تکنولوژی

آی‌پد کابوس اورولی

نام نویسنده: علی ارسلان شهلا

اپل عادت دارد هر چند سال یک بار، وسیله جدیدی رونمایی کند که دنیا را تکان می‌دهد. آخرین دستاورد بزرگ اپل و استیو جابز، کامپیوتر تبلت iPad است که بیش از یک هفته از رونمایی آن نمی‌گذرد. اما آی‌پد ما را به این فکر کهنه فرو می‌برد که در آینده چه فناوری‌هایی به تحقق خواهد پیوست و چه چیزی در انتظار انسان خواهد بود.

از این رو به نگرشی می‌رسیم که از یک سو به ایده جورج اورول، نویسنده انگلیسی مشهور کتاب «قلعه حیوانات» ختم می‌شود و از سوی دیگر، به آرتور هاکسلی، نویسنده کتاب “دنیای قشنگ نو”.

اورول معتقد است انسان به دست آنچه از آن هراس دارد، به نابودی کشیده خواهد شد. اما آلدوس بر خلاف همتای خود بر این باور است که چیزهایی که دوست شان داریم، در نهایت ما را از بین می‌برند.

با گسترش اینترنت، کابوس اورولی هم به یک امکان واقع بینانه و محتمل تبدیل شده است، زیرا شبکه‌ها امکان نظارت و کنترل وسیع را همانند کتاب 1984 فراهم آورده است. دولت‌ها کم و بیش این قدرت را به دست آورده اند که هر ایمیل یا پیام کوتاهی را بخوانند.

تا چندی پیش کابوس هاکسلی بسیار دور از ذهن و غیر منطقی به نظر می‌رسید، اما این کابوس دو سال پیش با عرضه آیفون قوت گرفت. ابتدا بسیاری از منتقدان، اولین گوشی موبایل اپل را دست کم گرفتند، اما آیفون خیلی زود بازار موبایل را قبضه کرد.

نقطه عطف آیفون این بود که این دستگاه مانند کامپیوتر قدرتمندی است که می‌توان با آن تماس نیز برقرار کرد. اما قدرت رایانش آیفون بر وجه دیگر آن می‌چربید. در واقع دلیل عرضه آیپاد تاچ همین بود. آیپاد تاچ از همان سیستم عامل آیفون بهره می‌گیرد و تنها تفاوت آن با آیفون، نبود امکان برقراری تماس تلفنی است.

یک سال پس از عرضه آیفون، استراتژی اپل برای مانور بیشتر روی قدرت رایانش این محصول با راه اندازی فروشگاه نرم‌افزاری آنلاین خود یعنی App Store نمود پیدا کرد. این فروشگاه موج وسیعی از طراحان نرم‌افزاری را به خود جذب کرد، به طوری که در حال حاضر بیش از 100 هزار برنامه برای پلات فورم آیفون نوشته شده و سه میلیون بار از این فروشگاه دانلود شده است.

جوکی درباره آیفون ساخته شده که ما را به کابوس هاکسلی نزدیک می‌کند. مردی از سر کار به خانه باز می‌گردد و با دیدن همسرش می‌گوید: عزیزم، یک خبر بد دارم؛ یک برنامه (App) جای من را در اداره گرفت!

آیفون احساسات کاربران را بر می‌انگیزد. مصرف کنندگان با شیفتگی فراوان از آیفون صحبت می‌کنند، به نسبت به آن احساس وابستگی می‌کنند و مرتب نرم‌افزارهای مختلف دانلود می‌کنند. اما از همه مهم تر، کاربران بیشتر و بیشتر از کامپیوترهای شخصی خد فاصله می‌گیرند و به آیفون چنگ می‌اندازند و خیلی زود متوجه می‌شوند آیفون به درگاه اصلی آنها برای ورود به اینترنت تبدیل شده است.

منتقدان و مخالفان آی‌پد می‌گویند این دستگاه فقط یک آیپاد تاچ بزرگ تر است. اما هدف اصلی از عرضه آی‌پد هم دقیقا همین است. اشکال آیفون یا آیپاد تاچ نسبت به آی‌پد، همین اندازه کوچک‌ترشان است. صفحه نمایش آی‌پد بزرگ تر و بهتر است، پردازنده قوی تر و قدرت گرافیکی برتری دارد. در اینجا شاهد نوعی مسابقه هستیم. بنابراین صفحه نمایش بزرگ تر، راه را برای انقلاب دیگری در بازار نرم‌افزارها هموار می‌کند.

اولین نسخه آیفون سر و صدای خیلی‌ها ا درآورد. این گوشی برخلاف گوشی‌های رقیب دوربین، کیبورد فیزیکی، اسلات USB و باتری قابل تعویض نداشت و از فلش پشتیبانی نمی‌کرد، اما به قول استفن فرای نویسنده، بازیگر و کمدین مطرح انگلیسی، تمام این کمبودها ظرف چند ثانیه از بین می‌رود، به طوری که وقتی آیفون دست تان می‌گیرید، تعامل با این شی جادویی چنان لذت بخش است که هیچ سخنرانی پر طمطراق یا هیچ فیلم ویدیویی از عهده توصیف آن بر نمی‌آید.

آیفون حکم داروی توهم زای داستان دنیای نو قشنگ هاکسلی را دارد که هوش و حواس را از مصرف کنندگان خود می‌برد و آنها را غرق در لذت می‌کند. همان طور که آیفون، بازار گوشی‌های موبایل را به طور اجتناب ناپذیری تحت تاثیر خود قرار داد، آی‌پد هم ممکن است به همین شکل، بازار رسانه‌ها و کامپیوترهای شخصی را متحول کند.

اگر چنین اتفاقی به تحقق بپیوندد، اپل به بزرگ ترین دربان دنیای آنلاین تبدیل خواهد شد. این بدان معناست که اپل قدرت فوق‌العاده‌ای در کنترل کاربران و دنیای آنلاین پیدا می‌کند که ممکن است دنیای کنونی را به همان کابوسی که اورول در 1984 به تصویر می‌کشد، نزدیک کند.

گوشی‌های زیادی به عنوان رقیب و حتی قاتل آیفون مطرح شده و خیلی زود به فراموشی سپرده شدند و چیزی به پای آیفون نرسیده است. آی‌پد (مثل آیفون در دنیای تلفن همراه) تعریف جدیدی از ی کامپیوتر شخصی را ارایه می‌کند و احتمالا رقیبی به گرد پای آن نخواهد رسید. شاید کابوس اورولی، با ابزارهای هاکسلی که همان آی‌پد و آیفون اپل هستند، سرانجام به واقعیت بپیوندد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا