نگراني زوج موفق IT ايران از رقابت اسالم صنفی
نام نویسنده: علي اصلان شهلا/ منصوره خالقی
فناوران – شبنم طباطبایی 35 ساله و باقر بحری 45 ساله برای هم جايگاهي بیش از یک زن و شوهر معمولی قائلند؛ اين موضوع در دو ساعت مصاحبت و گفتوگویی که با این دو نفر داشتیم، کاملا مشهود بود.
از همان لحظهای که وارد اتاق طباطبایی در شرکت آتنا شدیم و عکس دو نفره این زوج را در قابل دیدترین نقطه اتاق دیدیم رابطه خاص این دو نفر کاملا مشهود شد. طباطبایی و بحری برای هم دو همکار خوب، دو شریک مناسب، دو رفیق دلسوز و البته کامل کننده هم هستند.
اما همین رفاقت و صميميت دو نفره، در بازار IT ایران اثرات زیادی داشته است. چه آن زمان که این دو نفر در آواژنگ در کنار شرکایشان، شرکتی بزرگ برپا کردند که الگوی بسیاری از شرکتهای بعدی شد و چه اکنون که هر دو غیر ازفعالیتهای تجاری، در سازمان نظام صنفی رایانهای، برای تحقق اهداف مشترک صنفی تلاش میکنند.
گفت و گوی ما را با یکی از موفقترین زوجهای IT ایرانی میخوانید.
آتنا؛ دختر خانواده
وقتي براي مصاحبه به شركت آتنا وارد شديم، حدس زديم كه بيشتر مراجعه كنندگان اين شركت همين سوال ما را از شبنم طباطبايي، مديرعامل و همسرش باقر بحري، رييس هيات مديره پرسيده باشند: “آتنا كيست؟” و حدس بسياري از اين سوال كنندگان مثل حدس ما نادرست بود.
طباطبايي كه به پديدههاي اسطورها و روانشناسي علاقه زيادي داردميگويد: كارل گوستاو يونگ معتقد است كه هر انسان اندكي زن و اندكي مرد است و با تستهايي ميزان آن را در هر كس مشخص ميكند. من هم مطابق اين تست ايزد بانوي باكره هستم. آتنا هم كه الهه نگهبان آتن در يونان باستان است، ايزدبانوي باكره خرد، فرزانگي، دانش و صنعت است. البته خيليها تصور ميكنند كه آتنا دختر من است. اما در واقع اين طور نيست، اگرچه اين اسم و اين شركت را مثل دخترم دوست دارم.
درست يك سال است كه از تاسيس شركت فناوري اطلاعات آتنا ميگذرد. طباطبايي در مورد فعاليتهاي شركت ميگويد: در آتنا ما با ارايه خدمات فراگير IT و راهكارهاي مديريتي، شركتها را در مسيري علمي و منطقي براي دستيابي به جايگاههاي بالاي رقابتي هدايت ميكنيم. ميتوان به عنوان سرفصل از خدمات اين شركت به مشاوره در زمينه مديريت IT، مشاوره در زمینه مديريت خدمات IT، خدمات نگهداري و پشتيباني سيستمها، پشتیبانی شبكههاي كامپيوتري و ارايه تجهيزات زير ساختي شبكه اشاره كرد.
اما حضور باقر بحري به عنوان رييس هيات مديره و شبنم طباطبايي به عنوان مديرعامل، نمادي از زندگي اين زوج IT است. آنجا كه بحري برنامهريزي ميكند و طباطبايي اجرا. خانم مديرعامل در اين زمينه ميگويد: علت موفقيت ما دو نفر همين بوده است. آقاي بحري استراتژيست و ايدهپرداز ماهري است و من مجري خوبي هستم. در آتنا هم وظايف را به همين صورت تقسيم كردهايم.
دو پادشاه در يك اقليم نگنجند
ارديبهشت سال گذشته بود كه شبنم طباطبايي از شركت خدمات آواژنگ جدا شد و ده ماه بعد هم باقر بحري از آواژنگ سيستم رفت. علت اين جدايي از زبان اين دو مدير توانمند IT ايران شنيدني است. طباطبايي ابتدا از گفتن علت اصلي جدايي طفره ميرود و محتاطانه ميگويد: در ارديبهشت دو ماه به پايان درسم براي دريافت مدرك MBA از دانشگاه Royal Roads كانادا مانده بود و بايد بر روي درسم تمركز ميكردم.
اما آيا اين تنها دليل مديرعامل سابق خدمات آواژنگ براي جدايي بود؟ او پاسخ ميدهد: به يقين نه. ببينيد در خدمات آواژنگ كار من پشتيباني و ساپورت كردن بود. يعني اينكه بايد پشت پرده فعاليت ميكردم. اما اين با روحيه من سازگار نبود. شخصيتم به گونهاي است كه نميتوانم در پشت پرده فعاليت كنم. با هيات مديره آواژنگ هم مذاكره كردم كه در قسمت ديگري از اين شركت مشغول به كار شوم اما به توافق نرسيديم. بنابراين از آواژنگ بيرون آمدم و پس از اتمام درسم و دو ماه كار بر روي بيزينس پلن آتنا، اين شركت راتاسيس كردم.
باقر بحري چرا ده ماه بعد از آواژنگ جدا شد؟ بحري در پاسخ به اين سوال ميگويد گذشتهها گذشته و ادامه ميدهد: زياد با صحبت از گذشتهها وافق نيستم. چون يادآور رابطهاي است كه هنوز جدايي از آن برايم غمانگيز است. در آواژنگ مجموعهاي محكم و قوي از مديران حضور داشتند. من افتخار ميكنم كه يازده سال اين جمع در كنار هم دوام آورد و شركت آواژنگ را ساخت و اميدوار بودم كه اين جمع باز هم در كنار هم كار را ادامه بدهد، اما نشد.
اما چرا اين جمع يازده ساله، نتوانست ادامه دهد. مديرعامل سابق آواژنگ سيستم ميگويد: مسايل حاشيهاي باعث اين جدايي شد. ما همه در باطن و در اصول با هم موافق بوديم اما در حاشيهها نه. يكي مدرن فكر ميكرد و يكي سنتي. البته هيچ كس نميتواند بگويد رفتار سنتي بهتر است يا رفتار مدرن يا اينكه من اشتباه ميكردم يا آنها. به نظر من با هر دو روش ميتوان موفق شد. اما اين دو نگرش نميتوانند كنار هم دوام بياورند. به همين دليل جدايي تفكر مدرن و سنتي هم به نفع من بود و هم به نفع آنها.
پس از جدايي بحري از آواژنگ شايعههاي زيادي در مورد شغل جديد او بر سر زبانها افتاد. برخي معتقد بودند او تمام وقت خود را در آتنا خواهد گذراند و برخي نيز ميگفتند بحري قصد دارد شركت جديدي براي واردات سختافزار تاسيس كند كه كاملا مطابق با ايدهها و خواستههاي او باشد. اما او به سازگار ارقام رفت و اكنون مدير تحقيق و توسعه بازار اين شركت است. او در اين باره ميگويد: يك عادت بد ما اريم كه ميخواهيم هميشه چرخ را از اول اختراع كنيم. به همين دليل هم كنسرسيوم و اتحاديه موفق كم داريم. وقتي سازگار بنياني گذاشته و شركت موفقي است و افكار مديران آن هم به من نزديك است، چرا بايد چرخ را از اول اختراع كنم. آنها هم به آدمي با تواناييهاي من احتياج داشتند.
او در مورد اينكه چرا پس از جدايي از آواژنگ به طور تمام وقت به آتنا نيامد به شوخي ميگويد: دو پادشاه در يك اقليم نميگنجند. طباطبايي هم ادامه ميدهد: همان طور كه گفتم علت موفقيت ما همين تقسيم بندي كارها است. آقاي بحري به عنوان رييس هيات مديره در جلسات حاضر ميشود و به ما ايده ميدهد و ما هم اجرا مينيم.
S&P و اتحادهای ناگسستنی
حضور سازگار ارقام در طرح S&P به عنوان اسپانسر موضوع بعدی گفت و گوی ما بود. صحبت از احمد عليپور آغاز شد و اينكه به نظر ميرسد به خاطر نظرات تندترش نسبت به مديران ارشد سازمان نظام صنفي رايانهاي، از اين سازمان فاصله گرفته است. اما بحري اين موضوع را قبول ندارد: آقاي عليپور دوست بسيار نزديك و صميمي من است. اختلاف نظر سبب به هم خوردن این دوستی نمیشود. اگر هم کمتر مدیران نظام صنفی و آقای علیپور را کنار هم میبینید به خاطر مشغلههای ایشان در فراسو است.
با اضافه شدن سازگار ارقام به اسپانسرهای طرح S&P، این طرح اينك با سبد کام و معتبری از کالاهای سخت افزاری در بازار حضور دارد. بنابراین به نظر میرسد آینده S&P، فراتر از یک طرح فروش و امتیاز برای فروشندگان نهایی باشد. اکنون مدیران شرکتهایی بزرگ و همفکر در کنار هم حزبی اقتصادی را تشکیل دادهاند و این مدیران میتوانند با اعمال سیاستهای مشترک، تاثیر زیادی روی بازار IT کشور بگذارند. اما آیا S&P به سمت تبدیل شدن به کارتلی بزرگ در بازار ایران خواهد رفت؟ بحری در این باره میگوید: هرکاری که برای گسترش بازار لازم باشد باید انجام داد. خیلیها به من ایراد گرفتند که چرا سازگار به طرح S&P پیوست. اما من پاسخ دادم یک شرکتی آمده و این امکان را به وجود آورده، بعد هم نام خودش را کنار گذاشته و اجازه داده دیگران هم از این امکان استفاده کنند.
وی ادامه میدهد: در مورد کارتل هم، هنوز به آن نقطه نرسیدهایم، اما اگر سبب گسترش بازار شود، مطمئن باشید حتی برای تعیین قیمت هم تلاش خواهيم كرد.
برنامههای آینده خانواده بحری
شبنم طباطبایی با یک شرکت کانادایی به توافق رسیده تا با استفاده از متد آموزشي این موسسه، کلاسهای مدیریتی برگزار کند. وی میگوید: آنچه که در ایران کم داریم، بحث کار تیمی است. کار در یک تیم با کار در یک گروه متفاوت است. در تیم ما چشم انداز مشترک و هدف مشترک داریم و با همکاری با هم میتوانیم ه این هدف دست یابیم. اما در کشور این موضوع از کودکی برعکس آموزش داده میشود. مثلا وقتی ما برای موفقیت در کنکور تلاش ميكنيم، باید دعا کنیم صمیمیترین دوستمان موفق نشود، کسی کار تیمی یاد نمیگیرد. علاوه بر این مدیران ما عادت کردهاند به فکر اهداف کوتاه مدت باشند و به این ترتیب اهداف بلند مدت را فدا میکنند. در این کلاسها هم این جور مسایل آموزش داده میشود.
بحری نیز میگوید: ببینید ما بودجه سالانه در IT نداریم. اما مطابق سند چشمانداز قرار است 20 سال دیگر در زمینه IT در منطقه حرف اول را بزنیم. بنابراین ما درک کردهایم در بلند مدت IT چقدر برای کشور حیاتی است. اما حاضر نیستیم برای این هدف هزینه دهیم و بودجه IT را خرج اهداف کوتاه مدت میکنیم.
وی ادامه میدهد: همین موضوع سبب شده رقابت سالمی چه در بازار IT چه در کل کشور وجود نداشته باشد. دوستي جمله خوبی دارد که “اگر تو دونده خوبی هستی، بدو و از من جلو بزن و اول شو، اما به من تنه نزن.” اکنون ما دررقابت در این بازار به هم پشت پا میزنیم.
نگرانیهای بحری از این پشت پا زدنها به همین جا ختم نمیشود: چرا مادیران و فراسو و آواژنگ و سازگار باید به جان هم بیفتند به جای آنکه به جان کسی بیفتند که پشت پرده آزادانه میچرخد و با قاچاق و تقلب بازار را نابود میکند؟ مطمئن باشید مدیرا هرکدام از این شرکتها اگر فقط در دوبی یا خود ایران فقط ملك بخرند سودشان چندین برابر میشود. چرا باید این افراد قابل احترام به هم بیاحترامی کنند. من معتقدم باید تلاش کرد تا این آدمهای شریف در کنار هم متحد شوند كه هم بازار را گسترش دهند و هم جلوي کسانی که برای سود خود این بازار را نابود میکنند بايستند.
به تازگی شبنم طباطبایی به عضویت کمیسیون فرهنگی سازمان نظام صنفی رایانهای درآمده تا همسرش را در کارهای صنفی هم تنها نگذارد. طباطبایی میگوید: خود من به کارهای صنفی علاقه داشتم. اما با اصرار زیاد آقای زندیه وکیلی، عضو کمیسیون فرهنگی شدم.