ظاهرا بحرانها و رکودهای اقتصادی؛ همیشه هم بد و ویرانگر نیستند. با این اوصاف است که سالهای بعد از بحران اقتصادی که میتوانستند بدترین زمان برای اقتصاد آمریکا باشند، به بهترین زمان برای سرمایهگذاری روی استارتآپها و شرکتهای نوپا تبدیل شدند.
شرکت اوبر که روز جمعه برای اولین بار سهامش را بهطور عمومی در بازار بورس عرضه کرد، نمونه خوبی در این مورد است.
این شرکت که در دوران بحران اقتصادی راهاندازی شد و بعد از یک دهه فعالیت بهعنوان یک شرکت خصوصی، بالاخره با ارزشی در حدود ۸۳ میلیارد دلار وارد بازار سهام شد. اوبر یکی از استارتآپهای معروف به تک شاخ است؛ استارتآپهایی که ارزشی بیش از یک میلیارد دلار دارند و درست در روزهای بحران اقتصادی تاسیس شده و در نهایت از میان روزهای حباب دات کام توانستند بهسلامت عبور کنند وحالا به شرکتهای سودآوری تبدیل شوند. اوبر و پیشگام این گروه از شرکتها، یعنی شرکت پیامرسان گروهی Slack Technologies، به همراه شرکت پرداخت موبایلی Square در سال ۲۰۰۹ راهاندازی شدند. یک سال قبل از آن شرکت ارائهدهنده سرویس به اشتراکگذاری خانهها یعنی Airbnb و پلتفرم مبتنی بر کلاد Twilio راهاندازی شدند.
در سال ۲۰۱۰ و زمانی که رکود اقتصادی در حال افول و فروکشی بود، یک شرکت دیگر در حوزه پرداخت به نام Stripe، شرکت جستوجوی تصاویر Pinterest و استارتآپ به اشتراکگذاری دفاتر کاری WeWork Cos. تاسیس شدند. این درست زمانی بود که رقیب اوبر یعنی شرکت Lyft اولین سرمایهگذاری سازمانی خودش را دریافت کرد. این ۹ شرکت حالا با استفاده از ارزش خصوصی یا عمومیشان در مجموع ارزشی بیش از ۲۵۰ میلیارد دلار دارند. این شرکتها یا سهامشان را بهصورت عمومی عرضه کرده یا در شرف عرضه عمومی آن در سال آینده هستند و به این ترتیب اولین موسسان و سرمایهگذارانشان را به سود چشمگیری میرسانند.
سرمایهگذارانی که اولین سرمایههای بعضی از این شرکتها را تامین کردهاند، میگویند این استارتآپها در دورهای کار خودشان را شروع کردند که موبایلهای هوشمند ظهور کردند و باعث شدند که کامپیوترهایی کوچک در جیب افراد قرار بگیرند و همچنین در این دوره تکنولوژی کلاد یا رایانش ابری هم رواج پیدا کرد؛ تکنولوژی که کمک کرد تا این شرکتها کارشان را به شکلی کم هزینه و ارزانتر آغاز کنند. نرخ بهره بسیار پایین، سرمایهها را به اموالی پرریسک و درخطر تبدیل و همچنین رکود اقتصادی کارآفرینان بالقوه و مشتاق را از صحنه محو کرد؛ افرادی که علاقه زیادی به راهاندازی استارتآپهایشان داشتند، اما به خاطر شرایط اقتصادینمیتوانستند آنطور که باید به کارشان متعهد بمانند.
وقتی توفان میآید و میرود، تنها افراد جسوری باقی میمانند که حاضر شده بودند تحت هر شرایطی شرکتشان را تاسیس کنند راب هایز
«راب هایز» یک سرمایهگذار جسورانه فعال در شرکت سرمایهگذاری First Round Capital که ۵۱۰ هزار دلار در شرکت اوبر سرمایهگذاری کرده است، در این مورد میگوید: «وقتی توفان میآید و میرود، تنها افراد جسوری باقی میمانند که حاضرند تحت هر شرایطی شرکتشان را تاسیس کنند؛ آنها کسانی هستند که دلت میخواهد روی کارشان سرمایهگذاری کنی. شرکت First Round اما در سال گذشته بخشی از سهامش را به گروهی از سرمایهگذاران به رهبری شرکت SoftBank فروخت. هایز تعریف میکند که «گرت کامپ» یکی از موسسان شرکت اوبر و بعد از آن «ریان گریوز» مدیر اجرایی آن را در سال ۲۰۱۰ ملاقات کرد، زمانی که نام این شرکت UberCab بود و تنها یک سرویس برای کرایه لیموزین و دیگر خودروهای مشکی رنگ تشریفاتی بود؛ اما هایز میگوید که از همان زمان میتوانست حدس بزند که این شرکت کارهای بزرگتری انجام خواهد داد.
«ریک هیتزمان» مدیر شرکت سرمایهگذاری FirstMark Capital میگوید که شانس آورد که توانست موسسان شرکت Pinterest را در سال ۲۰۰۹ ملاقات کند. برای او جالب بود که یکی از آنها یعنی «بن سیلبرمان» مدیرعامل فعلی Pinterest، در آن زمان شغل ثابتش در گوگل را رها کرده بود تا به کار مورد علاقهاش برسد و کمک کند تا این شرکت راهاندازی شود. هیتزمان میگوید: «فقط آنهایی که واقعا به خودشان باور دارند، کارشان را ترک و رویاهایشان را دنبال میکنند.» او همچنین میگوید که سهامی را که در اولین دور سرمایهگذاری در Pinterest به ارزش ۲۵۰ هزار دلار خرید، در زمان عرضه اولیه سهام این شرکت در بازار بورس ارزشی برابر ۳۹۹ میلیون دلار داشتند.
«ناوال راویکانت» یکی از موسسان پلتفرم سرمایهگذاری AngelList هم معتقد است این دسته از کارآفرینان موفق در آن دوره توانستند بحرانها را به خوبی پشت سر بگذارند. راویکانت در دور اول سرمایهگذاری در شرکت اوبر ۲۵ هزار دلار سرمایهگذاری کرده بود. شرکت اپل در سال ۲۰۰۷ اولین گوشی آیفون را معرفی و سال بعد از آن فروشگاه اپلیکیشن هایش یعنی اپ استور را رونمایی کرد. موبایلهای هوشمند دسترسی به اینترنت پرسرعت را راحت تر کردند و تراشههای GPS آنها کمک زیادی به موقعیتیابی کردند. این موبایلها همچنین با ایجاد دسترسی نامحدود به اپلیکیشنها، شیوه تعامل کاربران با تکنولوژی را متحول کردند. راویکانت معتقد است این موج آنقدر بزرگ بود که نمیتوانست با فشار بحران اقتصادی درهم بشکند و این شرکتها توانستند سود زیادی از این جریان بهدست بیاورند. بدون این تکنولوژیها، اوبر نمیتوانست حالا وجود داشته باشد و ما تنها با فشار یک کلید روی موبایل هوشمند بتوانیم موقعیت دقیقمان را مشخص کرده، تاکسی بگیریم، راننده را روی نقشه پیدا کنیم و بهصورت خودکار و آنلاین کرایه را بپردازیم. به عقیده هایز، اولین تجربه کرایه تاکسی با اوبر آن هم در شهر شلوغی مانند سانفرانسیسکو که گرفتن تاکسی در آن کار بسیار سختی است، بسیار رویایی بود.
Twilio که یک پلتفرم ارتباطی مبتنی بر کلاد است، به اوبر کمک کرد تا امکان ارسال اعلانات متنی و تماس راننده با مسافر و برعکس را به خوبی ارائه کند. Twilio حالا ارتباطات درون اپلیکیشنهای متنوعی را که در بازار وجود دارند، مدیریت میکند و ارزش بازار آن به ۱۶ میلیارد دلار رسیده است. «جف لاوسان» مدیر اجرایی Twilio گفته است که او و دو موسس دیگر این شرکت در زمان راهاندازی این شرکت در سال ۲۰۰۸، به دلایل و یقینهای زیادی نیاز داشتند تا کارشان را باور کنند. در تابستان آن سال هیچ سرمایهگذاری حاضر به سرمایهگذاری در شرکت آنها نشد و این سه موسس تنها به ۱۰ هزار دلاری تکیه کرده بودند که از پدر و مادرهایشان گرفته بودند.
سرویس کلاد بزرگتری که آن هم با این استارتآپها ظهور کرد، Amazon Web Services بود که شرکت آمازون آن را در سال ۲۰۰۶ راهاندازی کرد. در آن زمان موسسان شرکتهای تکنولوژی متوجه شدند که دیگر نیازی به سرمایه هنگفت برای خرید سرورها و اجاره فضای اختصاصی خودشان در دیتا سنترها یا مراکز داده ندارند. «مایکل سیبل» که بعد از سم آلتمن حالا شتابدهنده استارتآپی
Y Combinator را اداره میکند، میگوید که در عوض استارتآپهای تکنولوژی با استفاده از سرورهای آمازون میتوانستند سریعتر و راحتتر ایدههایشان را به واقعیت نزدیک کنند. او موسسان استارتآپ Airbnb را در همان روزهای اولی که ایده راهاندازی این شرکت را در سر داشتند، دیده و بعد این توصیه را به آنها کرده بود. در نهایت موسسان Airbnb، شرکتشان را در شتابدهنده Y Combinator راهاندازی کردند. موسسان Airbnb در همان روزهای اول کارشان از سرورهای کلاد آمازون استفاده کردند، روی همان ویژگی تمرکز کردند که سیبل به آنها گفته بود و در نهایت آنها را از رقبای دیگرشان متمایز میکرد؛ یعنی ایجاد امکان پرداخت و مبادله مالی میان میهمانها و میزبانها.
بحران و رکود اقتصادی همچنین بذر بیتکوین را در سال ۲۰۰۹ کاشت و با انفجار پدیده ارزهای رمزنگاری شده، گروه زیادی از استارتآپها مانند Coinbase ظهور کردند. حالا ارزش بازار بیتکوین به حدود ۱۰۰ میلیارد دلار میرسد و استارتآپ Coinbase هم ارزشی برابر ۸ میلیارد دلار دارد. آن دوره برای سرمایهگذاران مخاطرهای هم بسیار پرسود بود. شرکتها کمتر و رقابت برای سرمایهگذاری هم کمتر بود، ارزش بازار شرکتها پایین بود و به این ترتیب سرمایهگذاران مخاطرهای در مقایسه با شرایط امروز، دست بالا را داشتند. در آن سالها نرخ بهره نزدیک به صفر بود و همین موضوع باعث میشد که سرمایهگذاران با خیالی راحتتر بتوانند روی پروژههای پرمخاطره سرمایهگذاری کنند و مستقیما به سراغ استارتآپها بروند که احتمال رشد و سودآوری آنها بیشتر بود.