کدام یک از غولها زنده می مانند؟
همكاران سيستم- IBM به هيچ وجه قديميترين شرکت دنيا نيست. در ژاپن هتلهايي هستند که تاريخ تاسيسشان به قرن هشتم ميلادي برميگردد، آبجوسازيهاي آلمان از قرن يازدهم رونق داشتهاند و بانکهاي ايتاليايي در قرن پانزدهم تاسيس شدهاند. نکته عجيب در مورد IBM، که صدمين سال تولدش را هفته آينده جشن ميگيرد، اين است که اين شرکت براي مدت زمان زيادي، در حوزهاي که تغيير فناوري در آن سريع است، موفق بوده است. IBM چگونه به چنين موفقيت ديرپايي رسيده است؟
رمز موفقيت IBM اين است که اين شرکت بر مبناي يک ايده بنا شده است، ايدهاي که از هر محصول و فناوري خاص فراتر ميرود. استراتژي IBM عرضه و ارائه فناوري براي استفاده در کسب وکارهاست. در ابتداي کار شرکت، اين ايده به معني ساخت دستگاههاي کاردپانچ بود، اما IBM به مرور زمان به سيستمهاي نوار مغناطيسي، مينفريم، کامپيوتر شخصي و اخيرا خدمات و مشاوره روي آورد. شرکتي که بر اساس يک ايده، و نه بر اساس يک فناوري خاص، تاسيس شده باشد، در مواجهه با تغييرات بستر فناوري در صنعت، راحتتر قادر به سازگاري است.
البته نبايد از حق گذشت که ماندگاري و ديرپايي IBM تا حدي به دليل شانس هم بوده است. اين شرکت يک بار در اوايل فعاليتش، به دليل اينکه مديرانش در کنارگذاشتن کاردپانچها دودل بودند، ضربه سختي خورد. يک بار هم در سال 1993، قبل از آنکه لو گرستنر تشخيص دهد که بهترين راه براي عرضه فناوري براي استفاده در کسب و کارها، تمرکز بر خدمات است، شرکت تا ورطه نابودي پيش رفت.
در واقع، اگر شرکت نتواند در نهايت به محصولات يا خدمات خوب برسد يا مديرانش تصوري از فلسفه شرکت نداشته باشند، يک ايده سازماندهندهي عالي هم فايدهاي نخواهد داشت.
اما کدام يک از غولهاي جوان امروزه فناوري، بر اساس اين فرمول ساده که ک شرکت بايد بر ايده تمرکز کند، نه بر فناوري، بيشترين شانس را دارند که تا 100 سال آينده دوام بياورند؟
آشکارترين نمونه شرکت اپل است که در سال 1976 تاسيس شده است. اين شرکت هم مانند IBM در دهه 90 تا مرز نابودي پيش رفت و امروزه هم به طور خطرناکي به بنيانگذارش استيو جابز وابسته است. اما اين شرکت يک ايدهي سازماندهنده قوي دارد: آخرين فناوري موجود را اخذ کن، آن را در يک شکل ساده و شيک بستهبندي کن و به قيمتي ويژه بفروش. اپل اين ايده را در کامپيوترهاي شخصي، پخشکنندههاي موسيقي، گوشيهاي هوشمند و رايانههاي لوحياش پياده کرده است و اکنون در حال حرکت به سمت خدمات پرداز مجتمع است. در هر يک از اين موارد، اپل يک فناوري موجود را گرفته و يک نسخه زيباتر و راحتتر از ديگران ارائه کرده است. اين رويکرد را ميتوان در مورد هر فناوري که مد روز است اعمال کرد: اپل اکنون در حال حرکت از کامپيوتر به وسايل همراه است.
ايده محرک آمازون (تاسيس در سال 1994) اين است که خريد وسايل و چيزها را براي مردم آسان کند. آمازون ابتدا اين کار را با کتاب شروع کرد، اما از آن موقع تا کنون اين ايده را در مورد محصولات ديگر نيز به کار گرفته است: موسيقي، خورد و خوراکِ منزل، برنامههاي تلفن همراه، حتي توان پردازشي و ذخيره که به صورت حاضر و آماده ميفروشد. کيندل شايد شبيه يک کتابخوان الکترونيکي باشد، اما بيشتر يک کتابفروشي سيار است. با پيدايش چيزهاي جديد، آمازون کار خريد آنها را برايتان آسانتر ميکند. به همين ترتيب، هدف فيسبوک (2004) اين است که به مردم کمک کند که به راحتي مطالبشان را با دوستانشان به اشتراك بگذارند. اين ايده را ميتوان تقريبا به هر چيز و در هر زيرساخت فناورانهاي بسط داد.
بر عکس اين سه مورد، سه شرکت محصول محور را در نظر بگيريد. شرکت دِل (1984) با ساخت کامپيوترهاي شخصي و فروش مستقيم آنها به مصرفکنندگان مشهور شد. اما اين مدل به راحتي قابل انتقال به محصولات ديگر نبود. شرکت سيسکو سيستمز (1984) روترهاي اينترنتي ميسزد. اين شرکت در زمينههاي ديگر مانند کنفرانس ويديويي نيز دست به توليد محصولات متنوع زده است، اما فقط به اين دليل که گمان ميکرده تقاضا براي خريد روترهايش بالا ميرود.
شرکت مايکروسافت (1975) تا حد زيادي وابسته به ويندوز است که انگار پاسخ اين شرکت به همه مشکلات است. اما نرمافزاري که براي يک کامپيوتر شخصي طراحي شده، بهترين گزينه براي تلفن همراه و خودرو نيست. همه اين شرکتها به جاي اتكا به فلسفهاي عميق، به محصولات خاصي وابسته شدهاند و در راهبري شرکتشان در تغييرات فناوري مشکل دارند.
شرکتهاي بزرگ ديگر هنوز در حال تلاش براي فراتر رفتن از فناوريهاي اصلي خود هستند. شرکت اوراکل (1977) در اصل يک شرکت پايگاه داده بود، که به عنوان پاسخي به همه مشکلات مشتريانش به آنها پايگاه داده ميفروخت. اما در دهه گذشته حوزه کارش را به ديگر نرمافزارها و سختافزارهاي شرکتي تغيير داده است. اکنون هدف اوراکل عرضه و تامين کل سيستمهاي پردازشي است. شرکت گوگل (1998) اهميت ايده را درک کرده است. شعار گوگل «سازماندهي اطلاعات سراسر دنيا و در دسترس گذاشتن آنها در سراسر دنيا» است و اين شعار را از طريق نرمافزار آندرويد خود روي وسايل همراه به مرحله عمل نيز درآورده است. اما گوگل هنوز اتکاي زيادي به تک محصول بزرگاش: موتور جست و جو و تبليغات رتبط با آن دارد.
شيک بودن خوب است، اما قديمي بودن بهتر است
نتيجه: شرکتهاي اپل، آمازون و فيسبوک محتملترين گزينهها براي بقا در صد سال آينده به نظر ميرسند. شرکتهاي دل، سيسکو و مايکروسافت چينن شانسي ندارند. درمورد اوراکل و گوگل هنوز نميتوان اظهار نظر کرد. به اميد ديدار شما در سال 2111، به شرط اينکه مجله اکونوميست (که در سال 1843 با ايده تبيين دنيا براي خوانندگانش تاسيس شد) هنوز سرپا باشد.
منبع: Economist