استارتاپتکنولوژی

تصویر آمریکا بعد از ترامپ

از سانفرانسیسکو به سمت جنوب و تا ایستگاه پالو آلتو با قطار «کلترین» یک ساعتی راه است. مسیری که در آن بر سر در ساختمان‌ها نام‌ها و لوگوهای مشهور و یا تازه‌ای را می‌توان دید که چرخ‌های صنعت تکنولوژی را به حرکت در می‌آورند. تمام مسیر پر از ساختمان‌های در حال ساختی است که قرار است احتمالا به استارتاپ‌های جدیدی اختصاص یابد که به زودی جایی برای فعالیت خود در سیلیکون ولی می‌خواهند. قطار پر از کارکنان جوان شرکتهایی است که به سمت محل کار خود روانه‌اند و تقریبا بدون استثنا کامپیوترهای عمدتا اپل خود را جلوی خود گشوده‌اند و قبل از رسیدن به محل کار، کار روزانه خود را شروع کرده‌اند. درمیان جوان‌ها همه نوع نژادی دیده می‌شود اما عمدتا هندی‌ها وچینی‌ها ( و شاید کره‌ای ها ) بیشتر به چشم می‌آیند. کمتر از دو هفته مانده به آغاز دور جدیدی از ریاست جمهوری در آمریکا به نظر نمی‌رسد این جریان جوان شیفته تکنولوژی چندان اهمیتی به این موضوع بدهد اما موضوع برای بزرگترهای آنان یعنی صاحبان شرکتهای تکنولوژی و سرمایه‌گذاران سیلیکون ولی به این سادگی‌ها نبوده است.   CALEXIT یا مخفف California Exit که مشابهتی به بریگزیت هم دارد درست بعد از انتخاب ترامپ در کالیفرنیا مطرح شد. برخی سرمایه‌داران تکنولوژی که اتفاقا ایرانی‌تبارهایی مانند شروین پیشه‌ور هم در میان آنها به چشم می‌خوردند بلافاصله بعد از شوک انتخاب ترامپ به عنوان رییس جمهور، بحث خروج کالیفرنیا از ایالات متحده را مطرح کردند هرچند به نظر نمی‌رسد چندان توجه زیادی به آن شده باشد. تقریبا اکثریت کالیفرنیا به کلینتون رای داده بود نامزدی که در جریان انتخابات ریاست جمهوری دوبار به این ایالت متمول سفر کرد و گفته می‌شود اندوخته خوبی هم از سرمایه‌داران این ایالت برای کمپین انتخاباتی خود جمع کرد.

سانفرانسیسکو

مدیران شرکتهای تکنولوژی هم از ابتدا کلینتون را انتخاب کرده بودند. کسانی مثل جف بزوس آنقدر از عدم انتخاب ترامپ مطمئن بودند که او را با گفتن این موضوع که برایش یک صندلی در فضاپیمای بی بازگشت بعدی رزرو کرده‌اند به تمسخر گرفتند یا  پیتر تیل تنها سرمایه‌گذار تکنولوژی حامی ترامپ را به شدت مورد انتقاد قرار دادند  . اما چند هفته قبل از مراسم تحلیف تقریبا همه آنها ( مدیران مایکروسافت، تسلا، اپل، گوگل، سیسکو، اینتل و … ) با مساعدت پیتر تیل  در هتل ترامپ در نیویورک مودبانه مقابل رییس جمهور منتخب نشسته بودند و لبخند می‌زدند. در میان چهره‌های تکنولوژی حاضر در جلسه می‌شد نوعی بیم از آینده نامعلوم را مشاهده کرد. در جایی که اظهارنظرهای صریح ترامپ درمورد برخی شرکتهای بزرگ ( مثلا اصرار بر ساخت آیفون در داخل آمریکا ) عملا دخالت مشخصی را در ساختار اقتصادی این شرکتها به تصویر می‌کشید.

این بیم و امیدها اما تنها مختص مدیران شرکتهای بزرگ نیست. درست لحظاتی قبل از آتش بازی پایان سال در نزدیکی بندر کشتی‌های تفریحی سانفرانسیسکو، «لین» زن تحصیل‌کرده و  مادر یک کودک چهارساله که به تازگی شغلی دولتی پیدا کرده هم از شوک انتخاب ترامپ می‌گوید. « نامزدی که به هیچ کس رحم نکرد و از روی همه از جمله رسانه‌ها رد شد و به ریاست جمهوری رسید واقعا هنوز هم در شوک هستم.  تقریبا هیچ کدام از دوستانم به ترامپ رای ندادند» .

لین از دوپارگی و دوقطبی شدنی که این انتخابات به جامعه آمریکا تحمیل کرده می‌گوید :  « این دوگانگی همواره وجود داشته است. شرق آمریکا به شکل سنتی محلی برای رشد تجارت‌های مالی و بورس و مراکز سیاسی بوده و غرب آمریکا هم مرکز رشد تکنولوژی و صنایع سرگرمی . شرق و غرب آمریکا به دلیل داشتن افراد با تحصیلات بالاتر اسیر شعارهای پوپولیستی نمی‌شوند اما ایالت‌های مرکزی که بنیه اقتصادی ضعیف‌تری هم دارند قشرهای عموما متوسط و رو به پایین شعارهای اقتصادی ترامپ را جذاب‌تر یافتند.»

اما حدود هزار کیلومتر به سمت مرکز آمریکا و در لاس‌وگاس در جایی که به نظر می‌رسید با ترامپ ثروتمند و هتل مشهورش در این شهر همذات‌پنداری بیشتری صورت بگیرد هم ماجرا مشابه شرق و غرب بود. مردم ایالت نوادا هم رای خودرا به کلینتون دادند و شکایت ترامپ از حوزه‌های رای‌گیری این ایالت هم به جایی نرسید. کریگ یک راننده تاکسی در این شهر میگوید که مردم نوادا لزوما هتل‌دارهای لاس وگاس نیستند و ترامپ هم هتل دار محبوبی در این شهر نیست. در شهری که هتل‌ها و کازینوهای پول‌سازی چون بلاژیو ، MGM و ونشین همچون چاه نفت مشغول پمپاژ پول هستند عدم همخوانی با نامزدی که از سمت جریان سنتی سرمایه وارد انتخابات شد عجیب می‌نماید. اما ترامپ – ولو با لحن عامیانه –  صحبت هایی را کرد که در دل مردم عامی نشست و این برگ برنده او در مقابل رسانه‌ها و جریان سرمایه مخالفش بود. او نامزدی از جریان مخالف وضع موجود بود که افشاگری علیه سوابقش در عدم احترام به زن‌ها و یا روابط خصوصی و … هم تاثیری در نظر رای دهندگانش نگذاشت. انتخاب ترامپ برای لاس‌وگاسی‌ها هم یک شوک بود.

لاس وگاس
لاس وگاس

اما صنم دانشجوی دکترای یک دانشگاه در میشیگان  می‌گوید : برای من که میدیدم که تمام دانشجوها و حتی بسیاری از استادهای ایالت میشیگان میخواهند به ترامپ رای بدهند انتخاب او تعجبی نداشت. به گفته او کلینتون آنقدر از رای میشیگان خیالش راحت بود که اساسا به این ایالت سفری نکرد ولی مردمی که من میدیدم حاضر به رای دادن به یک فرد سیاسی دیگر نبودند و یک فرد عامی تر ولی به زعم‌شان صادق‌تر را انتخاب کردند.

به جز ایالت کلیدی میشیگان ایالت فلوریدا در جنوب شرقی این کشور هم رای تعیین کننده‌اش را به ترامپ داده است. در جایی که به بهشت ثروتمندان مشهور است و در میان آب و هوای سرد و طوفانی این روزهای آمریکا، آفتاب دل‌پذیر بسیاری را از سراسر آمریکا در این موقع سال به شهرهای ساحلی چون میامی می‌کشاند. در اینجا زبان اسپانیایی بیشتر از انگلیسی به گوش می‌رسد و اغلب کارکنان بخشهای مختلف عمومی را مهاجرانی از آمریکای جنوبی و از کشورهایی چون کلمبیا، پرو، کوبا و … تشکیل می‌دهند. ویلاهای بزرگ و کشتی‌های کروز  افراد مشهور از دیکاپریو، استالونه، شکیرا، ریکی مارتین،  الیزابت تایلر  و … گرفته تا برج های عظیم و واحدهای چند میلیون دلاری  که به لطف شرکتهایی چون پورشه دیزاین نماهایی دل‌پذیری را رو به اقیانوس برای ثروتمندانی چون لیونل مسی فراهم کرده‌اند. اما چطور در یکی از مهاجرپذیرترین ایالت‌های آمریکا رای اصلی به ترامپی داده شده که بیشترین شعار را علیه مهاجران داده است؟

میامی فلوریدا - عکس‌ها شهرام شریف
میامی فلوریدا – عکس‌ها شهرام شریف

رافائل یک راننده اهل پورتوریکو که حالا سالهاست به همراه خانواده اش در این ایالت زندگی میکند در مسیر میامی به اورلاندو به من می‌گوید : اگر به آرا نگاه کنید میامی و اورلاندو و بخشهای پولدار نشین رای خودرا به کلینتون دادند اما  اکثریت بخشهای  دیگر که شامل شهروندانی از طبقه پایین‌تر و ضعیف‌تر هستند به ترامپ رای دادند.

برد فلوریدا برای پیروزی ترامپ و به دست آوردن آرای الکترال اکثریت بسیار مهم بود این ایالت ۲۹ رای الکترال داشت که به همراه میشیگان و دیگر ایالت‌های مردد  توانست ۵۵ رای الکترال کالیفرنیا را که به کلینتون داده شده بود بی اثر کند. رافائل می‌گوید :« مهاجرانی که حالا اینجا شهروند حساب می‌شوند بیشتر به ترامپ رای دادند چراکه روندهای رشد مهاجرت بیشتر آنها را نگران می‌کند. »

به گفته او  وقتی از دری رد می‌شوید حالا دوست دارید آن را ببندید چون اگر همه بتوانند مثل شما وارد شوند که دیگر حضور در این سوی در ارزشی ندارد.

منبع
دنیای اقتصاد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا