تکنولوژی

از ترسی که می‌بریم

نام نویسنده: بابک نقاش

 

در حیاط خانه پدربزرگ دریچه‌ای کوچک بود که هر وقت آن را باز می‌کردم بوی نم از آن بالا می‌زد. این دریچه برای آب‌انبار قدیمی ساخته شده بود که بعدها به اتاق کار پدر و دل‌مشغولی‌هایش تغییر کاربری داد اما پله‌های رو به تاریکی این دریچه، نماد وحشت کودکانه من شد.

شب‌های بمباران فرا رسید. بعد از تیتراژ برنامه دیدنی‌ها، پنجره‌های چسب خورده، بوی دود چراغ نفتی و جدول خاموشی روی یخچال مهمترین نمادهای دوران کودکی من هستند. دریچه آب انبار سابق و زیرزمین مرموز هم گشوده شد و کاربری جدید آن پناهگاهی کوچک برای شب‌های حمله بود. اما پناهگاه دنج وسط حیاط که در آن غیر از ماسک‌های شیمیایی دست‌ساز کلی کمپوت و کسرو هم برای ناخنک زدن انبار شده بود، هویت هیولایی خود را ادامه داد. همه اهل خانه استند بای منتظر رادیو بودند تا بگوید: توجه توجه، علامتی که هم اکنون می‌شنوید …. هراس من از «مفهوم آن این است که حمله هوایی انجام خواهد شد» نبود در عالم کودکی اتفاقا چندان هم بد نمی‌گذشت آغوش گرم مادربزرگ انتظارم را می‌کشید و بزرگ‌ترهایی که به فکر بچه‌ها بودند. وحشت من از این بود «…. محل کار خود را ترک و به پناهگاه بروید!» حالا سال‌ها است که از آن روزگار گذشته ولی هنوز هم دریچه برای من تاریک و سرد است. جنگ تمام شد ما بزرگ شدیم. 

اینترنت آمد و برای استفاده از آن شناسنامه وثیقه می‌گذاشتیم. بعدها که وضع بهتر شد کارت اینترنت ساعتی سیصد تومان حکم شارژ موبایل چند هزار تومانی امروز را داشت. سایت بدهی دات‌کام هر روز بدهی ما به شما را در یک پکیج جذاب کامل نمایش می‌داد و یاهو مسنجر با آن اتاق‌های شلوغ آسیا، بزرگ‌ترین دلخوشی من بود. پدر به این راحتی‌ها کنار نمی‌آمد و می‌دانست در این جعبه جادو خبرهایی است که نمی‌‌خواهم ببیند. نسخه رهایی را خیلی زود نوشتم و از کامپیوتر با آن صدای عجیب اینترنت، دریچه‌ای برایش درست کردم. همه ما این کار را کردیم. حالا پدران جوان آن روز شده‌اند مدیران تکنوفوبیک روزگار ما. اینترنت برای آنها دریچه‌ای است رو به تاریکی و این جعبه اسرارآمیز حکم همان پله‌های زنگ‌زده را دارد. مدیران ما از کیبورد، از ویندوز، از دات کام می‌ترسند. بهتر از ما می‌دانند جنگ نرم و دیپلماسی چیست. اما از اینکه راه نفوذ به جهان از دل گوگل و یوتیوب و فیس‌بوک می‌گذرد وحشت دارند. مگابیت‌ برای آنها بوی نم می‌دهد. 

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا