تکنولوژی

نقش مبهم تکنولوژی‌های دیجیتال در رشد اقتصادی

دنیای اقتصاد – نشریه MIT Technology Review هر سال 50 شرکتی را که در شیوه ایجاد فرصت‏های جدید «هوشمندانه» عمل می‏کنند، شناسایی می‏کند. برخی از ستاره‏های لیست امسال شرکت‌های بزرگ مانند آمازون و الفابت هستند که از تکنولوژی‏های دیجیتال برای بازتعریف صنایع استفاده کرده ‏اند. آمازون به‌دلیل تولید موفقیت ‏آمیز سرویس صوتی الکسا، رتبه اول امسال (Alexa) را از آن خود کرده است. الکسا امکان جست‏وجوی اینترنتی، پخش موسیقی و تنظیم نور و دمای خانه از طریق صحبت کردن را آسان کرده است.
همچنین در این لیست برخی شرکت‌های دیگر با تحولات تکنولوژیک دست و پنجه نرم می‏کنند: شرکت‌هایی مانند مایکروسافت، بوش، تویوتا و اینتل. استارت‏آپ‏ های جاه ‏طلبی همچون 23andMe (پیشتاز آزمایش دی‏.‏ان‏.ای دسترس‏پذیر برای مصرف‏ کننده)، 24M (بازآفرین تکنولوژی باتری) و Didi Chuxing (اپلیکیشن مخصوص ارتباط با تاکسی‏ها که قرار است اوبر را در بازار چین پشت سر بگذارد) نیز در میان این 50 شرکت جای گرفته ‏اند. شرکت 23andMe که رتبه 7 را به خود اختصاص داده، بر تشویق مشتریان برای به اشتراک‏گذاری داده‏ های خود با محققان پزشکی متمرکز است. این شرکت با مراکز پزشکی پیشتاز وارد مشارکت شده و تا امروز از بیش از یک میلیون مشتری دی.ان‏.ای جمع‏ آوری کرده است. با این حال، با وجود هیجان ‏انگیز بودن پیشرفت‏های اخیر در حوزه‏هایی مانند هوش مصنوعی و ژنوم، تکنولوژی نتوانسته به کل اقتصاد انرژی وارد کند. در ادامه، دلیل این مساله را عنوان می‏کنیم.
با توجه به پیشرفت‏های تاثیرگذار در هوش مصنوعی، روبات‏های هوشمند و اتومبیل‏های خودران، خیلی راحت می‏توان متقاعد شد که ما در آستانه یک عصر تکنولوژیک جدید قرار گرفته ‏ایم. اما واقعیت ناراحت‏ کننده این است که پیشرفت‏های امروز تاثیر چندانی بر رشد اقتصادی به‌طور کلی ندارند. فیس‌بوک، توییتر و دیگر تکنولوژی‏های دیجیتال بدون شک ارزش زیادی برای بسیاری از مردم دنیا به همراه می‏آورند، اما این مزیت‏ها به معنی رشد اقتصادی قابل توجه نیستند. اگر فکر می‏کنید منطقه سیلیکون ولی قرار است تقویت‏کننده رفاه باشد، به احتمال زیاد ناامید می‏شوید، یا اینکه بهتر است کمی صبر کنید. درحالی‌که صنعت تکنولوژی پیشرفته ثروت زیادی برای خودش ایجاد می‏کند، اما بخش عمده اقتصاد آمریکا هنوز در رکود است. شاید اتومبیل‏های خودران و دیگر ابزارهای هوش مصنوعی در نهایت این شرایط را تغییر دهند، اما در حال حاضر این تکنولوژی‏ها اقتصاد را به‌طور اساسی متحول نمی‏کنند.
اقتصاددانانی که در مورد بهره ‏وری – یعنی سنجش بازدهی هر کارگر – مطالعه می‏کنند، می‏گویند که از حدود سال 1994 تا 2004، اینترنت و پیشرفت‏هایی که در علم کامپیوتر حاصل شده، عامل تقویت رشد پرسرعت بوده‏اند. اما در طول دهه گذشته، پیشرفت بهره ‏وری روند بسیار کندی داشته و بنابراین باعث رکود در رشد اقتصادی شده است. این پدیده در اقتصادهای پیشرفته دنیا نمود بیشتری پیدا کرده، به طوری که کشورهایی مانند ایتالیا و انگلستان به شدت از آن ضربه خورده ‏اند. بسیاری از افراد نتیجه این مساله را به شکل دستمزدهای ثابت یا رو به کاهش احساس کرده‏اند و عواقب آن در بسیاری از کشورها به شکل ناآرامی‌سیاسی عمیق ظاهر شده است. به گفته چاد سیورسون (Chad Syverson)، اقتصاددان دانشگاه شیکاگو، بهره ‏وری در آمریکا از سال 2005 تا 2015، سالانه 3/ 1 درصد افزایش یافته که در مقایسه با رقم سالانه یک دهه پیش از آن‌که 8/ 2 درصد بوده، کاهش قابل‌توجهی را نشان می‏دهد.
 
هیچ‌کس دلیل واقعی رکود را نمی‏داند. شاید ایده ‏هایی که با اختراع‏های بزرگ قرن بیستم از نظر اهمیت اقتصادی سازگار باشند، به پایان رسیده‏اند. ما برای سنجش اثر پیشرفت‏های اخیر در تکنولوژی‏های دیجیتال و رسانه‏ های اجتماعی بر اقتصاد، کارهای زیادی انجام نداده‏ایم. اگر فیس‌بوک، یوتیوب و توییتر ما را بهره‏ ورتر می‏کنند، از این موضوع اطلاعی نداریم، چون نمی‏توانیم ارزش واقعی این ابزارهای رایگان را بسنجیم. حتی اگر هم این طور باشد، به رکود در رشد بهره‏ وری کلی مربوط نمی‏شود. توضیح پذیرفتنی‏تر این است که تبدیل تکنولوژی‏های پیشرفته دیجیتال به تحولات معنادار در بزرگ‌ترین بخش‏های اقتصادی مانند بهداشت، تولید صنعتی و حمل‏ونقل، کار بسیار سختی است.
حتی برخی از طرفداران پروپاقرص این ایده که اتوماتیک‏سازی و تکنولوژی‏های دیجیتال قرار است انقلابی در اقتصاد دنیا ایجاد کند، با مشاهده رشد کند اجرایی کردن این پیشرفت‏ها عقب‏نشینی کرده‏اند. اریک برینجالفسون، استاد مدرسه مدیریت MIT Sloan، معتقد است این فرآیند به‌طور ناامیدکننده‏ای سخت شده است. او می‏گوید با اینکه در چند سال گذشته پیشرفت زیادی در تکنولوژی‏های اصلی ایجاد شده، اما شرکت‌ها به این نتیجه رسیده‏اند که ایجاد تحولات ضروری، هم زمانبر است و هم هزینه ‏بر.
مایکل مندل، اقتصاددان موسسه Progressive Policy در واشنگتن، می‏گوید رکود بهره ‏وری در صنایع فیزیکی مانند تولید صنعتی و مراقبت‏های بهداشتی در حال وقوع است. این صنایع که 80 درصد اقتصاد ملی را تشکیل می‏دهند، تنها 35 درصد سرمایه‏ گذاری‏ها در تکنولوژی اطلاعات را به خود اختصاص داده ‏اند و بهره ‏وری در آنها سالانه تنها 9/ 0 درصد رشد داشته است. در ضمن، بهره ‏وری در صنایع دیجیتال سالانه 8/ 2 درصد رشد می‏کند.
اگر شرایط دقیقا همین‌طور باشد، جای زیادی برای خوش‌بینی باقی می‏ماند. به گفته ماندل، «همان‌طور که یاد می‏گیریم تکنولوژی‏های جدید را به‌کار ببریم، می‏توانیم دوباره شاهد سرعت گرفتن رشد بهره ‏وری باشیم.»
 
غلبه تکنولوژی بر شیمی
لیست 50 شرکت هوشمند برتری که معرفی شده، شرکت‌هایی را دربرمی‏گیرد که از تکنولوژی‏های دیجیتال جدید برای تخریب صنایع موجود استفاده کرده‏اند؛ از جمله آمازون به‌دلیل تسلط رو به رشد بر تجارت خرده‏فروشی و فیس‌بوک به‌دلیل هجوم به رسانه‏ها. اما به جز آن، این لیست نمونه‏هایی از شرکت‌های بالغ مانند بوش، تولیدکننده بزرگ لوازم خانگی در آلمان که از IT برای مواجه شدن با چالش‏های خود استفاده کرده را نیز دربرمی‏گیرد. همچنین شرکت‌هایی مانند بیدو که محدودیت‏های تکنولوژی‏های دیجیتال جدید را پیش می‏برند و یا الفبت که پیشرفت‏های قابل‌توجهی در هوش مصنوعی داشته در این لیست جای می‏گیرند.
این لیست با اولین لیستی که MIT در سال 2010 منتشر کرد (با عنوان 50 شرکت نوآور برتر دنیا) تفاوت زیادی دارد. تعدادی از شرکت‌های انرژی و مواد اولیه در لیست 2010 امروز با شکست مواجه شده‏اند و یا از مواضع جاه‏طبانه خود عقب‏نشینی کرده‏اند و یا پیشرفت چندانی در تحقق اهدافشان نداشته‏اند. برای این عدم موفقیت دلایل متعددی وجود دارد.
واقعیت این است که تکنولوژی‏های دیجیتال جدید، حتی تکنولوژی‏های تاثیرگذاری مانند هوش مصنوعی، به خودی خود اقتصاد را به سرعت احیا نمی‏کنند، چه برسد به حل مشکلاتی مثل تغییرات آب و هوایی. به گفته دیوید آتور، اقتصاددان نشریه MIT، «ما باید تنگناهای کلیدی در بخش‏هایی مانند انرژی، آموزش و بهداشت را به‌صورت بنیادین حل و فصل کنیم تا بهره ‏وری را بالا ببریم.» او مثال می‏زند که نبود امکانات ذخیره‏سازی انرژی ارزان، مانع به‌کارگیری انرژی برق تجدید‏پذیر شده و جذابیت ابزارهای الکتریکی را کم می‏کند. از نظر او، توسعه ذخیره‏سازی انرژی ارزان و عملی اهمیت بسیاری زیادی از نظر بهره‏ وری دارد.
مشکلی که وجود دارد این است که در این حوزه‏ها هیجان تجاری زیادی وجود ندارد. در لیست 50 شرکت هوشمند دنیا، شرکت Aquion Energy، واقع در پیتزبرگ که به تولید باتری‏های مخصوص برای ذخیره‏سازی برق در شبکه می‏پردازد قرار گرفته است. همچنین 24M که یک استارت‏آپ تازه‏کار است و باتری‏های جدید تولید می‏کند در لیست است. اما در مقایسه با لیست سال 2010 تعداد استارت‏آپ‏ها و شرکت‌های بزرگی که در حوزه مواد اولیه و انرژی کار می‏کنند، کاهش محسوسی یافته است. در واقع، مندل داده‏های دولتی آمریکا را تحلیل کرده و به این نتیجه رسیده که تعداد شیمیدانان و دانشمندان علم مواد در چند سال گذشته به‌طور محسوسی کاهش یافته است.
چنین یافته‏ای نباید عجیب باشد. بیش از چهار سال پیش، در یک مقاله به نام «آیا می‏توانیم پیشرفت‏های فردا را بسازیم؟» عنوان کرده‏ایم که مهارت‏ها و تخصصی که در تولید برخی چیزها به‌کار می‏رود، کلید ایجاد بسیاری از تکنولوژی‏های جدید است. به عنوان مثال، تولید قطعات سیلیکون کاملا به توانایی اختراع مدل‏های جدید انرژی خورشیدی مبتنی بر سیلیکون مرتبط است. در مقاله‏ای در سال 2012، بررسی کرده‏ بودیم که آیا شرکت‌ها در آمریکا همچنان به تجاری‏سازی مدل‏های جدید باتری و تکنولوژی‏های انرژی پیشرفته می‏پرداختند یا نه. متاسفانه نتایج نشان داد که بسیاری از آنها این کار را انجام نمی‏دهند حتی چند شرکتی که در مورد آنها گزارش داده بودیم، دوام نیاوردند.
 
درس‏های فراموش شده
در سال 2010، اندی گرو، موسس شرکت اینتل که مدت‏ها مدیرعامل این شرکت نیز بود و در ماه مارس امسال درگذشت، مطلبی پیشگویانه را نوشته بود که با ناراحتی عنوان کرده بود منطقه سیلیکون ولی دیگر آنچه را که اختراع می‏کند، نمی‏سازد. او در این مطلب نوشته بود: «آنچه بعد از لحظه افسانه‏ای خلق یک محصول در گاراژ رخ می‏دهد، به اندازه تاسیس یک استارت‏آپ مهم است، چراکه تکنولوژی از نمونه‏های آزمایشی به تولید انبوه رسیده است. این همان مرحله‏ای است که شرکت‌ها از آن رشد می‏کنند. آنها تلاش می‏کنند جزئیات را طراحی کنند، کشف کنند با حداقل هزینه به تولید بپردازند، کارخانه تاسیس کنند و تعداد پرسنل خود را به هزار نفر برسانند.»
نگرانی گرو این بود که سیلیکون‌ولی دیگر مثل گذشته اشتغال‌زایی نمی‏کند. او نوشته بود: «اگر جامعه صرفا شامل افرادی باشد که به‌دلیل انجام کارهایی با ارزش افزوده دستمزد بالا می‏گیرند و انبوهی از بیکاری وجود دارد، جامعه چه شکلی خواهد شد؟» اما گرو در ضمن در مورد آسیبی که به‌دلیل نبود تولید به نوآوری وارد می‏شود، هشدار داده بود. زمانی که گرو این متن را می‏نوشت، این تفکر غالب را که تا زمانی که «کارهای علمی» با ارزش در آمریکا وجود دارد، نبود تولید چندان مهم نیست، رد می‏کرد. اما از نظر ویلی شی، استاد مدرسه کسب‏وکار هاروارد، «نظر او کاملا درست بود و خیلی‏ها اکنون به این موضوع پی برده‏اند. گرو در واقع آنچه در دهه 80 در رشته مهندسی به ما آموزش داده می‏شد و فراموش کرده بودیم را یادآوری کرد.»
مطلب گرو یادآوری‏کننده این موضوع تلخ است که سرنوشت اقتصاد ما هنوز به صنایع «قدیمی» مانند تولید وابسته است و اینکه اشتغال‌زایی هنوز مساله بسیار مهمی است. تکنولوژی‏های دیجیتال می‏توانند در بسیاری از بخش‏ها کمک زیادی برسانند؛ مثلا استفاده از نرم‏افزار و اینترنت برای ارتقای کارآیی صنعت بهداشت و درمان به تنهایی اثر قابل‌توجهی بر اقتصاد دارد اما ما در ضمن نیاز داریم نوآوری‏هایی فراتر از تکنولوژی‏های دیجیتال را اختراع کنیم و به‌کار بگیریم؛ نوآوری‏هایی در حوزه پرینت سه‌بعدی، ژنوم و انرژی.
بررسی موفقیت شرکت تحقیقات و توسعه X وابسته به گوگل، به یک دلیل ارزشمند است. مدیران لابراتوار X می‏دانند که برای حل واقعی مشکلات، باید از نقاط قوت نرم‏افزار شرکت مادر فراتر رفت. در واقع، X به‌دلیل تخصص در سخت‏افزار و تمرکز بر مواد اولیه و مهندسی به خود افتخار می‏کند. به گفته آبی فلتن، مدیر آماده‏سازی پروژه‏های X، «وقتی شرکت X پروژه‏های خود را انتخاب می‏کند، یکی از معیارهای آن این است که هر پیشرفتی حاصل شود بتواند حداقل بر یک میلیون نفر تاثیرگذار باشد.» این یعنی همکاری با شرکت‌هایی در صنایع بهداشت، حمل‏ونقل، خودرو و مخابرات. فلتن می‏گوید: «من یک فرد محتاط خوش‌بین در حوزه تکنولوژی هستم. به عنوان مثال، در حوزه بهداشت، شکی ندارم که تکنولوژی می‏تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. اما این تفاوت آنقدر که مردم فکر می‏کنند سریع نخواهد بود.»
موفقیت شرکت X ناشی از دو چیز است: یکی خلاقیت در حوزه مهندسی و شاید مهم‏تر از آن اینکه این شرکت دریافته صنایع مختلف به چه چیزی نیاز دارند و مصرف‏کنندگان چه می‏خواهند. پیتر تیل سرمایه‏گذار زمانی که گفت «به ما وعده خودروهای پرنده داده شده بود» بیشترین انتقاد را از منطقه سیلیکون ولی کرد. او حق دارد که نبود جاه ‏طلبی را در صنعت تکنولوژی زیر سوال ببرد، اما در ضمن این گفته نشان‏دهنده یک جهت‏ گیری انحرافی است. در واقع، بیشتر ما تمایل یا نیازی به خودروهای پرنده نداریم. مردم بیش از هر چیز نیازمند اقتصادی سالم و مشاغل مناسب هستند.  

منبع : MIT Technology

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا