حاشیهنگاری اطراف بازار موبایل
نام نویسنده: مسعود فیاضی- ساحره چمنی
داستان «علاءالدین و غول چراغ جادو» را همه ما از دوران کودکی شنیدهایم. علاءالدین چراغی داشت که کافی بود دست روی آن بکشد تا غولی به نام “جینی” از چراغ بیرون بیاید و آرزوی علاءالدین را برآورده کند.
در اینجاي داستان شما میتوانید خودتان را به جای علاءالدین بگذارید و به جای دست کشیدن روی چراغ، آرزوهای موبایلیتان را فقط در حاشیه بازار علاءالدین آرام صدا بزنید تا به جای یک غول، 10 دستفروش آرزویتان را برآورده نند!
«خیابان جمهوری- از غرب به شرق- از صدمتر مانده به پاساژ علاءالدین تا جلوی پاساژ و بخشی از نبش خیابان حافظ -جمهوری داخل پیادهرو» دو سه سالی است که عبور و مرور برای عابران سخت شده است. جمعیت متراکم دستفروشان در پیادهرو با خرید و فروش سیرتا پیاز گوشی موبایل، با امنیت خاطر فراوان و بدون هيچ هزینهای، روز به روز رنگ خاکستری بازار موبایل ایران را پررنگتر میکنند.
دستفروشها که حاشیه بازار موبایل علاءالدین را شبیه بازار کالاهای قاچاق بازارچههای مرزی مریوان و بانه کردهاند، از 2 سال گذشته هر روز از ساعت 10 صبح تا 10 شب یک بند در این مکان ایستاده و رفت و آمد میکنند و کسی هم کاری به کارشان
ندارد.
اما حدود یک ماهی است که این افراد کمی از ایستادن خسته شدهاند و ترجیح دادهاند بهجای اینکه ایستاده معامله کنند بر روی جدول و حاشیه پیادهرو بنشینند و راحتتر با مشتریان چک و چانه بزنند. این شد که به آنجا رفتیم و از حاشیه بازار علاءالدین گزارشی تهیه کردیم.
در حال قدم زدن و نگاهکردن به دستفروشان هستیم که بدون وقفه این جمله شنیده میشود
« گوشی دست دوم خریداریم، خانم، آقا! گوشی میفروشید؟» یکی از دستفروشان جوان که به دوربین کامپکت ما چشم دوخته میگوید: آقا موبایلت فروشیه؟
کشور محترم چین
ر اینجا ، افراد با چند مدل گوشی در دست، با هم در حال معامله هستند. از یکی از آنها که یک مدل گوشی نوکیا میفروشد اصل بودن گوشی را جویا میشویم. وی میگوید: اصل فنلاند است. بعد گوشی را باز میکنیم و زیر باتری را میبینیم که نوشته ساخت هند!
یکی از این دستفروشان هم صادقانه درباره مدلی که در دست دارد میگوید «این گوشی ساخت کشور محترم چین است.»
وقتی میپرسیم: چرا محترم؟ میگوید: چون چین همه دنیا و ما را ثروتمند کرده است.
همه چیز گوشی را میتوانید در اين مكان بیابید، تمامی لوازم جانبی موبایل، شارژرهای اتمی، باتریهای یک هزار تا سه هزار و 500 تومانی، گوشیهای اصل و غیراصل، با جعبه و بدون جعبه فراوان دست دستفروشان میدرخشد.
حتی کارتخوان حافظه و فلش مموری 16 و 32 گیگابایتی با قیمتي کمی بالاتر از بازار بانه در اینجا به فروش میرسد. البته اگر خیلی هم مشتری آگاه و حرفهای هستید اصلا از این فلشها نخرید، چون این حافظه فلشها ظرفیت کاذبی دارند و اطلاعات را نمیتوانند در خود جای و یا انتقال دهند.
هوا به شدت گرم است، اما ساندویچ فروشی را میبینیم که در میان جمعیت جعبهای پر از ساندویچ کالباس میفروشد.
یکی از دلالان که متوجه کنجکاوی بیش از حدمان میشود، آهسته میگوید: تحقیقات میکنی؟ وقتی به او میگوییم خبنگار هستیم، به طور حرفهای به همکاران خود آمارمان را میدهد و حالا که سوال می کنیم دیگر پاسخ درستی نمیشنویم.
کمی آن طرفتر، مردی مسن با محاسن بلند که بیشتر شبیه دراویش است، دوربینهای فیلمبرداری آنالوگ هیتاچی را با قیمتی در حدود 100 هزار تومان میفروشد.
گوشی اصل چینی
به جز لوازم جانبی، خود گوشی هم در انواع و اقسام مدلها و اسامی معتبر و غیر معتبر در بازار موبایل جادو سودا میشود.
گوشی xperia x10 سونی اریکسون با نام xperla با قیمت 130 هزار تومان به دست خریداران داده میشود. در حالی که قیمت اکسپریای اصل حدود 600 هزار تومان است. گوشی N97 نوکیا با نام N97i، با قیمت 115 هزار تومان عرضه میشود. همچنین N79 نوکیا 60 هزار تومان و N96 ، 85 هزار تومان در این بازار خاکستری به فروش میرسد. البته خیلی از این گوشیها نو نیست و جعبه هم ندارد، اما اگر با جعبه هم بخواهید میتوانید درخواست کنید تا برایتان مهیا شود.
کمی جلوتر صدایی رسا و بیپروا بلند داد میزند: گوشی اصل چینی! گوشی اصل چینی! و شخصی را میبینیم که کاغذ زرد رنگی در دست دارد که مشخصات 100 مدل «گوشی اصلی چینی» با قیمت در آن موجود است. بیاختیار میخندیم و میگوییم مگر گوشی تقلبی چینی هم وجود دارد.
بگذار کاسبی کنند
در همین حین احساس میکنیم که آرامش، کمی به هم خورده و دستفروشان، کمی دستپاچه به جنب و جوش میافتند. یکی از مغازهدارهای جلوی بساط دستفروشان پاساژ علاءالدین با عجله از مغازه بیرون می آید و به ماموری که در حال هشدار دادن صوری به دستفروشان است، میگوید: با این چند نفر که اینجا نشستهاند کاری نداشته باشید و بگذارید کاسبی کنند.
با عجله به سوی صاحب مغازه میرویم و خودمان را معرفی میکنیم و میپرسیم: شمایی که اجاره مغازه و مالیات و عوارض و هزار …. میدهید به ضررتان نیست که دستفروشان دقیقا جلوی مغازه شما
بی هیچ هزینهای کاسبی کنند؟ آیا هیچ نظارتی از سوی مسوولان صورت نمیگیرد؟
با اعتماد به نفس کامل بدو اینکه پاسخی بدهد از ما سوال میکند: به نظر شما این چهرهای که دقیقا جلوی یک مجتمع تجاری موبایل ایجاد شده زیباست؟ نه خودتان بگویید واقعا زیباست؟
وقتی به او میگوییم خودتان گفتید که ماموران بساط این دستفروشان را جمع نکنند، میگوید: خوب این بیچارهها هم باید کاسبیشان را بکنند. در ادامه شروع میکند از در و دیوار و آسمان و زمین بد میگوید.
علاءالدین بدون هیات مدیره
علاءالدين که به بورس موبایل تهران مشهور است، جزو معدود پاساژهایی است که هیاتمدیره و یا هیات امنا ندارد و ریاست این مجتمع برعهده شخص حاج رضا علاءالدین است.
این پاساژ 9 طبقه، بیش از هزار واحد تجاري و اداري متراژ پایین دارد. قیمت فروشگاههای طبقه همكف این پاساژ تا 40 میلیون پیش و 12 میلیون ماهانه اجاره هم رسیده است.
خواستیم نظر حاج علاءالدین معروف را درباره دستفروشان جلوی این پاساژ بدانیم. با دفترشان مکررا تماس گرفتیم، اما هر روز به روزهای آتی حواله شدیم. از نزدیکانشان هم شنیدیم که اگر حاج رضا را پیدا کردید، سلام ما را هم به او برسانید.
برداشت
قدمت حضور دستفروشان و ساعات طولانی حضور روزانه آنان شاید خواننده را به این نتیجه برساند که ریاست پاساژ علاءالدین یا فروشگاههایی که ماهانه تا 12 میلیون بابت اجاره مغازه پرداخت میکنن، با این بازار جادو مشکلی ندارند، چون اگر بخواهند، آنقدر قدرت دارند که به آسانی آنها را از جلوی پاساژ جمع کنند.
تنها جواب این سوال باقی میماند: بازاری که بیش از 90 درصد فعالیت در آن به گفته مسوولان، قاچاق است، دیگر چه نیازی به بازار خاکستری در حاشیهاش دارد و در این میان تکلیف مصرف کننده چیست؟
منبع : فناوران