گفت و گو با مديرکل اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی
نام نویسنده: سيد محمد قره باغ
بزرگراه فناوری – آقاي چالرز گيگرGeiger) Charles ) در سال 1949 در پاريس متولد شد و پس از پايان تحصيلاتش در مقطع كارشناسي ارشد حقوق بينالملل از دانشگاه زوريخ بهعنوان ديپلمات ارشد كشور سوئيس در شهرهاي “برن” (Bern) و بروكسل به فعاليت خود ادامه داد تا اينكه در سال 2001 نمايندگي كشورش “سوئيس” را در مقر دبيركلي اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي بر عهده گرفت و بعد از مدت كمي بهعنوان مديركل اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي انتخاب شد، آقاي گيگر از نوامبر 2004 بهعنوان مديركل اجلاس جهاني سران در خصوص جامعه اطلاعاتي(WSIS) ايفاي نقش ميكند و كمك بسيار موثري براي دبيركل اجلاس جهاني (دبيركل ITU) بهحساب ميآيد. چالرز گيگر در سال 1989 عضويت ارشد حقوقي آژانس توسعه همكاريهاي سوئيس(SDC) را بر عهده داشت تا اينكه در سال 1997 بهعنوان مدير امور حقوقي نظارت و رمايهگذاري SDC منصوب شد. او هماكنون از كليديترين افراد اجلاس جهاني سران در خصوص جامعه اطلاعاتي است كه نقش موثري را در برنامهريزي، تهيه اهداف كلان و برگزاري نشستهاي مقدماتي دارد. آقاي گيگر در آيندهاي بسيار نزديك بهعنوان مشاور علوم و تكنولوژي دبيركل UNCTAD فعاليتهاي جديد خود را در سازمان ملل آغاز خواهد كرد. ماهها طول كشيد تا آقاي گيگر توانست با وجود مشغله فراوان كاري، براي چنين مصاحبه تفصيلي وقتي را تعيين كند، اما سرانجام اين تعيين وقت و اين مصاحبه تفصيلي انجام شد که بخش نخست آن را می خوانید.
(بخش نخست)
* آقاي گيگر بهعنوان اولين سؤال، تمايل دارم نظر شما را درباره حركتها و پيشرفتهاي جامعه اطلاعاتي از زمان برگزاري اجلاس اول (ژنو2003) تاكنون بدانم؟ آيا اين روند با همان سرعتي كه مقامات ITU و WSIS انتظار داشته همراه بود؟
زماني كه اولين نشست مقدماتي را براي اجلاس ژنو را در جولاي 2002 برگزار كرديم، آمار يك ميلياردي صاحبان تلفنهمراه در سراسر جهان را مورد تحسين قرار داديم و همين آمار موجب خوشحالي و اميدواري ما در آن تاريخ بود، اما زماني كه اجلاس جهاني دوم را در تونس به پايان رسانديم از آمار دو ميلياردي كاربران تلفنهمراه در سراسر جهان خوشحال بوديم؛ بايد يادآوري كنم كه در طول آن سه سال، آمار كاربران جهاني شبكه نيز دو برابر شد؛ اين رقم يعني 25 ميليون كاربر در هر ماه در سراسر جهان براي تلفنهمراه. شايد گفتن اين مطلب كه جامعه اطلاعاتي علت اصلي اين رشد چشمگير در استفاده از فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي بود كمي غلو باشد، اما نكته دقيقا همينجاست كه WSIS در طول اين مدت ملازم و همراه اين رشد فزاينده بوده است.
ما در دنيايي از تحولات سيال و گسترده فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي كه گستره جهاني دارد زندگي ميكنيم كه هر لحظه سياستها و چالشهاي رگلاتوري جديدي را به ما تحميل ميكند كه همين بخش نيز در قلب و مركز بحثهاي اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي قرار داشت.
WSISبه ما كمك خوهد كرد تا خودمان را براي يك ميليارد كاربر ديگر فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي آماده كنيم كه در جهان در حال توسعه آينده اكثريت غالب خواهند بود. اين را هم بدانيد كه WSISدستیابي نصفي از جمعيت جهان به فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي تا سال 2015 را بهعنوان يكي از اهداف مهم خود قرار داده است و آن چيزي كه مسلم است، اين است كه همه ما بايد اين اهداف بلندپروازانه را محكم بچسبيم.
اما بايد اين مطلب را نيز به ذهن بسپاريم كه وسايل ارتباطي مختلف در نقاط مختلف دنيا با سرعت متفاوتي رشد ميكنند؛ زماني كه كاربران تلفنهمراه با سرعت سرسامآوري رشد ميكنند در كشورهاي در حال توسعه در شمال و شرق آسيا و آفريقا اينترنت با همان سرعت رشد نميكند، اين عدم رشد علتهاي متفاوتي مانند نداشتن پهناي باند مناسب، قيمت بالاي ارتباطات اينترنتي و ساير موارد دارد، اما از طرف ديگر اين عدم رشد را در مقابل اهميت اينترنت در توسعه كشورها قرار دهيد و آنها را با يكديگر مقايسه كنيد، اما اين همه چيز نيست، در اين رشد و عدم رشد محيط نيز بسيار مهم است. در كشورهاي در حال توسعه تلفنهمراه به ابزار بسيار مهمي براي خانوادهها براي تماسهاي ضروري و خبردار شدن از يكديگر تبديل شده است و اين استفاده از تلفنهمراه را بالا برده است، در حالي كه در مورد اينترنت چنين نيازي احاس نميشود؛ يا شما فرض كنيد در يك روستاي دوردست زندگي ميكنيد، در چنين محيطي تلفنهمراه براي شما كاراتر از اينترنت خواهد بود. پس فقط قيمت اينترنت و يا پهناي باند مشكل اساسي نيست، بلكه ساختار استفاده از تلفنهمراه و اينترنت در تعيين حد آمار استفاده از آنها بسيار موثر است. اما در آينده نزديك اينترنت براي ارتباطات راه دور، ارتباط بينالمللي VOIP))، بهداشت، آموزش علوم، تكنولوژي و بسياري ديگر ابزار بسيار مهمي به شمار خواهد آمد.
* پس از اجلاس ژنو، پس از سه سال كار مداوم روي جامعه اطلاعاتي و جامعه دانشمحور در كارگروههاي مختلف شاهد برگزاري اجلاس دوم در تونس بديم. آيا فكر ميكنيد كشورهاي مختلف به اهداف از پيشتعيين شده خود در اين اجلاس رسيدند، منظورم اهداف و برنامههايي است كه در خصوص جامعه اطلاعاتي در نظر گرفته بودند؟
برنامه كلان اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي يك سري الزامات را براي دستيابي تعيين كرده است و سررسيد آن را سال 2015 قرار داده است. در هر حال كارهايي كه در اجلاس WSIS شروع شد 10 سال با سررسيد اهداف تعيين شده فاصله دارد. در اين مدت 10 ساله نيز اتفاقات زيادي در اين مسير خواهد افتاد، اما اگر بخواهيم بيشتر توضيح دهم، بايد بگويم WSIS نوعي برنامه كاري براي تمامي سهامدارانش تنظيم كرده است كه در ساختن جامعه اطلاعاتي سيار موثر خواهد بود، اين برنامه كاري مدتزمان زيادي را طلب ميكند تا اينكه به برنامهاي كامل تبديل شود و هماكنون براي قضاوت در اين باره كه آيا كشورها به اهداف خود دست يافتهاند بسيار زود است.
اميد ميرود كه همكاري و مشاركت كشورهاي سهامدار WSIS در آينده نيز به قوت همين سالها ادامه يابد.
* در مورد مقامات و مسؤولان ITU و WSISچطور؟ آيا آنها از نتيجه بهدست آمده رضايت دارند؟
فكر ميكنم همه مسؤولان ITU و WSIS از نتايج بهدست آمده خوشحال هستند. در تمام عمر 140 ساله ITU (اين نهاد در سال 1865 تاسيس شد) اين اولين باري بود كه اين نهاد يك اجلاس
بينالمللي را سازماندهي و رهبري ميكرد و حضور 19 هزار نفر در اجلاس تونس نيز نقطه قوتي در تاريخ ITU به حساب ميآيد.
* آقاي گيگر لطفا به ما بگویيد كه نتايج اجلاس دوم را كه در تونس برگزار شد، در حالت كلي چگونه ارزيابي ميكنيد؟
بله، در اين خصوص ميتوانيم بگویيم كه نتايج بهدست آمده در اجلاس دوم و حتي در مقياس كليتر (يعني اجلاس ژنو و تونس) بسيار بيشتر از حد انتظار بوده است. دولتها توانستند به توافقي همهجانبه در خصوص مكانيزم مالي و طرح عملي در خصوص بحثها و صحبتهاي آينده درباره حاكميت اينترنت دست يابند. دقت كنيد كه اين امر در جايگاه خود بسيار مهم و قابل توجه است كه در نتيجه آن ولتها خواهند توانست به راه حلي اساسي درباره حاكميت اينترنت و مكانيزم مالي دست يابند. پس به جرات ميتوانم بگويم كه نتايج اجلاس دوم جهاني سران در خصوص جامعه اطلاعاتي كه در تونس برگزار شد، بسيار خوب و ارزنده بوده است.
* فقط در خصوص نتايج بحثهاي آزادي بيان و مطبوعات در جامعه اطلاعاتي چطور؟آيا نتيجه قابل توجهي در اين خصوص بهدست آمد؟
در اجلاس تونس در اين زمينه رشد قابل توجهي نداشتيم، دقيقا بر خلاف اجلاس ژنو كه بحثهاي خوبي در مورد سؤال شما داشتيم، در اجلاس تونس اتفاق خاصي در اين زمينه نيفتاد و علت آن هم كاملا منطقي است، چراكه اجلاس تونس فقط روي دو موضوع اصلي كه از اجلاس ژنو ناتمام و بينتيجه ماند، متمركز شده بود كه آن دو بحث هم حاكميت اينترنت و مكانيزم مالي بود، همچنين در اين اجلاس بحثها و توافقهاي كشورها که در نشست مقدماتي اول (Prepcom1) انجام شده بود، پيگيري شد و حتي فرصتي براي بعضي از بحثهاي ناتمام كشورها در اجلاس ژنو نرسيد و در اين ميان نيز فرصتي براي بحثهاي ديپلماتيك آزادي اطلاعات، آزادي بيان و مطبوعات باقي نماند.
* اجازه بدهيد سؤالي تخصصي بپرسم، بهنظر شما نمادها و سمبلهاي تحقق جامعه اطلاعاتي چيست؟ شما جامعه اطلاعاتي را چگونه تعريف ميكنيد؟
در پاسخ من هم از شما ميخواهم تا اجازه دهيد بهجاي جامعه اطلاعاتي از عصر اطلاعاتي (Information age) صحبت كنيم.
من اين كلمه را بيشتر از جامعه اطلاعاتي براي مفاهيم مورد نظرمان كه در مورد آن استفاده ميكنيم ميپسندم. جامعهاي كه در آن هر كس بتواند به بهترين و نابترين اطلاعات موجود در سراسر جهان دسترسي نامحدود داشته باشد. مانند كساني كه از كتابخانه الكساندريا (Alexandria) استفاده ميكنند. اگر شما وارد اين كتابخانه شويد و هر كتابي از هر خوانندهاي از سراسر جهان بخواهيد، بهراحتي در اختيار شما قرار ميگيرد. عصر اطلاعاتي نيز چنين عصري است. در عصر اطلاعاتي هر انساني كه روي كره خاكي زندگي ميكند، حق مطالعه، حق پيشرفت، ح دريافتن اينكه در كجا و در چه موقعيتي زندگي ميكند، حق قضاوت و تصميمگيري در مورد زندگي شخصياش و حق دسترسي نامحدود و آزاد به اطلاعات را دارد و من در اين حوزه نظريات آقاي مانوئل كستلز(Manuel Castels) درباره جامعه شبكهاي را بسيار ميپسندم و به آنها علاقه دارم مانند مباحثي كه ايشان در خصوص Selfو Net دارند.
من به تمامي مخاطبان هفتهنامه شما توصيه ميكنم كه اگر به مباحث جامعه اطلاعاتي علاقهمند هستند، نگاهي به گزارش سال 2006 جامعه اطلاعاتي كه در لينك: http://www.itu.int/osg/spu/publications/worldinformationsocity/2006 كه بهصورت رايگان فابل دانلود است بيندازند. در اين صفحه ميتوانيد يكي از سخنرانيهاي مهم من در خصوص جامعه اطلاعاتي را هم ببينيد.
بهنظر من رسانههاي مختلف ارتباطي مانند راديو، تلویزيون، تلفن، اينترنت، هزار و يك وسيله پديد آمده توسط فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي و انواع راههاي تبادل اطلاعات نمادها و سمبلهاي جامعه اطلاعاتي و عصر اطلاعاتي است كه روز بهروز در حال پيشرفت و گسترش است.
در اين زمينه گزارشهاي بسياري وجود دارد، اما بايد به اين نكته توجه كرد كه اطلاعات بعضي از گزارشها با آن چيزي كه در واقعيت وجود دارد متفاوت است، اما همه گزارشها روي اين نكته اتفاق نظر دارند كه عصر اطلاعاتي از چيزي به نام شكاف اطلاعاتي و شكاف طبقهاي رنج ميبرد كه ميان كشورهاي توسعهيافته و در حال توسعه مستولي است، نقطه مشترك تمام اين گزارشها نشان ميدهد كه رابطه مستقيمي ميان كاهش درآمد افراد يك جامعه و افزايش شكاف اطلاعاتي وجود دارد. هر اندازه كه درآمد افراد در هر جامعهاي كم باشد، به همان اندازه و حتي بيشتر شكاف اطلاعاتي افزايش پيدا ميكند، چراكه توان دسترسي به وسايل ارتباطجمعي و اينترنت كمتر ميشود و هر چقدر اين شكاف اطلاعاتي افزايش پيدا ميكند، به همان اندازه از جامعه اطلاعاتي دور ميشويم. اما اين ارتباط يك ارتباط تكبعدي نيست و به همت دولها استثنائاتي در خصوص پيش ميآيد مانند كشورهاي مونگوليا و روآندا كه در سالهاي اخير رشد قابل توجهي براي دستيابي به جامعه اطلاعاتي داشتند. بازگرديم به بحث عصر اطلاعاتي؛ اگر شما روي جامعه اطلاعاتي و عصر اطلاعاتي دقيقتر شويد، درمييابيد كه هر دوي اين مفاهيم زایيده و به عبارتي فرزندان عصر روشنگري و روشنفكري (Age of Enlightenment) هستند؛ من در بسياري از سخنرانيهاي خود جامعه اطلاعاتي را بهعنوان دومين ايستگاه عصر روشنفكري معرفي ميكنم؛ عصر روشنگري حركتي فيلسوفانه بود كه از قرن 17 آغاز شد و در قرن 18 به اوج خود رسيد و راهش را به تحولات آمريكا و اروپا گشود و تاثيرات قابل توجهي در انقلاب فرانسه برجاي گذاشت و بعدها تاثيرات عظيم آن در تفكرات ليبراليسم و كاپيتاليسم نيز مشاهده شد.
* آقاي گيگر براي ما توضيح بدهيد كه در حال حاضر در كدام يك از كشورها ميتوانيم يك جامعه اطلاعاتي كامل و اجرا شده را ببينيم؟ ايالات متحده آمريكا؟ انگلستان؟ فرانسه؟ يا كدام كشور؟
در حال حاضر جامعه اطلاعاتي در هيچ كشوري بهطور كامل پياده و اجرا نشده است، اين يك بحث بينهايت، بدون غايت و دسترسي كامل است مانند تكنولوژي كه روز بهروز رشد ميكند و گسترش مييابد.
در ايالات متحده اقشار كمدرآمد جامعه توانايي دسترسي به جامعه اطلاعاتي را ندارند و در فانسه قيمت پايين پهناي باند و اينترنت دسترسي فقير و غني را به اطلاعات امكانپذير كرده است. در ژاپن و كره نيز توانايي براي دسترسي به اينترنت پرسرعت وجود دارد و چين نيز بيشترين تعداد كاربران اينترنتي را دارد به نحوي كه دومين زبان بعد از انگليسي، زبان چينيهاست، اما بهوجود اين نقاط قوت و ضعف نميتوانيم بگوييم جامعه اطلاعاتي در كشوري بهطور كامل پياده شده است.
* چه زماني ميتوانيم بگوييم به جامعه اطلاعاتي جهاني دست يافتهايم؟
انتظار دستيابي به يك جامعه اطلاعاتي جهاني در همه كشورها انتظاري غيرواقعگرايانه است، هر لحظه تكنولوژي و فناوري جديدي پديد ميآيد كه تكثير سريع آن در تمامي نقاط اين كره خاكي غيرممكن است مگر اينكه دنيا تغيير كند و ما به يك جامعه دموكراتيك و برابر برسيم كه در آن همه انسانهاي جهان بهطور برابر به غذا، امنيت، سرپناه، امنيت، تحصيلات، سلامتي، رفاه اجتماعي و وسايل ارتباطي دسترسي پيدا كنند كه اين امر بسيار خيالپردازانه است. بنابراين كشورهايي وجود خواهند داشت كه پيشرفت تكنيكي بالاتري خواهند داشت و كشورهاي ديگري در سطح پايينتري خواهند بود كه اين امر دسترسي به جامعه اطلاعاتي همهگير را با سؤالات بسياري مواجه ميكند.