شتابدهندهها : دوست یا دشمن استارتاپها
دنیای اقتصاد: اگر فضای کارآفرینی را دنبال میکنید، احتمالا شتابدهندههایی مانند Y Combinator، 500 Startups، Tech Stars و بسیاری از دیگر شتابدهندههای معروف را میشناسید. شتابدهندهها که اولین بار در سال 2005 با Y Combinator در انگلستان معرفی شدند، شرکتهایی هستند که از ابتدای کار یک استارتآپ یا شرکت نوظهور آن را تحت پوشش خود در میآورند و آنها را برای مدتی کوتاه مورد بررسی و پشتیبانی خود قرار داده تا در نهایت ایدههای برتر را از میان آنها برای معرفی به سرمایهگذاران انتخاب کنند. بسیاری از کارآفرینان مدرن و امروزی، شتابدهندهها را بهعنوان کلیدی برای موفقیت پروژههایشان میبینند.
این نهادهای کسبوکار میتوانند با حداکثر تامین مالی، به تجارت شما رونق بدهند. به این ترتیب درک کامل همه مقدمات کار قبل از ارائه برنامههای کاربردیتان، اهمیت زیادی خواهد داشت. قبل از ادامه کار باید بدانید که مراکز رشد یا پارکهای فناوری و شتابدهندهها قابل معاوضه با یکدیگر یا قابل مبادله نیستند. هر چند تفاوتهای این دو خارج از موضوع این مطلب است، اما بهتر است بدانید که پارکهای فناوری میتوانند به استارتآپها برای رشد بیشتر و تبدیل شدن به شرکتهای بزرگ در طولانیمدت کمک کنند.
این پارکها بعد از شتابدهندهها، شرکتهای نوظهور یا همان استارتآپها را تقویت کرده و فرآیندهای تولیدی را تسهیل میکنند. پارک علم و فناوری محیطی است که در آن واحدهای تحقیقاتی مستقل یا وابسته به سازمانها و صنایع، دور هم جمع شده و تحت پوشش و حمایت قرار میگیرند تا به خلاقیت و نوآوری بپردازند. در بسیاری از موارد پارکهای فناوری، آن دسته از پروژههای علمی را به سمت جلو سوق میدهند که نیازمند میزان قابل توجهی سرمایه و توسعه هستند قبل از آنکه چیزی در نتیجه آنها تولید یا ابداع شود.
شتابدهندهها چطور کار میکنند؟
شتابدهندهها کارآفرینان را براساس این واقعیت که تمرکزشان روی کمک به شرکتکنندگان (استارتآپها) برای ارائه حداقلترین محصول قابل رشد معمولا در طول 3 تا 6 ماه است، جذب میکنند. پول به تنهایی چیزی نیست که بهترین شتابدهنده را تعیین میکند، در جایی که شبکهای از ارتباطات در این مورد اهمیت بیشتری دارد.
برای آنکه بتوانید در یک شتابدهنده پذیرفته بشوید، لازم است یک تیم کاری برای شرکتتان داشته باشید. در واقع غیرممکن است که یک موسس بهتنهایی بتواند تمام کارها را برای راهاندازی یک استارتآپ انجام دهد و مدیریت کند. شما همچنین به یک برنامه قوی و خوب هم نیاز دارید، هرچند نرخ دقیق پذیرش میان شتابدهندههای مختلف متفاوت است، اما نرخ پذیرش برای شتابدهندههای برتر معمولا یک درصد یا کمتر است.
با چنین پیشزمینه ذهنی اگر به دنبال ورود به دنیای کارآفرینی هستید، ورود به یک شتابدهنده نباید تنها استراتژی برنامهریزی شده شما برای کسب و کارتان باشد. در طول یک دوره حضور در شتابدهنده، شرکتکنندگان کاملا در کسبوکارشان غرق میشوند. در میان جلسات مشاورهای که انجام میشوند، پشتیبانی همکاران و مهلتهای کوتاه (معمولا یک دوره حضور در شتابدهنده 3 تا 6 ماه است)، شرکتها از شرایطی که هیچ چیزی ندارند در دورهای کوتاهمدت به شرایطی میرسند که یک نمونه اولیه آماده برای سرمایهگذاری دارند تا به یک شرکت مستقل تبدیل شوند.
شرکتکنندگان در شتابدهنده از مزایایی مانند دسترسی به مشاوران ارشدی بهره میبرند که میتوانند دیدگاهها و توصیههایی برای تضمین موفقیت بیشتر این شرکتها در فضای رقابت در اختیارشان قرار بدهند. علاوه بر اینها، اغلب شتابدهندهها دورههای خودشان را با حضور سرمایهگذاران بزرگ یا مخاطرهای به پایان میرسانند که برای سرمایهگذاری در این شرکتهای جدید آمادهاند.
کمک کیفی همراه با قیمتی مناسب به عنوان پاداش ارائه میشود؟
اگرچه شتابدهندهها میتوانند به شما برای راهاندازی سریعتر شرکتتان کمک کنند، این تسهیلات با هزینه قابل توجهی انجام میشود. وقتی با یک شتابدهنده کار میکنید، باید انتظار داشته باشید که بین 6 تا 10 درصد از سرمایه جذب شده برای شرکتتان را به تاییدتان به این مراکز رشد میدهید. بعد از آن اگر تصمیم دارید سرمایههای بیشتری جذب کنید، سرمایهگذاران آینده هم میزان بیشتری از درآمد کسبوکارتان را خواهند گرفت.
هرچند یک شتابدهنده به شما برای برقراری ارتباط با گروهی از افراد حرفهای و با تجربه و در نهایت راهاندازی کسبوکارتان کمک میکند، بسیاری از سرمایه گذاران مراحل اولیه ترجیح میدهند از شرکتکنندگان در شتابدهندهها دوری کنند چون آنها باید مراقب کمتر شدن سودهایشان باشند. با این حال یادتان باشد که در پایان دوره شما با گروهی از سرمایهگذاران بزرگ آشنا میشوید و شتابدهنده نمیتواند همه شانسهای شما را برای جلب سرمایههای آینده از بین ببرند. این به معنای آن است که شما باید به دنبال سرمایه گذار متفاوتی باشید.
در نهایت وقتی به وجه کارآفرینی کسبوکارتان میرسید، یک شتابدهنده برش بزرگتری از شرکتتان را با ارزش کمتری میگیرد فقط به این دلیل که آنها زمانی در این شرکت سرمایهگذاری میکنند که به سختی چیزی برای توسعه و ارائه دارد. با این اوصاف وقتی کسی را برای
سرمایهگذاری در شرکتتان انتخاب میکنید، نباید بلافاصله پیشنهادی را مطرح کنید. چون آنها به شما بیشترین پول را برای کمترین میزان سهام میدهند. هر وقت پیشنهادی را از یک سرمایه گذار دریافت کردید یا حتی پذیرش یک شتابدهنده را داشتید، باید از خودتان بپرسید: «این کار چه ارزش مالی را برای من به همراه خواهد داشت که خودم نمیتوانم با تیم فعلیام به آن برسم؟»
همانطور که احتمالا میدانید تصمیمگیری برای اینکه یک پروژه کاری را به تنهایی انجام دهید یا به یک شتابدهنده درخواست پذیرش بدهید، نمیتواند برای همه یکسان باشد. برای بعضی از کارآفرینان محیط ساخت یافته یک شتابدهنده میتواند کمک کند تا آنها نظم و دیسیپلینی را که برای موفقیت به آن نیاز دارند بهدست بیاورند. از طرف دیگر، اگر شما قبلا یک شبکه کاری را در اختیار داشتید و برای اداره و مدیریت فضای کارآفرینی خودتان راحت هستید، ممکن است بدون نیاز به یک شتابدهنده بهتر عمل کرده و به موفقیت برسید.
منبع : www.devbattles.com