اينترنت ملي در 90 دقيقه : گفت و گو با عبدالمجيد رياضی
نام نویسنده: شهرام شریف – محمد طاهري
دنیای اقتصاد – عبدالمجید ریاضی در پایان مصاحبه زودتر از ما از روی صندلی خود برمیخیزد و با لبخند همیشگیاش تا دم در راهنماییمان میکند. برای مردی که عنوان «فرد نخست IT کشور» را هماکنون بر دوش میکشد، طرح اینترنت ملی که پرورده خود او است، آن قدر اهمیت دارد که تا به جای ۳۰ دقیقه زمان تعیین شده برای مصاحبه، ۹۰دقیقه با حرارت از آن دفاع کند. با این همه در پایان این ۹۰ دقیقه میشد حدس زد او از قانع نکردن مصاحبهگرانش اصلا خوشنود نیست، بنابراین، کمی صمیمانه میگوید: «شما هم باید از این حرکت ملی حمایت کنید». یک هفته بعد از این مصاحبه مجلس به بودجه ۱۰میلیارد تومانی اینترنت ملی به دلیل نامفهوم بودن آن رای نداد.
*** آقاي ریاضی اجازه بدهید نخستین سوالمان را با مهمترین موضوعی که شما در مدت فعالیت خود مطرح کردید، آغاز کنیم. اینترنت ملی یعنی چه؟
بسما…الرحمن الرحیم. دلیل مطرح شدن اینترنت ملی چند بحث است. نخست اینکه هماکنون دسترسی ما به اطلاعات حتی در داخل کشورمان، از یک مسیر بینالمللی گذر میکند و از این جهت پهنای باند زیادی مصرف میکنیم به همین دلیل داشتن اینترنت ملی پهنای باند درخواستی ما را کاهش میدهد و هزینه کمتری را هم به کشور تحمیل میکند. نکته دیگر این است که هماکنون وابستگی ما به شبکه اینترنت زیاد است. اگر روزی ارتباط ما با اینترنت قطع شود تمام دسترسی ما نیز مختل میشود. هماکنون حتی سایتهایی که دامنه IR دارند نیز وابسته به اینترنت هستند. بدینشکل که اگر اینترنت قطع شود، دسترسی به سایتهایی از این دست نیز قطع میشود، حتی اگر این سایتها در داخل کشور هاست شوند، بنابراین، ما به یک شبکه ملی اینترنتی نیاز داریم که بتوانیم به این نیازها پاسخ بدهيم.
از صحبت شما اینطور برداشت میکنم که وضعیت ما متفاوت از تمام دنیا است چون این شبکه (اینترنت) هماکنون تقریبا در تمام کشورهای جهان گسترده شده ولی حداقل جایی را سراغ ندارم که در سطح یک کشور در اندیشه ایجاد شبکه موازی و مستقل از اینترنت باشد؟
من برای شما توضیح میدهم که چرا باید به این سمت حرکت کنیم. فکر میکنم واضح است تا پایان برنامه ما ۲۲میلیون کاربر باید داشته باشیم که از این تعداد باید ۵/۱میلیون نفر از طریق خطوط (ADSL) به اینترنت متصل شوند. این حکم برنامه چهارم است. بقیه باید از طریق خطوط معمولی تلفن به اینترنت وصل شوند که باید این خطوط «Dial up» هم ۵۶k سرعت داشته باشد. در ۱۲۰۰ نقطه کشور ما دانشگاه داریم. بیمارستانها، درمانگاهها هم در ۱۰۰۰ نقطه کشور پایگاه دارند. ادارهها و سازمانها هم حداقل در ۱۰۰۰ نقطه به اینترنت نیاز دارند. همه اینها را در نظر داشته باشید به اضافه ۶۰هزار مدرسهای که در کل کشور به اینترنت نیاز دارد. «IDC» ها باید به اینترنت متصل شوند و شبکههایی هم باید برای کنترل امور جاری شهر ایجاد کنیم. مثل شبکههای کنترل ترافیک شهرها. ما قصد داریم کاربرد «شبکه ملی» را به نقاطی که برشمردیم، تعمیم دهيم.
بخشهاي اقتصادی چطور؟ مثلا شبکه بانکی هم به این شبکه ملی متصل ميشوند؟
به طور قطع. بانکها و بورس هم جزو نقاط اصلی طرح ما هستند. باید به گونهای شرایط را فراهم کنیم که کل کشور را در قالب یک سیستم یکپارچه، پوشش دهیم. با چه شکل فنی و پهنای باندي؟ پهنای باند این شبکه باید در قالب همان طرح ملی خودمان تعریف شود. به این ترتیب شبکهای خواهیم داشت که در وهله اول ملی است و در وهله دوم مستقل از اینترنت جهانی عمل خواهد كرد.
يعني ارتباط ایران با شبکه جهانی اینترنت قطع خواهد شد؟
نه. ما در پی قطع ارتباط با اینترنت جهانی نیستیم. قصد داریم پهنای باند خارجی را کم کنیم و در عوض پهنای باند داخل را افزایش دهیم. دنبال بالا بردن امنیت شبکه هستیم و مایلیم سرعت اینترنت را هم افزایش دهیم. به همه اینها باید پایداری شبکه را هم اضافه کنید. حتما به خاطر دارید که با یکبار قطع شدن کابل در مسیر جاسک- فجیره ما چگونه دچار مشکل شدیم. اگر شبکهای که ما قصد راهاندازی آن را داریم، ظهور کند خیلی از مشکلات ما حل خواهد شد. شبکه موردنظر ما تکمیلکننده بانکداری الکترونیکی، بهداشت الکترونیکی و دولت الکترونیکی خواهد بود.
اظهارات شما کمی عجیب به نظر میرسد. از سویی میگویید قصد قطع اینترنت را ندارید ولی از طرف دیگر میخواهید پهنای باند خارجی را کاهش دهید، هماکنون بخش عمده کاربری ما در اینترنت اطلاعات و محتوایی است که در داخل وجود ندارد. بنابراین، هرگونه محدودیت ایجاد کردن برای آن به معنی به حداقل رساندن کاربری میتواند تعبیر شود؟
نه. قصد ما این نیست. ما قصد داریم همه امور جاری دولت را در یک شبکه پکپارچه تعریف کنیم. هرسازمانی اختیار دارد به اینترنت متصل شود یا نشود. اما قصد ما این است که امور جاری دولت را در یک شبکه واحد تعریف كنيم.
پس این شبکه قابلیت اتصال به اینترنت را هم دارد. این طور نيست؟ به طور قطع. هدف شما از طراحی این ایده چیست؟ یعنی تصور میکنید جنگ سیاسی ایران و آمریکا به صحنه اینترنت کشیده خواهد شد؟ آیا از این نگران هستید که آمریکا، در تحریمهای احتمالی، ایران را از اینترنت محروم کند يا…؟
همينجا باید حرف شما را قطع کنم. هدف ما بههیچ عنوان به مسائل سیاسی بر نمیگردد. احتمال قطع شدن اینترنت ایران توسط آمریکا موضوعی دست اول نیست. بیشتر بحث تامین منافع اقتصاد ملی است. در نظر داشته باشید که اگر ایران قصد دارد، متناسب با شرایط روز دنیا، به دنبال تکمیل سیاستهای اقتصادی باشد، باید در حوزه اینترنت، پهنای باندی بسیار وسیع داشته باشد. آنچه در برنامه چهارم پیشبینی شده است، به طور قطع امکانات وسیعی میطلبد. اما آنچه ما در قالب طرح «شبکه ملی» پیگیری میکنیم، میتواند ضمن تامین نیازهای کشور، صرفهجویی هم در پی داشته باشد.
چه منفعت اقتصادی دارد؟
ما به پهنای باند کمتری نیاز خواهیم داشت. علاوه بر این، مدیریت شبکه را خود در دست خواهیم داشت. حالا اگر روزی روزگاری هم اسیر انحصارطلبی آمریکاییها شدیم و یا دیگر کشورها خواستند اینترنتها را قطع کنند، ما دچار معضل و دردسر نشويم.
در صورتی که دسترسی ما به اینترنت جهانی قطع شود، شبکه مورد نظر شما کارایی خود را از دست خواهد داد؟
نه. این شبکه ماهیت مستقلی از اینترنت جهانی خواهد داشت. این نکته خیلی مهمی است. البته شبکه اینترنت به گونهای طراحی شده که اگر بخشی از آن قطع شود، قابلیت فعالیت آن از طریق دیگر وجود دارد ولی اتصال به هر شکلی لازمه پایداری شبکه است.
مسلما ما نمیتوانیم اینترنت را دوباره خلق کنیم و بعد بخواهیم آن را به شبکه اینترنت جهانی بچسبانیم. آیا مناسبتر نیست نام این شبکه شما را «اینترانت» بگذاریم که با مفاهیم فنی که از شبکهها سراغ داریم هم سازگارتر است؟
براي ما مهمتر از همه چیز درک مفاهیم است. شما هر طور دوست دارید برداشت کنید ما روی واژهها بحث نداريم.
اتفاقا نخستین انتقادی که به طرح شما وارد میشود نام آن است؟
چه انتقادي؟
اينترنت اسم خاص است. نمیشود این اسم خاص را به پدیدههای دیگری تعمیم داد.
شما به من جواب دهید به کدام شبکه خاص اینترنت میگویند؟ این سوال من از شماست.
اينترنت هماکنون مجموعهای از شبکههاست که از یک شیوه ارتباطی ویژه بهره میبرند، به همین دلیل به هر مجموعه از کامپیوترها و شبکهها اینترنت نمیگویند از این جهت هرگونه شبکه موازی دیگر را نمیتوان اینترنت ناميد.
شما برای «اینترنت ۲» چه توجیهی داريد؟
تا آنجا که میدانم شبکه خاصی است و هنوز فراگیر نشده.
نه. در آمریکا وجود دارد. به همان اسم «اینترنت۲» شما خودتان جواب خودتان را دادید. اینترنت ۲ جهانی نشده است اما همه آن را به همان اینترنت ۲ ميشناسند.
به هر حال اسم آن اینترنت ۲ است و با شبکه موردنظر ما تفاوتهایی دارد اما اجازه بدهید برگردیم به همان اینترنت 1…
اول اجازه بدهید همین بحث را به جایی برسانیم بعد برویم سراغ مباحث بعدی. نمیخواهم به شائبهای که شما به وجود آوردهاید، پاسخ ندهم. این قسمت از گفته شما را قبول دارم که معتقدید، اینترنت در دنیا به یک کلمه خاص تبدیل شده است و از هرکس هم بپرسید، میگوید اینترنت شبکهای است که کامپیوترهای دنیا را به هم متصل میکند. اما از نظر من نوعی که کارم را به صورت تخصصی دنبال میکنم، اینترنت تعریف دیگری دارد. اگر بشود شبکهای درست کرد که ویژگیهای اینترنت راداشته باشد در سطح محدود توزیع شده و در نهایت قابلیت اتصال به شبکه جهانی را هم داشته باشد، برای من اهمیت دارد. حالا شما هر اسمی که میخواهی روی آن بگذار. ما اسم آن را میگذاریم «اینترنت ملي».
اما در صورتی که شما تکهای از اینترنت را قطع کنید، دیگر اسم آن اینترنت نیست. باید اسم دیگری داشته باشد.
نه این طور نیست. اتفاقا ویژگی طرح ما همینجا است. هدف ما این است که اگر دنیا خواست رابطهاش را با ما قطع کند، ما بتوانیم بین خودمان رابطه برقرار كنيم.
بسيار خوب آیا به این هم فکر کردهاید که اصولا پروتکلهای اینترنت قابلیت قطع شدن و استفاده داخلی در شبکهای دیگر را دارد یا نه؟
شما خودتان چند دقیقه پیش مطلبی گفتید که من در اینجای بحث از آن استفاده میکنم. مگر نگفتید «اینترانت». فرض کنید طرح ما هم به نوعی اینترانت است. این خاصیت را دارد که تمام پروتکلهایی که اینترنت از آن پشتیبانی میکند، اینترانت هم پشتیبانی خواهد كرد.
اگر شما همین الان با صراحت بگویید که قصد دارید شبکهای راهاندازی کنید که داخلی است و قرار نیست به اینترنت متصل شود، ما حرف شما را قبول خواهیم کرد. در واقع ایجاد شبکهای داخلی که مجموعهای از سرویسهای مناسب و امن را مثلا برای بخش دولتی ما ارائه دهد اصلا جای مناقشه ندارد اما وقتی میخواهید کل کاربری یک کشور را به شبکهای وابسته کنید نیازمند کار بسیار عظیمی است که حتی نتیجه آن ممکن است. با اهداف اولیه شما منطبق نباشد؟
چرا فکر میکنید این شبکه نباید به اینترنت متصل باشد؟
به خاطر آن که در آن صورت شما شبکه بسیار پرهزینهای را ایجاد خواهید کرد در حالی که آنچه الان موردنیاز ما است زیرساختهای نامناسب است وگرنه بسیاری از سرویسهای مورد اشاره شما با تقویت شبکه فعلی قابل دسترسی است ضمن این که میشود از خود اینترنت هم بهره گرفت.
اينترنت برای ما وابستگی ایجاد ميكند.
مگر همه دنیا به آن وابسته نيست؟
ما نمیخواهیم باشیم. تا حد امکان نمیخواهیم وابسته باشيم.
خود آمریکاییها هم نمیتوانند الان اینترنت را آمریکایی بخوانند چون بخشی عمدهای از منابع اینترنتی هماکنون در کشورهای مختلف توزیع شده، البته آنها هنوز حاکمیت خود را بر این منابع حفظ کردهاند ولی الان مثلا کسی نمیگوید من عضو شبکه آمریکایی اینترنت هستم در واقع طی سالهای گذشته وجه بینالمللی آن بسیار قویتر از وابستگیهای تاریخی آن شده است.
تمام «بکبن» های اصلی اینترنت در آمریکا وجود دارد. آمریکا تعارف میکند که میگوید اینترنت مال همه است. صاحب اصلی اینترنت همان آمریکا است. شما نمیگذارید من حرفم را کامل بزنم. سوالهای شما جهت بحث را عوض ميكند.
پيشنهاد میکنم به همان بحث اینترانت برگرديد.
اينترانت به شبکهای میگویند که یک بنگاه اقتصادی برای سهولت ارتباطات خود آن را تنظیم میکند و میتواند براساس آن چند اداره و چند سازمان را در نقاط مختلف به هم متصل کند. دسترسی به شبکههای اینترانت، اختصاصی است. ما نمیخواهیم این کار را انجام دهیم. هدف ما طراحی یک شبکه شبه اینترنتی است که همه به آن دسترسی دارند و گستره آن در سطح کشور است. تمام پروتکلهایی که از اینترنت پشتیبانی میکنند. از شبکه موردنظر ما هم پشتیبانی خواهند کرد. در عین حال این شبکه به اینترنت جهانی هم متصل خواهد شد. در این صورت اگر روزی روزگاری قصد داشتند در حوزه اینترنت ما را تحریم کنند ما زیاد ضربه نخواهیم خورد.
براساس آنچه گفتید شما به دنبال شیوه خاصی از مسیریابی هستید که اطلاعات در داخل کشور جابهجا شوند و نه دور قاره آمریکا بزنند و برگردند داخل. برای برآورده کردن این کار به چند IXP یا در مقیاس بسیار وسیع به یک روت سرور (ROOT SERVER) نیاز دارید آیا میدانید الان در دنیا چند روت سرور وجود دارد؟
هر چقدر که باشد.
13 تا که ۹ تای آن در ایالات متحده قرار دارد.
اما MIRRORهاي زیادی هم در جاهای دیگر هست.
بله ولی آیا شما میتوانید مجوز ایجاد روت سرور و یا حتی MIRROR آن را برای ایران را بگيريد؟
شما یا ارتباط با شبکه جهانی دارید یا ندارید اگر دارید که به راحتی میتوانید متصل شوید بههمین (ROOT SERVER) هم متصل میشوید اما اگر نداشته باشید هزاران آدرس را که در خارج از کشور «هاست» شدهاند به چه درد ما میخورد در حالی که ما میتوانیم هزاران آدرس را که روی IDCهاي کشور، «هاست» شدهاند میتوانیم روی سرور بگذاریم، نميتوانيم؟
فكر میکنید با یک «روت سرور» شبکه شما کار خواهد كرد؟
اين مسائل فنی کار هستند که به مرور باید حل شود که در نهایت به آن چه میخواهیم، برسد.
اتفاقا بخشی از بحث ما هم مشکل فنی قضیه است، یعنی شما میتوانید از نظر فنی شبکه اینترانت یا شبکه «اینترنت دوم» را درست بکنید یا نه؟
شما اسمش را هر چه دوست دارید بگذارید. شما گیردادهاید به اینترنت بعد میگویید نمیشود. اگر اینترانت باشد و از دید شما قابلیت اجرا هم داشته باشد، من اسمش را همان چیزی میگذارم که شما دوست داريد.
در آن صورت باز با هم بحث خواهیم کرد. ظاهرا همه اظهارات شما در چند نگرانی و دغدغه خلاصه میشود. شما نگران سایتهایی هستید که در خارج از کشور «هاست» شدهاند و بعد میگویید میشود سایتها را در شبکه ملی خودمان هاست کنیم. سوال این جا است، فقط به خاطر همین است که قصد دارید ۹۰۰میلیارد تومان هزینه كنيد.
نه فقط این نیست. امنیت هم هست.
شما نگران هستید که کشورهای دیگر، بتوانند به اطلاعات در گردش ایران دسترسی داشته باشند. این طور نيست.
از قول من این را نگویید و لطفا حرف خودتان را درقالب پاسخهای من نگنجانيد.
خود شما گفتید که بخش عمدهای از اطلاعات کشور ما در خارج از کشورها هاست شده است و گفتید که ممکن است مورد دستبرد و سرقت قرار گيرد.
ببخشيد هنوز مطلب را متوجه نشدهاید. شما دو مساله دارید زمانی میگویند که اگر اسم فرزند شما در جهان پخش خواهد شد و بعد بگویند که این آقازاده به کدام مدرسه میرود و نمرهاش هم مثلا عدد X است آیا این مشکل ایجاد خواهد کرد؟ اما زمانی که اطلاعات ۱۷میلیون نفر، هر روز به صورت بستهبندی، دست خارجیها بیفتد این اشکال ایجاد خواهد کرد. اما اگر «هاست» این اطلاعات داخل کشور باشد من قدرت مدیریت خواهم داشت. خارجیها در شرایط فعلی، همه اطلاعات ما را در اختیار دارند. همه چیز را بهراحتی تحلیل میکنند. این یک مورد است. یا مثلا اطلاعات آقای عباس حسینی را دارید که الان در مکه، در فلان هتل اقامت دارد. این مهم نیست اما داشتن اطلاعات همه حاجیهای ایران، خیلی خطرناک است. زمانی که اطلاعات به صورت «بالکی» به خارجیها سپرده میشود، به طور قطع خطرناک است. قبول دارید که دادن اطلاعات به صورت بالکی به خارجیها خیلی برای کشور به مصلحت نيست.
اما آقای ریاضی «دیتا سنتر» هم میتواند این مشکل را حل كند.
ديتا سنتر اگر امنیت داشته باشد میتواند این مشکل را حل كند.
اما «دیتاسنتر» هم که با شبکه داخلی فرق میکند. گذشته از آن از نظر فنی آیا امکان پیاده شدن چیزی که شما میخواهید وجود دارد.
اگر شما شبکهای داخلی، با گستره دسترسی همه به آن نداشته باشید، «IDC» به آن معنی نمیتوانید نصب کنید. مگر اینکه بگویید «IDC» خودمان خواهیم گذاشت. آن وقت یک پهنای باند ۱۰۰میگ را به آن متصل ميكنيم.
پهناي باند گرفتن چیز بدی است؟
چيز بدی نیست اما پول زیادی ميخواهد
. خب این یک مبادله است، امروزه پهنای باند، یک شاخص توسعه یافتگی محسوب ميشود.
نه این طور نیست. شما اشتباه میکنید. یعنی معیاری نیست برای داد و ستد اطلاعات. ببینید اگر تخصصی ندارید، لطفا ما را وارد مباحث عجیب نکنید. برای شما مثالی میآورم باید با شبکه تلفن ثابت آشنایی داشته باشید. فرض کنید ما یک شبکه تلفن داخلی داریم. اگر شما در یک نقطه از تهران قصد داشته باشید به دوست خود زنگ بزنید به طور قطع از طریق همان مرکز تلفن، خود ارتباط شما برقرار خواهد شد و «ترانک» هایی که بین این مرکز تلفن و مرکز دیگر است، اشغال نخواهد شد. اما اگر از منطقهای به منطقهای دیگر، خط تماس شما برقرار شود، به طور قطع خط ارتباط شما از یک «ترانک» به یک «ترانک» دیگر متصل خواهد شد و به این دلیل که تعداد ترانکها محدود است، کمبود به وجود میآید. همینطور شما در نظر بگیرید برای ارتباطات بین استانی و میانشهری که از همین قاعده پیروی میکند. حالا اگر زمانی خط تلفن شما مربوط به ترکیه باشد و خط تلفن من مربوط به پاکستان، در این صورت هر زمان که من قصد داشته باشم به شما تلفن بزنم، خط ارتباط من از طریق پاکستان به ترکیه متصل خواهد شد. از نظر شما، میشود به این وابستگی توسعهیافتگی گفت؟ اما طراحی شبکه تلفن با اینترنت، تفاوت زیادی دارد. من هم قبول دارم. اما برای اینکه میخواهم منظورم را به شما بفهمانم، از این مثال استفاده كردم.
بحث اینجا است که در اینترنت، من بلافاصله با یک نفر، در آن طرف دنیا میتوانم ارتباط برقرار كنم…
به هر شکل، شما به پهنای باند نیاز داريد.
بله و اتفاقا زیاد بودن پهنای باند اشکالی ندارد و چون شما در ازای آن اطلاعات وارد کشور میکنید و اطلاعات یک کالای ارزشمند است.
به این موضوع هم کاری ندارم. بحث اصلی من این است که شما فکر میکنید دولت باید شبکه داخلی مورد نیازش را هم روی اینترنت قرار دهد. این اشکال دارد. فرض کنید روزنامه «دنیای اقتصاد» سروری دارد که سایت روزنامه روی آن «هاست» شده است، اگر این هاست روی یک پهنای باند داخلی و یک شبکه داخلی طراحی شده باشد، برای کاربران شما راحتتر است یا روی شبکه جهانی. اگر کاربران شما بتوانند از داخل کشور به راحتی به روزنامه شما دسترسی داشته باشند، بهتر است یا از یک کشور دیگر. حالا اگر ما همه سایتهای خودمان را بتوانیم روی شبکهای داخلی، هاست کنیم نشانه توسعهنیافتگی است؟
من کی گفتم شبکه اینترنت ملی نشانه توسعهنیافتگی است؟
شما دارید دقیقا همین را میگویید. اظهارات خودتان را سانسور نکنید، خوانندگان متوجه میشوند که شما چه میگویید. شما به صورت مطلق میگویید، هر چه ارتباط ما با کشورهای دیگر بیشتر باشد، این نشانه توسعهیافتگی است. زمانی میزان مصرف برق نشانه توسعهیافتگی بود. سوال من این است که مگر مصرف مشتری برق میتواند شاخص توسعهیافتگی باشد.
خودتان بهتر میدانید که اینترنت و اطلاعات کارکردی مثل برق و آب ندارند ضمن اینکه منظور ما شاخص «recive» (دریافت) است چون ما بیشتر دریافت کننده اطلاعات هستیم. چون الان اطلاعات قابلتوجهی را روی شبکه نداريم.
اتفاقا این شاخص، Recive نشانه وابستگی است. به این دلیل که این شاخص ثابت میکند که ما واردکننده اطلاعات هستیم. اگر ما همین «IDC» را داشته باشیم و اطلاعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ما روی شبکهای بومی قرار بگیرد، دیگران باید اطلاعات ما را «دانلود» کنند. این نشانه توسعهیافتگی است و نشان میدهد ما در تولید علم سهم داریم. وگرنه، کاری ندارد ما اینترنت را مجانی کنیم، بلافاصله شاخصها رشد خواهد کرد. آیا این نشانه توسعهیافتگی است.
اتفاقا ارزان شدن اینترنت کاملا نشانه توسعهیافتگی است و اصلا خود شما موضوع اینترنت رایگان و ارزان را مطرح کردید اینطور نيست؟
باز مجبورم مثال بزنم. فرض کنید دانشگاه صنعتی شریف قصد دارد «آموزش از راه دور و آموزش الکترونیکی» داشته باشد، میتواند «IDC» خود را در دانشگاه نصب کند. آن وقت ما در وزارتخانه وظیفه داریم بستری فراهم کنیم که از سراسر ایران، دانشجویان بتوانند به این «IDC» متصل شوند. ما میتوانیم ۱۰۰مگابیت پهنای باند به دانشگاه شریف بدهیم. استادان این دانشگاه میتوانند در کلاسهای خود دوربین بگذارند. از آن طرف به روستاهای آذربایجان یا خراسان همان قدر پهنای باند میدهیم که بتوانند کلاس دانشگاه شریف را ببینند. آیا این امکانات از نگاه شما بد است و میتواند نشانه توسعهنیافتگی ما باشد. ما میتوانیم از طریق ایجاد شبکه ملی، کنترل شهرها را در دست بگیریم. کنترل ترافیکهای شهری و تردد در جادههای بینشهری را. کافی است نیروی انتظامی اراده کند هر جا که صلاح دیده ما میتوانیم پهنای باند بدهیم. اگر ما تلقی درستی از جامعه اطلاعاتی داشته باشیم، میتوانیم قدمهایمان را آگاهانه و عاقلانه برداریم. این در فرهنگ اسلامی ما هم وجود دارد. «تقفوا ما لیس لک به علم» یعنی چیزی را که نسبت به آن علم نداری، دنبال نکن. شما اگر امروز میخواهید یک یخچال بخرید آیا همینطور چشم بسته زنگ میزنید به فروشگاه میگویید یک یخچال بفرست هر چی میخواهی به تو میدهم. این بهتر است یا اینکه شما همه یخچالها را بتوانید تشخیص بدهید چه سازندههایی وجود دارد چه مدل یخچالهای وجود دارد، در چه اندازههایی وجود داره، نیاز شما چی هست و قیمت اینها چی هست و اینها را باهم مقایسه کنید. ۱۰۰درصد یقین پیدا کنید که از بین تمام یخچالهای موجود تو مملکت شما بهترین را انتخاب کردید و کمترین قیمت را هم دادید. این بد است؟
اينها همه خوب است، اما تصور میکنم به سوال من بیارتباط باشد.
دارم الان میگویم شما حوصله ندارید. من میخواهم بگویم در نیازهای اطلاعاتی آحاد مردم ایران، ۸۰درصد نیازهای اطلاعاتی داخل کشور وجود دارد.
اتفاقا در یک مصاحبه از شما هم خواندم که ۸۰درصد نیازهای اطلاعاتی کاربران اینترنت در داخل کشور است، اما آنجا گفتید کاربران اینترنت و نه آحاد مردم؟
ببینید اشکال ما همین است، اتفاقا چیزهایی که در دنیا به ما دیکته میکنند ما را به سمت و سویی سوق میدهند که همان اینترنت با همان وضعیت به داخل روستا ببریم، بعد روستاهایمان و همه افراد روستایی را وصل کنیم به آمریکا و کانادا، به خاطر اینکه این تجربه همه دنیا است. برادر من اینترنت را وصل کن به آلمان یا به هر جای دیگر، هدف توسعه این نیست مثل اینکه بگوییم تلفن بدهیم به همه تا از صبح تا شب با خارج حرف بزنند خواهش میکنم رویکردتان را اصلاح کنید.
من اتفاقا فکر میکنم شما یک رویکرد ملیگرایانه دارید و میخواهید آن را به همه چیز تعمیم بدهید، اما حداقل اینترنت چنین قابلیتی را ندارد.
خواهش میکنم اگر میخواهید با تحلیلهای خود عرایض من را بنویسید، حق ندارید.
آقای ریاضی! مطمئن باشید ما همه صحبتهای شما را منعکس میکنیم، اما اگر واقعا این طرح ملی است اجازه بدهید، روی نقاط ضعف و قدرت آن بحث كنیم؟
شما میفرمایید که آقا همه اینترنت داشته باشند، یعنی اینکه ما به همه لینکی اتصالی دهیم تا به خارج کشور وصل شوند، این نشان توسعهیافتگی است؟
نه خیر، این طوری نیست، من میگویم باید داخل ایران همه لینک ارتباطی با شبکه داشته باشند و تمام افراد و کسانی که میتوانند خدماتی به مردم بدهند خدماتشان را روی شبکه قرار دهند و مردم به جای اینکه راه بیفتند و انرژی مصرف کنند. چون ما قانونی در علم سایبر داریم که میگوید اطلاعات و انرژی نسبت عکس به هم دارند. هر چه اطلاعات بیشتری داشته باشید انرژی کمتری لازم دارید. در اینجا هم ما باید این شبکه را ایجاد کنیم و مردم را به استفاده از آن ترغیب کنیم حالا شما اسم آن را بگذارید اینترنت، اینترانت یا هر چیز دیگر. از این طریق میتوان به سمت تجارت الکترونیکی، آموزش الکترونیک و… رفت که اطلاعاتش ۸۰درصد از داخل کشور تامین میشود.
خود شما یک ماه خواستههای اطلاعاتی خود را جمع بزنید ببینید چقدر به خارج ربط پیدا میكند؟
هزینه راهاندازی این شبکه چقدر است؟
این شبکه اگر اعتباراتش تامین شود، ۹۰۰ میلیارد تومان هزینه دارد و با توجه به اینکه کارهای سخت مثل ایجاد شبکه فیبر بین شهرها انجام شده و ساختمانسازی هم نداریم، پیشبینی میکنیم سه سال به طول بینجامد.
نحوه اتصال چگونه خواهد بود مثلا ISPها و کاربران چگونه به آن متصل میشوند؟
شما نسبت به بعضی دیگر سوالات دقیقتری میپرسید و این خوب است. الان شما از کاربری که کارت اینترنت خریده است میپرسید چرا خریدی؟ میگوید که برای ثبتنام در دوره آموزش الکترونیکی دانشگاه علم و صنعت. یعنی هزینه اینترنت را میدهد برای اتصال به دانشگاه داخلی.
ما میگوییم با این شبکه به شرکت ISP م۱۰ مگابایت میدهیم و به دانشگاه هم روی شبکه ملی ۱۰۰مگابایت ارائه میکنید پس کاربر با سرعت بالا به دانشگاه علم و صنعت متصل میشود.
از تجربه کشورهای دیگر در ایجاد اینترنت ملی خبر دارید؟
اغلب، حالا ممکن است آنها اسم آن اینترنت ملی نگذاشته باشند، اما شبکه یکپارچه کشوری را دارند.
چه كشوریهایی؟
كره جنوبی، چین، پاکستان هم اخیرا دارد این کار را انجام میدهد.
اینها هست اما شما عکسش را بپرسید، آیا کسی شبکه غیریکپارچهای مثل ما دارد من میگویم خیر. من نگران این هستم شما متوجه این موضوع نشوید و مطلب را به گونهای بنویسید که خواننده هم متوجه نشود.
آیا پیشبینی میکنید آمریکا ایران را تحریم کند؟ یعنی مثلا اینترنت را بنا به ملاحظاتی قطع كند؟
من بعید میدانم، چون آمریکا با این چیزها از خیلی کشورها استفادههای زیادی کسب میکند ولی ما باید جلوی آن را بگیریم اگر هم بکنند چه کار کنیم؟ معجزه کنیم؟ البته این تنها دغدغه ما نیست؟ این دغدغه حاکمیت آمریکا بر شبکه اینترنت برای اکثر کشورهای جهان وجود دارد. در ژنو با اروپاییها به طور مشترک صحبت کردیم آنها هم دغدغه ما را داشتند و نگرانی داشتند اما با اعمال فشارهایی که صورت گرفت نظرات آنها کم رنگ شد.
به نظر میرسید که موضوع حاکمیت اینترنت در اجلاس WSIS اسیر یک شکل سیاسی و دیپلماتیک شد و کشورهایی که مخالف صریح حاکمیت اینترنت آمریکا بودند در یک اقلیت قرار گرفتند و بقیه کشورها جرات نکردند به آنها نزدیک شوند.
– نه اتفاقا در این جلسات مقدماتی WSIS همه راحت حرف خود را زدند. الان همه مطالب روی اینترنت قرار دارد.
– ما در بیانیه ایران نیز این مطلب را عنوان کردیم. الآن اگر بین اروپا و آمریکا یک رقابت تجاری روی اینترنت به راه بیافتد. آیا آمریکا قبول میکند که روی این شبکه اروپا از آنها جلو بزند؟ من فکر نمیکنم و آنها حاکمیت را از دست نخواهند داد.
آیا میتوان با مذاکره با مراکز تصمیمگیری مثل ICANN امنیت اقتصاد اینترنت ایران را تامین كرد؟
نه تاثیر ندارد، البته ما عضو ایکان هستیم.
تاثیر این قضیه روی اقتصاد چیست؟
برآورد اولیه ما ۹۰۰میلیارد تومان بود، حدود ۳سال تخمین ما برای اجرای پروژه است که اگر اعتبار آنها تامین شود، این طرح اجرا میشود. البته زیرساختها و برخی امکانات دیگر آماده است.
ما طبق مدلهایی که گذاشتیم تلاشمان این است که ظرفیتهای علمی و فنی داخل کشور را فعال کنیم و به ظرفیتهای داخلی تکیه داشته باشیم. بهخصوص در این زمینه هم ما پتانسیل و ظرفیتهای خوبی در کشور داریم.
آیا سرمایهگذاری خارجی هم در این بحث انجام میگیرد؟
این به سیاستهای کلان بستگی دارد، ما همه راهها را باز کردیم و تمام مدلهای مختلف اقتصادی میتواند وجود داشته باشد. اما مهم این است که زیرساختهای ما باید دست دولت باشد. الآن خیلی از شرکتهای خصوصی که مجوز نگرفتهاند میتوانند بیایند کار کنند و خطوط ADSL بدهند ما حمایت میکنیم. مهم این است که این شبکه ایجاد شود.
بحث ضمانت اجرایی چطور؟ هنوز ۹۰درصد پروژهها در وزارتخانهها و یا سایر بخشهای دولتی معطل مانده و یا به نتیجه لازم نرسیده است؟
این سوالها خوب و روشن و شفاف است. یکی از مسائل اصلی و اساسی، آموزش است. باید یکسری آموزشهای عمومی و تخصصی داده شود و فضای آموزش شکل گیرد.
از لحاظ پتانسیلها قصد داریم از پتانسیلهای ایرانی در هر جای دنیا استفاده كنیم.
آیا بازارهای اقتصادی و بازار سرمایه هم میتواند در این بستر فعالیت مناسبی داشته باشد؟
ما موقعی که یک شبکه مطمئن داخلی داشته باشیم که با سرعت بالا شهروندان را به تمام مراکز اقتصادی وصل کند، همه بخش عمده تعاملات اقتصادی میتواند بر روی آن شکل گیرد. مانند بانکداری الکترونیکی، کسب و کار الکترونیک و…
مثلا میتوان دریافت یک لینک پرظرفیت میتواند یک CALL CENTER راهاندازی كرد.
همچنین با استفاده از همین شبکه به بازارهای بینالمللی هم ارتباط داشت.
از حضور شما در این گفتوگو سپاسگزاریم
منبع: دنیای اقتصاد