میهن پرستی به نرخ اینترنت
نام نویسنده: آرش برهمند
اینترنت ابزاری شگرف در انتقال صدای مردم است و دوسویه بودن آن، سرعتش و بیواسطه بودنش باعث شده است تبدیل به رویا یا کابوس سیاستمداران بسیاری در اقصی نقاط جهان شود ولی این بدان معنا نیست که این عرصه از دستاندازیهای سیاسی دور مانده است. سالهاست بسیاری از دولتهای چابکتر کوشیدهاند قلمروی خود را در جهان مجازی تاسیسکنند که نهتنها شهروند و مرزهایی غیرمادی دارد بلکه حتی دارای مفاهیمی کلاسیک مانند ارتش مجازی و جاسوس و سلاح اینترنتی هم هست.
هرچند رجال سیاسی ما ایرانیها در این زمینه هنوز بسیار جوان هستند ولی طی سالهای اخیر در کنار نگاهی که به تواناییهای اینترنت به عنوان یک تهدید سیاسی و اجتماعی شده است، جریانی هم رشد کرده که ظرفیتهای تبلیغاتی و فرهنگی اینترنت را درک کرده و کوشیده است این ابزار هنوز بیگانه را رام کرده و پس از رسانههایی همچون ویدئو و ماهواره به خدمت خود درآورد؛ ظهور سایتهای خبری خودی، موج شبکههای اجتماعی داخلی و ظهور ایده اینترنت ملی شاهدی بر این مدعا هستند. در عین حال این نگاهی است که به تولد خاموش اولین موجهای سیاستزدگی در جامعه آنلاین ایرانی منجر شده است و نمونههای آن را میتوان در هفتههای اخیر به وضوح دید.
در آستانه روز خلیج فارس دهها هزار ایرانی به صفحه شخصی پادشاه عربستان و امیر امرات هجوم میبرند، در صفحه حمایت از خلیج فارس هزاران نفر عضو میشوند و کار تا جایی پیش میرود که همان کاربرانی که از لحاظ قانونی در یک سایت غیرقانونی عضو هستند متعاقب سفر محمود احمدینژاد به ابوموسی، پیشنهاد فیلتر شدن سایت صدرنشین ایران و جهان یعنی گوگل را میدهند! تو گویی ملت دیگری بودند که هرروزه از وحشت اینترنت ملی در حال مباحثات آنلاین بودند و تشکیل هر نهاد جدیدی را با تشدید فیلترینگ همارز میدانستند. ظاهرا تضادهای تاریخی مردم ایران به همین فضای مجازی هم کشیده شده است تا مفاهیمی هچون ملیگرایی و میهنپرستی از نو تعریف شود ولی در این میان و ورای این ژسهای سیاسی آبگرفتگی میراث هخامنشیان در پاسارگاد یا خشک شدن یک میراث در آذربایجان و منقرض شدن یوز ایرانی نتوانسته توجه ماندگاری را در فضای مجازی به خود جلب کند چرا که این بار دیگر بیگانهای در کار نیست که مورد تحریم و تهدید قرار گیرد.
اگر پذیرفتهایم که حفاظت از حدود و حقوق تاریخی یک ملت وظیفه بدیهی هر ساز و کار سیاسی است، باید این حقیقت را هم بپذیریم که عکسالعملهای احساسی چه مجازی و چه واقعی نهتنها این حقوق را احیا نخواهند کرد بلکه دستمایه کسانی خواهند بود که مایلند بر همین موجهای عاطفی تودهها سوار شوند و آن را حتی شاید بر ضد بازمانده فضای فعلی ه کار گیرند.
منبع : عصر ارتباط