برداشتي از WSIS : توصيف نماد اجلاس
نام نویسنده: خسرو سلجوقی
هفته نامه بزرگراه فناوری – تعبير و تفسير اين نماد, چشماندازي از آيندۀ جامعۀ اطلاعات، گزارشي كوتاه از روند برگزاري اجلاس، بحث در ماهيت جامعۀ اطلاعات، معرفي بخشهاي ختلف اجلاس، شرح اصول كليدي اعلاميه، و معرفي کارگاههای آموزشي جنبي اجلاس، مطالب متنوعي است كه در متن زير جمع آوری شده است.
توصيف نماد WSIS
پنج عدد يك (1)، صفر (0)ي را در ميان گرفتهاند. اين سادهترين توصيف نماد است.اين نماد، بخش نيمکره شمالي را نشان ميدهد كه در آن، پنج خط نصفالنهار حول يك محور و نقطهاي قطبي كه به سمت شمال متمايل است، رسم شدهاند.هر يك از پنج خط مذكور، داراي اندازهاي متفاوت است بهطوريكه شكل، مساحت و زاويه هر يك از آنها با ديگري فرق دارد.اين خطها، شبيه به پيكانهايي هستند كه يك نقطه مركزي را هدفگيري كردهاند.
هر يك از اين پنج پيكان با نقطه مركزي مذكور، هم حرف لاتين I را تشكيل ميدهند، و هم انساني را كه به سمت چپ خود متمايل است.
نقطه بالاي حرف I و يا سر انسان در نماد مورد بحث، يكي بيشتر نيست و براي همه iها، يا انسانها مشترك است.
هر I (يا هر پيكان) داراي يك رنگ است. اين رنگها عبارتند از: سياه، سرخ، آبي، سبز و زرد كه هر يك از رنگها، قارهاي را تداعي ميكند.
تعبيري از نماد WSIS
نخستين چيزي كه با ديدن نماد WSIS به ذهن متبادر ميشود، صفر و يك منطقي است كه كوچكترين جزء اطلاعات كه از تركيب آنها كره زمين شكل گرفته است؛ يعني جهاني كه در آن زيست ميكنيم، پارهپاره و داراي اجزا است.
هر پيكان رنگي، در اين نماد، نشان قارهاي مسكوني است (قاره ششم يعني جنوبگان، غيرمسكوني است و لذا از نماد حذف شده است): قارۀ سياه، قارۀ سرخ، قارۀ زرد، قارۀ سبز و قارۀ آبي يا: افريقا، امريكا، آسيا، اروپا و اقيانوسيه، و هم نشانه بزرگراههايي اطلاعاتي است كه به ميدانگاهي منتهي ميشوند.
I كه پنجبار در اين نماد به چشم ميخورد، ميتواند اختصاروجایگزینی باشد براي اطلاعات، تعامل، اينترنت، فرد و “من” (من نوعي)، زيرا معادل انگليسي تمام اين كليد واژهها، با I شروع ميشود:Individual, Internet, Interaction, Information
و I،یا به عبارت ديگر مردم جهان، در جامعۀ اينترنت، از طريق عامل با يكديگر و تبادل اطلاعات، به جامعه اطلاعات، يعني به وحدت كلمه ميرسند و به آگاهي دست مييابند: آگاهي از جهان، آگاهي از يكديگروآگاهي از خود و خداي خود كه در حقيقت علم آدمالاسماء كلها را نيز تداعي ميكند.
تحقق WSIS
نه تنها حضور 3310 از 480سازمان غيردولتي (NGO)، 970 خبرنگار از 631 رسانه، 514 نفر از 98 شركت، 967 نفر از اعضاي 50 نهاد سازمان ملل، 225 نفر از سازمان جهاني و 4590 دولتمرد از 176 كشور، يعني در مجموع گردهمايي 11047 نفر از 1486 منشا متفاوت، نشانهاي از تحقق عملي “جامعه اطلاعات” است، بلكه شكل ظاهري و طرح راهروبندي و چيدمان غرفههاي نمايشگاه ICT4D (فناوري اطلاعات و ارباطات براي توسعه)، نيز از روي نماد اجلاس، الگوبرداري و پياده شده بود.
در نمايشگاه ICT4D به تعداد پيكانهاي نماد، راهروهايي تعبيه و اجرا شده بودند كه بهصورت شعاعي، بازديدکنندگان را به يك ميدانگاه راهنمايي ميكردند. اين نمايشگاه داراي پنج خيابان (راهرو) بود كه هركدام مربوط به يكي از موضوعات كلي اجلاس بود.
هر يك از راهروها، بزرگراهها يا خيابانهاي بزرگي بودند و نامي با معنا و مسما داشتند:خيابان “دسترسي برابر يا مناسب” (بنفش)، خيابان “سياستگذاري و اجرا” (آبي)، خيابان “نيروي انساني و توانمندسازي” (سبز)، خيابان “ارتباطات براي توسعه” (نارنجي)، خيابان “مضاين محلي و دانش” (خاكستري)که در راستاي آرم WSIS قرار گرفته بودند.
آرم WSIS در ابعاد بسيار بزرگ در بالاي نمايشگاه به چشم ميخورد كه هر خيابان در راستاي يكي از لبههاي آرم قرار داشت. مثلاً لبۀ بنفش اين آرم در راستاي خيابان “دسترسي برابر يا مناسب” قرار داشت و سعي شده بود غرفه هر شركتکننده، بسته به نوع فعاليت هر شركتكننده، در راستاي همآن خيابان قرار داشته باشد.
بازديدكنندگان از اين نمايشگاه، پس از گشتوگذار و تلاش براي كسب اطلاعات از غرفهها، در تلاقي اين خيابانهاو نمايشگاهها در ميدانگاه مركزي، رفع خستگي و تجديد قوا ميکردند و به “قرار ميرسيدند”.
شعار اصلي اين نمايشگاه، و در كل ICT4D Platform، كه در جاي جاي آن ديده ميشد و عملاً انجام ميشد، این عبارت بود:Connecting people for a better life
در جامعه اطلاعات به جاي تأمل و تأكيد بر فناوريهاي اطلاعات، يعني رايانه و فناوريهاي ارتباطاتي يعني تلفن و يا ضريب نفوذهاي آن، به فراهم آوردن شرايط اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي در تحقق جامعه مدني بسيار تأكيد شد؛ چرا كه در كشور ما هم ميتوان با يك تصميم با استفاده از حساب ذخيره ارزي اين اعداد كمي را براي توسعه فني افزايش داد و به جامعه اطلاعات هم دست نيافت! وليكن فراهمآوردن شرايط فوق (اجتماعي ـ اقتصادي ـ سياسي ـ فرهنگي و سياسي) فقط با پول ميسر نميباشد.
با ورود به جامعه اطلاعات دنيا با چه پرسشهاي جديدي مواجه خواهد شد؟ در اين جامعه، مبناي اخلاقي، مبناي حقوقي و… چگونه بايد تعريف شود. لذا يك جامعه صرفاً با تقويت زيرساختهاي مشابه شبكهاي خودش، يك جامعۀ اطلاعات نميشود، بلكه در توليد اطلاعات ، در روانبودن اطلاعات ، در دو طرفهبودن اطلاعات ، در ميزان اعتماد كاربران به اطلاعات و… جامعه اطلاعات خواهيم داشت.
كشورهاي پيشرفته براي حفظ منافع سرمايهداري، بيشتر ميخواهند فناوري پيشرفت كند، فناوري را بهعنوان يك هدف دنبال ميكنند نه بهعنوان اجزا، درحاليكه كشورهاي درحال توسعه بر فراهمآوردن شرايط اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي توجه ميكنند.
روند برگزاري اجلاس WSIS
“جامعه اطلاعات” نخستينبار در اجلاس مينياپليس اتحاديه بينالمللي مخابرات، در سال 1998 عنوان شد و از آن پس، به يكي از موضوعهاي داغ مديريتهاي ملي ICT و كاربران خدمات ICT مبدلگرديد.
1- سپتامبر 1998 اجلاس ITU قطعنامه 73 قرار دادن اجلاس WSIS در برنامه كاري
2- كميته هماهنگي و مديريت سازمان ملل (ACC)
3- ژوئن 1999 مجمع ITU پاسخ مثبت ACC
4- مارس 2001 تأسيس گروه كار سطح بالاي سازماندهي اجلاس (HLSOC)
5- دسامبر 2001 مجمع عمومي سازمان ملل قطعنامه 183/56 اجلاس با حمايت دبيركل UN و با رهبري ITU در تهيه مقدمات آن برگزار شد.
6- مي 2002 كنفرانس منطقهاي افريقا (باماكو)
7- ژولاي 2002 WSIS Prep COM1 (ژنو)
8- نوامبر 2002 كنفرانس منطقهاي اروپا (بخارست)
9- ژانويه 2003 كنفرانس امريكاي لاتين و كاراييب (باوارو)
10- ژانويه 2003 كنفرانس منطقهاي آسيا ـ اقيانوسيه (توبو)
11- فوريه 2003 WSIS Prep Com2 (ژنو)
12- فوريه 2003 كنفرانس منطقهاي آسياي غربي (بيروت)
13- ژولاي 2003 نشست ميان دورهاي (پاريس)
14- سپتامبر 2003 WSIS Prep COM3 (ژنو)
15- دسامبر 2003 تصويب اعلاميه اصول و طرحكاري
16- 2004 مقدمات مرحله تونس
17- 2005 اجلاس سران درباره جامعه اطلاعات مرحله تونس
جامعه اطلاعات چيست؟
اكنون اين پرسش مطرح است كه جامعۀ اطلاعات چيست؟ آيا جامعۀ اطلاعات، جامعهاي است كه اطلاعات را مصرف ميكند و يا ميسازد؟ و يا اين اطلاعات است كه جامعهاي را ساخته است و يا خواهد ساخت؟ و اگر چنين است، يعني اگر اطلاعات، “جامعه ساز” است، چه فرقي با كشاورزي و صنعت دارد كه هر يك به نوبۀ خود، جوامع مربوط به خود را ساختند؟ و در نهايت؛ اگر به راستي، اطلاعات جامعهاي را شكل داده است، آيا ميتوانيم نماد يا “لوگويي” را براي جامعه اطلاعات ترسيم كنيم؟ (آن چنان كه جوامع كشاورزي را با داس و خوشه گندم و جوامع صنعتي را با داس و چكش و يا دودكش، به تصوير ميكشيم). اين نماد I است يا e ا ei! شما چه پيشنهادي داريد؟
مفهوم جامعه اطلاعات، نخست مدعي جامعهساز بودن اطلاعات است. ياختههاي نطفه “جامعهي اطلاعات”، مدتهاست كه در بطن جامعۀ صنعتي و در جوامع صنعتي، منعقد شده و به سرعت درحال تكثير است، تا به زودي جامعهاي به بزرگي و گستردگي جهان متولد شود.
به نظر، “جامعهي اطلاعات”، فرقي با دو جامعهي ديگر ندارد. هر يك از آنها در بطن جوامع بشري نطفه بستند و بهوجود آمدند، اما اگر صنعت از جوامع كشاورزي پراكنده، جامعۀ بينالملل را بنا نهاد. جامعۀ اطلاعات، جامعهاي جهاني را بنيان خواهدنهاد، حاصل اين تحول، تبديلشدن روابط ميان كشورها به روابط ميان NGOهاست و دگرديسي از نمايندگي به حضور! براي آنكه منظور از اين كلمات، روشن شود، بايد اضافه كرد: اعلاميۀ اجلاس جهاني جامعۀ اطلاعات، با اين جمله شروع ميشود: “ما نمايندگان مردم جهان،…” و نه با “ما، نمايندگان دولت ـ ملتهاي جهان،…”. شايد اين نخستين اجلاسي بود كه سازمان ملل متحد (آري “ملل متحد”) با نمايندگان مردم جهان روبهرو بود و شايد به زودي زود، روزي فرا رسد كه نمايندۀ ديگرانبودن نيز زير سؤال رود و هر فرد، خود را نمايندگي كند، آنچنان كه هر مسلمان در حج چنين ميكند. آن وقت اگر قطعنامه و اعلاميهاي ضرورت داشته باشد، نوشته و خوانده شود، در آن بايد بيايد: “ما، مردم جهان،…”!
بايد توجه داشت جامعۀ اطلاعات چيزي به اضافۀ جامعۀ موجود نيست, يعني گويا قرار نيست، اين شرايط را داشته باشيم و يك جامعۀ اطلاعات هم داشته باشيم، درحاليكه واقعيت اين است كه جامعۀ اطلاعات فرداي همۀ ماست؛ نه اينكه چيزي در كنار اين جامعۀ ما!
در اجلاس جهاني جامعۀ اطلاعات 2003، در ژنو چندصد برابر دولت مردان نمايندگاني از NGOها، سازمانهاي غيردولتي مدني، مذهبي، فرهنگي، بومي و صنعتي, گردهم آمده بودند. شايد آن همه شور و اشتياق كه در اجلاس بود، به دليل هماين مردمي بودن اين رويداد بود. نخستين دور اجلاس جهاني جامعةاطلاعات، نقطه عطفي براي ورود جمعههاي مدني در عرصة جهاني است.
اين آغازي است براي همگرايي دولتها با سازمانهاي واقعاً غيردولتي خود، براي حل مسايل داخلي و جهاني، و تحولي است در راستاي بزرگترين چالش عصر اطلاعات، يعني به رسميت شناختهشدن حق “هم حاكميتي” جامعههاي مدني و رسيدن به مردم سالاري واقعي از طريق تضمين جريان آزاد اطلاعات و دسترسي عام به گنجينۀ عظيم اطلاعات عمومي.
اين بدان معناست كه ديگر تنها دولتها نيستند كه بايد بار عظيم اطلاعاتسازي را به دوش بكشند، بلكه تشكلهاي خصوصي، جامعههاي مدني و سازمانهاي غيردولتي نقش اساسي و تعيينكنندهاي را در اين راستا برعهده دارند.
از منظري ديگر نيز جامعۀ اطلاعات، فرقي با جامعههاي پيشين (جامعه كشاورزي و صنعت) ندارد، جامعۀ اطلاعات، تصور و خيالي معلق در فضاي ذهني افراد نيست، بلكه مبتني بر طبيعت است و آنچه انسان از طبيعت ميسازد. جامعه اطلاعات، جامعهاي رسانهاي و شبكهاي است كه از حركت الكترونها، جان ميگيرد. همچنين با برداشت امروزين ما از “اطلاعات” جوهرۀ همۀ سامانهها، “اطلاعات” است.
جرم، الكترون، پروتون، پروتيين و… و كل جهان، اطلاعات است. از اين منظر، جامعه اطلاعات، تبلور تمام جوامع گذشته و عينيت محض كل جهان هستي است. اين كه ما روي هر يك از منزلگاههاي تكامل تدريجي جوامع بشري، نامي مينهيم، به خاطر سادهكردن موضوع براي درك مطلب است، اما اين تقليل از پيچيدگي به سادگي نبايد ما را دچار اين گمراهي كند كه انگار گسستي در كار است و هر كدام از اين نامگذاريها (جامعۀ كشاورزي، جامعۀ صنعتي و جامعۀ اطلاعات)، چيزي است غيرقابل همپوشاني و وحدت.
بايد درنظر داشت كه در نبود نظريه وحدتنگر، براي درك هر منزل و هر مرحله از سفر تكاملي جوامع بشري، قواعدي تازه وضع ميكنيم و گسستهايي را كه در پيوستار حركت تكاملي انسان، وجود واقعي ندارد، بزرگنمايي ميكنيم. آنانكه (براي مثال) از موج اول، موج دوم، موج سوم و… سخن ميگويند، بايد دقت كنند ك در خود اين تمثيل، پيوست و پيوندي ميان امواج برقرار است.
پس نه تنها “اطلاعات”، “جامعه ساز” است، بلكه “همه چيز ساز” است. اگر غير از اين بود، زندگي بيمعنا بود و پوچ و اگر نهاييترين هدف هر انسان آگاه، دانستن است (مطلق دانستن)، جمع اين انسانهاي آگاه و هر آنچه پيرامون آنهاست، “جامعۀ اطلاعات”، در مرحله در خودبودگي يا فينفسه است. تكامل تدريجي جوامع بشري، بدون شك از اين مرحله نيز عبور خواهد كرد و به مرحله “جامعۀ اطلاعات له نفسه” (براي خود) خواهد رسيد و در آن مرحله نيز توقف نخواهد كرد.
تحقق جامعۀ اطلاعات، در خود، براي خود و براي “من” (و ما) هدف عالم و آدم است.
در جامعۀ اطلاعات، ديگر دولتها مالك اطلاعات نیستند، بلكه اطلاعات، امانتي در نزد دولتهاست و دولت ملزم است با پردازش، نگهداري خوب و با كمترين هزينه در اسرع وقت اين اطلاعات را در اختيار شهروندان قرار دهد.
با ظرفيت جامعۀ اطلاعات، در آينده دولتها به جاي داشتن يك برنامه براي چند نسل، بايد چند برنامه براي يك نسل داشته باشند!
بخشهاي اجلاس
اين اجلاس در چهار بخش برگزار شد:
اجلاس سران
در اين قسمت روساي جمهور يا وزراي كشورهاي مختلف حضور داشتند و زمان كوتاهي به سران هر كشور جهت ايراد سخنراني اختصاص داده شده بود كه بيشتر موضوعات مطرح شده در جه استقبال از اهداف اين اجلاس بود. هدف اصلي از برگزاري اجلاس دسترسي به منابع اطلاعاتي و ارتباطي براي همه، در تمام اوقات و همهجا با شرايط مساوي بود.ساير اهداف عبارت بودنداز:ايجاد ديدگاه مشترك در مورد جامعه،استفاده از فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات براي از بين بردن فقر و نيل به ساير اهداف توسعه هزاره،كوشش در جهت از بينبردن فاصله ديجيتالي،ايجاد مشاركت و سازوکارهاي سرمايهگذاري براي دسترسي جهاني و انعطافپذير به ICT،توجه و نياز به تهيه چارچوبهاي قانوني و سياسي جديد براي جامعه اطلاعات،رشد و پرورش تنوع فرهنگي و زباني در جامعه اطلاعات،تقويت آزادي بيان و حق برقراري ارتباط.
در سند اعلاميه اصول ابتدا تعريف كلي از جامعه اطلاعات و چالشها و ديدگاههاي ايدهآل آن ارايه شده است، سپس اصول كلي جامعه اطلاعات در 11 بند بدین ترتيب بيان شده است:
1- نقش دولتها و تمام اعضا در افزايش استفاده از ICT براي توسعه
2- زيرساختار اطلاعات و ارتباطات با پايه اساسي يك جامعه اطلاعات فراگير
3- دسترسي به اطلاعات و دانش
4- ايجاد ظرفيت
5- ايجادرازداری، اعتماد و امنيت در استفاده از ICT
6- تواناسازي محيط
7- برنامههاي كاربردي ICT با بهرهبرداري از آن در تمام جنبههاي زندگي
8- تنوع و هويت فرهنگي، تنوع زباني و مضامين محلي
9- رسانهها
10-ابعاد اخلاقي جامعه اطلاعات
11-همكاريهاي بينالمللي و منطقهاي
آنچه كه در اين اجلاس تصويب شد، اعلاميهاي است كه 67 بند دارد. اين 67 بند در قالب سه قسمت و بخشهاي A,B,C ارايه شده است. بخش A تحت عنوان نظر مشتري، كه درباره جامعۀ اطلاعات است و بندهاي 1-18 را در برميگيرد. بخش B تحت عنوان يك جامعۀ اطلاعات براي همه، اصول كليدي كه بندهاي 19-64 را دربرميگيرد و همان 11 اصلي است كه بدان اشاره شد، و بالاخره بند C به سوي جامعۀ اطلاعات براي همه، براساس اشتراكگذاري دانش يا مبادله دانش كه اصول 65-67 را دربرميگيرد. براي معرفي، CDهاي اينها هم از طرف شورايعالي اطلاعرساني تهيه شده كه براي همه قابل دسترسي است.
شرح و بسط اصول كليدي اعلاميه:
1- نقش دولتها در همه طرفهاي ذينفع از جمله بخش خصوصي در پيشبرد فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات براي توسعه
2- زيرساختهاي اطلاعات و ارتباطات بهعنوان شالوده اساسي براي يك جامعۀ اطلاعات فراگير و همگاني بايد تهيه شود ، يك جامعهاي كه تمام مردم كشورها و دنيا را شامل ميشود.
3- دسترسي به اطلاعات و معرفتها. منظور از معرفتها كه گاهي به داناييها يا دانشها ترجمه ميشود. در اينجا منظور اطلاعات و عرصههاي عمومي مثل كتابخانهها، آرشيوها، مراكز دانشگاهي و… است كه در كشوهاي غربي سعي ميشود روزبهروز بيشتر خصوصي شوند.
چنانكه تحصيلات دانشگاهي، موزهها، كتابخانهها را ميخواهند خصوصي كنند و در اختيار بخش خصوصي بگذارند. در مسئله عرصۀ عمومي اطلاعات، نرمافزارهاي “منبع باز” كه شما بهراحتي ميتوانيد از طريق اينترنت از آنها استفاده كنيد و نرمافزارهاي مشابهاش را كه نرمافزارهاي آزاد هستند، پيشبيني كردند. دسترسي همگاني به تلفن و…
4- ايجاد توانمنديهاي موردنظر، كه بايد با آموزش فرد از شش سالگي، آموزش اجباري و رايگان موردنظر قرار بگيرد و مخصوصاً به مهارتهاي اينترنتي و الكترونيكي توجه شود. همۀ افراد به سوادآموزي تازه، سوادآموزي اينترنتي و ديجيتال يا الكترونيكي مجهز شوند.
5- ايجاد اعتماد و امنيت در كار
6- ايجاد محيط مساعد، كه براي اين محيط مساعد قانونگذاري، سرمايهگذاريها، حمايت از حقوق مالكيت معنوي، استانداردسازي فناوريهاي نوين ارتباطات و اطلاعات، اداره طيف امواج راديويي و تلويزيوني توسط دولتها و نه بخش خصوصي، ضروري است. مثل اينكه در امريكا فروش امواج را توسط بخش خصوصي شروع كردند و مهمتر از همه, نقش مديريت جهاني، كه يكي از آخرين مباحثي بود كه در روزهاي قبل از تشكيل اجلاس بر سر آن توافق شد و امريكاييها در برابر فشار اكثر كشورهاي دنيا و كشورهاي درحال توسعه و بعضي كشورهاي ديگر مجبوربه پذیرش تشكيل يك گروهكاري شدند تا در اجلاس تونس مقدمات يك توافق جهاني را فراهم كند، و آنجا مشخص شد كه “ITU”، اتحاديه بينالمللي ارتباطات دور كه بهكار ارتباطات دور ميپردازد، محور فعاليت باشد.
7- كاركردهاي فناورانه، در زمينههاي مختلف كه سودمدني آنها براي تمام جنبههاي زندگي مثل دولت الكترونيك، بهداشت الكترونيك، اشتغال الكترونيك، كشاورزي الكترونيك، محيط زيست الكترونيك و از اين قبيل،موردنظر قرار گرفته است.
8- گوناگوني فرهنگي و هويتي و گوناگوني زباني كه محتواي مرزي دارند. يونسكو چندين سال در اين زمينه كار كرده است، دو سال پيش يونسكو اعلاميه جهاني مشهور “گوناگوني فرهنگي” را كه متاسفانه در ايران با بياعتنايي روبهرو شد به تصويب رساند. اين اعلاميۀ بسيار پراهميت جهاني، درباره چگونگي گوناگوني فرهنگي بود.
9- نقش رسانهها در جامعه اطلاعات مدنظر است، اينكه روزنامهنگاران چه نقشي دارند؟ رسانههاي آزاد و مستقل و كثرتگرا بايد چگونه رشد پيدا كنند؟ و روزنامهنگاران آزاد چگونه فعاليت كنند؟
10- ابعاد اخلاقي جامعه اطلاعات مطرح شد، كه يونسكو در 1997 نخستين كنگره بينالملل اخلاق اطلاعات را تشكيل داد تا اينكه در سال 2000 سومين نشست از اين دست نيز برگزار شد و در سمينارهاي اختصاصي آن در مورد خطرات اينترنت براي كودكان صحبت شد. در اين قسمت نقش ما خيلي كليدي است. در سالهاي گذشته دولت ايران پيشنهادهايي داد كه اين جنبههاي اخلاقي كه فراموش شده بود در پيشنويس اعلاميه گنجانده شود و خوشبختانه موضوع تحققيافت.
11- همكاريهاي بينالمللي و منطقهاي است كه مشخص ميكند كه به چه ترتيب ميتوان در زمينه ايجاد شبكههاي اطلاعاتي يا معرفتي در مناطق مختلف دنيا بين كشورها همكاري كرد. مباحث بعدي در برنامۀ عمل گنجانده شده است، كه اين هدفها در اين اصول يازدهگانه كه اينجا ذكر شد، چگونه بايد به مرحله عمل دربيايد. قرار است كه ظرف دو سال آنده برنامۀ عمل اجرا شود و از سوي اتحاديۀ بينالمللي ارتباطات دور مورد بررسي قرار بگيرد و نتايج آن در اجلاس تونس عرضه خواهد شد. ضمناً پيشبيني شده كه در سه ماه آينده اعضاي اين گردهمايي معروف به اجلاس تونس در ژنو گردهم آيند.
كارگاههاي آموزشي
حدود 300 نشست جانبي نيز به موازات اجلاس برگزار شد. بعضي از اين فعاليتها و نشستها پيش از اجلاس شروع شده بودند و نيز نشستهايي همزمان با خود اجلاس فعاليت ميكردند. بعضي از آنها نيز در روزهاي بعد از اجلاس برگزار شدند. در اين نشستها در مورد موضوعات مربوط به جامعۀ اطلاعات و اصول مطرح شده (11 اصل) در دو سند اعلاميه اصول و طرح كاري و مسايل مربوط به آنها بحث و بررسي صورت گرفت. در بعضي از اين نشستها، در مورد پروژهها و فعاليتهاي انجام شده و موفقيتها و تجربيات به دست آمده در كشورهاي مختلف، به ارايه مطلب پرداخته شد. عناوين بعضي از اين نشستها به شرح آتي ارايه خواهد شد.
نمايشگاهها
سمينارها و ميزگردها
برنامههاي اجلاس
پيش برنامههاي جانبي اجلاس
1- زندگي الكترونيكي: نمايشگاهي از تصاوير ويديويي چهار فروم قبلاً برگزار شده تحت عنوان E-life
وبگاه: www.science-et-cite.ch
2- كنفرانس بهداشت الكترونيكي براي همه
برگزاركننده: MEDNET 2000
وبگاه: www.medbnet2003.org
3- داستانهايي از جهان درحال جهانيشدن
نمايشگاه تصاوير و عكسهاي 10 عكاس از پنج قاره
وبگاه: www.globalizingworld.net
4- OSHCA 2003
چهارمين نشست فروم “اتحاديه منابع باز براي بهداشت”
برگزاركننده: بنياد بهداشت در شبكه
وبگاه: www.mednet2003.org
5- داوطلبي و فناوريهاي نوين اطلاعاتي
ميزگرد نمايندگان جامعه مدني، دولتها و بخش خصوصي
برگزاركننده: سازمان بينالمللي داوطلبان
وبگاه: www.icvolunteers.org
6- اجلاس “نقش علم در جامعه اطلاعات”
– چگونه علم ميتواند استمرار نوآوري در فناوري اطلاعات را تأمين كند؟
– براي كاستن از شكاف ديجيتالي، دانشي و اقتصادي ميان جهان”دارا” و جهان “ندار”، از دانشمندان چه كاري برميآيد؟
– چرا دسترسي آزاد و باز به اطلاعات علمي اينقدر با اهميت است؟
– و به اين دسترسي آزاد و باز چگونه ميتوان نايل شد؟
وبگاه: http://cern.Ch/rsis
7- جشنواره سايبري درباره مضامين محلي
– فروم بينالمللي باز براي شناسايي هويتها و تنوع فرهنگي در تهيۀ محتوا و مضامين محلي
– ميزگردها، كارسوقها (workshop)هايي درباره اينكه چگونه اقليتها و بوميها قادر هستند فرهنگ خود و استقلال خود را در فضاي سايبري به منصۀ ظهور برسانند.
وبگاه: www.cyberfestival.net
8- كنفرانس توسعۀ پايدار محيط زيست
برگزاركننده: FORJA از كشور ونزوئلا
9- فرصتها و چالشهاي جامعۀ اطلاعات در خاورميانه و غرب آسيا
– ميزگرد درباره نقش جامعۀ مدني در پيشبرد ICT براي توسعه
– تقويت جوامع مدني در خاورميانه و غرب آسيا به منظور توسعه ICT
برگزاركننده: مركز منابع انساني جامعه مدني ايران (تهران)
وبگاه: www.icsorg.org
10- راهبردهاي آموزش از طريق تفريحات براي مبارزه با ايدز
– ميزگرد فرهنگسازي و آگاهسازي عليه شيوه بيماري ايدز
برگزاركننده: بينالمللي ارتباطات جمعيتي (CONGO)
وبگاه: www.ngocongo.org
11- اجلاس جهاني جامعۀ اطلاعات را تصرف كنيم!
– كنفرانس ب