گفت و گو با احمد علی پور: اتحادیه اگر حافظ نفع صنف نباشد ، چه کاره است؟
احمد علیپور فطرتی، رییس هیات مدیره گروه شرکتهای فراسو کاندیدای جدی انتخابات هیات مدیره اتحادیه فناوران رایانه است. میگویم جدی و منظورم این نیست که دیگران انتخابات را شوخی گرفتهاند. جدی بودن علیپور را باید در برنامههایی جست که برای ورود خود به اتحادیه تدارک دیده است.
در شرایطی که سایر نامزدان انتخابات عمدتا به اظهار نظر یا انتقاد از هیات مدیره قبلی اتحادیه میپرداختند، علیپور با برنامه پا پیش گذاشت و تازه بعد از او بود که ائتلاف تشکیل شده توسط اجماع فعالین صنف ایانه برنامه و مرامنامهاش را منتشر کرد. هرچند برخی رقبا عقیده دارند برنامههای علیپور شعاری است، خود او اما میگوید اگر دوستان خطوط برنامههای ارایه شده را به دقت خوانده بودند، برنامههای عملیاتی را هم میدیدند.فناوران برای بررسی برنامههای عملی علی پور برای هیات مدیره اتحادیه با او گفت و گو کرده است.
آقای علیپور چرا برای انتخابات اتحادیه نامزد شدهاید؟
مگر جای تعجب دارد؟
خیلی افراد از این کاندیداتوری تعجب کردهاند. این نظر من نیست. میگویند چرا صاحب یک شرکت بزرگ تولیدی و وارداتی باید بیاید در اتحادیهای که متعلق به فروشگاههاست.
اتفاقا من هم به دلیل تعجب دوستان در این انتخابات نامزد شدهام. ببینید، مشکل کسانی که از کاندیداتوری متعجب میشوند این است که بین فعالیتهای مختلف صنف که همه در زنجیره تامین کالا و خدمات تعریف میشود، دیوار میکشند. من میگویم این مرزها و محدودیتهای فکری باید برداشته شود. چرا باید فکر کنیم فروشگاه و شرکتداری دو صنف متفاوت است؟
یعنی بین منافع، مصالح و اولویت های واردکننده و فروشنده تمایزی قایل نميشوید؟
این سوال را با سوالات دیگر شفاف ميکنم. الان برخی از فروشگاه داران ما وارد کننده هم هستند و حتی برند خود را دارند و برای آن خدمات هم ارایه ميکنند. آیا باید بگوییم این دوستان در اتحادیه جایی ندارند یا اینکه نباید فعالیت شان را گسترش دهند؟ آیا 1700 فروشگاه رایانه ما همه از راه فروش کالا به مصرف کننده نهایی ارتزاق ميکنند؟ البته این یک معضل است که فروش به تنهایی جوابگو نیست. اما همین هم نشان ميدهد که نميتوان میان فعالیتهای مختلف صنف از تامین تا فروش تمایز قایل شد.
فکر ميکنید به سوال کسانی که ميپرسند رییس شرکت بزرگ فراسو چه نیازی به حضور در اتحادیه دارد، پاسخ داده اید؟
چه کسی بیشتر از ما در بخش فروشگاهی سرمایه گذاری کرده و راه حل برای توسعه بازار ارایه داده است؟ سیستم جدیدی که مامنطبق با اتانداردهای جهانی در لاوان ایجاد کردیم و در آن برای حفظ منافع فروشگاه های صنف در کنار منافع متقابل تامین کننده و مصرف کننده با رعایت همه قوانین فعلی کسب و کار در کشور راه حل عملی ارایه دادیم، آیا راهکاری برای بهبود فضای کسب و کار همین صنف فروشگاهی نبود؟
شاید دلیل این سوال آن است که شما فضای اتحادیه را با فضای فکری حاکم بر شرکت های موفق منطبق نميبینید. شما از هر سازمانی پیش داوری دارید. اما عملکرد من به عنوان کسی که به شدت به بازار خرده فروشی و شبکه فروش اعتقاد دارد، نشان ميدهد که من با پیش داوری پا پیش نگذاشتهام و اتفاقا فکر ميکنم در همین اتحادیه ميتوان برای فروشگاه ها که مهم ترین حلقه زنجیره تامین هستند، کارهای بزرگی کرد.
بگذارید یک مثال های جهانی بزنم. روزی که اپل وارد حوزه تاسیس فروشگاه شد، همین سوال را از استیو جابز ميپرسیدند و همه به او گفتند که موفق نميشوی. البته نميخواهم فراسو را با اپل مقایسه کنم که قیاس معالفارق است. ميخواهم تجربه جهانی را بازگو کنم. به هرحال دیدید که اپل با اعتقاد به اهمیت خرده فروشی پا به این عرصه گذاشت و بعد از دو سال موفق شد عملا بهترین و پربازدهترین سیستم فروشگاهی را در دنیا معرفی کند. همان سیستميکه اکنون به عنوان یک الگو توسط دیگران به سرعت در حال کپی شدن است.
در اقع من آمده ام کمک کنم که نگاه ها به اتحادیه تغییر کند. اتحادیه نباید این باشد که الان هست و من فکر ميکنم نشان داده ام که توان مدیریتی لازم را برای این تغییردارم.
اما شما یک نفرید و برنامههای شما هم خاص شماست. اتحادیه هفت نفر عضو هیات مدیره خواهد داشت که احتمالا تعدادی از آنها هم با شما زاویه داشته باشند. فکر ميکنید چقدر تاثیر گذار خواهید بود؟
من برای پاسخ به این سوال دو آرزوی همیشگی خودم را در مورد انتخابات نهادهای صنفی مختلف که در آنها حضور داشته ام، دوباره بیان ميکنم. آرزوی اول من در هر انتخاباتی این است که خدا کند هیچ لیستی به طور کامل رای نیاورد. زیرا رای آوردن تمام و کمال لیست ها، به ویژه آنها که مرشد و راهبری در سایه دارند، ميتواند شروع انحراف و پایان تضارب آرا باشد.
***
چه اشکالی دارد یک فروشگاه وارد عرصه واردات یا تولید بشود.
این یعنی دارد چرخه اش را تکمیل ميکند.
یعنی “توسعه افقی” که در دنیا یک مفهوم تجاری جا افتاده است
***
آرزوی دوم من هم این است که هر کس در انتخابات هیات مدیره صنوف مختلف وارد ميشود، در آن صنف منافع داشته باشد، یعنی کاسب همان صنف باشد. چون چنین کسی است که درد و مشکلات را با پوست و خونش حس کرده است. در این شرایط اگر طرحی به او بدهی که منافع صنف و به تبع، خود کاسب را امین کند و آن کاسب نپذیرد و همکاری نکند، تنها ميتوان به نیت او شک کرد. اگر فرد انتخاب شده منافع صنفی نداشته باشد، نميتوان با او برنامههای برد برد اجرا کرد. من فکر ميکنم طرحهایم آنقدر برای صنف برد دارد که مشکلی با اعضا نخواهم داشت.
در مورد همکاری هم بگویم که من برای توسعه بازار و بهبود کسب و کار صنف پا به عرصه گذاشته ام و سابقه فعالیت های طولانی مدت صنفی ام هم نشان ميدهد که اهل کار جمعی هستم و به این اخلاق تشکیلاتی پایبندم. بسیاری مواقع در مورد مساله ای نظر مخالف داشته ام و آن را مطرح کرده ام. اما پس از اینکه هیات مدیره رای ميدهد، خود را موظف به همکاری مدانم. مثلا در نمایشگاه الکامپ که انجمن شرکت های انفورماتیک برگزار کرد، من شخصا مخالف بودم، اما وقتی موضوع تصویب شد، حتی در هیات اجرایی همان پروژه مسوولیت پذیرفتم.
الان ميبینم شخصی چهار سال در هیات مدیره ای بوده، پس از پایان دوره تازه لب به انتقاد گشوده است و شاید همه نیتش این است که در فهرستی قرار بگیرد. این درست نیست. مخالف اخلاق حرفهای تشکیلاتی است.
البته این را هم بگویم که تعهدی را امضا نخواهم کرد و با تعهد به شخص خاصی هم پا به میدان نگذاشتهام. بنابراین اگر ببینم هیات مدیره دارد به بیراهه ميرود و منافع شخصی جای منافع صنفی مينشیند، برخورد ميکم و فکر ميکنم اتحادیه مثل هر تشکیلاتی، دارای نظام پاکسازی است، مثل رسانه، آگاهی بخشیدن به صنف یا درخواست تشکیل مجامع فوق العاده و از این قبیل. من در صورت مشاهده انحراف از تماميابزارهای قانونی و عرفی موجود به نفع شفافیت استفاده خواهم کرد.
بگذارید روی برنامههای شما بیشتر بحث کنیم. جایی در برنامههایتان به کم بودن سود فروشگاه ها اشاره کرده اید. منظورتان این بوده که برای افزایش سود برنامه دارید. اما برخی ميگویند این یک شعار است و در چارچوب وظایف اتحادیه نميگنجد.
اگر اتحادیه نباید به منافع مادی اعضایش بپردازد، پس چه کسی این کار را ميکند؟ ما ميوییم فروشگاه باید بین 7 تا 12 درصد سود کند. این را قانون ميگوید و حق کسب و کارهاست. اما عرف حاکم، کاسب ما را در صنف رایانه به 3 درصد سود قانع ميکند. طبیعی است که هیچ کس به سود 3 درصدی راضی نیست اما نميتوانند کاری بکنند، چون فکر ميکنند عرف شده است و باید قبولش کرد. این حرف غلطی است.
عرف یعنی چه؟
ببینید، ما چند نوع فروش داریم که یکی روش فروش در مجتمع هاست. کسانی که فهرست دادهاند، آیا تا کنون این همت را داشته اند که حداقل همکاران خود را جمع کنند و در این مورد به تصمیم برسند؟ ولی ما همین تجربه را داشته ایم. در فراسو دوستان نماینده و فروشندگان را جمع کردهایم، ساعت ها و ساعت ها بحث کرده ایم و سیستمياجرا شده که سود حداقل 12 درصدی فروشگاه دار را تضمین ميکند. به شدت هم نظارت میکنیم که کسی از آن عدول نکند. ما در یک شرکت این کار را کرده ایم، پس یقینا اتحادیه هم ميتواند. اینجا اتحاد معنا ميدهد. طبیعی است که اتحادیه اگر نتواند سود اعضایش را تضمین کند، نباید توقع رشد داشته باشد و ضعیف شدن اتحادیه هم منافع کل صنف را به خطر مياندازد.شخصا این تجربه را دارم و برخلاف برخی سم پاشیها با افتخار اعلام ميکنم که 65درصد سود کل عملیات فراسو به چرخه توزیع ميرسد. من به افزایش سود فروشگاه اعتقاد دارم و مطمئنم اگر سود به بدنه فروشگاهی نميرسید ما تا این حد موفق نميشدیم.
باز هم برگردیم به بحث شرکت و فروشگاه. برخی ميگویند منافع شما گاهی ممکن است با فروشگاه در تضاد باشد و نمونه تعرفه ماوس را مثال ميزنند که شما موجب شدید افزایش یابد.
خوشبختانه حضور 10-15 ساله من در صنف موجب شده که نظراتم در مورد موارد مختلف به ویژه تعرفه واردات، شفاف در رسانه ها مکتوب شده باشد. من هم صحبتهایي که در مورد تعرفه ماوس مطرح شده را خواندهام که امیدوارم موضوع صرفا نفع شخصی بعضی افراد در سایه نباشد.
این موضوع را به صورت شفاف ميگویم که شرکت فراسو اولین بار در تاریخ عمر 22 ساله اش، در 18 ماه قبل برای یک کالا تقاضای افزایش تعرفه کرد، آن هم در شرایطی که بر اساس یک قانون قابل نقد، از واردات محروم شده بود. به عنوان کسی که سالانه بیش از یک میلیون ماوس و یک میلیون کیبورد را برای بازار تامین ميکند، از وزارت صنایع خواستیم که یا محرومیت فراسو از واردات را ملغی کند یا کاری کند که ما تولیدمان در کشور معنا داشته باشد.من بعنوان مدیر این مجموعه که هزاران نفر از جمله همین اعضای محترم همکار اتحادیه از آن ارتزاق ميکنند، موظف به حفظ شرکت هستم. همین الان 180 فروشگاه به طور مستقیم نماینده فراسو هستند و در کل بیش از 50 درصد بازار روی این کالا کار ميکند. به من حق بدهید که نميتوانم شرکت و این حجم از همکار را به امان خدا رها کنم. بنابراین به همان علتی که هیچ کس دیگری در ایران دیگر ماوس و کیبورد تولید نميکند، چون به تعرفه نميارزد، خواستار افزایش تعرفه شدیم. ضمن اینکه شما هیچ محصول دیگری را نميشناسید که با تعرفه واردات 15 درصد تولید داخل داشته باشد. در اینجا چند سوال دارم که اگر دوستان نفع شخصی ندارند، آن موقع که شرکت فراسو از واردات منع شد کجا بودند که از منافع هم صنفی های شان دفاع کنند. سوال دیگر اینکه در همان زمان رییس فعلی اتحادیه به شدت در مقابل افزایش تعرفه موضع گرفت. چرا همان موقع از او قدردانی نکردند؟ امیدوارم اینها نتیجه نفع شخصی نباشد که اگر نباشد، مشکل بازار که فقط تعرفه ماوس نیست. مگر تعرفه نوت بوک مشکل صنف نیست؟ صریحا بگویم من تنها کسی بودهام که در دو سال گذشته با حضور در جلسات کمیسیونهای مرتبط و نظرات کارشناسی جلو افزایش تعرفه نوت بوک را گرفتهام.نظر شفاف و صریح من این است: علاقه دارم که تعرفه واردات تماميکالاها 4 درصد باشد و پای این حرف هم ميایستم. به شرطی که کسی ممنوع الفعالیت نشود. اما اگر قرار باشد ما تنها شرکتی باشیم که اجازه واردات نداشته باشد، آن هم به دلیل داشتن اسم ایرانی، موضوع فرق ميکند.
اینکه بگویند شرکت بزرگ به انتخابات اتحادیه نیاید، من ميگویم فروشگاه های ما به دلیل انفکاک است که کوچک مانده اند و باید خوشحال بشوند کسی بیاید و طرح داشته باشد برای بزرگ شدن بازار.
در بین حوزه های مختلف چرخه تامین و توزیع دیگر نميتوان مرز تعیین کرد. یا اطلاع درستی ندارند یا هدفی و منافع شخصی پشت این ایده نادرست هست.
یعنی ميگویید مرزی نباشد؟ فروشگاه ها هم واردات بکنند؟
بله. چه اشکالی دارد که یک فروشگاه وارد عرصه واردات یا حتی تولید بشود. این یعنی دارد چرخه اش را تکمیل ميکند. یعنی “توسعه افقی” که در دنیا یک مفهوم تجاری جا افتاده است. فروشگاه حق دارد برند ایجاد کند. اصلا از نظر حقوقی در هیچ جا گفته نشده اینها از هم جداست. از نظر اقتصادی اگر تمایز قایل شویم به بیراهه ميرویم.
بیش از 80 درصد شرکت های ثبت شده ما زیر 10 نفرپرسنل دارند، اما خود ما فروشگاهی با 25 نفر پرسنل داریم. این یک اشتباه عرفی است و خود فروشگاه ها هم برای حل اش اقدامينکرده اند. این که بگویید شرکت ها نیایند، یک انحراف و حاصل بیاطلاعی از صنف است. این فکر غلط است. فروشگاه هم یک واحد تجاری است.
برگردیم به راهکارهای شما برای افزایش سود فروشگاه ها.
ببینید. الان فروشگاه های کوچک برای جلب رضایت مشتری و افزایش سود، ميآیند خدمات پس از فروش برای کالای افراد دیگر ميدهند و زحمت اش را به جان ميخرند. در حالی که این اصلا لازم نیست. این اتفاق وقتی ميافتد که سود ما از طریق بنکداری حاصل ميشود.
در گروه فراسو ما سبد کالا را به شدت توسعه ميدهیم. فروشگاه های زنجیره ای هم طبق قانون ميتوانند کالاها را برای عرضه خودشان تعیین بکنند. ما اصلا از شبکه فروشگاهی بی نیاز نیستیم، اما این شبکه تا چند سال دیگر چیزی نميتواند بفروشد. اتحادیه باید به موقع عمل کند که نکرده است. الان موبایل چرا در صنف صوتی تصویری قرار گرفته است؟ چون دیدگاه و حساسیت مشخصی در اتحادیه نبوده است.
در مورد تبلت ها چطور؟ تبلت ها سیم کارت ميخورند. تلویزیون های اینترنتی چه؟ ميبینید که صنف دارد به شدت تحلیل ميرود و فرصت های فروش را از دست ميدهد. اتحادیه ميتواند در این زمینه گام بردارد. باید بایستد و از حقوق صنف در این زمینه حمایت کند. راهش هم تعامل است.
اتحادیه ميتواند چارچوب عملیاتی سود داشته باشد. باید از قوانین موجود استفاده کند. نمونه اش همین قانون ضد دامپینگ. اینها هنر مدیریت است. این کارها نشده و دیگر اعضا به واسطه فروشگاه داشتن، سود نميکنند. بنابراین بسیاری تغییر کاربری دادهاند و دیگر این اتحادیه، اتحادیه فروشگاه ها نیست.
البته با زحماتی که کشیده اند کافی نت ها و نرمافزار هم به رسته های اتحادیه اضافه شده که جای قدردانی دارد. اما در بسیاری موارد مثل موبایل و الکترونیک مصرفی هم غفلت شده است.
من ميگویم اتحادیه ميتواند وارد موضوع سود بشود، اما راهش بگیر و ببند نیست. ميتواند چانهزنی کند و در سطح اعضا هم با سمینار و آموزش مداوم سطح دانش صنف را بالا ببرد. جالب است که خیلی ها فکر ميکنند کسب سود بالای 3درصد جریمه دارد. در حالی که قانون 7 تا 12 درصد سود را بسته به محصولات مختلف مجاز ميداند.
یکی دیگر از مسایلی که صنف با آن مواجه است و تا کنون هم جدی به آن فکر نشده، موضوع کلاهبرداری هاست که شما هم در برنامهتان از کاربرد این کلمه اظهار نارضایتی کردید. توضیح ميدهید که برنامهتان چیست؟
دلیل این اتفاقات ضعف بنی مالی است. گردش مالی صنف رایانه که عموما مطرح ميشود عددی مجازی است. به این معنی که بدنه فروشگاهی سرمایهگذاری اصلی را روی خود فروشگاه ميکند و مجبور ميشود کالا را از اعتبار تهیه کند که این پول مجازی است. اما این اعتبار بانکی نیست و از طریق شرکت های بزرگ تامین ميشود. این روش یک مشکل دارد که اگر کسی ورشکسته شد، کل پول از صنف خارج ميشود. بنابراین باید بتوانیم پول فیزیکی و واقعی را از طریق جذب اعتبارات بانکی وارد صنف کنیم. ما این شیوه را تجربه کردهایم و این کار شدنی است. البته نه تا وقتی سود فعالیت ما 3درصد و پایین تر باشد. ميبینید که برنامه من یک برنامه کاملا ه هم پیوسته است.
فعلا ریسک پذیری کار در صنف بالا رفته، چون سیستم بانکی را دعوت نکرده ایم که وارد شود. یکی از وظایف اتحادیه، ميتواند همین باشد که من این هدف را دنبال ميکنم.
ما باید در اتحادیه کار را تسهیل کنیم و کمک کنیم تجربیات جهانی به داخل منتقل شود. اما متاسفانه اطلاعات اتحادیه از اعضایش کمتر است، عقب ميماند و منفعلانه برخورد ميکند.
هویت دادن بین المللی به فروشگاه ها کار دیگری است که باید انجام شود. وندورهای بین المللی به دنبال فروشگاهند اما چون نتوانسته ایم با آنها ارتباط درستی بگیریم، توزیع کننده های کوچک جای فروشگاه ها را گرفته اند.
امدوارم دوستان هیات مدیره پاساژها هم در این حوزه ها وقت بگذارند.
در مورد مالیات چه برنامه ای دارید؟
تنها نقطه تماس اتحادیه طی سالها با صنف مالیات بود. در مورد مالیات اینکه کسی فکر کند اگر در هیات مدیره اتحادیه باشد مشکل مالیات حل ميشود، سخت در اشتباه است. اختیار مالیات را دولت به کسی نميدهد و تغییرش در اختیار و قدرت کسی نیست. البته ميشود تعامل کرد. اما در کشوری که کسری بودجه اش بیداد ميکند، شعار کاهش مالیات عوام فریبی است. من اعتقاد دارم مالیات قانون دارد. اجحاف آنجاست که دارایی بیشتر از قانون مالیات بگیرد. ما باید به صنف یاد بدهیم که فقط مالیات حقه را بپردازد و نه بیشتر. ما بزرگترین کارمان این است به اعضا نشان بدهیم که ميشود بین 15 تا 30 درصد مالیات داد اما وعده مالیات زیر15 درصد دروغ است و عوام فریبی.
و سوال آخر؛ دلیل حرف هایی که زده ميشود و شما ميگویید سم پاشی است، چه ميتواند باشد؟
من یک مثال ميزنم. وقتی کسی دارد در دریا غرق ميشود همه چیز را خطر ميبیند و نميتوان دستش را گرفت.
انتقاد من به فهرست ها این است که عمدا افرادی را در آن قرار داده اند که کسی نتواند دوستان پشت صحنه را فراموش کند. گویا از کسانی که طرح و برنامه دارند و مستقل هستند ترس وجود دارد. اما اشتباه ميکنند. من با حسن نیت آمدهام و تیم هم با خودم نیاوردهام. من تنها یک نفر هستم و بر فرض ورود به هیات مدیره، فقط یک نفر در میان هفت عضو خواهم بود. پس این سم پاشی ها معنایی جز تمامیت خواهی ندارد. من به عمد وارد اين بحثها نشدهام. كسي كه براي فقط يك صندلي ميآيد، چرا بايد اين همه ترس ايجاد كند؟
منبع : فناوران