تاریکخوانه ماریا مینورسکی ، نخستین hyperfictional فارسی
آی تی ایران – رمان “كتيبهخواني ويراني” نوشته فرهاد حيدري گوران، كه در سال 1383 به صورت كتاب منتشر شده بود اكنون با اجرايي جديد و به نام تاریکخوانه ی ماریا مینورسکی در فضاي مجازي اينترنت قابل دسترسي است.
گوران اين شيوه را يك اجراي ابرداستاني( hyperfictional ) مينامد. او در مورد علت و چگونگي انجام چنين كاري ميگويد: “اين تجربه، سابقهاي در زبان فارسي ندارد اما نويسندگان پسامدرنيست مثل ويليام گيبسون، ميكائيل جويس و جيدي بولتر از دهه 1980 اين نوع قصهنويسي را مورد استفاده قرار دادهاند.” وي اين شيوه را يك ژانر ادبي مستقل معرفي ميكند.
گوران خودش اين رمان را براي استقرار در فضاي وب، طراحي و اجرا كرده است. او با اشاره به جملهاي از رابرت كوور، اين شيوه نگارش را انقلابي در نگارش ميداند: “در تاريخ نوشتار تاكنون سه اتفاق مهم روي داده است: كشف زبان، اختراع چاپ و ابداع ابرمتن”.
به گمان حيدريگوران، اين نوع نوشتن ميتواند پاياني بر ساختار سته كتاب باشد.
او می گوید : در واقع از آن زمان كه صفحه سيال رايانه ها به كار افتاد و امكان ارجاع و پيوند كلمات ، تصاوير و صداها پديد آمد ، نوعي از نوشتن شكل گرفت كه از حالت يك بعدي صفحه كاغذي فراتر رفت و فضايي چند بعدي خلق شد مبتني برلينك و ارجاع. رايانه، خواهي نخواهي سنت تاريخي نوشتن و به تبع آن خواندن را به چالش كشيده است . جهان خطي پاپيروس و گوتنبرگ پوست انداخته و فيزيك زبان در مركز توجه قرار گرفته است . در اين فضاي يكسر متفاوت ، قدرت انتقال پذيري زبان نامحدود است و متغير، اتفاقي كه مري كريگر آن را«ميل به نشانه طبيعي» ناميده است.
جي. دي. بوتلر ، از مهم ترین نظریه پردازان ابرمتن بر اين نظر است كه ابرمتن ، به دليل همگونگي اش با هستي انسان پسامدرن ، راهكاري بازيگوشانه( playfull) براي اجراهاي زباني و قصوي است. او نظريه ي واسازي ژاك دريدا را در نسبت با اين امكان ، يعني فضاي ابرمتن، خوانش مي كند . كما اينكه مي گويد ابرمتن ، كنش و توانشي دارد كه به مثابه ي يك امكان نوشتاري خارق العاده است.
گوران می گوید : به هر حال نوشتن ابر داستان آن هم در زبان فارسی ؛ اتفاقی است که دیر یا زود همچون وبلاگ نویسی فراگیر خواهد شد کما اینکه اکنون در زبان های انگلیسی ، فر انسه ، چینی و چند زبان زنده ی دیگر این اتفاق افتاده است و اساسا زندگی زبان ها با چگونگی پیوستگی و تعامل آن ها با فضاهای جدید نوشتن و اندیشیدن ، رابطه دارد.
تاریکخوانه ی ماریا مینورسکی هفت ورودی دارد و یک صفحه ی سیال پایانی که لینک می شود به یک صفحه ی مرکزی دیگر . در این صفحه با به هم ریختگی حروف رو به رو می شویم ؛ آخرالزمان کلمات و معناها ، با این حال از آن جا هم به صفحات دیگر می توانیم برویم.
در فصل جنین پشت دوربین صفحه ای هست که به زبان انگلیسی نوشته شده و در واقع ترجمه متن کتیبه بیستون است به روایت شخصیت روانی ( شیزوفرنیک) رمان یعنی آقای حقیقی. کلمات کلیدی این صفحه لینک می شوند به یک سایت معتبر باستانشناختی. در این جا وارد یک فضای دایره المعارفی می شویم که ساحت روایی را به حوزه های مستند تاریخی نسبت می دهد ؛ و راز نوشتن تاریکخوانه هم همین است ؛ بینامتنی شدن مجازی روایت ها و ساختارها.
تاریکخوانه ی ماریا مینورسکی را به نشانی :
بخوانید.