین ارشد یک شرکت بتواند تا به این اندازه خود را به مشتریان و کاربران خود نزدیک کند. من حقیقتا هیچ ایدهای ندارم که مثلا رئیس شرکت فورد حتی چه قیافهای دارد.»
اما آیا وابستگی تا بدین حد، در آینده شرکت تسلا تاثیرگذار نخواهد بود؟
الگویی به نام جابز
اگر بخواهیم در تاریخ آیتی به دنبال رهبری پیشتاز و بیهمتا بگردیم، استیو جابز اولین گزینهای است که به ذهن خطور میکند.
موسس فقید اپل، چهرهای جدانشدنی از برند اپل است و نامهای اپل و جابز همیشه در کنار یکدیگر به یادها سپرده شدهاند. البته اپل یکی از بزرگ ترین شرکتهاست که صنعت تبلیغات بسیار وسیع و فعالی نیز دارد.
جابز اولین بار آیفون را در ژانویه 2007 در نمایشگاه Macworld Expo معرفی کرد و اولین تبلیغ رسمی این محصول، یک ماه بعد در تیزر تبلیغاتی HELLO در طی مراسم اسکار منتشر شد.
ریچارد برنسون نیز از موسسان شرکت عظیم Virgin است که شخصیت اجتماعی و جسورش زبانزد است. شرکت ویرجین یکی از بزرگ ترین و فعال ترین صنعتهای تبلیغات را دارد که یکی از اصلی ترین اهرم های رشد و توسعه شرکت نیز محسوب می شود. علاوه بر این، شرکت ویرجین به خوبی توانست تعادلی بین تصویر اختصاصی شرکت خود و موسس شناخته شده خود برقرار کند.
در واقع، نام موسسان منحصر به فرد دو شرکت اپل و ویرجین، به همراه هویت اصلی خود شرکت، در کنار یکدیگر باعث شد تا دستاوردهای آنها به مشتریان شناسانده شده و شرکت توسعه و رونق یابد.
از طرف دیگر، در تاریخ تکنولوژی شرکت های دیگری نیز بودند که به دلیلی رسوایی های موسسان خود، تما تلاش خود را کردند تا نام خود را از موسس اصلی خود جدا کنند. این اتفاق، برای شرکت Papa John و موسس و مدیر عامل سابقش- John Schnatter روی داد. بعد از جهت گیری و رفتارهای نا متعارف Schnatter، راه شرکت پاپا جان از موسسش جدا شد که برای این شرکت، یک چالش بزرگ محسوب می شد.
چنین سرنوشتی برای تسلا نیز محتمل است زیرا در حال حاضر تمام هویتش از طریق چهره ایلان ماسک تعریف میشود. بسیاری معتقدند که تسلا باید تلاش کند راه مستقلی از خالق خود پیش بگیرد. البته قرار نیست کسی جایگزین موسس محبوب تسلا شود- ماسک همچنان طرفداران بسیار زیادی دارد. اما بد نیست که شرکت بزرگ تسلا، شخصیت مختص به خود و مستقلی داشته باشد تا شاید از این طریق، هویت شرکت بهتر و بیشتر شناسانده شده و آیندهاش تضمین شود. و به همین ترتیب مشتریان نیز از شرکت محبوب خود، اطلاعاتی فراتر از صرفا توییتهای کوتاه و بلند ماسک ریافت کنند.
آمار مربوط به توسعه تسلا حیرت آور است اما بالاخره دیر یا زود شرکت باید توضیحی برای افزایش سرسام آور و حبابی ارزش سهام خود ارائه دهد. توضیحی که بتواند میزان فروش محصولات شرکت را توجیه کند.
شاید تبلیغات جواب این مسئله نباشد اما به طور قطع می تواند مسئولیت بزرگی را در این زمینه به دوش گرفته و به شرکت کمک بسیاری کند.
منبع: fastcompany