نظام هماهنگ بین الملل در مدیریت اینترنت
نام نویسنده: علیرضا کاشیان – a_kashian@rojina.com
هفته نامه بزرگراه فناوری – راهبری اینترنت در دو سال گذشته، مباحثات گرمی را در سطح بینالملل ایجاد کرده و گویی مدیریت منابع اینترنتی و تدوین سیاستهای عمومی برای دسترسی به این منابع (شامل آدرسهای IP و دامنهها) به ناگهان مورد توجه دولتها، بخش خصوصی و نهادهای مدنی قرار گرفته است. این منابع از سالها پیش مورد استفاده قرار میگرفتند و حوزه کنترل و مدیریت بر این منابع، بهندرت دستاویز بحث نمایندگان کشورها در سطح سازمان ملل و یا محققان دانشگاهی قرار گرفته بود. دراین بین، حضور کشورهای در حال توسعه در شکل گیر مذاکرات راهبری اینترنت، قابل توجه بود.
با موجهای تولید شده در اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی در ژنو (انتهای سال 2003)، این احساس وجود داشت که فشار جهانی بر آمریکا جهت تغییر مدیریت کنونی افزایش یافته و تعدادی از کشورها بهطورصریح خواستار یک مدیریت چند جانبه بینالمللی توسط ارگانی زیر مجموعه سازمان ملل شدند. البته کلیگویی، گلهمندی، حرفهای کنایهای و صحبتهای کلیشهای نقل مجلس کارگروه راهبری اینترنت سازمان ملل شده بود.
گاه یک صحبت از چندین زاویه مختلف تکرار میشد ولی پیامها خیلی روشن بودند. همگی خواستار شفاف بودن، همه جانبه بودن و دموکراتیک بود مدیریت منابع اینترنتی بودند. موسسه آمریکایی آیکان که از سال 1998 تاسیس شد و مسوولیت مدیریت منابع اینترنت را بر عهده دارد، در طول سالهای 2004 و 2005، متحمل بار روانی سنگینی شد، گفتوگوهای پشت پرده و اظهار نظرهای تحریک کننده تعدادی از کشورها در مورد عدم کفایت آیکان و سیطره آمریکا بر آن، مدیران آن را به تکاپو انداخت و در یک ماراتن سنگین بالاخره بعد از اتمام نشست جهانی جامعه اطلاعاتی تونس، هیأت مدیره آن نفس راحتی کشید و آیکان با حفظ موقعیت خود، سال 2005 را با خاطره خوب به پایان رساند. این داستان با نشست تونس به پایان نرسید و قرار شد تا با تشکیل یک انجمن راهبری اینترنت زیر نظر سازمان ملل، این موضوع در فرصت زمانی بیشتر مورد بحث و گفتوگو قرار گیرد.
همواره این سوال مطرح بود که چرا آیکان اینقدر مورد توجه دولتها و نهادهای مدنی قرار گرفت ولی سایر موسسهها و انجمنهای تخصصی و مهندسی، اصلا به میدان گفتوگوها کشیده نشدند. بهعنوان مثال، کنسرسیوم جهانی وب (W3C) که توسط تیم برنزلی در سال 1994 در دانشگاه MIT آمریکا شکل گرفت و اکنون مهمترین نهاد توسعه استانداردها و پروتکلهای وب در جهان است، تا بهحال مورد توجه گسترده دولتها قرار نگرفته یا حتی IETF که مهمترین نهاد مهندسی توسعه فنی اینترنت است از فضای مذاکرات راهبری اینترنت بهدور بوده است. البته نمایندگان این نهادها در جلسات راهبری اینترنت سازمان ملل شرکت میجستند و به معرفی نهاد تخصصی خود جهت آشنایی نمایندگان کشورها میپرداختند، ولی این به معنای درگیر بودن هویت و عنصر وجودی آنها با مذاکرات جهانی راهبری اینترنت نبود.
پاسخ این سوال با یک تحلیل کوچک بهدست میآید. مدیریت آدرسهای IP و دامنههای اینترنتی به دلیل یکتا بودن این منابع و همچنین اشتراکی بودن آن بین تمامی کاربران در تمامی کشورها، اهمیت بسزای پیدا کرده است. آدرسهای IP در اتصال به اینترنت نقش حیاتی دارند و دامنههای اینترنتی همانند نام شرکتها، ارزش فوق العادهای رای صاحبان یک تجارت دارند تا حدی که با حذف یا قفل کردن یک دامنه، میتوان بیش از 90 درصد عملیات اجرایی و یا فروش محصولات یک شرکت را کاملاً فلج کرد. دراین بین، بخش خصوصی و دولتی هر دو منافع فراوانی دارند و هر دو بهدنبال امنیت، شفافیت و قوانین غیر انحصاری برای مدیریت دامنهها هستند. اما آیا کنسرسیوم جهانی وب چنین رسالت خطیری را بر عهده ندارد؟ باید گفت از دیدگاه فنی، کنسرسیوم جهانی وب، جایگاه بسیار بالاتری نسبت به آیکان دارد تا حدی که تعداد کارگروهها، کنفرانسها، فعالیتهای اجرایی و پروژههای این کنسرسیوم اصلاً قابل مقایسه با فعالیتهای از پیش تعریف شده و شمتیک آیکان نیست. آیکان در اساسنامه خود مسوولیتهای محدودی را برای کنترل منابع اینترنتی بر عهده دارد و مهمترین آن تضمین شبکه اینترنت کارآمد و خالی از ناامنی و نا عدالتی در سطح جهان است. این عدالت در دیدگاه آیکان تفسیر متفاوتی با دیدگاه کشورهای در حال توسعه دارد و بههماین دلیل، آیکان را معمولا یک موسسه بیطرف نامگذاری نمیکنند.
بدین ترتیب، با توجه به فعالیتهای محدود و نسبتا استاتیک آیکان در مقایسه با فعالیتهای متنوع کنسرسیوم جهانی وب، باز هم آیکان کانون توجه دولتها و نهادهای مدنی بوده است، زیرا آیکان در تدوین سیاستهای جدید برای کنترل منابع اینترنتی وارد حوزه منافع ملی همه کشورهای متصل به اینترنت میشود و قطعا مورد توجه دولتمردان قرار خواهد گرفت، ولی این داستان در مورد کنسرسیوم جهانی وب کاملاً شفاف نیست. دولتمردان هنوز تأثیر شگرف شکلگیری فناوریهای جدید وب، همچون وب معنایی را بهطور ملموس لمس نکردهاند و شاید اهمیت نهادی همچون کنسرسیوم جهانی وب زمانیکه بسیاری از استاندارهای فوق با زندگی روزمره مردم در کشورهای صنعتی و یا کشورهای درحال توسعه گره بخورد، روشنتر شود. اگر امروز به فعالیتهای کنسرسیوم جهانی وب سری بزنید، متوجه میشوید که عمده فناوريهای جدید، با توجه به نیاز جامعه صنعتی ه استفاده از استانداردها و پروتکلهای جدید طراحی و تصویب شدهاند و در این فرآیند، کشورهای درحال توسعه بهدلیل نداشتن ظرفیت کافی برای درک و استفاده این استانداردها و حتی ظهور دیر هنگام این استانداردها در زندگی روزمره مردم آن کشورها، توجهی به روند شکلگیری و تصویب آنها ندارند. با اینحال روزهایی خواهد رسید، مشابه سال 2003 که نقطه عطفی برای جلب توجه جهانیان به سمت راهبری اینترنت بود، کشورها تمایلات بیشتری به مشارکت در تولید و توسعه استاندارهای مبتنی بر وب از خود نشان دهند.
هنوز درک روند فعالیت موازی بسیاری از نهادهای تخصصی بینالمللی که حیطه بسیار نزدکی به هم دارند، برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه امکان پذیر نیست. به عنوان مثال، IETF فعالیتهایی برای توسعه و تغییر پروتکل SMTP برای جلوگیری از ارسال هرزنامهها را در دستور کار دارد ،از طرف دیگر، فعالان جامعه اینترنتی (isoc) در تفکر ایجاد توافقهای بینالمللی برای مبارزه با هرزنامهها هستند. شناخت مسیرهای موازی در نهادهای تخصصی و درک صحیح از مسوولیت هر کدام از این نهادها، هنوز یکی از دغدغههایی است که بدون جواب مانده است
با اینحال بسیار شگفتانگیز است که بدانید حتی با نبود هیچ سازمان هماهنگکننده، هرکدام از این نهادها جایگاه اصلی خود را یافته و حیطه مسوولیتهای خود را چنان تنظیم کردهاند که خودبهخود از موازی کاری و عدم توازن فعالیتهای اکادمیک جلوگیری شده و میتوان آن را یک نوع بلوغ ذاتی در درون توسعه اینترنت در دو دهه گذشته دانست. این بلوغ ذاتی را میتوان یک هوش پنهان در کالبد بیجان اینترنت تفسیر کرد و تغییر ژنتیکی این موجود عجیب و غریب بر حسب خواستههای زمانی و مکانی بشر، آن را به ماهیتی دوست داشتنی تبدیل کرده است.